سلام خدمت همه ي شهواني هاي گل من يک ايرانيم ولي اسمم کريس بريم سراغ خاطره ي من:
چند وقتي بود که با دختري ب اسم ساناز رفيق شدم واقعا دختر گلي بود دلم نميومد بگامش چون واقعا دوسش داشتم.از همه ي اينا گذشته استيل فوق العاده داشت چون مثل خودم ورزشکار بود حتي به خاطرش چند بار دعوا کردم.
يه روز که خسته از تمرين برميگشتم از طرف ساناز اسي برام اومد با خيال اينکه يکي از رفيقامه موبايلمو در آوردم و وقتي ديدم اس ام اس ساناز شنگول شدم اس و باز کردم ديدم نوشته:(امشب تولدمه حتما بيا خونمون کادو يادت نره)
براش اس دادم ((باشه)) خلاصه رسيدم خونه رفتم يه دوش گرفتم و ريشامو زدم.همون موقع پسر عمم اومد خونمون و وقتي ديد يه ست لباس مجلسي تنمه کف کرد و گفت:چيه باز داري ميري مخ دخترا رو بزني؟اگه تعريف از خود نباشه بايد بگم من يه زبوني دارم که تا حالا حريف نداشته و مخ هر دختري زده و واسه هر چيزي يه جوابي داره.
به پسر عمه گفتم:ميرم تولد ساناز.خيلي ذوق کرد و گفت:منم بيام؟گفتم:بيا.سوار پورشم شديم و رفتيم سمت خونه سانازشون.وقتي رفتيم تو خونشون يهو چشام نور گرفت،کلي دختر با لباس هاي مجلسي کوتاه وااااااي باورم نميشد يهو ساناز از پشت زد روي شونم گفت:راحت ديد ميزني؟گفتم:آره خيلي.
لبمو بوسيد و گفت:بيا بريم برقصيم.گفتم:نه ممنون فقط به من کيکمو بده برم.گفت:لوس نشو ديگه.خلاصه هي اصرار کرد ولي مگه گوشم بده کار بود و نشستم و فقط دخترا ديد ميزدم و چشام نور ميگرفت.شب تولد ساناز يه جوري تمام شد و بعد تولد من و پسر عمم رفتيم يه اشرتکده(جنده خونه)راستي نگفتم که من و ساناز و خانواده ام تو دبي زندگي ميکنيم.بعداز پول دادن به صاحب اشرتکده 2تا کوس خوشگل ايراني تور کرديم{توضيح:باورم نميشه که اون دخترا به خاطر خرج دانشگاه دست به چنين کاري زدم.}پسرعمم يکي از دخترا رو گرفت و رفت تو يه اتاق،منم اون يکي رو برداشتم و رفتم تو يه اتاق ديگه.
اسم دختره فرناز بود.نشستم روي مبل يکم برام رقصيد تا حشريم کنه بعد از اينکه احساس کردم شهوتي شدم بلند شدمو ازش يه لب محکم گرفتم و بعد از گردنش شروع کردم به ليسيدن تا به سينه هاش رسيدم واااي وقتي سوتينشو دراورد به قول خودم سينه هاش اندازهي تانکر شير بود با ديوانگي سينه هاشو ميخوردم يه 5دقيقه اي سينه هاشو خوردم بعد دوباره شروع کردم به ليسيدن تا رسيدم به کوسش از دستي کوسشو نخوردم ميخواستم خوب خوب هوس کنه يکم روناشو بوس کردم بعد فرناز بلند گفت:خواهش ميکنم بخورم.ولي به حرفش گوش ندادم بعد از دو سه بار خواهش حس کردم ميخاد به اوج شهوت برسه شروع کردم به خوردن کوسش اول زبونمو خوب تو کوسش فشار دادم بعد اون از پشت سرم سمت کوسش فشار ميداد منم فشار زبونمو بيشتر کردم و بعدش يکم با چوچولش بازي کردم بعدش با فشار ارضا شد بعدش اومد يکم از روي شلوار زبونشو کشيد روي کيرم بعد شلوارمو در آورد و با ولع خاصي کيرمو ساک ميزد بعد از 10 دقيقه بهش گفتم:بسه ديگه کنديش اين بره تو کوس ميشکنه از بس ساک زدي.بعد بلند شد يه قومبول سرپا کرد منم اول اروم کيرمو کردم توش بعد تند تند تلمبه ميزدم صداي آه و ناله اش باعث شد تا به شدت شهوتي بشم بهم بسه تکراري شد وايستا ژسمو عوض کنم بعد دو پاهاشو انداختم روي دستام و سر پا شروع کردم به گاييدن از درد داشت به گردنم چنگ ميزد تو دلم گفتم:من گوه بخورم اينو از کون بگام از کوس داره اينجوري چنگ ميزه واي به حال کون.يهو احساس کردم کيرم خشک شده آوردمش پايين يکم کيرمو ساک زد و بهش گفتم:حالا که کار ليسيدنت تموم شد اجازه هست از کون بگام؟گفت:کونم متعلق به تو!من که از خدام با اينکه نميخاستم کون بگام ولي مگه شهوت اين حرفا حاليشه؟با انگشت سوراخشو يکم باز کردم بعد کيرمو گذاشتم تو کونش بازم صداي ناله هاش انگيزه به من ميداد تا محکم تر بگاهمش بعد از 2 دقيقه بهم گفت:پس کي آبت مياد نکنه کمرت خاليه؟بهش گفتم:کمرم انقدر پره که براي کل اين دختراي اينجا جا داره نگران نباش تازه کيرم فهميده چه خبر.گفت:يعني چي؟گفتم:يعني قرص تاخيري خوردم همون موقع احساس کردم دارم ارضا ميشم يکمي از آبمو ريختم تو کونش بقيه شو ريختم تو صورتش يکم کيرمو ساک زد بعد رفتم خودمو شستم شمارمو دتدم بهش گفتم:بعدا در خدمتيم.لباسامو پوشيدم و رفتم خونه.
