تری سام با عمه (۱)

1402/03/14

سلام . ماجرایی که تعریف میکنم عین واقعیت است و از عنوان ماجرا مشخصه راجع به چه جور اتفاقی هست . از دوستانی که دلخور میشن خواهش میکنم‌ نخونن و بعد توهین کنن. سیاوش هستم . ۲۹ ساله و متاهل هستم . اهل و‌ساکن یه شهر بزرگ کشور . اتفاق مربوط به سال گذشته است . پدرم بخاطر بیماری لاعلاج فوت شده بود سال قبلش و ارث دو باب مغازه داشتیم همکف و یه کارگاه بزرگ زیر مغازه ها و خونه پدری هم آپارتمانی بود بالای مغازه ها و یه حقوق بازنشستگی که به مادرم از طریق بیمه پرداخت میشد . خواهرم شوهر کرده و رفته شهر های اطراف و من شغل حسابی نداشتم و این شرکت اون شرکت کارهای پروژه ای میرفتم و تموم که میشد اون پروژه مدتی بیکار بودم تا کار جدید پیدا کنم . مادرم گفت یکی از مغازه ها را بگیر و کاسبی راه بنداز و کارگاه پایین و اون یکی مغازه را بده اجاره تا امورات مون بگذره . شغل خاص و مهارت خاصی نداشتم . یه لوازم جانبی موبایل راه انداختم . یه خانمی به اسم فریده فارغ التحصیل تربیت بدنی برای آگهی اجاره کارگاه زیر زمین اومد و گفت اگه ساختار کارگاه را اصلاح کنیم و سالن کارگاه را برای باشگاه بدنسازی و ایروبیک و ورزش بانوان مهیا کنیم کارگاه را میخواد . از منش و اخلاق و رفتار فریده خوشم اومد و پیشنهاد داد برای عصر و‌ شب هم اگه بخوام مشکلی نداره شریک بشیم و باشگاه بدنسازی آقایان هم بشه و شراکت کنیم و گفت پسر خواهرش مربی بدنسازی هم هست و میگیم بیاد عصر ها دو سه ساعت بیاد باشگاه که کارمون راه بیفته . قبول کردم و‌ با پول پیش مغازه دیگه و پول پیش کارگاه هزینه کردیم و یه باشگاه معمولی راه انداختیم . حدود ۳ ماه گذشت فامیل و دوست و آشنا فهمیدن و شروع کردن به اومدن . بدبختی این بود که میومدن مغازه و من را بعنوان صاحب ملک واسطه گرفتن تخفیف شهریه از فریده میکردن و آقایون هم که آشنا بودن شهریه کمتری میدادن . عمه ی من مینا است اسمش و یه زن تپل و خوشگله که ۷ سالی از من بزرگتر است. شوهرش تو یه شرکت بزرگ مسئول فنی بود و حقوق خوبی میگیره یه دختر هم دارن که مدرسه راهنمایی میره و سرگرم درس و کلاسه و کلاسهای فوق برنامه میره‌‌‌…اما عمه مینا با شوهرش با هم سازش نداشتن. شوهرش وضعش خوب بود و زیاد زن و دختر دورش بود و اونم گاهی دستی میکشید به خانمهای دیگه و سوتی میداد و لو میرفت و شر راه میفتاد و قهر و آشتی و این قضایا را داشتن مرتب . یه روز عمه مینا اومد باشگاه را دید و گفت اضافه وزن دارم و مربی تغذیه و تناسب و اینا چطوره کارش ؟ فریده را دید و گفت منم میخوام بیام باشگاه و توی خونه بشینم دیوونه میشم و به خاطر دخترم هست تحمل میکنم این شوهر عوضی و خانم باز را و کلی درد دل کرد بنده خدا . خلاصه عمه مینا با پارتی بازی من شهریه کم می داد و مرتب میومد . یه مدت گذشت ولی سر کرایه با فریده اختلاف حساب داشتیم و همش میگفت درست شهریه نمیدن و تو هم که آشناهات را میاری مفتی باشگاه و سر وقتم اجاره نمی داد و میزان درآمد باشگاه و هزینه های صرف شده و وقت و انرژی که میزاشتیم خیلی همخوانی نداشت. بعد ۶ ماه یه روز به فریده گفتم دختر کرایه را میدی یا نه؟ باز ۲ ماهه عقب افتاده ‌ و مادرم پول لازم داره . گفت الان پول نیست و کم است و صبر کن و فرار نکردم و میارم و چه خبره حالا مگه و… چون یه شریک بودیم بخاطر وسایل بدنسازی متعلق به فریده و سر سانس آقایان هم میرفتم گاهی می نشستم توی باشگاه آخر وقت ها میدونستم درست میگه و حرفش حقه . گفتم به مادرم بگم کرایه چی داد فریده ؟ ماچ داد؟‌ خندید و گفت ماچ را بگو عمه جونت بده بهت که خیلی هاته و دلش میخواد . شوخی شوخی سر حرف باز شد و گفت مگه عمه من چطوره ؟ گفت هیچی و من اصرار و خواهش و گفت حالا یه بار بهت میگم صبر کن حالا و منم گفتم باشه بگو تا کرایه را ۲ هفته دیگه عقب بندازم . گفت قول ؟‌ گفتم قول؟‌گفت قسم بخور نگی بهش و آبروریزی کنی . قول دادم . فریده گفت میبینی عمه مینا هر روز میاد اینجا ؟ گفتم خب گفت بس هات و حشریه ولی با شوهرش خوب نیست میاد خودش را خسته کنه و حواسش را پرت کنه . گفتم از کجا میدونی ؟‌ گفت برام گفته شوهرش خوب نیست و زیاد خانم بازی کرده و لو رفته و با هم خوب نیستن و با هم رابطه ندارن و میونشون شکر آبه و بخاطر دخترش که گناه داره میسوزه و میسازه . گفتم هات بودنش را از کجا میدونی؟ گفت دائم به خودش میرسه و بدن را فول لیزر کرده و حرفاش همش وقتی پیش همدیگه هستیم و میاد تمرین راجع به بدن دیگران هست و گاهی بهم میگه کاش یکی از ما مرد بود و کار همدیگه را می ساختیم و همش حرفمون راجع به حرفای سکسی هست و گاهی واقعی دلش میره و بهم گفته دلم دوس پسر میخواد و یا دوست زن پایه شیطونی و… بعد قسم داد به روح پدرم که بهش نگم گناه داره . خدایی عمه مینا قشنگه و هیکل خوبی داره . دیگه من ذهنم روی عمه مینا قفل شده بود. میدیدمش میرفت میومد ناخوداگاه به چشم سکسی نگاهش میکردم. عمه مینا سفت و سخت پیگیر باشگاه بود و حتی توی تعطیلات هم که تعطیل بود میگفت اگر کلید را بدی من میام تنهایی تمرین میکنم . یه پنجشنبه بهش گفتم میخوای فردا بیای تمرین؟ گفت مزاحم نشم سیاوش بخوای استراحت کنی؟ گفتم یه ساعتی بگو بیام . ساعت ۴ عصر وعده کردیم . جمعه سر وقت عمه مینا با ماشین خودش اومد .‌ رفتم در باشگاه را باز کردم واسش و رفتیم داخل و گفتم من بمونم کمک خواستی؟ گفت کار نداری بمون که کلید را نخوام بیارم پس بدم . عمه مینا لباس عوض کرد من هم‌ نگاهش نکردم اول کار تا لباس ورزشی پوشید یه شلوارک بنفش و تاپ زرد رنگ چسبون بدون شورت و سوتین شروع کرد حرکت کششی و طناب زدن و روی تردمیل راه رفتن تند و گرم کردن . منم نشستم پشت میز باشگاه الکی گوشی موبایلم دستم بود ولی فقط نگاهم به کوس قلمبه و کلوچه ای و کون بزرگ طاقچه ای و بدن بی مو و سفید عمه مینا بود . وقتی رفت سراغ حرکات با دمبل و هالتر و … رفتم سراغش نزدیکش و سر حرف را باز کردم و از شوهرش و دخترش و زندگی شخصی پرسیدم و اون هم درد دل میکرد ولی من فقط چاک‌ سینه و لای پاش که خیس عرق بود را میدیم و گوشهام انگار کر شده بودن . بوی عرق بدنش دیوونم کرده بود . گاهی الکی کمک میدادم بهش مرتب میگفت مرسی نیاز نیست . دلم خواست شده با زور هم براش بخورم ولی ترسیدم . میفهمید من یه حالی هستم ولی انگار اونم لذت میبرد منو حشری تر کنه . دو سه بار الکی شلوارک را با دست میکشید که یعنی عرق کرده و میخواد نچسبه بهش ولی بدتر پیدا