نگار هم دانشگاهی قدیمی

1402/07/17

داستانی که تعریف میکنم برمیگرده به گذشته من ، البته اتفاقی که افتاده برا حال هست ولی به گذشته خودم مربوط میشه، تو شرکت کار میکنم و مدیر یه بخشی هستم اوایل تابستون بود که درخواست نیرو دادم بعد یه هفته چند نفری معرفی شدن که مصاحبه کنم ازشون، یکیش اطلاعات خوبی داشت و چون قبلا هم سابقه داشت و نمره بالایی رو کسب کرد تایید کردم و فرستادم به قسمت تامین نیرو بعد حدود سه چهار روز کارای استخدامی شون تموم شد و اومدن سر کار ، اقای ایزدی که ۲ سالی هم از من کوچیک بود ، بعد شروع کار فهمیدم که راهشون دوره و رفت و امد میکنه و با شرکت ۸۰ کیلومتری فاصله داره یه چند باری کارمون به دیر وقت طول کشید و تعارف زدم که بیا بریم خونه ما استراحت کن و فرداش بریم سرکارو ایشون قبول کرد و منم خانومم رو فرستادم خونه باباش، یه روز بهم گفت تو مجتمع شما واحد خالی هست ما بیایم اینجا زندگی کنم رفت و امد برام سخت شده و منم با مسئول ساختمان صحبت کردم و اتفاقا یه واحدی بود که تازه خالی شده بود معرفی کردم اینا هم بعد چند روز اثاث کشی کردن که داستان اصلی از اینجا شروع شد. اقای ایزدی تماس گرفت که اگه اب سرد دارید یه پارچ اب بیارید برا کارگرای اثاث کشی تشنه هستن . منم که پارچ اب رو یخ ریختم و چنتا لیوان تو سینی آسانسور رو به خاطر اثاث کشی خاموش کرده بودن ، داشتم از پله ها میرفتم پایین که خانومش سلام کرد منم جواب سلام رو دادم ولی صدا خیلی برام اشنا اومد یه لحظه مکث و بهش نگاه کردم که نگاهمون به همدیگه گره خورد و سکوت…
بله نگار بود ، نگاری که تقریبا ۱۲ سال پیش هم دانشگاهی بودیم دختری با قد ۱۷۰ اندامی خوش استایل که باهاش دوست بودم تو دوران دانشگاه دوسالی باهم بودیم و بعدش باهم کات کردیم و دیگه هیچ وقت خبری از هم نگرفته بودیم، هر دو خشکمون زده بود تو اون لحظه و فقط داشتیم همدیگه رو نگاه میکردیم.
صدای شوهرش اومد دیگه منم شروع به حرکت و رفتم پایین و سینی اب رو دادم و گفتم میرم بیرون چیزی لازم دارید بگو تهیه کنم. رفتم سوار ماشین شدم تا سر کوچه که رفتم کل خاطرات گذشته منو نگار تو یه لحظه تو مغزم مرور شد، کارها و شیطنت هایی که تو ماشین انجام میدادیم خاطراتمون تو دانشگاه و …انقدر فکرم درگیر شد که نمیدونستم چیکار کنم اتفاقی با کسی همکار شدم که خانومش قبلا دوستم بود و تو اون دوران دوستیمون فقط سکس کامل نداشتیم و میگفت من دخترم نمیتونم اجازه بدم ولی با خوردن سینه هاش چندین بار تو ماشین ارضاش کرده بودم ، شبا هر روز کارمون سکس چت بود تا اینکه فهمیدم با یکی دیگه هم هست و باهم کات کردیم و دیگه رابطمون تموم شد. یه نیم ساعتی چرخیدم و اومدم خونه تا شب ذهنم درگیر بود تا اینکه خوابیدم و صبح رفتم سر کار. بعد چند روز یه پیام اومد برام با یه شماره ناشناس که نوشته بود ، سلام حمید من نگارم شمارت رو از گوشی شوهرم برداشتم خوبی و از این حرفا ، منم تشکر کردمو خوش آمد به خونه جدید که اگه کاری چیزی بود در خدمتیم. گفت میخوام صحبت کنم باهات گفتم خودم تماس میگیرم، رفتیم نهار ‌و بعد ناهار به همکارم گفتم که شما تشریف ببر من یه کاری دارم و میام ، زنگ زدم ، سلام و احوال پرسی و چیزی برا گفتن زیاد نداشتم فقط گفتم اون روزی که دیدمت هم سورپرایز شدم و هم شوکه اصلا انتظار دیدار مجدد با این شرایط رو نداشتم و یکم صحبت از گذشته و سرنوشتمون و منم رفتم سر کارم. بعدش شبا و روزا هر از گاهی پیام میداد حوصله ام سر رفته و تنهام ، منم از طرفی میترسیدم با خانومم در ارتباط باشه یه وقت چیزی از گذشته بگه بهش زیاد پیشنهادی نمیدادم که رفت و امد خونوادگی داشته باشیم، یکی دو بار فقط خانوادگی رفتیم بیرون کافه و خرید و شام تو یه ماهی که اومده