2روز بعد ساناز بهم زنگ زد و گفت:به شدت شهوتي شده و ميخاد باهام سکس داشته باشه.منم بهش گفتم:2شب پيش اشرتکده بودم و کمرم خاليه.بعد بهش گفتم:فردا يا پس فردا ميام.
اونم گفت:باشه.اونشب اونقدر شيرعسل و موز وماست خوردم که کمرم پر شه.فردا رفتم خونشون تا در رو باز کرد ديد منم بردم تو اتاقش و سريع لباساي همديگه رو در آورديم اول من با سينه هاش بازي کردم و خوردم بعدم کسشو خوردم.بعدش اون يکم کيرمو ساک زد.بهش گفتمکاز کجا بگام؟گفت:ميل با خودته کريس جونم.منم گفتم:باشه هردو رو ميگام.بعد دوباره يکم کسشو خوردمو آروم کيرمو گذاشتم شروع کردم به تلمبه زدن،ساناز شروع کرد به آه وناله ميخواست با اين کار منو حشري تر کنه که خوب موفقم شد و منم محکم تر تلمبه ميزدم.
بعد از يه ربع کوس گاهي،رفتم سراغ کونش اول يکم سوراخشو گشاد کردم بعد با کيرم شروع کردم به تلمبه زدن اونقدر تند تند تلمبه ميزدم که ساناز بلند گفت:بسه جرم دادي باز قرص تاخيري خوردي؟آروم تر.و داشت دستشو گاز ميگرفت و به پام چنگ ميزد يهو احساس کردم آبم داره مياد کيرمو در آوردم و با فشار زياد ارضا شدم آبم ريخت تو صورتش.بغد 2تايي باهم دوش گرفتيم و من لباسامو پوشيدمو رفتم.
يک بعد از تولد ساناز خبر فوتش بهم رسيد و داداشش بهم گفت:ساناز ديروز تو خيابون بود که يهو يه ماشين بهش ميخوره و ساناز در جا ميميره.
بعد از اين تماس چشام سياهي رفت و باخودم آهنگ((تکيه بر باد))داريوش و زمزمه ميکردم و هنوزم بر اين باورم که زندگي تکيه بر باد است و بس.
نوشته: criss
هاهاهاااا تـُف بقبرت کیری س! معمولاً عادت دارم ایرادای داستانو میگم اما این دیگه خیلی داغون بود… جنده پولی اینقدر تنگ؟؟؟ تازه جنده کارش دادنه کسی کسشو نمیخوره که حشرش بزنه بالا بعد بده، اونم کسی که بدون کاندومم از نزدیکش رد نمیشن!!! تو یه بار آبت اومده تا 3 روز خودتو بستی به شیر موز که کمرت پر شه؟؟؟ مگه مخزنه! خیلی از مردا تو یه روز 4 یا 5 بارم ارضاء میشن صداشونم در نمیاد! به ساناز جوونت میگی جنده خونه بودی میگه عیب نداره بیا منم بکن… آدم به جنده هم نمیگه : خُب اومدم بکنمت از کون بگامت یا کس؟؟؟ چه برسه به دوست دخترش که مثلاً دوسشم داره… آخرشم فیلم هندی بود… کُس ننه خالی بند… پورشه تو کونت، تو که پورشه سوار میشی چه جوریه که اینقد دختر ندیده ایی که سریع یکیو با لباس باز میبینی راست میکنی!!!
ارغوان جون پورشه به کنار، همه داستان يه طرف تانکر شير يه طرف، تا 5روز اينده دارم به اين مثالت ميخندم، تانکر شير، تانکر اب ديديم،اما تانکر شير نديديم. تانکر شير تو کونت تا کونت بترکه.