بود عجب کوس کونی زیرش هست . اینقدر فشار به کیرم اومد و شق درد گرفتم و داشتم از شهوت میترکیدم . یه لحظه بهونه یه گوشی زنگ زدن و خط ندادن رفتم طرف اون قسمت رختکن و دیدم شورت و سوتین و لباس و ساک ورزشی را از قلاب اویزون کرده و تا داشت ست میزد و حواسش نبود شورتش را بو کشیدم و دلم خواست حتی بردارم ببرم برای خودم ولی امکان نداشت . از اون روز به بعد دیگه مغزم به کل روی عمه مینا قفل بود و میدیدمش لختش را تصور میکردم و اونم تعطیلات منو میاورد و تمرینش را میکرد و منو دیوونه تر میکرد . یه روز باز با فریده سر حرف را باز کردم و سراغ گرفتم از همه چیز و وسط حرفا از عمه مینا پرسیدم و فریده گفت دائم الخیس و دائم الحشره و میگه روزی ۲ بار شورت عوض میکنه و به زنها هم حس پیدا کرده بس کاری نکرده و مرد و زن را با هم دلش میخواد بخوره بس هاته . گفتم الکی نگو فریده و یه جوری فریده را برانگیخته کردم ثابت کنه حرفاش را و جایزه میدم اگه ثابت کرد . فریده گفت جایزه ش چیه ؟ گفتم ۳ ماه کرایه نده ولی به کسی نگو . گفت قول؟ گفتم قول . قرار شد فریده با عمه مینا سر شوخی سکسی را باز کنه و بعد بهش راه بده تا ببینم عمه مینا چقدر هات هست و هر جوری هست بهم ثابت کنه . فریده دختر اهل دل و امروزی و با حال و پایه ای هست خدایی . چندین روز بعد فریده گفت دو روز روی عمه خانمت کار کردم راه داد و خندید . گفتم چیکار کردی ؟ گفت مثل خودش شوخی کردم و دست زدم بهش وقت تمرین و بهش گفتم کاش میزاشتی من برات بخورمش و عجب بدنی داری و … گفتم خب بعدش؟ گفت مینا میگه یه تایم بزاریم با هم بریم بیرون و ماساژ بدیم همدیگه را و حمام هم دوست داشتی بریم و همدیگه را لخت ببینیم . شاخ در اوردم گفتم فریده عمه مینا گفت؟‌گفت چت میکنم ببین . با عمه چت کرد و اسکرین فرستاد . واقعی عمه مینا کوسش میخارید به تمام معنا . و سراغ دوس پسر فریده و سایز کیرش و سکسهایی کردن و این حرفا را میزد با مینا و مشخص بود دلش رفته یه حال تپل بکنه . من میدونستم ولی چیزی نمیشد بگم به فریده که دلم میخواد عمه مینا را بکنم . یه روز فریده را صدا کردم و گفتم فریده اگه کاری که میگم را بکنی تا هر وقت بخوای برات تمدید میکنم قرارداد موندن اینجا را . فریده گفت چه کاری؟ گفتم فریده قبول داری عمه مینا لازم داره حال کنه؟‌ گفت طبیعیه و همه دوست دارن . گفتم گناه داره میترسم بلا سرش بیاد و آتو بده دست شوهرش با این حالش و … گفت چی میخوای؟ گفتم تو ردیف کن تا من خودم بکنم کوسش را و حالش بیارم . گفت دیوونه شدی؟ گفتم نه ولی من بهتره بکنم یا یه نفر که ممکنه براش گرون تموم بشه؟ فریده گفت برو بکن ولی منو قاطی کار کثیفت نکن . خواست بره فریده بهش گفتم فریده تو بهم رو زدی من روی تو را گرفتم و هر کار گفتی کردم الانم من بهت رو زدم و روی منو بگیر و جوری جبران کنم این لطف تو را که خودت بگی دستخوش سیاوش . گفت فکر میکنم خبر میدم . کار فریده گیر بود پیش من بود و میدونست که حرفی بزنم سر حرفم هستم . فردای اون روز فریده بهم گفت اگه دردسر نمیشه باشه من کمک میدم بهت مینا را بکنیش ولی اگه دردسر شد لطفا پای منو وسط نکش . تشکر کردم و قول دادم به فریده و قرار شد با عمه مینا برن بیان و به عمه مینا راه بده تا کار را بشه رسوند به کردن و حال آوردن عمه مینا . فریده مشورت میکرد با من و عمه مینا هم که خودش دلش میخواست و پیگیر بود . فریده با عمه مینا و دوست پسر مینا سینما رفتن رستوران رفتن و خلاصه راه باز شده بود که بی خجالت بشن با همدیگه و منم مطلع بودم و ریز جزییات را فریده برای من میگفت . به عمه مینا گفته بود دوست داری با دوست پسرم بخوابی؟ اونم گفته بود آره اگه مطمئنه و از فردا دنبال آدم نمیفته و سکس خوبی داره و جنبه داره و … فریده گفت ببرم بکنن؟ گفتم یهو رفتین و کارشون را کردن عمه مینا دیگه راه نداد و تا دلش خواسته و تشنه است بیارش تا با هم حالش بیاریم عمه را . فریده گفت چیکار کنم ؟ گفتم به عمه بگو‌ منم دوس دارم کیر سیاوش را ردیف کنی تا منم دوست پسرم را اوکی کنم و فریده گفته بود به عمه که بیارش سیاوش را تا منم دوست پسرم را ردیف کنم و قرار شد وقتی که لخت شدیم منو فریده عمه مینا را هم شوخی شوخی لختش کنیم و بهونه لز کردن فریده منم بخورمش و بکنمش . عمه مینا گفته بود من نمیتونم . فریده گفت بود تو بیار جایی که بشه و کمک کن من خودم میخوابم و میگم منو بکنه تا گردن تو نیفته . عمه مینا گفته بود سیاوش جلو من نمیکنه تو را . گفته بود تو بیارش سیاوش را اگر نکرد میگیم شوخی بود و فکر دیگه میکنیم . قرار شد جمعه فریده بیاد باشگاه توی وقتی که عمه میاد تمرین و من هم باشم و فریده بیاد و بگه کارت بانکیم را گم کردم و نیازش دارم و شک کردم توی کمد لباس یا باشگاه جایی افتاده باشه و بگه دو سه تا استکان مشروب خورده و یه کم مست هست که اگه حرفی شد بعد بگه ببخشین مست بودم حال خودم نبودم . جمعه عصر عمه اومد و در را کلید دادم باز کرد و منم رفتم پیشش داخل باشگاه حدود ۱۵ دقیقه بعد فریده اومد کلید انداخت و اومد داخل باشگاه و گفت جمعه ها ویژه کار میکنید و سر شوخی را باز کرد . عمه و فریده میدونستن که قراره چه کاری بکنیم و هر دوتاشون برنامه را چیدن . خلاصه فریده گفت ببخشین من حالم خوب نیست و یه کم مشروبم خوردم و سرگیجه دارم و کارتتم گم کردم و با دوست پسرم کات کردم و اعصابم خورده و عمه مینا گفت که کمکش کن سیاوش و منم رفتم پیشش و بهونه حرف و درد دل فریده مست بازی در اورد و واقعی یه پیک مشروب خورده بود
و دهنش کمی بوی الکل میداد و ادا اومد که مثلا من دلم میخواد واسه یکی ناز کنم بکنم و عمه مینا هم گفت سیاوش حالش خیلی بده گناه داره و یه کم نازش کن و باهاش حرف بزن تا حالش بهتر بشه . خلاصه این وسط منو عمه مینا پیش فریده نشستیم روی صندلی ها و حرف و شوخی شروع شد یهو فریده گفت مینا عجب کوس قلمبه ای داری ها و از روی شلوار مشخصه و خندید و عمه هم گفت بیشعور تو خودت هم مشخصه از روی لباس و فریده گفت سیاوش داور بشه بگه کدوم کوس بزرگتره و خندیدن و منم گفتم من از روی لباس نمیتونم بگم و باید ببینم تا بتونم بگم و خندیدیم . عمه مینا سعی داشت با شوخی و حرف فریده را بخوابونه و فریده هم سعی داشت با حرف عمه مینا را لخت کنه . منم بوی دوتا کوس که آماده کردن هستن بهم خورده بود و حشری بودم و دیدم فایده نداره و کار سر نمیگیره گفتم فریده تو نشون بده اول و پیله کردیم با عمه مینا تا شلوار را در