سلام . ماجرایی که تعریف میکنم عین واقعیت است و از عنوان ماجرا مشخصه راجع به چه جور اتفاقی هست . از دوستانی که دلخور میشن خواهش میکنم نخونن و بعد توهین کنن. سیاوش هستم . ۲۹ ساله و متاهل هستم . اهل وساکن یه شهر بزرگ کشور . اتفاق مربوط به سال گذشته است . پدرم بخاطر بیماری لاعلاج فوت شده بود سال قبلش و ارث دو باب مغازه داشتیم همکف و یه کارگاه بزرگ زیر مغازه ها و خونه پدری هم آپارتمانی بود بالای مغازه ها و یه حقوق بازنشستگی که به مادرم از طریق بیمه پرداخت میشد . خواهرم شوهر کرده و رفته شهر های اطراف و من شغل حسابی نداشتم و این شرکت اون شرکت کارهای پروژه ای میرفتم و تموم که میشد اون پروژه مدتی بیکار بودم تا کار جدید پیدا کنم . مادرم گفت یکی از مغازه ها را بگیر و کاسبی راه بنداز و کارگاه پایین و اون یکی مغازه را بده اجاره تا امورات مون بگذره . شغل خاص و مهارت خاصی نداشتم . یه لوازم جانبی موبایل راه انداختم . یه خانمی به اسم فریده فارغ التحصیل تربیت بدنی برای آگهی اجاره کارگاه زیر زمین اومد و گفت اگه ساختار کارگاه را اصلاح کنیم و سالن کارگاه را برای باشگاه بدنسازی و ایروبیک و ورزش بانوان مهیا کنیم کارگاه را میخواد . از منش و اخلاق و رفتار فریده خوشم اومد و پیشنهاد داد برای عصر و شب هم اگه بخوام مشکلی نداره شریک بشیم و باشگاه بدنسازی آقایان هم بشه و شراکت کنیم و گفت پسر خواهرش مربی بدنسازی هم هست و میگیم بیاد عصر ها دو سه ساعت بیاد باشگاه که کارمون راه بیفته . قبول کردم و با پول پیش مغازه دیگه و پول پیش کارگاه هزینه کردیم و یه باشگاه معمولی راه انداختیم . حدود ۳ ماه گذشت فامیل و دوست و آشنا فهمیدن و شروع کردن به اومدن . بدبختی این بود که میومدن مغازه و من را بعنوان صاحب ملک واسطه گرفتن تخفیف شهریه از فریده میکردن و آقایون هم که آشنا بودن شهریه کمتری میدادن . عمه ی من مینا است اسمش و یه زن تپل و خوشگله که ۷ سالی از من بزرگتر است. شوهرش تو یه شرکت بزرگ مسئول فنی بود و حقوق خوبی میگیره یه دختر هم دارن که مدرسه راهنمایی میره و سرگرم درس و کلاسه و کلاسهای فوق برنامه میره…اما عمه مینا با شوهرش با هم سازش نداشتن. شوهرش وضعش خوب بود و زیاد زن و دختر دورش بود و اونم گاهی دستی میکشید به خانمهای دیگه و سوتی میداد و لو میرفت و شر راه میفتاد و قهر و آشتی و این قضایا را داشتن مرتب . یه روز عمه مینا اومد باشگاه را دید و گفت اضافه وزن دارم و مربی تغذیه و تناسب و اینا چطوره کارش ؟ فریده را دید و گفت منم میخوام بیام باشگاه و توی خونه بشینم دیوونه میشم و به خاطر دخترم هست تحمل میکنم این شوهر عوضی و خانم باز را و کلی درد دل کرد بنده خدا . خلاصه عمه مینا با پارتی بازی من شهریه کم می داد و مرتب میومد . یه مدت گذشت ولی سر کرایه با فریده اختلاف حساب داشتیم و همش میگفت درست شهریه نمیدن و تو هم که آشناهات را میاری مفتی باشگاه و سر وقتم اجاره نمی داد و میزان درآمد باشگاه و هزینه های صرف شده و وقت و انرژی که میزاشتیم خیلی همخوانی نداشت. بعد ۶ ماه یه روز به فریده گفتم دختر کرایه را میدی یا نه؟ باز ۲ ماهه عقب افتاده و مادرم پول لازم داره . گفت الان پول نیست و کم است و صبر کن و فرار نکردم و میارم و چه خبره حالا مگه و… چون یه شریک بودیم بخاطر وسایل بدنسازی متعلق به فریده و سر سانس آقایان هم میرفتم گاهی می نشستم توی باشگاه آخر وقت ها میدونستم درست میگه و حرفش حقه . گفتم به مادرم بگم کرایه چی داد فریده ؟ ماچ داد؟ خندید و گفت ماچ را بگو عمه جونت بده بهت که خیلی هاته و دلش میخواد . شوخی شوخی سر حرف باز شد و گفت مگه عمه من چطوره ؟ گفت هیچی و من اصرار و خواهش و گفت حالا یه بار بهت میگم صبر کن حالا و منم گفتم باشه بگو تا کرایه را ۲ هفته دیگه عقب بندازم . گفت قول ؟ گفتم قول؟گفت قسم بخور نگی بهش و آبروریزی کنی . قول دادم . فریده گفت میبینی عمه مینا هر روز میاد اینجا ؟ گفتم خب گفت بس هات و حشریه ولی با شوهرش خوب نیست میاد خودش را خسته کنه و حواسش را پرت کنه . گفتم از کجا میدونی ؟ گفت برام گفته شوهرش خوب نیست و زیاد خانم بازی کرده و لو رفته و با هم خوب نیستن و با هم رابطه ندارن و میونشون شکر آبه و بخاطر دخترش که گناه داره میسوزه و میسازه . گفتم هات بودنش را از کجا میدونی؟ گفت دائم به خودش میرسه و بدن را فول لیزر کرده و حرفاش همش وقتی پیش همدیگه هستیم و میاد تمرین راجع به بدن دیگران هست و گاهی بهم میگه کاش یکی از ما مرد بود و کار همدیگه را می ساختیم و همش حرفمون راجع به حرفای سکسی هست و گاهی واقعی دلش میره و بهم گفته دلم دوس پسر میخواد و یا دوست زن پایه شیطونی و… بعد قسم داد به روح پدرم که بهش نگم گناه داره . خدایی عمه مینا قشنگه و هیکل خوبی داره . دیگه من ذهنم روی عمه مینا قفل شده بود. میدیدمش میرفت میومد ناخوداگاه به چشم سکسی نگاهش میکردم. عمه مینا سفت و سخت پیگیر باشگاه بود و حتی توی تعطیلات هم که تعطیل بود میگفت اگر کلید را بدی من میام تنهایی تمرین میکنم . یه پنجشنبه بهش گفتم میخوای فردا بیای تمرین؟ گفت مزاحم نشم سیاوش بخوای استراحت کنی؟ گفتم یه ساعتی بگو بیام . ساعت ۴ عصر وعده کردیم . جمعه سر وقت عمه مینا با ماشین خودش اومد . رفتم در باشگاه را باز کردم واسش و رفتیم داخل و گفتم من بمونم کمک خواستی؟ گفت کار نداری بمون که کلید را نخوام بیارم پس بدم . عمه مینا لباس عوض کرد من هم نگاهش نکردم اول کار تا لباس ورزشی پوشید یه شلوارک بنفش و تاپ زرد رنگ چسبون بدون شورت و سوتین شروع کرد حرکت کششی و طناب زدن و روی تردمیل راه رفتن تند و گرم کردن . منم نشستم پشت میز باشگاه الکی گوشی موبایلم دستم بود ولی فقط نگاهم به کوس قلمبه و کلوچه ای و کون بزرگ طاقچه ای و بدن بی مو و سفید عمه مینا بود . وقتی رفت سراغ حرکات با دمبل و هالتر و … رفتم سراغش نزدیکش و سر حرف را باز کردم و از شوهرش و دخترش و زندگی شخصی پرسیدم و اون هم درد دل میکرد ولی من فقط چاک سینه و لای پاش که خیس عرق بود را میدیم و گوشهام انگار کر شده بودن . بوی عرق بدنش دیوونم کرده بود . گاهی الکی کمک میدادم بهش مرتب میگفت مرسی نیاز نیست . دلم خواست شده با زور هم براش بخورم ولی ترسیدم . میفهمید من یه حالی هستم ولی انگار اونم لذت میبرد منو حشری تر کنه . دو سه بار الکی شلوارک را با دست میکشید که یعنی عرق کرده و میخواد نچسبه بهش ولی بدتر پیدا بود عجب کوس کونی زیرش هست . اینقدر فشار به کیرم اومد و شق درد گرفتم و داشتم از شهوت میترکیدم . یه لحظه بهونه یه گوشی زنگ زدن و خط ندادن رفتم طرف اون قسمت رختکن و دیدم شورت و سوتین و لباس و ساک ورزشی را از قلاب اویزون کرده و تا داشت ست میزد و حواسش نبود شورتش