استخر روز جمعه با ماساژ

1402/08/07

روز جمعه بود سال ۴۰۱ با یکی از دوستان قرار شد دو نفری بریم استخر ساعت ۹ صبح رسیدیم بعد یه کم شنا دوستم گفت کاش موقع گرفتن بلیت حساب میکردیم برای ماساژ گفتم خوب این که مشکلی نیست تو برو قسمت ماساژ بگو شروع کنه تا من برم حساب کنم گفت با هم بریم ببینیم اگه شلوغ نباشه من میمونم تو برو بلیت بگیر رفتیم بالا دیدیم کسی نیست صحبت کردیم با ماساژور دوستم رفت برای ماساژ منم رفتم برای خرید بلیت و برگشتم بلیط ها رو تحویل دادم گفت بیرون منتظر باش تا کار همراهتون تموم بشه

رامین هستم ۳۵ ساله از … اگه از خودم بگم ۱۹۰ قد دارم و ۱۱۰ وزن ولی هرکی میبینه میگه زیر ۱۰۰ وزن داری کلا نشون نمیده که چاقم کیرم هم معمولیه نه کوچیک نه بزرگ اندازه نکردم ولی فکر کنم ۱۵ سانتی بشه
برگردیم به داستان خودمون
بعد نیم ساعت که نوبت من شد به دوستم گفتم تو برو سونا و جکوزی تا من بیام بعد رفتن دوستم نوبت من شد که برم داخل گفت یه چند دقیقه منتظر بمونید تخت تمیز کنم صداتون میکنم بعد چند دقیقه رفتم داخل با خوشرویی ازم دعوت کرد رو تخت مخصوص دراز بکشم موزیک بدون کلام در حال پخش بود و نور کم سالن یه حس آرامشی به انسان میداد
قبل خوابیدن بهش گفتم داداش یه مدتی هست قسمت پهلوی راستم خیلی درد دارم اگه ممکنه روش بیشتر کار کن دردم آروم بشه گفت حله دراز بکش
بعد خوابیدن دیدم برزنت دور تخت کشید گفت زیر مایو شورت داری گفتم نه گفت پرده رو کشیدم اگه دوست داری درش بیار کسی دید نداره راحت تر رو کمر و پهلوت کار کنم
راستش رو بخواین روم نشد توجه نکردم به حرفش و جوابش رو ندادم چون کلا پوستم سفیده و تو چشم و همیشه شیو کرده هستم از پشم و موی اضافه اصلا خوشم نمیاد چون وزنم بالاست بو عرق میگیرم بخاطر همون همیشه تمیزم و یک تار مو نمیشه تو کل بدنم دید

کسی که داشت ماساژ میداد قد کوتاه و تپل بود با یه تاپ شلوارک معمولی سنشم ۲۴ یا ۲۵ می‌خورد پوستشم تیره و پشمالو ولی خوش برخورد بود
از کف پام شروع کرد تایمی که انتخاب کرده بودم دو تا نیم ساعت بود که یه نیم ساعت رو دوستم ماساژ گرفت و نیم ساعت هم مال من بود