آورد فریده به شرطی که سه تایی مال همدیگه را ببینیم . فریده خودش را ساخته بود و هیکل رو فرمی داشت . بدنش قشنگ بود و کامل شیو کرده بود . بعد پیله کرد به عمه مینا که تو هم نشون بده و عمه راه نمیداد . من گفتم فریده نمیشه که ببینی فقط و دستمالی کنی باید بخوریش هر چی دیدی را . فریده گفت باشه میخورم تو در بیار تا مینا جون هم خجالت نکشه . من که شق بود بی درنگ در آوردم و تمیز و شیو و سیخ شده بود که جفتشون زدن زیر خنده و گفت فریده اینو چه آماده است . عمه مینا کیر سفید و کلفت منو دیده بود و یواشکی نگاه میکرد . گفت زشته بپوشین کافیه دیگه و فریده گفت نه قرار شد تو هم در بیاری و‌ شروع کرد به دست انداختن به شلوارک عمه مینا و من دیدم عمه نمیزاره گفتم قول دادی بزار فریده هم ببینه و عمه هم دستش را رها کرد و فریده شلوارک را از پای عمه مینا در آورد . یه کوس سفید بی موی تمیز تپلی که خطش مشخص بود و چوچول بزرگ و لبه های قشنگش خودنمایی میکرد . سه تایی بهم نگاه میکردیم و لذت میبردیم ولی فریده و عمه مینا جرات ادامه نداشتن ولی من میخواستم جفتشون را بخورم و بکنم . جای خوابیدن تمیز نبود و من به فریده گفتم پس زود باش بخور برای عمه مینا میخوری یا برای من میخوریش؟ گفت برای دوستم مینا جون میخورم تو خطرناکی برات بخورم . بی درنگ دست عمه مینا را گرفتم و بردم سمت میز پرس سینه و به عمه مینا گفتم بشین بازش کن بخورتش و عمه مینا هم با تعجب نشست و فریده را گفتم خم شو تا منم بخورم برات وقتی میخوری برای عمه مینا و فریده نشست جلو میز پرس سینه و من هم حالت داگی کردمش و یه راست سوراخ کون تمیز و بی مو و‌ قشنگش را لیس زدم اول کار و گفتم امروز کارت زاره فریده و اونم میدونست چیکار کنه و سرش را کرد لای پای عمه مینا و شروع کرد به خوردن کوس تمیز و خیس عمه مینا و عمه هم منو نگاه میکرد چطور دارم همزمان سوراخ کون و کوس فریده را لیس میزنم . چند دقه که خوردیم یخ ۳تایی وا رفت و عمه مینا هم دل داده بود به فریده و با دست چپش و با نگاه به پایین بسمت کوسش سعی میکرد بالای چوچولش را بسمت بالا بکشه تا بیشتر از لای چاک کوسش بیاد بیرون و فریده هم بیشتر بخوره و حال بیاد . عمه مینا خیلی وقت بود تشنه بود و از حرفاش و حرکاتش مشخص بود منم پا شدم کردم کوس فریده به حالتی که داگی بود و داشت میخورد برای عمه مینا همزمان و گفتم مزه کوس چطوره؟ گفت عالیه بیا تو هم بخورش ببین . عمه مینا یه لحظه خشکش زد ولی من فرصت ندادم حرفی بزنه عمه مینا و کردن فریده را قطع کردم و سریع رفتم کنار فریده و گفتم تنها نخور بزار منم بخورم و رون عمه مینا را بوسیدم و سر خودم را بردم سمت کوس عمه مینا و فریده راه را باز کرد تا بخورمش اون کوس بهشتی را و منم اول چند تا بوس کردم کوسش را و بعد چوچولش را کردم دهنم و مکیدم و آهی کشید عمه جون که قند توی دلم آب شد و نمی فهمیدم چیکار میکنم و عمه مینا میگفت یواش یواش زود میاد اینجوری و سعی میکرد سر منو با دستش کنترل کنه و فریده میدونست باید کمک کنه تا کار به نتیجه برسه پا شد و دو سه تا بوس از لب عمه مینا گرفت و گفت بذار کمک کنم تاپ را در بیاری مینا جون و خودش هم لخت کامل شد و عمه مینا هم سینه ها فریده را که