دوست زنم رو کردم

1393/06/02

سلام، فقط امیدوارم از داستانم خوشتون بیاد و من فحش ندین چندسال پیش خانمم کلاس ایروبیک میرفت، تو باشگاه با یکی از خانمهای خوش اندام دوست شد که به قول خانمم میگفت بهترین ورزشکار باشگاه بود، خیلی ازش تعریف میکرد و میگفت دوست داره هیکلش مثل اون بشه، البته خانم من هم خوش استیل بود ولی خب خانوما مرغ همسایه رو غاز میبینن

بعد یه مدت اونا باهم دوست صمیمی شدن و اکثر روزا میومد خونه ما تا شوهرش از سرکار بیاد ببرتش، اوایل سعی میکرد زیاد نمونه و بره تا اینکه من دیدمش، تمام تعاریفی که خانمم ازشش کرده بود یه طرف اون چیزی که من دیدم یک طرف، واقعا خوش هیکل بچد انگار خدا بدن اینو نقاشی کرده بود، هنوز من زن به این زیبایی ندیدم، چیزی که بیشتر جلب توجه میکرد تناسب اندامش بود، باهم آشنا شدیم و یواش یواش رفت و آمدها زیادتر شد، از همون نگاه اول ازش خوشم اومد و تمام حرکاتشو زیر ذره بین گذاشتم، کم کم خودش هم متوجه شد که نگاههای عمیقی بهش میکنم، منهم برای اینکه ناراحت نشه ازش تعریغ مبکردم و به شوهرش تبریک میگفتم، البته نه جلوی شوهرش، صمیمیت بیش از حد ما باعث شد که یه وقتایی تو خونه تممرین میکردن و ایرادای همدیگه رو میگفتن منهم که به اصطلاح برام عادی بود حسابی دید میزدم، یه چندباری هم کیرم راست میشد که از ترس اینکه باندم نکنن و تابلو بشم میشستم و خودمو به خواب میزدم و بی حالی و خلاصه از خورده فرمایشات خانمم فرار میکردم، خیلی دلم میخواست دست به رون چ باسنش بزنم، چندبار هم نزدیک بود این کارو بکنم که جلوی خودمو میگرفتم، یه وقتهایی که شوهرش دیر میومد دنبالش روز خوش من بود حسابی حال میکردم، طوری شده بود که نسبت به زن خودم بی احساس شدم و هروقت میخواستم زن خودمو بکنم یاد اون که میوفتادم حسابی زنمو میکردم، تا اینکه یه روز اومدم خونه که دیدم دوست خانمم لباساشو پوشیده و آماده نشسته که بره، من پرسیدم چرا با لباس بیرون نشستید، جایی میخواهید برید. خانمم گفت شوهر دوستش شب دیر میاد و دوستش هم یکسری وسایل میخواد بره از خونش بیاره، از من خواست که ببرم و بیامرمش، انگار دنیارو به من دادن. برای اولین بار من و اون باهم تنها شدیم،

