سلام من ۳۷ سالمه و مینا زنم ۳۲ ساله قدبلند با کون و کوس تپل.الان ۱۰ساله ازدواج کردیم.اصفهان زندگی میکنیم و من توی یه شرکت قم کار میکنم و معمولا دو هفته یکبار میام مرخصی. زنم خیلی شهوتی و هاته و وقتی میام همش سکس داریم.مدتی بود زنم هی غر میزد که من حوصله ام سر میره و دوست دارم برم سرکار ولی من موافق نبودم تا کار به غر زدن و اینا رسید ومن بهش گفتم خودم واست یه جای مطمئن پیدا میکنم و یروز اتفاقی یه دوستام که اسمش سعید بود را در مغازه اش دیدم و دیدم زده به یه فروشنده خانم نیازمندیم و من چون سعید از دوستای قدیمیم بود به خانمم پیشنهاد دادم و با سعید هم صحبت کردم و خانمم اونجا مشغول شد و چند ماهی گذشت .کم کم دیدم مینا مثل قبل هات و شهوتی نیست و وقتی من میام مرخصی مثل قبل نیست گفتم حتما چون درگیر مغازه است اینجوری شده خلاصه بعضی وقتا میگفتم نکنه داره بهم خیانت میکنه ولی خب هرموقع زنگش میزدم میدیدم پیش سعید هستش و سعید هم میگفت سلام برسان ومن باز شک ام برطرف میشد یکبار که تازه از مرخصی برگشته بودم سرکار به خاطر تعمیرات شرکت تعطیل شد و من مجبور شدم برگردم دوباره به شهرمون و گفتم میرم در مغازه دوستم و خانمم سوار میکنم و میریم خونه ولی وقتی رسیدم دیدم مغازه بسته است زنگ زدم و رفتم خونه و در را باز کردم رفتم تو دیدم صدای آهنگ ملایم میاد و یه جفت کفش مردونه همدم دره و صدای یه مرد هم میاد حالم خیلی بد شده بود و بدنم سرد یواش یواش رفتم از لای در نگاه کردم وای خدای من مینا و سعید لخت تو بغل هم بودن و چنان لب های هم را میخورن که تو این ده سال هیچوقت مینا لبهای منا اینجوری نخورده بود نمیدونستم چیکار کنم گفتم بزار یواشکی ازشون فیلم بگيرم. سعید میگفت این چندروز که محمد اینجا بود و سکس نداشتیم داشتم میمردم از شهوت و زنم هم میگفت منم همینجور کاش همیشه نگهش دارن سرکار و هی قربون صدقه اش میرفت و میگفت این کوس خوشکلم فقط کیرتورا میخواد عشقم و سریع زانو زد که واسش ساک بزنه.وقتی که کیر سعید را دیدم از تعجب دهنم باز مونده بود که واقعا مینا چجوری تحمل میکنه زیر این کیر باشه. یه کیر بزرگ شاید از ۲۰سانت هم بزرگتر کلفت و سفید.مینا شروع کرد واسش خوردن و هی میگفت این کیرفقط مال منه و به این میگن کیر نه هسته خرمای محمد که آدم هیچی نمیفهمه ازش.من زن توام سعیدم .محمد فقط باید کار کند و خرج من و تو را بده و التماسش میکرد و میگفت بیا بکن تو کوس کونم که یه هفته بود آتیش گرفته بود واسه کیرت.سریع خوابید و سعید هم نامردی نکرد کیرشو یهو کرد تو کوسش که صدای جیغ مینا رفت بالا اخخخخخ وای جووووون بکن جندتو. خلاصه همه جوره سعید تلمبه میزد بعدش گفت قنبل شو میخام کونتا جر بدم و مینا قنبل کرد و با دستش کیر سعید را میزون کرد رو سوراخ کونش و گفت آروم آروم بکن که چند تا گوز هم کرد زیر کیر وسعید گفت آبم داره میاد همش را ریخت تو کون مینا منم یواش یواش آمدم بیرون و هرچی فکر کردم که برم و طلاقش بدم ولی دیدم آبرو خودم میره و به جاش تصمیم گرفتم دفعه بعدی مسلح بشم و از سعید انتقام بگیرم. روز موعود وسط سکسشون یهو اسلحه رو گذاشتم پشت سر سعید و از ترس جونش به گوه خوردن افتاده بود. ازش پرسیدم: ما رفیق بودیم چرا این کارو کردی؟ اونم گفت: مفصله. گفتم: عیب نداره تعریف کن. اونم تعریف کرد که حدود ۶ ماه پیش با یه دختر دانشجو ۲۶ ساله کارشناسی ارشد اهل مشهد بود رفیق شدم
