سکس با الهام زن همسایه (۱)

1401/12/11

سلام دوستان
داستای گه تعریف میکنم‌واقعیه مربوط به سال ۹۹ هست دلیلی نداره که دورغ بگم
اسمم بهرام هست ۴۷ ساله متاهل ،قدم ۱۷۵ وزنم ۷۰ ،به نظر اطرافیان خوشگلم مخصوصا چشم و ابروهام‌،شغلم آزاد هست و یه شرکت مهندسی دارم خانمم مهناز همم الاان ۴۲ سالش هست خوشگل ولی از لحاظ جنسی سرد هستش
سال ۸۸ منو مهناز به اتفاق دختر مون آیناز رفتیم به خونه جدید،البته خونه ای که خودم ساختم و داخل یه منطقه خوب شهر ،وقتی رفتیم محل جدید ،همسایه ها به خصوص زنهای همسایه برای تبریک به خاطر خونه جدید به مهناز سرکشی میکردن من از نظر شهوت خیلی داغ هستم ،حداقل دوروز یک دفعه باید سکس کنم ،اون هم هر بار نیم ساعت،سکس با زن را بیشتر از سکس دختر دوست دارم
تو این رفت و آمدهای زنها به خونه مون ،یکیشون را خیلی پسندیدم،اسمش الهام بود شوهرش حمید بود و کارش این بود که میرفت قشم و کیش و تجارت میکرد،
الهام هم خوشگل بود هم شهوتی، مهناز زیاد الهام را تحویل نمی‌گرفت چون میدونست که ممکنه دردسر بشه واسمون
یادم رفت بگم مهناز شغلش دبیری بود و مدرسه میرفت خونه ما اکثرا صبح ها خالی بود
من چند باری با الهام صحبت کرده بودم در حد احوالپرسی،شوهرش حمید هم ذاتا آدم لاشی بود و دنبال خوشگذرانی ،با چشم خودم دیده بودم دور از چشم الهام، زن یا دختر میاورد طبقه پایین خونه شون و ترتیبشون را می‌داد
البته الهام بیکار ننشسته بود و دوست پسر داشت
از سال ۸۸ تا ۹۹ یعنی یازده سالی که ما رفته بودیم اون محله ،من خیلی دلم میخاست برای یک دفعه هم که شده الهام را بکنم،ولی نمیدونم چرا جور نمیشد و من هم زیاد اصرار نمیکردم ،آخه خودم چند تا دوست زن داشتم که یا بیوه یا مطلقه بودند ولی هیچکدوم شوهردار نبودن،تا یک روز صبح ساعت ۸ ،ماه مهر بود سال ۹۹ ،تازه مدرسه ها باز شده بود ،من خانمم را رسوندم مدرسه،برگشتم خونه که یه سری مدارک از خونه بردارم وببرم دارایی،رسیدم در خونه ،دیدم الهام کنار ماشینش ایستاده و داره کاپوت ماشینش را دستکاری میکنه ،تا منو دید طبق معمول سلام کرد و گفت آقا بهرام میشه در کاپوت را باز کنید ،من هم خدا خواسته رفتم پیشش و گفتم الهام خانم چی شده ،گفت نمیدونم میخام کاپوت را باز کنم باز نمیشه، من شروع کردم دستکاری کردن ،الهام یه تاپ صورتی با دامن بلند مشکی و گلدار پوشیده بودیه چادر رنگی هم سرش بود بوی ادکلنش منو شهوتی کرد ،با خودم گفتم بزار معطلش کنم تا بیشتراز کنارش بودن لذت ببرم
یک دفعه الهام بدون هیچ صحبتی گفت آقا بهرام حمید آقا خونه نیست که مزاحم شما شدم آخه دیشب بردیمش بیمارستان، گفتم چی شده مگه ،گفتش آپاندیس حمید درد گرفته و عمل کرده الان هم بيمارستان هست
گففتم خب ،انشالله خوب میشه ،شما یه پیچ گوشتی به من بدید تا کارمم را انجام بدم الهام گفت باشه صبر کنید برم از داخل انباری پایین بیارم