با عجله رفتم ماشینو روشن کردم و اومد نشست و رفتیم خونش، من پایین موندم و گفتم شما برو وسایلت رو جمع کن و بیار، بهم گفت ممکنه کارش طول بکشه، ازم خواست برم بالا یه چیزی بخورم تا اون آماده بشه، من هم از خدا خواسته حرفشو رد نکردمو باهم رفتیم خونشون، بلافاصله یه نوشیدنی آماده کرد و یه بشقاب میوه برام گذاشت و رفت تو اطاق خواب، قلبم داست از جا در میومد، کیرم شق شده بود و داشت تو شلوارم میترکید، دلم طاقت نیاورد و به بهانه دیدن تابلوی روی دیوار از جام بلند شدم و یواشکی رفتم پشت در اطاق، از لای در نگاه کردم یه دفعه دیدم لخت از جلوم رد شد، من که بیشتر وسوسه شده بودم ببینمش آروم درو هل دادم و بیشتر باز کردم ، دیدم دولاشده داره از تو دراورش لباس در میاره، در رو بیشتر باز کردم که یه دفعه سرشو برگردوند و منو دید و یه جیغ کشید اومد به سمت در که من درو باز کردمو و رفتم تو بغلش دهنش گرفتم و دوتایی افتادیم رو تخت، حاضر و آماده بود شروع کردم در گوشش وز وز کردن که دوست دارم بهت علاقه مند شدم، خیلی وقته چشمم دنبالشه و آروم آروم دستمو کردم تو شورتشو شروع کردم لا کسش ور رفتن، اولش مقاومت کرد و پاهاشو جمع کرد ولی یواش یواش شل شد و خودشو تو بغلم ول کرد، همش میگفت باورم نمیشه، منم بهش میگفتم باور کن، این منم الان یه جوری میکنمت که تاحالا کسی نکرده باشت، میگفت توروخدا اگه کسی بیاد الان زنت زنگ بزنه. و هی دلهره داشت، یه لب ازش گرفتم جوری که نتونه حرف بزنه، و افتادم روش و با دو تا دستم پاهاشو بردم بالا و از روی شورت با کیرم میمالیدم به کسش، دیگه حرف نزد و چشاشو بست و دستشو انداخت دور گردنمو لبمو گذاشت تو لبامو میگفت منو سیر بکن، تورو خدا بکن، من شورتشو در آوردمو و با کیرم رو کسش مالیدم حسابی خیس شده بود، با التماس میگفت بکن تو کسم، منم دستشو گرفتم و گذاشتم رو کیرمو بهش گفتم کیر من بزرگتره یا کیر شوهرت اون هم میگفت عجب کیری داری، بکن تو کسم، فشارم بده، منم کیرمو گذاشتم تو کسشو یه دفعه تا ته کردم تو کسش، یه دادی کشید و دستشو گره کرد تو کمرم و میگفت فشار بده،منم کیرمو تا ته کرده بودم تو کسشو با کیرم میچرخوندم، یه کم که توش موند شروع کردم به نلمبه زدن، نزدیک بود آبم بیاد که کشیدم بیرون، گفت چرا در آوردی گفتم داره آبم میاد، آخه با زنم که سکس میکردم وقتی آبم میخواست بیاد برعکس میشدم من زیر میخوابم و زنم میشینه رو کیرمو هم آب خودش میاد هم آب من، بهش گفتم بیا رو من، اومد روی من خوابید و با دستش کیرمو گرفت و گذاشت تو کسش و شروع کرد مالوندن، بدن خیلی سکسب داشت، وقتی ارضاع شد احستس میکردم داره کیرمو میکشه تو کسش، تو همون حالت بود که آب من اومد و افتاد تو بغلم، بعد زد زیر گریه، و منو از خونه بیرون کرد و گفت برو پایین تا من بیام، هیچی دیگه اونشب رو هیچ وقت از یاد نمیبرم، عذاب وجدان دارم بعد از اونشب دیگه با خانمم قطع رابطه کرد و الان سه چهارسالی هست نمیبینمش، امیدوارم منو ببخشه

نوشته: بهزاد


👍 5
👎 2
300241 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

432699
2014-08-24 16:30:08 +0430 +0430
NA

يه كونى ديگه!

0 ❤️

432701
2014-08-24 16:46:28 +0430 +0430
NA

اصلا بات حال نکردم، زورگیری مال عهد انسان های اولیست…حیوونی مگه!؟

0 ❤️

432702
2014-08-24 16:48:00 +0430 +0430

الان افتخار می کنی لاشی هستی؟
دوست زنتو که تو کردی،زنتو هم بیار ما بکنیم

0 ❤️

432703
2014-08-24 17:04:07 +0430 +0430
NA

الان بخودت افتخار میکنی که اینقدر عَنی ؟ :|

0 ❤️

432704
2014-08-24 17:12:55 +0430 +0430
NA

تجاوز کرده عذاب وجدان هم گرفته. هنگ هم کرده که چرا ۳ سالی هست ندیده زن رو. خوب خبر مرگت می خواستی واست صبح تا صبح گل بفرسته به شکرانه تجاوزت ؟ ادم لاشی . blum3