کنار من و عمه ایستاده بود میخورد و دستش را میکشید لای کوس فریده و منم سرم را فشار میدادم به رون های عمه مینا تا بیشتر باز بشن . بخاطر جای نا مناسب عمه مینا را چرخوندم به کم بخوابه روی میز پرس سینه و پاهاش را گرفتم بالا و میکردم زبونم را توی کوسش و حتی توی کونش را زبون فرو میکردم ‌ و وقتی دیدم دلش رفته به فریده گفتم بشین دهن عمه مینا و فریده هم استادانه نشست دهن عمه مینا و خم کرد کمرش را و گفت مینا جون بخورش با خیال راحت تازه حمام بودم و عمه مینا هم همینجوری که روی تخته پرس خوابیده بود و پاهاش بالا بود و من میخوردم کوس نازش را دو دستی رون های فریده را گرفته بود و حالتی شبیه 69 داشتن و کمر میزد دهن من و با ولع کوس فریده را میخوردش و وسطش ناله میکرد و جووون جووون میگفت و فریده هم نگاه من میکرد که چطور میخورم کوس عمه مینا را و اونم جووون عجب کوسی لیسی میزنی و چند دقیقه که شد پا شدم و خواستم بکنم کوس عمه مینا و پاهاش را گرفتم بالا و فریده همینجور که خم بود دهن عمه گفت بکن توش کیر میخواد مینا خیلی وقته و منم گفتم به خودم میگفت واسش کم نمیزاشتم و فریده هم گفت حالا از این به بعد کم نزار واسش . عمه مینا هم که فریده دهنش نشسته بود و کیر منم رفته بود توی کوسش و خدایی خیلی تنگ بود حتی از فریده تنگ تر بود فقط ناله میکرد و وسطش التماس که بکن بکن دارم میشم و منو‌ فریده حالت ایستاده از بالا و پایین عمه مینا را سرویس میدادیم و‌ اونم روی میز پرس پاهاش بالا و تکون نمیتونست بخوره زیر ما دوتا و فقط میداد و میخورد و لذت میبرد و کمک من فریده هم‌ همون جور که نشسته بود دهن عمه پاهای عمه را گرفته بود بالا و منم حین کردن عمه باهاش لب بازی و عشق میکردم و در گوشم فریده یواشکی گفت اونکه خواستی شد و منم گفتم مرسی جبران میکنم . عمه مینا زیر کیرم با مالش همزمان فریده آبش اومد و‌ آبش که اومد و ارضا شد گریه افتاد . گفتم چرا گریه میکنی؟ گفت گریه لذت هست و گاهی پیش میاد برام ‌ و فریده را بکنش و منم میز پرس را کشیدم بردمش کنار دیوار و نشستم روی میز پرس و فریده اومد نشستم روی کیرم و عمه هم پیش ما به دوتامون بوس میداد و با سینه های فریده ور میرفت و منم گاهی سینه های بزرگ عمه مینا و فریده را میخوردم و فریده تلمبه میزد روی کیرم . عمه مینا مشخص بود دوسداره فریده را حال بیاره و باز بشینه روی کیر من و تازه مزه کرده بود و مرتب کمک میکرد به مالیدن فریده و بوس دادن بهش تا اونم آبش بیاد و ارضا بشه . ده دقیقه ای که کردیم فریده هم ارضا شد . عمه مینا گفت سیاوش چطوری تو آبت میاد؟ گفتم قمبل کن برام اونم قمبل زد روی زمین تا بکنمش و منم محکم کردم کوسش را و میفهمیدم واقعی داره حال میاد و تقاضای سکس محکمتر میکرد . آبم را ریختم به سوراخ کون عمه مینا و کوسش و فریده دستمال اورد و پاک کردیم . لباس پوشیدیم و عمه قسم داد به فریده به کسی چیزی نگه . فریده هم گفت من خودم دادم و لز کردم و به هر کی بگم خودم را بی آبرو کردم . رابطه ما اون روز تموم نشد و بعد رفتن فریده منو عمه مینا یه دست دیگه کردیم با هم و واقعی حال داد . اتفاقاتی افتاد که شنیدنش خالی از لطف نیست و باز امکانش بود براتون مینویسم . خوش باشین

