باعرض احترام آرش هستم پنجاه ویک سالم است با سحر خانمم که چهل و دو سالشه یکی از فانتزیهای تو رختخواب را چند روز قبل گذاشتم و حالا فانتزی بعدی امیدوارم باخواندن این خاطره لحظاتی شما هم لذت ببرید
من آرش با زنم سحر تو رختخوابیم و اینهم بقیه ماجرا
آرش : (دستش رو کون گوشتی سحر است وبا حرکتی آروم لمبرای تپل سحر را دستمالی میکند)عزیزم دوست داشتی امشب از کون میکردمت ؟خیلی وقته کونت نذاشتم حیف نیست کون به این تنگی وسفیدی لذت کیر را تجربه نکند و من از ین کون ژله یی لذت نبرم
سحر :یعنی بیشتر دوستداری کونم بزاری؟ یا یکی جلوچشات کونمو جر بده؟
آرش :(حالا تقریبا یک بند انگشتش تو کون سحر بود)عزیزم من بیغیرت نیستم تا یکی جلو چشام کونت را جر بده اما دوست دارم کسی با حرمت واحترام خیلی عاشقانه بتپونه تو این کون تنگت تامن بادیدنش برم تو آسمونها از لذت بردن که کسی بیغیرت نمیشه
سحر :( سوراخ کونش انگشت آرش را گاز گرفت)میدونم شوهر غیرتی لابد دوست داری رو سوراخ کونم تف کنی تا یارو بااحترام تا خایه بفرسه تو کونم.
آرش : افففف تف رو سوراخ کون تو و تف رو کیر اشکان
سحر :(در حال مالیدن کیر آرش)آها الان خوبشد دوستداری زنت را اشکان از کون بگاد(اشکان اسم راننده سحر است)
آرش:هیچوقت اين همه براي کون سفيدوتنگت حشري نشده بودم واز فاصله نزدیک ببینم اشکان با اون ماله بزرگش بزاره تو کون تنگت خیلی حال میده.
سحر که باحرف زدنم داره داغ ميشه وسوراخ کونش داره باز وبسته ميشه شروع کرد کونشو تکون دادن وبا سوراخ کونش انگشتم راگازگرفتن… خيلي يواش گفت : آرش بااين حرفات دارم يک حالي ميشم… سردم شده … منو بيشتربخودت فشاربده… واي که دارم ميميرم آرش… و ادامه میده… يادمه تودبيرستان بعضي بچه ها ميگفتن فلان دوستشون کونيه!!.. وقتي خوب ميپرسيدم ميگفتن يعني خيلي کون ميده !!.. اون موقع منظورشونوخوب درک نميکردم… ونميفهميدم ؟ يعني چي؟؟… حال …آرش يعني من بااين کارکه توباهام ميکني !! … کونی شدم؟…
آرش : عزيزم اين حرفا چيه ميزني؟… ما زن وشوهريم… چه ربطي داره… توبهتريني برا من …
سحر : عزیزم امشب دوست دارم اشکان جلو چشات کونمو پاره کنه وتوفقط نگاه کنی وجلق بزنی
آرش :عزیزم بریم جلو آینه ببینیم اشکان با کونت چکار میکنه
هر دو از تخت اومدیم پایین جلو آیینه میز توالت چون آینه کوچک بودصورت هامون پیدانبودفقط پاهین تنه هامون پیدا بود… خودمو بيشتر بهش چسبوندم وبالحن تحريک کننده اي … گفتم:ببین اشکان چطور از کون بغلت کرده وسینه های گنده ات تومشتاشه داره میمالونه وخودمو به کونش چسبوندم وسینه هاشو تو مشتام محکم میمالوندم،، سحر گفت عزیزم تو بهترین وباغیرت ترین شوهر دنیاهستی … وقتي سحر دولاشدو کونشو قنبل کرد ديدم اطراف سوراخ کونش قرمزه… کمي هم پفکي ورم کرده!!.. وتنگتر به نظر ميرسه، براي ليس زدن سوراخ کونش داغ شده بودم … براي اولين بارحريصانه شروع کردم بازبونم اونو ليس زدن!.. باهرليس دنيائي لذت ميبردم… وسحر باناله میگفت اشکان لیس بزن سوراخ کونمو جلو شوهر لاشی ام لیس بزن ومن با گفته های سحر وازاينکه کون زنم گشاد نشده وهنوز مانند ايام دختريش تنگ وداغه ، خيلي حال ميکردم … وخيلي خوشحال بودم!.. بعدازچند ليس بلند نوک زبونمو فشاردادم توسوراخ کونش !.