را بو کشیدم و دلم خواست حتی بردارم ببرم برای خودم ولی امکان نداشت . از اون روز به بعد دیگه مغزم به کل روی عمه مینا قفل بود و میدیدمش لختش را تصور میکردم و اونم تعطیلات منو میاورد و تمرینش را میکرد و منو دیوونه تر میکرد . یه روز باز با فریده سر حرف را باز کردم و سراغ گرفتم از همه چیز و وسط حرفا از عمه مینا پرسیدم و فریده گفت دائم الخیس و دائم الحشره و میگه روزی ۲ بار شورت عوض میکنه و به زنها هم حس پیدا کرده بس کاری نکرده و مرد و زن را با هم دلش میخواد بخوره بس هاته . گفتم الکی نگو فریده و یه جوری فریده را برانگیخته کردم ثابت کنه حرفاش را و جایزه میدم اگه ثابت کرد . فریده گفت جایزه ش چیه ؟ گفتم ۳ ماه کرایه نده ولی به کسی نگو . گفت قول؟ گفتم قول . قرار شد فریده با عمه مینا سر شوخی سکسی را باز کنه و بعد بهش راه بده تا ببینم عمه مینا چقدر هات هست و هر جوری هست بهم ثابت کنه . فریده دختر اهل دل و امروزی و با حال و پایه ای هست خدایی . چندین روز بعد فریده گفت دو روز روی عمه خانمت کار کردم راه داد و خندید . گفتم چیکار کردی ؟ گفت مثل خودش شوخی کردم و دست زدم بهش وقت تمرین و بهش گفتم کاش میزاشتی من برات بخورمش و عجب بدنی داری و … گفتم خب بعدش؟ گفت مینا میگه یه تایم بزاریم با هم بریم بیرون و ماساژ بدیم همدیگه را و حمام هم دوست داشتی بریم و همدیگه را لخت ببینیم . شاخ در اوردم گفتم فریده عمه مینا گفت؟گفت چت میکنم ببین . با عمه چت کرد و اسکرین فرستاد . واقعی عمه مینا کوسش میخارید به تمام معنا . و سراغ دوس پسر فریده و سایز کیرش و سکسهایی کردن و این حرفا را میزد با مینا و مشخص بود دلش رفته یه حال تپل بکنه . من میدونستم ولی چیزی نمیشد بگم به فریده که دلم میخواد عمه مینا را بکنم . یه روز فریده را صدا کردم و گفتم فریده اگه کاری که میگم را بکنی تا هر وقت بخوای برات تمدید میکنم قرارداد موندن اینجا را . فریده گفت چه کاری؟ گفتم فریده قبول داری عمه مینا لازم داره حال کنه؟ گفت طبیعیه و همه دوست دارن . گفتم گناه داره میترسم بلا سرش بیاد و آتو بده دست شوهرش با این حالش و … گفت چی میخوای؟ گفتم تو ردیف کن تا من خودم بکنم کوسش را و حالش بیارم . گفت دیوونه شدی؟ گفتم نه ولی من بهتره بکنم یا یه نفر که ممکنه براش گرون تموم بشه؟ فریده گفت برو بکن ولی منو قاطی کار کثیفت نکن . خواست بره فریده بهش گفتم فریده تو بهم رو زدی من روی تو را گرفتم و هر کار گفتی کردم الانم من بهت رو زدم و روی منو بگیر و جوری جبران کنم این لطف تو را که خودت بگی دستخوش سیاوش . گفت فکر میکنم خبر میدم . کار فریده گیر بود پیش من بود و میدونست که حرفی بزنم سر حرفم هستم . فردای اون روز فریده بهم گفت اگه دردسر نمیشه باشه من کمک میدم بهت مینا را بکنیش ولی اگه دردسر شد لطفا پای منو وسط نکش . تشکر کردم و قول دادم به فریده و قرار شد با عمه مینا برن بیان و به عمه مینا راه بده تا کار را بشه رسوند به کردن و حال آوردن عمه مینا . فریده مشورت میکرد با من و عمه مینا هم که خودش دلش میخواست و پیگیر بود . فریده با عمه مینا و دوست پسر مینا سینما رفتن رستوران رفتن و خلاصه راه باز شده بود که بی خجالت بشن با همدیگه و منم مطلع بودم و ریز جزییات را فریده برای من میگفت . به عمه مینا گفته بود دوست داری با دوست پسرم بخوابی؟ اونم گفته بود آره اگه مطمئنه و از فردا دنبال آدم نمیفته و سکس خوبی داره و جنبه داره و … فریده گفت ببرم بکنن؟ گفتم یهو رفتین و کارشون را کردن عمه مینا دیگه راه نداد و تا دلش خواسته و تشنه است بیارش تا با هم حالش بیاریم عمه را . فریده گفت چیکار کنم ؟ گفتم به عمه بگو منم دوس دارم کیر سیاوش را ردیف کنی تا منم دوست پسرم را اوکی کنم و فریده گفته بود به عمه که بیارش سیاوش را تا منم دوست پسرم را ردیف کنم و قرار شد وقتی که لخت شدیم منو فریده عمه مینا را هم شوخی شوخی لختش کنیم و بهونه لز کردن فریده منم بخورمش و بکنمش . عمه مینا گفته بود من نمیتونم . فریده گفت بود تو بیار جایی که بشه و کمک کن من خودم میخوابم و میگم منو بکنه تا گردن تو نیفته . عمه مینا گفته بود سیاوش جلو من نمیکنه تو را . گفته بود تو بیارش سیاوش را اگر نکرد میگیم شوخی بود و فکر دیگه میکنیم . قرار شد جمعه فریده بیاد باشگاه توی وقتی که عمه میاد تمرین و من هم باشم و فریده بیاد و بگه کارت بانکیم را گم کردم و نیازش دارم و شک کردم توی کمد لباس یا باشگاه جایی افتاده باشه و بگه دو سه تا استکان مشروب خورده و یه کم مست هست که اگه حرفی شد بعد بگه ببخشین مست بودم حال خودم نبودم . جمعه عصر عمه اومد و در را کلید دادم باز کرد و منم رفتم پیشش داخل باشگاه حدود ۱۵ دقیقه بعد فریده اومد کلید انداخت و اومد داخل باشگاه و گفت جمعه ها ویژه کار میکنید و سر شوخی را باز کرد . عمه و فریده میدونستن که قراره چه کاری بکنیم و هر دوتاشون برنامه را چیدن . خلاصه فریده گفت ببخشین من حالم خوب نیست و یه کم مشروبم خوردم و سرگیجه دارم و کارتتم گم کردم و با دوست پسرم کات کردم و اعصابم خورده و عمه مینا گفت که کمکش کن سیاوش و منم رفتم پیشش و بهونه حرف و درد دل فریده مست بازی در اورد و واقعی یه پیک مشروب خورده بود
و دهنش کمی بوی الکل میداد و ادا اومد که مثلا من دلم میخواد واسه یکی ناز کنم بکنم و عمه مینا هم گفت سیاوش حالش خیلی بده گناه داره و یه کم نازش کن و باهاش حرف بزن تا حالش بهتر بشه . خلاصه این وسط منو عمه مینا پیش فریده نشستیم روی صندلی ها و حرف و شوخی شروع شد یهو فریده گفت مینا عجب کوس قلمبه ای داری ها و از روی شلوار مشخصه و خندید و عمه هم گفت بیشعور تو خودت هم مشخصه از روی لباس و فریده گفت سیاوش داور بشه بگه کدوم کوس بزرگتره و خندیدن و منم گفتم من از روی لباس نمیتونم بگم و باید ببینم تا بتونم بگم و خندیدیم . عمه مینا سعی داشت با شوخی و حرف فریده را بخوابونه و فریده هم سعی داشت با حرف عمه مینا را لخت کنه . منم بوی دوتا کوس که آماده کردن هستن بهم خورده بود و حشری بودم و دیدم فایده نداره و کار سر نمیگیره گفتم فریده تو نشون بده اول و پیله کردیم با عمه مینا تا شلوار را در آورد فریده به شرطی که سه تایی مال همدیگه را ببینیم . فریده خودش را ساخته بود و هیکل رو فرمی داشت . بدنش قشنگ بود و کامل شیو کرده بود . بعد پیله کرد به عمه مینا که تو هم نشون بده و عمه راه نمیداد . من گفتم فریده نمیشه که ببینی فقط و دستمالی کنی باید بخوریش هر چی دیدی را . فریده گفت باشه میخورم تو در بیار تا مینا جون هم خجالت نکشه . من که شق بود بی درنگ در آوردم و تمیز و شیو و سیخ شده بود که جفتشون زدن زیر خنده و گفت فریده اینو چه آماده است . عمه مینا کیر سفید و کلفت منو دیده