مهسا نه اهل مشروب بود نه سیگار بعد چند بار بیرون رفتن متوجه شدم پرده داره و نمیشه باهاش سکس کامل داشت تا اینکه یه شب باغ بودیم و بساط مشروب چیندم و با پیشنهاد من قبول کرد چند تا پیکی بخوره بعد مشروب بغلش کردم مهسا خیلی دختر سکسی و داغ و پر از شهوت بود
انقدر داغ شده بودیم که نفهمیدیم داریم چیکار میکنیم به خودم ک اومدم دیدم سر کیرم خونیه و پردشو زدم بعد از چند هفته که عذاب وجدان گرفته بودم که زندگی یه نفرو تباه کردم تصمیم گرفتیم بعد از چند ماه بره برای ترمیم چند بار دیگ تو سکس هامون درباره تریسام حرف میزدم و خیلی تحریک کننده بود واسم به مهسا پیشنهاد دادم یک بار امتحانش کنیم که خیلی مخالفت میکرد و با اصرار من قبول کرد
یه روز که مشروب خورده بودیم حسابی تحریکش کرده بودم گفتم زنگ بزنم امیر بیاد؟؟
گفت بزن زنگش زدم به یکی از دوستام آدرس باغ دادم گفتم بیا کارت دارم امیر هم از هیچی خبر نداشت گفت باشه ۱۵ دقیقه طول کشید تا رسیدن امیر منم تو این ۱۵ دقیقه حسابی کس مهسا رو مالیدم و خوردم و شهوتیش کردم ولی نکردم توش منتظر امیر بودیم امیر رسید و همین که در خونه باغ باز کرد مهسا رو لخت زیر پتو دید و به امیر گفتم خواستم سوپرایزت کنم امیر از خدا خواسته رفت زیر پتو و شروع به بقل و لب گرفتن کرد
نمیدونم چطور بگم ولی یه حس خیلی خوبی داشتم من فانتزی تری سام با زنم هم دارم ولی نمیدونم چرا زنم قبول نمیکنه
تو اون شرایط زنمو تصور میکردم و وقتی امیر لخت شد و حالت داگی محکم تلمبه میزد و مهسا رو ابرها بود منم داشتم داشتم مه مه هاشو میمالیدم و لباشو میخوردم مهسا حسابی اون شب بهش خوش گذشت تا اینکه ۱ ماه بعد یکی از دوستاش که قبلا راجبش حرف زده بود ۲۵ ساله و زحمت پردشو شوگر ددیش زده بود قرار بود برای پایان نامش از مشهد بیاد شهر ما که کاراشو انجام بده اسمش میترا بود همین که از مشهد رسید مهسا بهش زنگ زد و به اصرار اومد باغ پیش ما قرار بود شب برگردن خوابگاه که میترا دید باغ خیلی آزادتر از خوابگاه هست تصمیم گرفتن دو شب باغ بمونن و خوش بگذرونن مشروب به اندازه کافی باغ بود من جایی دعوت بودم باید میرفتم بخاطر اینکه متاهل بودم بهونه ای نداشتم شب پیششون باشم و باید میرفتم خونه
شب بعد از مهمونی رفتم بهشون یه سر بزنم ببینم چیکار میکنن دیدم مست دارن میرقصن و منم مهسا رو بغلش کردم و رفتیم زیر پتو یکم مالیدمش ولی سکس نکردیم میترا هم برای خودش میرقصید و حواسش به ما بود من زود برگشتم خونه و فردا ۵ شنبه بود و ظهر بعد از کار رفتم باغ و بهشون گفتم امشب به بهونه رفتن پیش رفیقام میام و میبرمتون روستای قلعه بالا یه روستای توریستی خیلی شیک هست استان سمنان که با شهر ما ۱ ساعت فاصله داره میترا فقط شراب میخورد و منم فقط به قصد تریسام میخواستم ببرمشون و یکم عرق انگور قاطی شراب کردم و وسیله هارو جمع کردیم و راه افتادیم یک ساعت بعد رسیدیم و یه سوئیت گرفتم و بعد از کباب و شام مشروب اوردم ک ذره ذره ریختم و خوردیم بیشتر از اون چیزی که فکرشو میکردم مست شدیم میترا گفت من میرم تو اتاق