☆سرگذشت فانتزی های من☆ (۱)

1402/12/07

🎬داستان : سکس تریسام🎬
🎥ژانر : رئالیست و براساس واقعیت 🎥

☆☆☆ پاییز 1393 درست وقتی بعد از یه مدت طولانی درگیر رابطه های گروهی بودم و تصمیم گرفته بودم یه مدت کات کنم ، دوست صمیمی ام فرزاد با من قرار گذاشت که شب بریم با ماشین کمی بگردیم و خوش بگذرونیم. منم باهاش قرار گذاشتم و دلم براش تنگ شده بود. شب شد و با هم سوار شدیم که یکم بگردیم . فرزاد میخواست یه موضوعی رو بهم بگه ولی نمیتونست … انگار دو دل بود.همین طور که پشت فرمون بود و داشت رانندگی میکرد سیگارشو روشن کرد ، منم سیگارمو روشن کردم بهش نگاه کردم و گفتم چیزی شده؟!
مکث کوچیکی کردو گوشیشو درآورد و بهم گفت : این پیام هارو میخونی و نظرتو میگی؟
گفتم باشه بده ببینم . وقتی شروع کردم به خوندن پیام ها متوجه شدم یه خانومه که خیلی به فرزاد ابراز علاقه کرده و بهش پیشنهاد سکس هم داده و دیوانه وار وابستش شده … اما نمیدونستم کیه!
گفتم : فرزاد این دختر کیه؟
فرزاد با حالت خیلی خاصی گفت : زن داییم
من شوکه شدم و باورم نمیشد . ازش خواستم بیشتر توضیح بده
متوجه شدم که زن دایی فرزاد که اون موقع ۳۳سالش بود خیلی رفته تو نخ فرزاد و دنبال فرصتی بوده تا رابطه ای باهاش ایجاد کنه.
فرزاد هم یه پسر سکسی و خوشگل ۲۳ ساله . اما از یه اتفاق کاملا غافلگیر شدم…
و اون اینکه فرزاد به یه شرط قبول کرده بود که با زن داییش رابطه احساسی و سکسیو شروع کنه و اون شرط این بود که ما یه گروه سه نفره باشیم. یعنی من و فرزاد و مریم زن داییش. و همیشه هر جا خواستیم باشیم و هر کاری کنیم باهم باشیم. و فرزاد این موضوعو با من درمیون نذاشته بود. و اصلا از رابطه های گروهی من خبر نداشت.
اون از سر تمایل تری سام خودش منو انتخاب کرده بود و مطمئن بود که من پیشنهادشو قبول میکنم. چون توی رفاقت هرچی ازم خواسته بود براش انجام داده بودم.☆☆☆
🚬 سیگار بعدی رو روشن کردیم. و من بهش گفتم نظر زن داییت مریم چیه ؟
گفت : اولش ناراحت شد ولی بعدا راضی شد و تصمیم گرفت یه گروه سکرت و بدون حاشیه سه نفره باشیم… حالا موافقی؟
گفتم : آره
همون موقع به مریم پیام داد که فردا بعدازظهر بریم خونه سروش.
اون موقع من یه سوئیت مجردی برای خودم داشتم که گذاشته بودمش مخصوص بریز بپاش و مشروب خوری . و قرار شد مریم زن دایی فرزاد مهمونمون باشه و اولین ملاقات حضوری ما سه نفر اتفاق بیوفته.
☆☆☆ جمعه پاییز ۱۳۹۳ … بعد از ظهر جمعه داشت نزدیک میشد و من نمیدونستم فرزاد و زن داییش چجوری دارن میان و خدانکنه مشکلی پیش بیاد .من غذا و مشروب و نوشیدنیا را آماده کرده بودم. فقط منتظر بودن زودتر برسن تا اینکه… فرزاد زنگ زد و گفت سریع درو باز کن منم زود درو باز کردم و توی پله ها منتظرشون بودم. فرزاد و مریم اومدن بالا.
سلام کردیم و دست دادیم و راهنماییشون کردم داخل .زن دایی فرزاد یه زن ۳۳ ساله قد بلند خیلی خوشگل و هیکل ورزشکاری داشت و این قدر داف بود که به خودم گفتم این واقعا اومده باما دوست بشه! دو تا پسر۲۳ساله!
اما واقعیت داشت.
مریم نشست کنار میز غذا و با یه ژست خیلی جالب به منو فرزاد گفت : مطمئنین اینجا کسی نمیاد؟ صدا که بیرون نمیره؟
گفتم : نه خیالتون راحت باشه . کلا راحت باشید
مریم : ببینید من به فرزادم گفتم من که زن خرابی نیستم اما خب دیگه فرزاد مخمو زد و راضی شدم به این دوستی و رابطه.
فرزاد : حالا میخواین یکم بریم تو اتاق بشینیم بعد غذا بخوریم.
من گفتم باشه مریم هم قبول کرد.
وقتی رفتیم داخل فرزاد لباس هاشو درآورد و نشست روی تختم و گفت آقا من اول از همه میخوام‌راحت باشم و شمام به نظرم لخت بشید خجالتمون بریزه.
من و مریم به هم نگاه کردیم و اول خجالت کشیدیم اما داود بلند شد و زن داییشو بغل کرد و آروم آروم از هم لب گرفتن و لباس مریم زن داییشو از تنش بیرون می آورد. و به من اشاره کرد که توام لخت شو…
به یک دقیقه نرسیدکه ما سه نفر کلا لخت بودیم. و من چون توی رابطه گروهی حرفه ای بودم مریمو آروم خوابوندم روی تختم و به همراه فرزاد شروع کردیم به لب بازی از مریم و لیسیدن و خوردن سینه هاش و پایین تر و پایین تر رفتن تا اینکه یکی از ما سینه هاشو میخورد و یکی کوص و پاهای مریمو و صدای آه و ناله زن دایی رفته بود بالا
انگار باورش نمی شد و تو رؤياهاش‌بود که دوتا پسر بیوفتن به جونش و عاشقانه بهش ور برن .
فرزاد که کیرش شق شق شده بودو نزدیک مریم برد و شروع کرد براش ساک بزنه و منم کیر تقریبا بلند و بزرگمو شروع کردم به بازی دادن دم دهانه کوص مریم. قشنگ یه سکانس فیلم پورن داشت شکل میگرفت. این حالت داشت ما سه نفرو خیلی حشری تر و آتشی تر میکرد.
خیسی کوص مریم دیگه امون نداد و شروع کردم به تلمبه زدن و بعد جامونو عوض کردیم و اون داگی شد و شروع کرد به خوردن کیرم به صورت خیلی محکم و حرفه ای و فرزاد از پشت تلمبه میزد توی کوصش.
اینقدر داشت بهمون حال میداد که نمیخواستیم زود ارضا بشیم.
فرزاد روی کمرش خوابید و مریم نیشست روی کیرش‌و ازم خواستن کیرمو هم زمان بکنم تو کون مریم من یکم سوراخ کونشو لیز کردم و یواش یواش کردم توش و کیر فرزادو توی کوصش حس میکردم که میخوره به کیرم.
زن دایی فرزاد روی هوا بود از لذت باورش نمیشد دوتا کیر یکی تو کص و یکی تو کونش دارن میکننش. اینقدر ادامه دادیم که سه نفری تقریبا هم زمان باهم ارضا شدیم …اینقدر ارضا شدیم که آب از کل کوص و کون مریم داشت میریخت و افتادیم رو هم بی حال و مستانه!
یکم دیگه بلند شدیم و یکم نوشابه انرژی زا خوردیم که سرحال بشیم…
وقتی شورت و زیرپوش مونو پوشیدیم مریم گفت :
خیلی خوش گذشت خیلی…❤شام بیرون مهمون من❤ و این شروع رابطه ما بود با فراز و نشیب ها و داستان هایی که در انتظار ما بود ☆☆☆
پایان قسمت اول🎬