بود و یواشکی نگاه میکرد . گفت زشته بپوشین کافیه دیگه و فریده گفت نه قرار شد تو هم در بیاری و شروع کرد به دست انداختن به شلوارک عمه مینا و من دیدم عمه نمیزاره گفتم قول دادی بزار فریده هم ببینه و عمه هم دستش را رها کرد و فریده شلوارک را از پای عمه مینا در آورد . یه کوس سفید بی موی تمیز تپلی که خطش مشخص بود و چوچول بزرگ و لبه های قشنگش خودنمایی میکرد . سه تایی بهم نگاه میکردیم و لذت میبردیم ولی فریده و عمه مینا جرات ادامه نداشتن ولی من میخواستم جفتشون را بخورم و بکنم . جای خوابیدن تمیز نبود و من به فریده گفتم پس زود باش بخور برای عمه مینا میخوری یا برای من میخوریش؟ گفت برای دوستم مینا جون میخورم تو خطرناکی برات بخورم . بی درنگ دست عمه مینا را گرفتم و بردم سمت میز پرس سینه و به عمه مینا گفتم بشین بازش کن بخورتش و عمه مینا هم با تعجب نشست و فریده را گفتم خم شو تا منم بخورم برات وقتی میخوری برای عمه مینا و فریده نشست جلو میز پرس سینه و من هم حالت داگی کردمش و یه راست سوراخ کون تمیز و بی مو و قشنگش را لیس زدم اول کار و گفتم امروز کارت زاره فریده و اونم میدونست چیکار کنه و سرش را کرد لای پای عمه مینا و شروع کرد به خوردن کوس تمیز و خیس عمه مینا و عمه هم منو نگاه میکرد چطور دارم همزمان سوراخ کون و کوس فریده را لیس میزنم . چند دقه که خوردیم یخ ۳تایی وا رفت و عمه مینا هم دل داده بود به فریده و با دست چپش و با نگاه به پایین بسمت کوسش سعی میکرد بالای چوچولش را بسمت بالا بکشه تا بیشتر از لای چاک کوسش بیاد بیرون و فریده هم بیشتر بخوره و حال بیاد . عمه مینا خیلی وقت بود تشنه بود و از حرفاش و حرکاتش مشخص بود منم پا شدم کردم کوس فریده به حالتی که داگی بود و داشت میخورد برای عمه مینا همزمان و گفتم مزه کوس چطوره؟ گفت عالیه بیا تو هم بخورش ببین . عمه مینا یه لحظه خشکش زد ولی من فرصت ندادم حرفی بزنه عمه مینا و کردن فریده را قطع کردم و سریع رفتم کنار فریده و گفتم تنها نخور بزار منم بخورم و رون عمه مینا را بوسیدم و سر خودم را بردم سمت کوس عمه مینا و فریده راه را باز کرد تا بخورمش اون کوس بهشتی را و منم اول چند تا بوس کردم کوسش را و بعد چوچولش را کردم دهنم و مکیدم و آهی کشید عمه جون که قند توی دلم آب شد و نمی فهمیدم چیکار میکنم و عمه مینا میگفت یواش یواش زود میاد اینجوری و سعی میکرد سر منو با دستش کنترل کنه و فریده میدونست باید کمک کنه تا کار به نتیجه برسه پا شد و دو سه تا بوس از لب عمه مینا گرفت و گفت بذار کمک کنم تاپ را در بیاری مینا جون و خودش هم لخت کامل شد و عمه مینا هم سینه ها فریده را که کنار من و عمه ایستاده بود میخورد و دستش را میکشید لای کوس فریده و منم سرم را فشار میدادم به رون های عمه مینا تا بیشتر باز بشن . بخاطر جای نا مناسب عمه مینا را چرخوندم به کم بخوابه روی میز پرس سینه و پاهاش را گرفتم بالا و میکردم زبونم را توی کوسش و حتی توی کونش را زبون فرو میکردم و وقتی دیدم دلش رفته به فریده گفتم بشین دهن عمه مینا و فریده هم استادانه نشست دهن عمه مینا و خم کرد کمرش را و گفت مینا جون بخورش با خیال راحت تازه حمام بودم و عمه مینا هم همینجوری که روی تخته پرس خوابیده بود و پاهاش بالا بود و من میخوردم کوس نازش را دو دستی رون های فریده را گرفته بود و حالتی شبیه 69 داشتن