از کف پا شروع کرد و کم کم اومد رو ساق پا تا رو زانو و پای بعدی
من دیدم این نیم ساعت رو تموم کرد و تازه رسیده ب رونم من بهش گفته بودم که پهلو و کمرم رو ماساژ بده
خودم رو زدم ب بیخیالی گفتم شاید مشتری نداره
ماساژ ادامه پیدا کرد تا بالا زیر کونم
بعد اومد دستم گرفت و با انگشتام شروع کرد
انقدر این بشر کارش رو بلد بود انگار زمان متوقف شده بود
صورتم داخل سوراخ تخت بود و هیچ دیدی به بیرون نداشتم توی اون محیط تاریک فقط پای پشمالوی ماساژور رو میدیدم
دیدم از ۴۰ دقیقه هم گذشته باز به بیخیالی زدم
کار دوتا دست رو انجام داد و شروع کرد از گردن و سر شونه ها و کم کم ب سمت پایین زمان از یک ساعت هم گذشته بود رسید به نقطه دردم وقتی دست گذاشت قسمت پهلوی راست بدنم صدام در اومد چون درد داشتم تو قسمتی که تقریبا کلیه قرار میگیره درد از اونجا شروع می‌شد میزد به کمرم ام آر آی هم رفته بودم و گفته بودن اسپاسم عضلات داری دیسک نیست باید استراحت کنی و کار سنگین نکنی
دست انداخت مایو منو بیار پایین ولی با بند داخل کمر بند سفت شده بود نتونست گفت بازش کن بتونم کارم رو انجام بدم کونم قنبل کردم تا دستم بره زیر شکمم بتونم بند رو باز کنم دستش رو کونم بود به محض باز کردن دست انداخت مایو رو تا آخر کونم آورد پایین ولی چون روش خوابیده بودم نتونست بیشتر پایین بیاره منم روم نشد همکاری کنم در بیاره همینجوری کج مایو تنم بود
دستش رو از سمت مچ دست تا آرنج گذاشته بود از نقطه دردم ب سمت کپل های کونم و ب سمت بالا به سمت سر شونه هام حرکت میداد با روغنی ک زده بود راحت سر می‌خورد دستش دردم تو کل بدنم پخش شده بود و یه حس خاصی ایجاد کرده بود
یهو دوتا دستش رو از دو طرف برد سمت زیر شکمم من فکر کردم میخواد کیرم رو بگیره ی لحظه حالت شک و ترس و قلقلک با هم قاطی شده بود تا خواستم سرم رو بالا بیارم با یه حالت تحکمی مایو رو کشید به سمت پایین و کلا از پام در آورد یه لحظه چشم تو چشم شدیم یه لبخند پیروزمندانه و چشمک ریز زد بهم و من دوباره به حالت قبل برگشتم
تو اون لحظه فقط حالت ترس و دلشوره داشتم کسی نیاد ببینه یا دوربینی چیزی کار گذاشته باشن
یه لحظه ترسیدم خدایی ولی خودم رو سپردم دستش و گذاشتم به کارش ادامه بده ببینم ب کجا میرسه ولی هر لحظه آماده بودم بلند شم
روغن رو ریخت رو کپلای کونم و یه مقدار هم لای چاک کونم رو سوراخ روغن حس کردم با خودم گفتم اگه به سوراخ کونم دست بزنه بلند میشم و اجازه نمیدم دیگه ادامه بده
شروع کرد به ماساژ کونم هی میرفت سمت کمرم و میومد رو کونم
تو دلم میگفتم خفتم نکنن کونم بزارن از ترس آبرو حرفم نمیتونستم بزنم
دستش هی میرفت لای کونم و اطراف سوراخم لمس میکردسوراخ کونمم روغنی بود یه حس خارش شهوت تو کونم بود ولی حتی یک بارم به سوراخ کونم دست نزد ولی هی دستش می‌خورد به تخمم ترسی تو وجودم بود که نکنه کیرم بلند شه ببینه در حد نیم خیز بود کیرم انقدر این بشر زیبا کار میکرد آدم دوست داشت بخوابه و به خواب عمیقی فرو بره ولی کیر بی جنبه ما نمیذاشت و داشت بلند میشد
دست انداخت لای پام رو باز کرد و جاش رو عوض کرد رفت پایین و لای پام رو شروع کرد با روغن مالیدن و دیگه رسما تخمم دستش بود و خیلی با احساس داشت ماساژ میداد تمام شیار کونم تخمام رو ماساژ داد با دست میزد رو کونم که قنبل بده بالا
کیرم دیگه تقریبا بلند شده بود و کاملا داشت از پشت میدید که راست کردم ولی یه مقدار اون استرسه بود هنوز تو وجودم یه لحظه به حالت شت زد رو کونم گفت برگرد واییییییییییی خدای من درست شنیدم یعنی گفت برگردم توجه نکردم یکی محکمتر زد گفت برگرد از جلو با ترس و خجالت آرو برگشتم کیرم داشت می‌خوابید دیگه از استرس
برگشتم پشت سرم موند تو سوراخ تشک مخصوص ماساژ پام رو هم جمع کردم کیرم انداختم لای پام که دیده نشه چشام بسته بودم یه لحظه باز کردم دیدم داره لبخند میزنه آروم تو گوشم گفت اوکیی سرم رو به حالت آره تکون دادم گفت چشات ببند به چیزی فکر نکن تا درد کمر رو از بدنت خارج کنم
چشام بستم و خودم سپردم دستش دست انداخت پام دراز کرد چون پام و تخمام روغنی بود اومد بیرون از لای پام فقط تو دلم میگفتم شانس آوردم تمیزم و پشمی ندارم تو بدنم
اومد پشت سرم موند و از پیشونیم شروع کرد به ریلکس کردن سرم
انقدر سر گردنم و گوشام رو با روغن نوازش کرد دو بار حس کردم داره کیرم بلند میشه تا حالا پیش یه مرد لخت نبودم اونم اینجوری کیرم شق رو به آسمون باشه کم کم اومد سمت سینه‌ام و شکمم ب سوراخ نانم رسید روغن ریخت توش پر کرد و حسابی مالش داد کم کم رفت پایین سمت تخمام کیرم هنوز خوب روغنی نشده بود
به صورت دورانی میرفت بالا پایین تا گردنم میومد و بر می‌گشت یه لحظه حس گردم نفسش به صورتم نزدیک شد تو دلم گفتم نکنه میخواد لب بگیره ازم وای چندشم شد یه لحظه چشمام رو باز کردم دیدم پیراهن تنش نیست و سینه هاش جلوی صورتم هستش انگار سینه یه زن بود فقط پشم داشت و نوکش ریزتر بود ولی گنده بود سینش منظورش بود که بخورمشون ولی اخمام تو هم کردم سریع خودش رو عقب کشید فهمید خوشم نمیاد بلافاصله رفت سمت تخمام نمیدونم چه علاقه ای به تخمام داشت انقدر کشیده بود طفلکی تخمام کش اومده بود دیگه اون استرس کم کم رفته بود منم پاهام رو باز کردم تاق باز خوابیده بودم لای رونم رو حسابی ماساژ داد و سرش رو نزدیک کیرم کرد کلاهک کیرم رو بوس کرد هی تکرار کرد هی تکرار کرد لامصب چه لذتی داشت تو اوج بودم خودم رو بالا کشیدم که ادامه بده انگار داشت لب می‌گرفت از کیرم کلاهک رو کرد تو دهنش شروع کرد میک زدن وای دیگه کیرم کاملا سیخ شده بود یه چند دقیقه ای مک زد ولی بالا پاین نمی‌کرد منم چند بار خواستم فشار بدم تو دهنش ولی خودش رو عقب کشید فکر کنم پاینتر روغنی بود نمی‌خواست بره تو دهنش بعد چند دقیقه شروع کرد با روغن برام جق زدن منم شب قبلش سکس کرده بودم مگه آبم میومد دقیق یادم نیست چند دقیقه جق زد حالی به حالی شده بودم انقدر بالا پایین کرد که کیرم تو بزرگترین حد خودش رسیده بود و داشت نبض میزد آروم دم گوشم گفت اگه میخوای درد کمرت بیفته باید ارضا شی منم دیگه رفتم تو حس و کم کم دیگه به اوج رسیده بودم آبم با شدت از سر گیرم زد بیرون موقع ریختن آبم سر کیرم کج کرد سمت شکمم و تا سینه هام ریخت انقدر بهم چسبید داشتم نفس نفس میزدم رفت دستش رو شست و یه کارت ویزیت که شمارش روش بود و تبلیغ ماساژ در منزل بود داد دستم گفت یه کم دراز بکش بعد بلند شو گوشه سالن نشون داد گفت برو دوش بگیر برو پایین دستش رو گرفتم ازش تشکر کردم یه چشمک هم بش زدم گفتم عالی بودی …
دوستان عین اتفاقی که برای من رخ داد رو براتون نوشتم اگه قلمم خوب نبود و غلط املایی داشتم به بزرگیتون ببخشید نویسند آماتور هم نیستم
داستان زیاد خوندم ولی اوّلین باری بود که نوشتم
منتظر کامنتهای زیبای دوستان هستم
کامنت آزاد