تو خونه چی صدات میکنن؟؟؟ کیری؟!
جدیداً انگار مد شده راه درس خوندن با جندگی هموار میشه. یه چیزی شنیدی اومد تو داستان تخمیت گنجوندی! نیست طرف دانشجوی هاروارد بوده واسش خیلی مهم بوده دبی درس بخونده! کی واسه درس خوندن میره دبی؟ دانشگاهاش معروفه یا ارزونه؟! درضمن چطور بوده بعدکلی زیر عربها خوابیدن هنوز اینقدر تنگ بوده! ببین خیلی دلم میخواد بهت بگم بچه کونی ، جلقی، بدبخت که عقده از دم پای شلوارت میریزه… ولی نمیگم! فقط میگم گـُه زیادی خوردی امیدوارم سیر شده باشی تا یه مدت دیگه نیای سراغ داستان نویسی!
سوار پورشم شديم و رفتيم سمت خونه سانازشون
کیر تو مغزت فقط تا اینجاشو خوندم و همینجا مشخص شد این داستان نتیجه تراوشات ذهنی یک عقده ای جقی هست. برو کونتو بده ژیان هم سوار بشی هنر کردی کس کش
کس گفتی آی کس گفتی.
آخه کیر سگ سیاهه آقای پتی بل زیر خایه هات خودت یه دور بخون ببین راه داره فحش ندی.حیفکه از همجنس بازی بدم میاد وگرنه چنان کونت میذاشتم که کل آل نحیان از دبی بیان عیادتت بچه کونی پورشه سوار.
شنیده بودم جدیدا بعضیا اسم کیرشونو میذارن پورشه بعضیان سوارش میشن!
مامان گریس:گریس جان عزیزم پاشو صبح شده پاشو دیگه برو کونت و بده که مشتریات منتظرن تو خونه هم هیچی نداریم برو یه دست به اصغر اقا بقال بده ازش یه بسته نوار هم بگیر واسه مغزت،پریود شده همه جا رو به گه کشیده
خیلی خندیدم. خیلی با حال بود. اول که عشرت کده درسته و بدهکار هم سر هم نوشته میشه. من یه مدت کوتاه واسه تحصیل خارج بودم، تازه دخترهای خارجی وقتی می دیدن دوست پسرشون با یه دختر فقط رفته بیرون تا دیروقت، پدرشو در میاوردن. اونوقت تو میگی رفتم فاحشه کردم همون شب تولدت، اون هم میگه اشکال نداره، نوش جونت. تازه تو نمی دونستی اونروز روز تولد دوست دختر فابریکت هست؟ از همش با حال تر هم زمانی بود که گفتی از تو کونش درآوردم گذاشتم تو دهنش. در ضمن، تو با این همه پول، چرا با دخترهای روسی نمی ریزی رو هم تو عشرت کده. راستی اسمت رو باید بنویسی chris که معمولا مخفف christopher واسه پسرا یا christian واسه دخترهاست.برو داداش، حیف که عادت ندارم فحش بدم. همونایی که max گفت بسته
آخه آخر داستانش نوشته criss. گفتم حداقل املاشو درست کنه.
همون فحش هایی که ازغوان داد
منم همونا رو میگم!!!
خیلی خولی
اصلا از بس تصوراتت خل و چلی بود…خندیدم!!!
کریسسسسسسسس…بیا کس منو بلیسسسسس
بابا این همون شفتالو خودمونه!
اومده بود بهش تبریک سال نو رو بگید!
که انصافا لذت یکسال فحش خوردن رو همون اول سال نثارش کردید؟
خوش باش گی ریز(البته گی ریز رو لری گفتم)
من خودم هم یکی از خاطرات سکسیم رو نوشتم و منتظرم تا منتشر بشه و دوستان بخونن و نظر بدن.
تا حالا بارها دیدم بچه ها اومدن پایین 1 داستان کامنت گذاشتن که مگه به نویسنده داستان سکسی کیر خر طلایی یا پستون بلورین میدن؟! :)) الان فهمیدم چیزی بالاتر از اینها میدین به یسری از این کسخل جقی ها!
=================
کیرم پس خایه های نداشتت…
بادمجون بم تو راه گورت مرتیکه ان کلفت با پورشه رفتی در خونه ساناز اینها؟! پس ساناز و دوستاش کجا رفتن؟
از کی تا حالا تو شوشترآباد مغان پورشه رفت و آمد میکنه؟ اونجا که همه گاریچی هستن…
خوشم اومد دخترها هم بهت رحم نکردن :D جق رو زدی و ریختی لا دستمال بعد همون تبدیل کردی به داستان!