و کمر میزد دهن من و با ولع کوس فریده را میخوردش و وسطش ناله میکرد و جووون جووون میگفت و فریده هم نگاه من میکرد که چطور میخورم کوس عمه مینا را و اونم جووون عجب کوسی لیسی میزنی و چند دقیقه که شد پا شدم و خواستم بکنم کوس عمه مینا و پاهاش را گرفتم بالا و فریده همینجور که خم بود دهن عمه گفت بکن توش کیر میخواد مینا خیلی وقته و منم گفتم به خودم میگفت واسش کم نمیزاشتم و فریده هم گفت حالا از این به بعد کم نزار واسش . عمه مینا هم که فریده دهنش نشسته بود و کیر منم رفته بود توی کوسش و خدایی خیلی تنگ بود حتی از فریده تنگ تر بود فقط ناله میکرد و وسطش التماس که بکن بکن دارم میشم و منو فریده حالت ایستاده از بالا و پایین عمه مینا را سرویس میدادیم و اونم روی میز پرس پاهاش بالا و تکون نمیتونست بخوره زیر ما دوتا و فقط میداد و میخورد و لذت میبرد و کمک من فریده هم همون جور که نشسته بود دهن عمه پاهای عمه را گرفته بود بالا و منم حین کردن عمه باهاش لب بازی و عشق میکردم و در گوشم فریده یواشکی گفت اونکه خواستی شد و منم گفتم مرسی جبران میکنم . عمه مینا زیر کیرم با مالش همزمان فریده آبش اومد و آبش که اومد و ارضا شد گریه افتاد . گفتم چرا گریه میکنی؟ گفت گریه لذت هست و گاهی پیش میاد برام و فریده را بکنش و منم میز پرس را کشیدم بردمش کنار دیوار و نشستم روی میز پرس و فریده اومد نشستم روی کیرم و عمه هم پیش ما به دوتامون بوس میداد و با سینه های فریده ور میرفت و منم گاهی سینه های بزرگ عمه مینا و فریده را میخوردم و فریده تلمبه میزد روی کیرم . عمه مینا مشخص بود دوسداره فریده را حال بیاره و باز بشینه روی کیر من و تازه مزه کرده بود و مرتب کمک میکرد به مالیدن فریده و بوس دادن بهش تا اونم آبش بیاد و ارضا بشه . ده دقیقه ای که کردیم فریده هم ارضا شد . عمه مینا گفت سیاوش چطوری تو آبت میاد؟ گفتم قمبل کن برام اونم قمبل زد روی زمین تا بکنمش و منم محکم کردم کوسش را و میفهمیدم واقعی داره حال میاد و تقاضای سکس محکمتر میکرد . آبم را ریختم به سوراخ کون عمه مینا و کوسش و فریده دستمال اورد و پاک کردیم . لباس پوشیدیم و عمه قسم داد به فریده به کسی چیزی نگه . فریده هم گفت من خودم دادم و لز کردم و به هر کی بگم خودم را بی آبرو کردم . رابطه ما اون روز تموم نشد و بعد رفتن فریده منو عمه مینا یه دست دیگه کردیم با هم و واقعی حال داد . اتفاقاتی افتاد که شنیدنش خالی از لطف نیست و باز امکانش بود براتون مینویسم . خوش باشین
نوشته: سیاوش
عالی بود من ک خیلی خوشم اومد کاَ جای عمه مینات بودم
به خاطر یه کس شهریه چند ماه رفت تو پات😂😂😂
من یه شارژ ایرانسل میفرستم انگار رفته تو کونم🤣🤣🤣
۱- از کلمه (وعده کردیم) اصفهانی هستی
۲- (را) خیلی بیجا استفاده کردی
۳- چوچول عضو نمایانی نیست که ببینی ش (پس توهم قاطی داستانه)
۴- حوصله م سر رفت چون روایتت کشش نداشت نخوندم تا تهش
تو حتما از فیلمهای brazzersباید کپی میکردی جقی خان؟
کونت رو بده
اه حالمو بهم زدی برای کردن عمت به یه غریبه باج میدی دیوس
خاک تو سرت با این نوشتنت
را را را را
دو پاراگراف خوندم سر درد گرفتم. این همه “را”
سر و ته جملهات معلوم نیست
دا ۲۵۰گرم گوشت ارزش نداره ک بیخیال کرایه نصف سال بشی😂😐
سلام
از دوستانی که دلخور میشن خواهش میکنم نخونن و بعد توهین کنن
اینو معنی کن ناموسن