نوشته: رامین


👍 27
👎 3
33701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

955227
2023-10-30 00:37:23 +0330 +0330

شانس آوردی کونت نزاشتن😂😂😂

1 ❤️

955281
2023-10-30 07:28:21 +0330 +0330

باید میزاشتی براره کونت…

0 ❤️

955300
2023-10-30 09:42:28 +0330 +0330

من همش منتظر بودم یه چیز سیاه ۲۵ سانتی بره تو‌کونت

1 ❤️

955305
2023-10-30 09:57:55 +0330 +0330

سلام به روی ماهت خوش قد و بالا
من فقط متوجه نشدم سوراخ نانت کجات میشه؟
ولی تیکه آنقدر تخمام رو کشیده بود طفلکی تخمام کش اومده بود ،، خیلی باحال بود یک رب ساعت خندیدم
دمت گرم
سوراخ کونت همیشه سیو مراقب خودت باش

0 ❤️

955317
2023-10-30 10:39:02 +0330 +0330

قشنگ و واقعی بود
جوری که منم هوس کردم برم ماساژ

1 ❤️

955334
2023-10-30 12:54:37 +0330 +0330

منم همین ماجرایی برام پیش اومد ولی کار به سکس نکشید

1 ❤️

955385
2023-10-30 20:07:04 +0330 +0330

روایت درست و جاری ماساژ بود
خوش گذشته حسابی
کاش ماسور خوب و ماهر و محترمی هم من پیدا میکردم

1 ❤️

955389
2023-10-30 20:51:42 +0330 +0330

عالی بود واقعا، خیلی خیلی واقعی و قابل باور بود حتی اگه واقعا واست اتفاق نیافتاده ولی جوری نوشتی که میشه خودت رو تو اون فضا ببینی و تصور بکنی و دور از ذهن و باور نیست
همینجوری ادامه بده اگه اتفاق و داستان دیگه ای هم داری

1 ❤️

955561
2023-10-31 18:06:01 +0330 +0330

کاملا واقعی و با احساس چند تا غلط املایی هم طبیعی هستش
نانم + نانم
سیو + شیو
اون چند نفرم که رای منفی دادن نظرشون مهم ولی فکر کنم کسی تو همین حالت کونشون گذاشته بود عقده داشتن🤣

0 ❤️

955578
2023-10-31 23:16:35 +0330 +0330

عالی بود خیلی دوست دارم ماساژو. شم جووووونم

1 ❤️

979983
2024-04-16 16:19:11 +0330 +0330

قشنگ بود

0 ❤️