0 ❤️

432705
2014-08-24 17:28:53 +0430 +0430

دوست زنتو کردی؟
خب اگه شوهر اونم بیاد زن تو بکنه خوبه؟
مسلما خوشحال میشی
پس خیلی لاشی هستی
پفیوززززززززززززززززززززززززززززززززز

0 ❤️

432706
2014-08-24 18:37:19 +0430 +0430

خوب کونی داستان رو یه جوری بنویس که تابلو نباشه تخیلیه
اون جیغ کشید و مقاومت کرد درست بعد یه دقیقه گفت بیا منو بکن و جر بده
میخوای اینجوری ادامه بیدی ننویسی بهتره

0 ❤️

432708
2014-08-24 23:46:18 +0430 +0430

آلفرد هيچکاک…

0 ❤️

432709
2014-08-25 01:19:34 +0430 +0430
NA

چرا چند وقته خالى بنداى سايت کمرشون شل شده
مثلا مىخان بگن داستان راسته…
بابا جم کن

0 ❤️

432711
2014-08-25 02:07:56 +0430 +0430
NA

تو گوه خوردی دوست زنتو کردی…

لت وپار

0 ❤️

432712
2014-08-25 03:02:53 +0430 +0430
NA

ریدی
خوبه خودتم می دونی فحش میخوری چرا مینویسی
من نمیدونم چه لزومی داره می خوای به همه بقبولونی که واقعیه
حیف کیر که نثار تو بشه

0 ❤️

432713
2014-08-25 03:40:18 +0430 +0430
NA

عذاب وجدان رو خوب آمدی!!!

0 ❤️

432714
2014-08-25 03:50:51 +0430 +0430
y.m

واقعا باور کردم!!!

0 ❤️

432715
2014-08-25 05:50:02 +0430 +0430
NA

va jaleb tar ine ke kire konande az kire shohare kheili koloft tare!!!

0 ❤️

432716
2014-08-25 05:56:35 +0430 +0430
NA

آفرین موضوع خوبی رو انتخاب کرده بودی ولی آخرش رو خوب جمع نکردی. خوب بود ادامه بده.

0 ❤️

432717
2014-08-25 05:57:22 +0430 +0430
NA

کردی.حالا عذاب وجدان گرفتی! dash1

0 ❤️

432718
2014-08-25 06:13:20 +0430 +0430
NA

بله رضایت باید اولش باشه اگر وسط یا اخرش باشه به این میگند روش یا متد آخوندی

0 ❤️

432719
2014-08-25 06:13:33 +0430 +0430
NA

سکسب…بچه ها اینا غلط های ناشی از هیجان زیاد در موقع تایپه ها…!!

0 ❤️

432720
2014-08-25 07:41:02 +0430 +0430
NA

ریدی به تمام معنا

0 ❤️

432721
2014-08-25 08:25:06 +0430 +0430

دمت گرم نوووووووووووووش جونت

0 ❤️

432723
2014-08-25 10:36:49 +0430 +0430
NA

هرچند که واقعی نبود ولی باید امسال تورو از زمین محو کرد ک خودت زن داری بعد ناموس یکیو زوری میکنی!

0 ❤️

432724
2014-08-25 11:49:38 +0430 +0430
NA

به نام خدا
من با ادب شده ام…ولي اين يكيو 90درصد سعي ميكنم فوش ندم بقيش رو ديگه ادمين ببخشه داستانت رو از سه جنبه بررسي ميكنم :
1- 100%غير واقعي و زاده ي تخيلاتت بود
2- بفرض كه واقعي بود در اين صورت دوتا كون دادي :
اول به زنت خيانت كردي كه برو بمير
دوم زن شوهر دار كردي و برو بده
3- ولي خوب نوشتيش بازم اميدوار شدم به نويسنده ها
ولي برو فكر آخرتت باش