سحر خیلی حشری شده بود گفت اشکان زبونت رافشار بده تو سوراخم اففففففف شوهر بیغیرت نگاه کن سوراخ کون زنت را جلو چشات لیس میزنه افففف لاشی نگاه کن،بااین حرفهایش کلی حال میکردم باتماس زبونم رو سوراخش … ماهيجه حلقه کونش باز وبسته میشدهمينطورکه زبونموفشارميدادم اونم بازي کردنشوادامه داد… صداي ناله سحر بلندشد (طوری اشکان اشکان میگفت که فکر میکردم الان برایتی اشکان داره از کون میکندش)
اشکان اشکان کونم مال تست … اوه…اوخ… من هم لمبراشو باز کردم ویک تف آبدار رو سوراخ تنگش انداختم کیرمو رو سوراخش تنظیم کردم و با فشار …آروم…آروم کيرمو تا خايه کردم توکون تنگ وداغش … واي…به سحر. گفتم اشکان کیرش تاخایه تو کونته،سحر بیشتر حشری شده بود فریادمیزد اشکان تاخایه بتپون تو کونم بزار آرش بیغیرت نگاه کنه وحالشو ببره. سرتاسرکونش دل ميزد حس کردم جداره وغشاء کونش مثل يک کاندوم روکيرم کشيده شده … وماهيچه حلقوي وسط کونش سفت کمرکيرمو گرفته … اومدم تلمبه بزنم ولي سحرسفت کونشو بهم چسبوند و… گفت : نه تکون نخور…اوف… بزارهمين جا باشه… تکون نخور… گيرکرده!!.. … خيلي بازشدم…!!.. اوه… درد داره ولي خوبه!!.. اشکان سفت بهم بچسب… سفت … …آهان… منوبکش طرف خودت… يک کم شکافشو باز کن تالبه ش بيادبيرون!.. پاهامو باز ميکنم …اونو بيشتر بکن تو… واي … چه… درد خوبي !.. آهان … دارم وا ميشم… اوه دارم ازلذت ميميرم… آرش خوبه؟ خوشت مياد؟…ترتیب کون زنت را میده!!!.. اوه… چرا گيرکرده وتکون نميخوره؟… من دارم يه حالي ميشم؟!!.. من هم از لذت وشهوت دست کمي ازاونداشتم… دل زدن وبازي کردن ماهيچه حلقوي کونش ازيک طرف وحالت مکندگي کونش از طرف ديگه کيرمو به حد اعلي کلفتي رسانده بود تمامي پوسته دروني کونش به کيرم چسبيده و قفل کرده بود … داغ داغ…اين داغي وگرمي کونش تمام وجودمو ميسوزوند… ولذت بهم ميداد… دستامو دور شکم صاف ونرمش حلقه کرده بودم وسفت بطرف خودم وکيرم کشيده بودم وتکون نميخوردم… هردومون همونطور وتوهمون حالت بي حرکت مونده بوديم وحال ميکرديم… نميدونم چه مدت تواون حالت مونده بوديم؟…فقط میگفت اشکان اشکان کونمو باز کردی دیدم عضله های جدار کونش دل دل میزد فهمیدم به ارگاسم رسیده و من هم آبموبا شدت تو کونش خالی کردم…
دوستان گلم اگر دوست دارید باز هم بنویسم لطفا با کمنت های زیبا بمن بنویسید تا در آینده هم باخواندن فانتزی هایم از کس وکون زنم لذت ببرید.
نوشته: آرش غیرتی
کس کش آخه زن از کون ارضا میشه؟!!!