الهام رفت داخل خونه ،من یه لحظه به فکر افتاد که برم داخل خونه و همونجا ترتیب الهام را بدم
داشتم فکر میکردم که برم یا نه و ترس هم داشتم، ولی شهوتم برمن مسلط شده بود و خودم رسوندم داخل خونه ،همین که رسیدم داخل پذیرایی، الهام را صدا زدم ،گفتم الهام خانم کجایید،دیدم صدای پای الهام داره میاد که از پله های طبقه پایین داره میاد بالا ،گفت اومدم آقا بهرام ،تا منو دید جا خورد ،خودش را جمع و جور کرد و گفت ببخشیددیر شد بیایید این هم پیچ گوشتی، از دستش گرفتم و رفتم به سمت کوچه ،برای یه لحظه برگشتم دیدم الهام رفت داخل اتاق خواب ،کیرم سیخ شده بود نمیتونستم جلو خودم را بگیرم ،رفتم داخل اتاق،تا منو دید گفت کاری داشتید چیزی لازم دارید ،بهش گفتم الهام دوستت دارم میخامت،گفت آقا بهرام من شوهر دارم شما هم زن ، درست نیست زود برید بیرون ،
الهام جان میدونم که دوست پسر داری و… گفت آقا بهرام من و شما دردسر میشه ،در حین صحبت کردنش بود که رفتم طرفش ،همونجا کنار دیوار گرفتمش بغل ،اول کمی سعی کرد که خودش را از من جدا کنه ولی کم کم خودش را شل کرد لباش را شروع کردم خوردن ،چادر از سرش افتاد،آروم آروم لختش کردم دستم گذاشتم رو کصش،دیدم خیس شده ،گفتم الهام جون میدونی شوهرت بهت خیانت میکنه او هم گفت بهرام جان نگو اینا را ،میدونم ،تو کارت را بکن ،فقط زود باش تا کسی نیومده،گفتم صبر کن تادر خونه را ببندم و بیام ،رفتم بیرون اتاق و در خونه رابستم و اومدم خودم هم لخت شدم ،بهش گفتم اول ساک بزن بعدش هم کص و کونت را میخام ،اول واسه ام ساک زد خیلی حرفه ای بود کیرم داغ شده بود الهام بدن خوبی داشت روی تخت خوابید پاهاش را بازکرد شروع کردم لیسیدن کصش، میدونستم اگر کص زن را بلیسم خیلی شهوتی میشه آخه هر وقت کص مهناززنم را لیس میزدم مدت بیشتری کص میداد،با لیسیدن کص الهام ،آه و ناله هاش شروع شد ،کیرم را گذاشتم روی کصش،آروم کردم داخل کصش ،خیلی داغ بود ،فکر کنم نیم ساعتی باهاش حال کردم از کص و کون کردمش، آخرسر هم آب کیرم را ریختم داخل کونش ،خیلی حال داد ،اون هم یه زن شوهردار،من والهام الان هم که زمستان ۱۴۰۱ هست هنوز با هم دوستیم و هفته ای یک بار حداقل با هم سکس داریم
تازه لذت کردن زن شوهر دار را فهمیدم خیلی با حاله حتی از سکس با دخترهم بهتره،عالیه،
الهام هم خودش میگه به تلافی خیانت های حمید و سکس های خوب تو ،تا هر وقت که بخای باهات هستم
البته من چند ماهی هستش که فکر میکنم مهناز همسرم هم مشکوک شده به من ،من همشه پیام‌های الهام را پاک میکنم تا یه موقع دردسر نشه ،اسمش داخل گوشیم به نام آقا احسان سیو کردم😁البته یه دفعه اینقدر جرات پیدا کردیم که الهام را شب آوردم داخل پارکینگ خونه اونهم نصف شب ،که داستانش مفصله ،باشه برای سری بعد خیلی باحاله