و شما راحت باشین که مانع شدم و گفتم ما همه باهم اومدیم و باهم هم هستیم گفت باشه پس شما راحت باشین و جلوی من سکس کنین و منم زود از فرصت استفاده کردم و بحث سکسی و شروع کردم و برق هارو خاموش کردم یهو جفتشونو خوابوندم و هم زمان دستمو بردم زیر شرتشون و کصشونو گفتم و شروع کردم به مالیدن و صداشون رفت بالا خیلی مست بودیم و از شهوت زیاد نمیشد کنترلشون کنی من لباساشونو در اوردم و شروع به کردن میترا کردم و مهسا با دیدن این صحنه خیلی ناراحت شد و همین که خواست گریه کنه من میترا ولش کردم کیرمو کردم تو کص مهسا گفتم عزیزم ناراحت نشو یه شبه دیگه
بزار همه حال کنیم که یهو ارومشد و من بعد از ۱۰ دقیقه کردن مهسا رفتم سراغ میترا مهسا هم دیگر زد به در بیخیالی و سینه های میترا رو میمالید و منم میترا میکردم دیگه کلا سوتین هاشونو در آورده بودن و جفتشون حال میکردن بعد از چند تا تلمبه محکم آبم اومد و از روی میترا پا شدم کاندوم عوض کردم و رفتم سراغ مهسا ۲۰ دقیقه هم روی مهسا تلمبه میزدم و تقریبا تموم پوزیشن هارو انجام دادیم و آبم دوباره اومد و دیگه از شدت خستگی بیهوش شدیم صبح که بیدار شدم دیدم کیرم زود تر از من بیدار شده و یه نگاه به اطرافم کردم دیدم مهسا سمت راست و میترا سمت چپ لخت خوابیدن رفتم سمت میترا و شروع کردم ور رفتن باهاش که مستی از سرش پریده بود و هر کاری کردم دیگه پا نداد بهم
رفتم سراغ مهسا و دیدم بیداره و انگاری منتظر من بود که برم بکنمش دستم بردم لای کصش دیدم خیسه و پریدم روش چند بار ارضا شد ولی من دیگه ابم نیومد صبح برگشتم شهرمون و میترا بدون اینکه کار پایان نامشو انجام بده برگشت مشهد و این بهترین تریسام زندگیم بود خیلی خوش گذشت و از مهسا واقعا ممنونم بخاطر این خاطراتی که برای هم دیگه رقم زدیم
دوستدار شما سعید
نوشته: سعید
چیشد سعید زن محمدو کرد یا زن جنده ی خودشو 😂😂😂چیکار داری با خودت میکنی که رسما رد دادی پسرم 😂😂😂
یاد فیلمای جم تی وی افتادم
البته صد رحمت ب اونا🤣
کسی میدونه چی شد ؟رفت اسلحه گذاشت رو سر رفیقش بعد چی شد ؟
یارو دهاتیه زنش یه سره میگوزیده.میگه خانم بسه دیگه چرا اینقدر میگوزی؟؟
میگه:خودت چرا داس رو گم کردی؟؟؟
اگه نفهمیدید جریان چیه مشکلی نیست چون منم نفهمیدم و اصلا ربطی به هم نداشت.طرف میگه چرا زنم رو کردی؟؟این میاد جریان تریسام با دوست دخترش رو براش تعریف میکنه!!!
به این جریان ارتباط گوز با شقیقه گویند😂😂😂😂
قبلا کون گشادهای شهوانی ی داستان را بعد از یکی دوسال کپی می کردند و می زاشتن الان رسیده به یک هفته یا حتی یک روز.از بس کون ها گشادتر شده
رفت اسلحه گذاشت بهد اون شروع کرد خاطره سکسی گفتن؟
فکر کنم وسط داستان اول ، نصفه دوم داستان بعدی رو گذاشتی
این حجم از هجو موندم چجوری اجازه انتشار میگیره
ماادر کونی داستان خودت چی شد جنده زاده؟ خودت یه بار این کصشرتو بخون. رفیقت گفت داستان داره؟ خب بعدش ؟ آی کیر هرچی داعشیه تو کص اون زن جندت
داستان های شهوانی هر روز تخمی تر از قبل میشه و اگر قبض برق رو هم به عنوان داستان ارسال کنی حتما انتشار میدن بدون اینکه ببینن سرش چیه تهش چیه
ولی سعید عزیزم سرش و تهش به صورت چرخشی تو مغزت
دوتا داستان کپی کردی به هم چسبوندی ارسال کردی .
