پسر خاله لاشی حسابی گاییدتم و تحقیرم کرد

1402/06/21

سلام بچه ها
این داستانی که میخوام واستون بنویسم کاملا واقعیه.
داستان منو پسر خالمم سره درازی داره من ۱۲ سالم اینا بود که یه بار تو خونه تنها شدیم اینم منو لخت کرده بود و خودشو بهم میمالید به زور یه جورایی تجاوز بود منم بعده اون قضیه کلا عوض شدم خیلی تمایلم به کونی بودن زیاد شد لباس زنونه میپوشیدم و اینا.تو ۷ هشت ساله گذشته هم پسرخالم کیرشو توم نکرده بود فقط میمالید خودشو تهشم می گفت برام ساک بزن و آبمو بخور.
خلاصه ما رفتیم مسافرت یه اتاق خواب به ما دوتا دادن شب رو یه تخت دو نفره بودیم. بهم گفت شب میخوام کونتو تا صبح بکنم منم هم خوشم میومد چون دوستش داشتم شایدم بخاطر کارایی بود که تو بچگی با من میکرد هم شرم می کردم چیزی نگفتم دگ . خلاصه موقع خواب شد گفت در و ببند
منم درو بستم. رو تخت که رفتم زیر پتو
گفت روتو کن سمته من
منم فقط حرف گوش میکردم
گفت کیرمو تو دستت بگیر باهاش بازی کن
منم کردم دیگه این دفعه واقعا میخواستم بدون ناز کردن باهم سکس کنیم واسه همین اصلا نه این حرفا نمیوردم
گفتم شورتتو در بیارم دیگه از اینجا روش تو روم باز شد و من ناراحت شدم اما کاری نمیتونستم کنم دیگ چون به نظرم راست میگفت 🙁
گفت کونی کیرمو میخوای ؟ گفتم اره
گفت باشه درش بیار
منم با کیرش بازی میکردم که اونم شلوارک و و شرتمو در اورد
با دستش تخمامو فشار میداد با کیرم بازی میکرد که نفس نفس زدنم شروع شد دیگ نمیتونستم با کیرش بازی کنم از بس بس غرق هوس شد بودم
هی ازم لب میگرفت
بعدش بهم گفت تا صبح کونت میزارم کونی
گفتم واقعا میخوای بکنی ?
گفت اره کیرمو تو کونت باید حس کنی
منی که دیگ غرق شهوت شده بودم نمیتونستم خودمو کنترل کنم گفتم :دوست دارم
گفت برو کیرمو حسابی خیس کن
منم فقط گفتم چشم
کیرشو خیس کردم و با آب دهنمم سوراخمو خیس کردم و سمت کیرش قمبل کردم من سوراخم خیلی تنگ بود تا حالا کیری هم نرفته بود توم
گفت روون نیست که گفتم خیسش کردم گفتم غلط کردی
یه تف انداخت دم سوراخم قشنگ کونم خیس بود دیگه
گفت حالا بکن توت
گفتم باشه ولی آروم فشار بده دردم میاد گفت زر نزن
منم کیرشو کردم سمت سوراخم یه فشار داد
چشمم داشت سیاهیی میرفت
پرده کونمو زد
بعده دو دقیقه تلمبه زدناش شدن لذت بخش ترین حس دنیا بود منم اروم اخ و اوخ میکردم صورتمو با دستش چرخوند سمت صورتش کیرشو عقب کشید در اومد خواستم دوباره بزارم توم دستمو کشید
گردنمو با دستش گرفت طوری که بخواد خفم کنه
بعدش گفت تو برده منی ها باشه؟
منم غرق در حشر گفتم باشه
بعدش گفت کیره من خیلی خواهان داره باید تلاش کنی براش بعدش یه لب گرفت کیرشو انداخت توم
خیلی لذتش خوب بود
بهم گفت ابمو کجات بریزم گفتم نمیدونم
گفت باشه میریزم توت کونی من
چند تا تلمبه سنگین زد اخرش ابشو ریخت توم منم شورتمو بالا کشیدم.
اخرشم رفتم دستشویی ابشو از تو کونم بریزم بیرون
نزدیک یک فنجون اب تو کونم ریخته بود کصکش

نوشته: ایلی


👍 15
👎 22
65101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

947076
2023-09-13 01:22:48 +0330 +0330

بچه بیا پایین

1 ❤️

947094
2023-09-13 02:56:44 +0330 +0330

در کمال تعجب با داستانت جق زدم😐

1 ❤️

947131
2023-09-13 07:51:31 +0330 +0330

یه مفعول دزفولی تبود

0 ❤️

947143
2023-09-13 09:37:43 +0330 +0330

دلتم بخواد تحقیرت کنه بدبخت کونی باید از خدات باشه بهت بگه کونی من که لذت میبرم یکی بهم بگه کونی

1 ❤️

947193
2023-09-13 14:14:15 +0330 +0330

چرند

0 ❤️

947218
2023-09-13 16:48:01 +0330 +0330

ازکون دادن خاطره ننویس.چه لذتی داره آخه الاغ

0 ❤️

947224
2023-09-13 17:28:57 +0330 +0330

پرده کونتو زد 👿 وقتی گفتی شورتتو در بیارم دیگه روش تو روت باز شد… 🤮 اخه ولدزنا مگه مجبوری بشینی کوس شعر بنویسی بلند شو برو کوچه یکی رو پیدا کن کونت بزاره که این چشمه تراوشاته مخزت خشک بشه

0 ❤️

947295
2023-09-14 02:01:26 +0330 +0330

راست کردم برات

0 ❤️

947480
2023-09-15 02:35:36 +0330 +0330

ناراحت شدی؟ 😂

0 ❤️

947516
2023-09-15 08:10:16 +0330 +0330

منم گاییدمت خوب بود 💦💦

0 ❤️