بهرام حشری

نوشته: بهرام


👍 6
👎 21
70401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

917222
2023-03-02 01:46:04 +0330 +0330

هرکس میخواد پولت رو بخوره میگه مطمئن باش من مال مردم خور نیستم و پس میدم بعد هم قورت میدن یه آب هم روش ،هرکی هم میخواد خالی ببنده اول داستان اصرار می‌کنه که داستان من برخلاف بقیه واقعیه و بعد هم بدتر از بقیه خالی میبنده!!!
ضمنن جناب شما برو تایلند،اگه جنده که بهش پول میدی با این سرعت وا داد و کشید پایین ، بیا تف کن تو صورت حمید معصومی نژاد خبرنگار واحد مرکزی خبر رم 😂😂😂😂

7 ❤️

917223
2023-03-02 01:48:05 +0330 +0330

کص شعر محض
بوفالو ب جفتش اینجوری نمیده ک تو از الهام تعریف کردی

2 ❤️

917234
2023-03-02 02:29:01 +0330 +0330

به احترام اون زنت که سرد نیست ولی چون میدونه و فهمیده چه حرومزاده ایی هستی، از بیزار و گریزانه…

1 ❤️

917236
2023-03-02 02:35:07 +0330 +0330

راحت رفتی تو خونش و اونم راحت پذیرایی کرد🤣🤣🤣

1 ❤️

917252
2023-03-02 05:16:18 +0330 +0330

کسکش گاو ماده نمیده تو کصشو لیس بزنی کستان نویس جقی

3 ❤️

917264
2023-03-02 06:54:03 +0330 +0330

مزخرف گفتن راحته لطفا مزخرف ننویسید یک مشت دروغ بابا کسی مجبورتان نکرده تفکرات مغز فلج تون رو بنویسید،

1 ❤️

917281
2023-03-02 08:50:17 +0330 +0330

سال ۹۹ مدارس تعطیل بود و غیرحضوری،فکر کنم خانمت هم به بهونه مدرسه میرفته ب د ه😂

3 ❤️

917282
2023-03-02 08:55:15 +0330 +0330

معلومه تا حالا کس نکردی. کسشعر تفت دادی. زن شوهردار تا از چهل جهت مطمئن نباشه کس نمیده. جلسه اول کون دادن که طلبت!

0 ❤️

917293
2023-03-02 09:54:17 +0330 +0330

اسکل پلشت تو که جرات همچین گوه خوری رو نداری و نداشتی ولی سال۹۹ کرونا تو کونت بود بس دلیل سرد بودن زنت هم معلوم شد عزت زیاد شاسکول

1 ❤️

917329
2023-03-02 16:44:52 +0330 +0330

اونکه به به زنش خیانت میکنه و کوس میکنه لاشیه بعد تو که همون کارو میکنی حق داری آره؟؟؟؟؟ کیرم تو استدلالت

1 ❤️

917377
2023-03-03 01:51:59 +0330 +0330

بهرام پسر کجایی پس میدونی چقدر دنبالت گشتم بابا شورت مهناز خونه ما جا مونده نمیای ببری
آخه اسگل جقی مهندس ایرانول چاقال تو خودت دوست زن و دختر داری بعد شوهر یارو هیز بود بدو بادمجون رو از پشتت در بیار الان مهناز میرسه

1 ❤️

917451
2023-03-03 14:30:23 +0330 +0330

وااااملت چه زودمیدن 😳 😳

1 ❤️

917473
2023-03-03 21:47:21 +0330 +0330

حدیث داریم
آدمایی که بخاطر رسیدن به مقاصدشون ، زیر آب بقیه رو میزنن
جزء پست‌ترین و رذل‌ترین ِ آدمها هستند

شوهر ِ هرز میپرید لاشی بود
ولی تو یه روز درمیون سکس میکنی بااین و اون ، فرشته بودی

ضمنا امیدوارم این آخرین داستانت باشه و این عدد کنار داستان (۲) نشه

0 ❤️