الان گتوری کسخل پیداش میشه
بد نبود خوب بود یخورده از کتابی بودنش کم کن فقط.فضاسازیت خوب بود
حال کردم ولی واقعیت اینه ک شک نکن با تین فانتزی زنتو تقدیم اشکان میکنی
نویسنده محترم؛
این متنی که شما بعنوان فانتزی خودت و خانومت نوشتی عینا و کلمه به کلمه کپیبرداری از یه داستان همین سایت هست که اگه اشتباه نکنم اسم زن داستان هم آرزو بود، اگر آخر داستانت منبع و ماخذش رو ذکر میکردی احترام به نویسنده اون داستان میگذاشتی
بعضیها داستان رادرست نمیخوانند و کمنت هم مینویسند مثل اون mashmeyty که نوشته مگه زنها از کون ارضا میشن ،اگر زنش را بیاورد کونش بزارم باور کنید باچار تلمبه وقتی کیرم تو کون زنش باشد هم خودش را وهم زنش ارضا میکنم
خدا رو شکر ظاهرا ادمین کونی شده که چند شبه بیشتر داستانها گی هست.شاید ما نخوایم مثل تو یشیم مگه زوره؟تک و توک داستانای غیر گی هم که مزخرف و آشغالن مثل این.حیف وقت
خوب بود باز هم بفرست ولی همراه یکی دوتا از عکس های کون و سینه خانمت وقتی دارید سکس می کنید
عین من و زنم نوشتی.همین حرفا بین من و زنم هست با این تفاوت که به جای اشکان امیر میگیم.امیر دوستم هست و آرزومه یه روز زنمو بکنه .خیلی دوست دارم کوس دادن زنمو ببینم همیشه دوست امیر پای ثابت سکسامون هست.فقط این دوستم پا جلو نمیزاره والا زنم و خوب آماده اش کردم.
Mashmeyti@
آره از کون خیلی ها ارضا میشن خصوصا اگه با دست چوچولشون رو بمالند. من دوست دخترم ارضا میشه. وقتی تو کونش میام قشنگ از شدت ارضا تمام بدنش میلرزه
با این کتگوری شیرم میشه سرشیر.
Faaaarrrrrzzzzzaaaaaddddd
فانتزی تو سکس واقعا حال میده و لذتشو صد برابر میکنه. من و خانمم هر شب با فانتزی یکی از دوستام سکس میکنیم. هرشب کیر یکیشون تو کوس تپل خانمم تصور میکنیم و از اینکه جلوم داره کوس زنمو میکنه لذت میبریم
معمولا داستان های سکسی دارای محتوای یکسان است اما با خواندن ا ین داستان حال کردم
آرش جان از مخ خودت مایه بذار!!! این داستان بلند حدود ۱۰ سال پیش به اسم « بهشت » پخش شد و الانم توی آرشیو سایت لوتی موجوده!!! کپی برداری کار خوبی نیست وقتی حوصله و استعداد نوشتن نداری چه اصراری داری داستان بنویسی؟؟؟؟
برو کیرم تو ناموست، برداشتی از روی داستان بهشت کپی برداری کردی فککردی هیچ کسم نمیفهمه، خزعبلات خودتم وسطش اضافه کردی
بجای اسم پرستو هم سحر گذاشتی…ادمین ازت بیشتر انتظار میره کپی برداریارو بشناسی، دیگه کیه که داستان بهشت رو نخونده باشه؟
واقعا عالی نوشتی
در همه داستانهای سکسی موضوع همان کص و کون وکیر است
اما اینجا باخواندن داستانت کیرم چندین بار شق شد
چقدر کون کردن را واقعی نوشتی
افففف بازم کیرم بلند میشه
بنویس بنویس
ادامه بده
فدای کون تنگ زنت
منتظرم عزیزم
کیرک قوی واقعا داستان عالی بود
یکبار خودم خالی شدم موقع خاندن که کونش میذاره واقعاحس خوبی میده همه چیز ها رابادقت وباحوصله نوشته ، خیلی زیبا عزیزم ادامه بده
داستان اصلی ک از روش کپی کردی اینقدر قویه ک داستان شما زیاد ب چشم نمیاد
منتظر قسمت بعدی هستم
تا از کس وکون زنت بهره ببریم😁
😁
😁
😁😁😁
😁
قسمت بعدی
چند روز بعد میزاری
تا اونموقع منتظر میمونم
میخام با خوندن قسمت بعدی
با کون زنت جلق بزنم
😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😊😊
مرز های غیرت رو جابجا کردی اشکان غیرتی
ادامه جونم فدای کون زنت وتمام کونهای ایران زمین
زوج های محترم که نفر سوم لازم دارند بنده در خدمت هستم همه جوره آماده همکاری هستم همراه با ساپورت تلگرام @mhdparsa
بنویس جالب بود