بقیه دوستان هم خدمتت میرسن
میگم دیر رسیدم نگید نه
پسر تو چه گهی خوردی که این ملت بستنت به رگبار فحش
عزیزم پورشه برات کمه منظورم برای رفتن تو کونت بود
آی مارهای آناکاندا تو کونت
آی دو کیلو تی ان تی با اسید سیتریک تو کونت
سود سوز آور تو کونت تا یه خورده کونت بسوزه
پورشه با رینگاش
گاری با اسباش
همش تو کونت
کیر خودم و بچه هارو هم حوالت نمیکنم
ولی جدا داستانت خیلی مزخرف بود و بدرد نمیخورد
اینم از نقدش
اشکالاتشم که بچه ها گفتن بهت
چرت چرت بود.حاجي واقعااين عراجيف و خودت باور ميكني؟ مخت تاب داره… يا…
یه دوستی دارم 4 سالی میشه ازدواج کرده یه روز یکی از خاطرات اوایل زناشوییش رو واسم تعریف کرد :
گفتش : اوایل ازدواجم سرباز معلم بودم
فقط میتونستم روزهای پنجشنبه و جمعه برم خونه
وقتی میخواستم برم خونه زنگ میزدم
میگفتم خانم من نه آب میخوام نه غذا میخوام فقط آماده باش
یک مدت همین کارم بود تا یک روز زنگ زدم
گفتم نه آب میخوام نه غذا میخوام فقط آماده باش
رسیدم خونه دیدم وسط هال داره نماز میخونه
چسبیدم از پشت بهش دستش رو برد بالا برای قنوت
منم سینه هاشو گرفتم گفتم مگه نگفتم آماده باش تا بیام
رفت رکوع منم یه فشار از پشت بهش دادم
گفتم من میرم تو اطاق لخت بشم زود نماز را تمامش کن
رفتم توی اطاق دیدم خانومم از توی حمام گفت اومدی ؟
بهش گفتم : پس این کیه داره نماز میخونه ؟
گفت: مامانمه!!
میگه : بعده این مدت هنوز روم نمیشه تو روی مادر خانمم نیگاه کنم.
پورشههههههههههههه
هههههههههههههههههههههههههههههههههه هههههههههههههههههههه
:tired: بابا ول کنین مادر قحبه رو غلط کرد…حالا شاید یکی مامانشو یا آبجی شو با پورشه بلند کرده این بدبخت پورشه رو اون موقع دیده یا شاید خوش شانس بوده آقاهه گفته کریس جون تا من مامانتو یا آبجیتو میکنم هوای این پورشه رو داشته باش به حساب مامانت…!شاید!
بهتر بود قبل از اینکه بنویسی میرفتی یه دور اکابر که ایقد نرینی…
از داستانت معلوم بود ورزشکاری دیگه نیازنبود بنویسی…
البته تو ایران هنوز کس لیسی رو جزو ورزشهای رسمی محسوب نمیکنیم…
پدرش بسوزه عقده که جوون آشغال مردم رو به چه روزی انداخته…
گوساله تو که گفتی ساناز رو دلت نمی آد بکنیش تا حالا نکردیه بودیش چی شد اینقدر راحت ریدی به خودت و ساناز و فرناز و پورشه
شما بدو بدو اومدی تو سایت بالارو خوندی دیدی عنوان زده داستان جدید گفتی بپرم یچیزی بگم بعد بدو بدو برم خونمون با پورشم////
بیخیال بابا یارو میلیاردر نمیزاره همسایش بفهمه بعد تو ثروت خالی بندیتو لو میدی شب میان میبرنتا…
خدایی روت شد اینو تعریف کنی.
از اولش میگفتی سلام من ورزشکارم رفتم با پورشه خونه ساناز فرداش کردمش پس فرداش مرد تمام
دیگه خودتم خسته نمیکردی پسر خوب
در کل مغز فندوقیت در همین حد فعال بوده…
ببین خیلی جلق نزن
کله کیری فیلم هندی هم به اندازه داستان تو تخمی نیست. فکر کنم وقتی داشتی رو کیر عربهای دبی بالا پایین میشدی این چرندیات به مغز داغونت ارسال شده. سوار کیر عرب شدی فکر کردی پوشه سوار شدی؟ ای کوس کش خال بند.
فحش نمیدم چون لیاقت فحشم نداری… .
اما یه کلمه میگم که مطمئنم همه بچه ها باهاش موافقن :
پسره کونی عقده ای . . .
دیگه این طرفا نبینمتا . . .
کونی . . .
خيلي چرت بود، جزاز اينکه از خودت طرف کردي هيچ گه ديگه اي نخوردي، درضمن تو تو دبي زندگي ميکني و سواد نداري؟ گاهيدن يا گائيدن؟ ريدم بهت تخم سگ. اول صبحي گند زدي.