نوشته: سیاوش

ادامه...


👍 66
👎 12
135601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

931535
2023-06-05 00:45:40 +0330 +0330

سلام
از دوستانی که دلخور میشن خواهش میکنم‌ نخونن و بعد توهین کنن
اینو معنی کن ناموسن


931541
2023-06-05 01:06:33 +0330 +0330

سلام عمتو گاییدم

4 ❤️

931551
2023-06-05 01:40:49 +0330 +0330

عالی بود من ک خیلی خوشم اومد کاَ جای عمه مینات بودم

2 ❤️

931555
2023-06-05 01:58:42 +0330 +0330

به خاطر یه کس شهریه چند ماه رفت تو پات😂😂😂
من یه شارژ ایرانسل میفرستم انگار رفته تو کونم🤣🤣🤣

5 ❤️

931579
2023-06-05 06:28:44 +0330 +0330

خیلی قلمت قشنگه

0 ❤️

931583
2023-06-05 07:06:37 +0330 +0330

۱- از کلمه (وعده کردیم) اصفهانی هستی
۲- (را) خیلی بیجا استفاده کردی
۳- چوچول عضو نمایانی نیست که ببینی ش (پس توهم قاطی داستانه)
۴- حوصله م سر رفت چون روایتت کشش نداشت نخوندم تا تهش

2 ❤️

931610
2023-06-05 13:30:51 +0330 +0330

اول نوشتن یاد بگیر. شاشیدم رو مغزت

1 ❤️

931624
2023-06-05 15:49:28 +0330 +0330

تو حتما از فیلمهای brazzersباید کپی میکردی جقی خان؟
کونت رو بده

1 ❤️

931629
2023-06-05 16:36:54 +0330 +0330

بنویس بازم

0 ❤️

931715
2023-06-06 03:56:47 +0330 +0330

با همون پول شهریه ده تا کص میکردی خب

0 ❤️

931775
2023-06-06 12:12:28 +0330 +0330

اینقدر بد نوشتی ده خط خوندم دیگه نخوندم

1 ❤️

931830
2023-06-06 17:33:36 +0330 +0330

اه حالمو بهم زدی برای کردن عمت به یه غریبه باج میدی دیوس

0 ❤️

931846
2023-06-06 21:09:19 +0330 +0330

خداشانس بده

0 ❤️

931912
2023-06-07 03:59:36 +0330 +0330

خاک تو سرت با این نوشتنت
را را را را
دو پاراگراف خوندم سر درد گرفتم. این همه “را”
سر و ته جمله‌ات معلوم نیست

0 ❤️

933247
2023-06-15 22:29:09 +0330 +0330

عمه جوون کردن داره نوش

0 ❤️

933542
2023-06-17 19:20:23 +0330 +0330

جووون تریسام دوست

0 ❤️

933546
2023-06-17 21:26:54 +0330 +0330

داستان جالبی بود کاش تو نگارشش یکم دقت میکردی

0 ❤️

934798
2023-06-25 21:39:48 +0330 +0330

دا ۲۵۰گرم گوشت ارزش نداره ک بیخیال کرایه نصف سال بشی😂😐

0 ❤️