0 ❤️

432726
2014-08-25 14:28:41 +0430 +0430

آخه فحش هم کمه برات
ریدم تو روحت گمشو با زنت جلق بزززززززززززن
کونییییییییییییییییییی
جقیییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
بی ناموووووووووووووووووووووس

0 ❤️

432727
2014-08-25 16:18:30 +0430 +0430

منم زنتو کردم :دی
الآن باید افتخار کنم به خودم آیا؟؟

0 ❤️

432728
2014-08-25 16:24:28 +0430 +0430
NA

بدبخت ساده زن تو هم به شوهر اون میداده عجب بکن بکنی

0 ❤️

432729
2014-08-25 17:20:52 +0430 +0430
NA

بی پدر

0 ❤️

432731
2014-08-26 07:04:06 +0430 +0430
NA

ﻫﻤﻪ ﺩﺭﻭﻏﻪ ﻣﻴﺪﻩ ﺑﻜﻨﻲ ﺑﺪﻣﻴﮕﻪ ﮔﻤﺸﻮﭼﻪ ﺣﺮﻓﻬﺎ

0 ❤️

432732
2014-08-26 11:40:40 +0430 +0430
NA

سلام من اسمم حامد است ومرجان اسم زنم است اینوگفتم که اشتباه نکنید نظر من که خوب کاری کردی که گاییدیش زنی که جلوی یک مرد اونجوری لباس بپوشه وورزش بکنه دلش کیرمیخواد که تو هم بهش دادی دمتگرم حال کردم

0 ❤️

432733
2014-08-26 11:59:16 +0430 +0430
NA

گیرم که درست باشه لاشی کس زن مردم گذاشتی بعد که بی حال شدی یادت اومد عذاب وجدان بگیری؟ ننه گوزی

0 ❤️

432734
2014-09-02 00:24:39 +0430 +0430
NA

من تازه اومدم
این لاشی همش کسشعرنوشته بودحاصل اب کیرش بود
این ادمین بگوبیاد راهنمایی کنه گندنزنم توشهوانیی aggressive

0 ❤️

432735
2014-09-02 16:19:48 +0430 +0430
NA

التماس؟التماس مي كرد بكنيش؟نكنه فكر كردي جرج كلوني هستي؟در ضمن حقته كه زنتم با دوستت برن رو تخت بعد زنت به دوستت التماس كنه يه جوري منو بكن كه هيچكي نكرده

0 ❤️

432736
2014-09-05 13:58:22 +0430 +0430
NA

کله پیاله ای تو کون آدم دروغگو

0 ❤️

432737
2014-09-09 14:45:41 +0430 +0430
NA

هی هی هی، باز باز باز هی هی هی

0 ❤️

432738
2014-09-21 10:46:15 +0430 +0430
دستشو گره کرد تو کمرم و میگفت فشار بده،منم کیرمو تا ته کرده بودم تو کسشو با کیرم میچرخوندم، یه کم که توش موند شروع کردم به نلمبه زدن

ای کیر ِ سگِ دی جی حسین فسنقری تو کون پاره ت ، مگه به کیرت آرمیچر وصل کردی ؟! توله سگ ملجوق با کیر چرخوندن یعنی چیییییی؟!

0 ❤️

432739
2015-05-26 18:29:30 +0430 +0430

دو موردو نیستم,سکس با محارم و تجاوز…بماند که بعضی از خانومها و آقایون از سکس خشن خوششون میاد,که قابل درکه ولی تجاوزو…نیستم.داستان هم که واقعیت نداشت…چند چندیم الآن؟ wacko

0 ❤️

684443
2018-04-27 22:49:13 +0430 +0430

چیز کل بچه ها تو مغز نداشتت???

0 ❤️

771545
2019-06-04 20:17:51 +0430 +0430
NA

نمیدونم واقعی بود یا نه ولی خیلیا هستن دوس دارن بدن ولی ی جورایی دوس دارن بزور باشه و بمیلشون نباشه تا زیاد عذاب وجدان نداشته باشن البته اینم بگم که نه اینکه هرکسی زور کنشون کنه بعضی ها رو دوس دارن که زورکنشون کنه

0 ❤️