بودن. دیگه کم کم پیامهامون داشت به سالهای گذشته میرسید که آخرش به سکس چت هامون رسید و سکس چت میکردیم یه روز تو سکس چت هامون که هر دو تشنه سکس باهم بودیم گفتم کاش الان پیشت بودم و جرت میدادم که گفت جون بیا جرم بده خیلی دوست دارم جر بخورم با کیر کلفتت. قبلا دوران دوستیمون از رو شلوار کیرمو میمالید، کیرم معمولیه دراز نیست ولی کلفتیش خوبه، تا اینکه کارمون به جایی رسید که دوتامونم سکس مشترک رو قبول کرده بودیم انجام بدیم از یه طرف میگفتم شوهر داره خیانت میشه و منم خیانت میکنم به همسرم و از طرفی میگفتم لطفی که به شوهرش کردم رو بذار جبران کنه، از طرفی انتقام گذشته، از طرفی خودش دلش میخواد و بالاخره قرار رو گذاشتیم. قرار شد یه روز من مرخصی بگیرم و با هم باشیم شب قبلش باهاش هماهنگ شدم، شب رفتم یه دوش گرفتم و یه صفا به کیرم دادم تا برا صبح اماده باشم.صبح زود از خونه زدم بیرون که مثلا میرم سر کار ماشین رو بردم جلوی مغازه یکی از دوستام پارک کردم و با اسنپ برگشتم سمت خونه نزدیک ساعت ۹ بود که رسیدم ، زنگ زدم گفت دارم دوش میگیرم بیا بالا لای درو باز میکنم بشین تا کارم تموم شه و بیام، یه ۲۰ دقیقه ای تنها نشستم با دلهره و استرس و ترس، زنگ زدم به شوهرش گفتم اوضاع چطوره و مطمئن شم که سر کار هست، صدای در حموم اومد که پشت سرم بود ، سلام کرد و گفت ببخشید الان میام، یکم دیگه با یه تاپ رو ناف و شلوارک جلوم ظاهر شد تا رسید دستشو گرفتم و بلند شدم بغلش کردم یه ارایش سکسی با عطر سکسی تر از آرایش که همونجا دوست داشتم بکنمش، تو بغل هم بودیم دستامون پشت همدیگه گره خورده بود و داشتیم اروم میچرخیدیم و همدیگه رو بوس میکردیم چشامون تو هم گره خورده بود حرارت بدنمون زیاد شده بود که یه بوس از لبش و بوس بعدی تبدیل به لب گرفتن شد نزدیک پنج دقیقه ای ایستاده لب تو لب بودیم و نوازشش میکردم
کم کم دستم رو رو کونش کشیدم و یکیشو تو موهاش و شروع به خوردن گردنش، ممه های ۸۰ خودشونو رونمایی میکردن گرد بود مثل توپ. دستم رفت سمت سینه هاش و یکم مالیدم نفساش سکسی شده بود تو همون حالی که بهم گره خورده بودیم اروم اروم تا جلو در اتاق خوابشون رسیدیم سینه هاش هنوز تو دستم بود و لب و گردنشو میخوردم اونم کم کم دستشو برد از رو شلوار کیرمو گرفت و مالید، رسیدیم به لبه تخت فکر همه چی رو کرده بود یه ملحفه انداخته بود رو تخت، تاپشو در اوردم وای چی میدیدم یه سوتین توری قرمز رنگ که دوست داشتم همونجا سوتینشو جر بدم و میمیشو بکنم تو دهنم، پیرهمن منو در اورد منم یکم میمی شو از کنار سوتین کشیدم بیرون و خوردم هر دو تو اوج شهوت بودیم یه چند دقیقه ای سینشو خودم با موهاش بازی میکردم و دستمو به پشتش و روی کونش میکشیدم ، کم کم شروع کردم به کشیدن شلوارکش به پایین ولی چون میمی رو میخوردم دید خوبی نداشتم به اینکه لباس زیرش چیه، با کمک خودش شلوارکش افتاد زمین و منم اروم از سینه با خوردن اومدم رو شکم و دور ناف ، کم کم رسیدم به شورتش ، وای چی میدیدم ست همون سوتینش بود شرت توری خطی که یکم خیس شده بود ، اروم شرت رو کشیدم پایین یه کس توپلی ناز با لبه های نسبتا کوچیک که کلی بهش صفا داده بود داشت برق میزد و بوی شامپوی خوبی هم میداد ، یه بوس از کوسش کردم و بلند شدم بهش فهموندم که شلوارمو در بیار که نوبت توعه، کمربندمو باز کرد ولی چون کیرم سیخ بود نمیتونست شلوارمو دربیاره خودمم کمکش کردم یکم از رو شورتم کیرمو مالید و از کنار شورتم دستشو برد تو شورتم و کیرمو گرفت خیلی حال خوبی داد بهم یکم مالید و بعد اروم شرتمو در اورد ، حالا من کامل لخت بودم و نگار فقط سوتین توری تنش بود، رفتیم رو تخت و یکم کیرمو کرد تو دهنش و ساک زد برام منم دیدم اینجوری نمیشه به حالت ۶۹ پیشنهاد دادم و اومد روم و کسشو شروع به خوردن کردم ، یه چند دقیقه ای خوردم و در حین خوردن با انگشتم با سوراخ کونش هم بازی میکردم که دیونه وار خودشو تکون میداد یه لحظه کیرمو انگار گاز گرفت و لرزید افتاد روم ، نگار ارضا شده بود کشیدم کنارم و با موهاش بازی کردم و می میشو از رو سوتین توری مالیدم تا به خودش اومد ، کشیدم رو خودم کیرم به کوسش برخورد میکرد ولی تو نبود و لب میگرفتیم تو اون حالت یکم یلندش کردم از وسط بند سوتین گرفتم و محکم کشیدم سوتینشو پاره کردم شد دوتیکه و انداختمش کنار، با این حرکتم شهوتش رفت بالا سینه هاشو گرفتم دستم و فشار دادم و با یکیش بازی و اونیکی تو دهنم ، رو کیرم بودو لبه های کوسشو به کیرم می مالید ، یه ۱۰ دقیقه ای این کارو کردیم و برگردوندم از پشت خودمو چسبوندم بهش و می می شو گرفتم تو دستم و کیرم لای چاک کونش گذاشتم ، نگه داشتن این پوزیشن یکم برام سخت بود با اینکه قرص تاخیری خورده بودم نزدیک به ارضا شدم و کنترل کردم خودمو و کشیدم عقب ، برگشت و یکم لب بازی و گاز گرفتن میمی دوباره شهوت نگار رفت بالا ، یکم سینشو خوردم و با یه انگشتم چوچولشو می مالیدم که گفت یالا بیا جرم بده، بیا بکن توش ، همش برا خودته، بلند شدم رومیز ژل روان کننده گذاشته بود زدم رو کیرم و نشستم وسط پاش و لنگاشو دادم بالا و پاهاشو چسبوندم بهم که کوسش از زیر زد بیرون، تو این حالت چون کس تنگ تر میشه لحظه ورود کیر لذت برا هر دو نفر بیشتر میشه، کیرمو گذاشتم روش و یکم بالا پاین کردم و با یه فشار همشو کردم توش یه اخخخخخخخ گفت، گفتم جووون، خودت گفتی جرم بده دارم کوستو میکنم و جر میدم ، یکم تو این حالت کردم و خودش هم داشت چوچولشو می مالید دستمو رسوندم به نوک سینش و گرفتم و مالیدم تکونهای شهوتی میداد به خودش بالا پاین کردن کمرش و پوزیشن رو داگی کردم از پشت کردم ، کونش خودنمایی میکرد تو لحظه ای که کیرم تو کسش بود سوراخ کونشو میمالیدم حشری شده بود و اونم چوچولشو از پایین میمالید و بالش رو کرده بود دهنش داشت عر میزد، که باعث تحریک منم میشد که تو یه لحظه انقباض کسشو حس کردم داشت ارضا میشد که تو همون لحظه منم نتونستم خودمو کنترل کنم ارضا شدم و همشو تو کسش خالی کردم یه دو سه دقیقه ای تو همون حال بودیم اروم کیرمو تو کسش جلو عقب میکردم نایی برا دوتامون نمونده بود کیرمو که کشیدم بیرون ابم هم ریخت یکمش بیرون، بغل کردیم همدیگه رو نوازشش کردم تا حال هردومون به خودمون اومد گفتم باردار کردم گفت متاسفانه ال دی مصرف میکنم باردار نمیشم، نگار گفت لحظه ای که کونمو میمالیدی بیشتر حال میداد منم سریع سواستفاده کردم و گفتم منم دوست دارم از کون بکنمت ولی قبول نمیکرد . یکم عشق بازی کردیم و به پیشنهاد من رفتم حموم تو حموم یکم باز کیرمو چاک کونش مالیدم خواستم بکنم تو گفت نه میسوزه و بهونه گرفت دوش گرفتیم اومدیم بیرون نزدیک ظهر بود کم کم باید میرفتم تشکر کردم ازش و رفتم، چند روز بعدش قول کردن کونشو گرفتم که تو مرخصی بعدی قرار شده کونشم جر بدم.

نوشته: حمید


👍 18
👎 12
42501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

952025
2023-10-10 00:54:48 +0330 +0330

عالی بود

0 ❤️

952062
2023-10-10 06:36:01 +0330 +0330

می می ؟ مگه برای بچه ها داری قصه تعریف میکنی !

1 ❤️

952120
2023-10-10 19:21:20 +0330 +0330

ممه و می می دیگه چیه؟
خجالت نمی کشید از اینکه میگید می می و ممه ؟
شششششش

0 ❤️

952142
2023-10-10 22:55:14 +0330 +0330

مردم چه توهوماتی دارن

0 ❤️

952487
2023-10-13 11:21:46 +0330 +0330

ایول احمد اینو خوب شناختی چرندیات و خوب اومدی

0 ❤️

970695
2024-02-12 08:11:16 +0330 +0330

داستان خوب بود اما لعاب نداشت.

0 ❤️