نوشته: سروش


👍 14
👎 9
25601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

972751
2024-02-27 00:19:13 +0330 +0330

ننویس دیگه مجلوق کوس ندیده بدبخت

0 ❤️

972753
2024-02-27 00:33:41 +0330 +0330

جالب بود ولی لطفاً ادامه نده چون وقتمون حیفه

1 ❤️

972755
2024-02-27 00:36:01 +0330 +0330

اگر داود اجازه داد فرزادم بکنه تو دیگه زحمت نکش نفر سوم بشی

0 ❤️

972776
2024-02-27 01:59:36 +0330 +0330

داوود چی میخواست اون وسط کامل مشخصه رئال بود ازبس واقعی بود دیگه بارسا شده بود

2 ❤️

972787
2024-02-27 03:36:03 +0330 +0330

شناختمت کی هستی دوست داودی؟ تو هپروت گل دوست داری زن داییشو بکنی

0 ❤️

972793
2024-02-27 06:17:53 +0330 +0330

بریز و بپاش

1 ❤️

972833
2024-02-27 15:04:55 +0330 +0330

داستان نویسیت خیلی خوبه اتفاقا. به توهین بقیه اهمیت نده این مملکت ما اینجوریه دیگه

1 ❤️

972841
2024-02-27 16:52:20 +0330 +0330

داود؟؟؟؟؟؟
دم فرزاد گرم چجوری تونست تو این وقت کم با همون کون لخت بره اداره ثبت اسمشو داود کنه برگرده زنداییشو لخت کنه؟
آها با اپلیکیشن مردم را کسخل فرض نکنید…

0 ❤️

972975
2024-02-28 21:16:12 +0330 +0330

داوود فرزاد

0 ❤️