مزخرف
کونی کص مغز الان چی شد
طرف رفت اسلحه گذاشت رو سرش بعد میره خاطره تریسام تعریف میکنه ؟😐😐 این حجم از کصشر رو تا حالا یک جا ندیدم کیر تو مغز تو و زن کص کپکیت بره
بقول او آخوند اصفهانی …اوضاع خیلی خیطه
هر کونی ای از راه میرسه داره توی سایت داستان مینویسه البته داستان که نه بقول دوستان کصتان
البته بلانسبت بعضی نویسنده ها که واقعا قلمشون عالیه
در کل کیرمن و تمام بچه های شهوانی تو تک تک سلولهای قهوه ای مغز عنیت
مغزت پریوده یا فکر کردی ملت کس مغزن؟ اصلا خودت خوندیش؟ پشیمونم کردی اومدم چند مین شهوانی
اصلا نخوندمش اماباید بگم عجب؟!!
داداش،تو مچ دوستتو نگرفتی،بلکه مچ زنتو گرفتی، آااااره
فک کنم خط ب خط شده ن ببخشید داستان ب داستان شده
احمد ۹۱۳ کم کار شدی
انتقام سخت که میگن همینه زنت رو گایید بعد هم هیچی به هیچی بده خودت هم بگایه که کامل بشه 😄😄😄😄
شاید باورتون نشه اما سه چهار بار بَک زدم و دوباره برگشتم تو داستان همش فکر میکردم از یه صفحه رفتم تو یه صفحه دیگه…
سگ تو روحت محمد سعید هر خری هستی
این چی بود دیگه که نوشتی مجلوق ، نصف داستان تکراری بود نصف باقی داستانم هیچ ربطی نداشت به این داستان ؟! چی میزنی تو جلقی ؟!
این چه کشو شعری بود چرا یهو پرید یه ور دیگه سکس اون یارو چه ربطی به سکسش با زن این داشت . ادمین جان به ما که هیوی به خودت توهین نکن با این داستانها
اسلحه گذاشت رو سر بکن زنت بعدشاون مثل بلبل برات خاطره سکسی تعریف کرد توم جق زدی ؟
آدم کونی باشه ولی کسخول مثل تو نباشه ،اگه کاکولدی دیگه این مسخره بازیا چیه بسین سکس زندو ببین لذت ببر خایه اسلحه داری تو ؟چاقو میوه خوری تو دستت سنگینی میکنه کیرم تو وقتی که برا داستان تو گذاشتم امدم حق بزنم حس حالمو ریدی توش کونی
الان گوز چ ربطی به بانک صادرات داشت ها این وسط،ک داشت داستان ماجرای مهسا ومیترا رو میگفت چ ربطی به کردن و خیانت زن تو رو داشت ک سوال کردی چرا ایکارو کردی ها بلدم تکراریه قبلن نا اونجا گفتی ک رسیدی دیدی زنت داره میکنه حالا بقیشو من درآوردی اضافه کردی
دیدید شبکه های ماهواره وسط فیلم تبلیغ میذاره بعد از تبلیغ یه فیلم دیگه نشون میده
اسلحه گذاشتی رو سرش گفتی چرا زنمو کردی بعد اون گفت مفصله 🤣🤣🤣🤣🤣
جریانش مفصله دیگه
همینجوری که اونارو کردم زن تورو هم کردم داداش 🤦
شرمنده 🙄
من آخر نفهمیدم چطور یه جفت کفش مردونه همدم در میشه؟
چی شد؟ گوز چه ربطی داره به شقیقه
یارو داشت رنتو مبکرد بعد داستان تریسام برات تعریف کرد ؟ خب که چی؟
تکراریه. کپی… قبلا خوندم اینو یکی دیگه گذاشته بود