رابطه خاص

1401/10/07

سلام
تو بهترین روزای زندگیم بودم کارمند یکی از ادارات دولتی بودم وضعم عالی بود و یکی دوتا دوست دختر داشتم خوشتیپ بودم و همه میدونستن باهرکی ک هستم برا ازدواج نیست چون همون روز اول میگفتم بهشون
یکی از دوست دخترام برام مشکل ساز شد و حتی جایی پیش رفت ک رئیس ادارمون بو برد و تذکر جدی داد دیگه تصمیم گرفتم با احتیاط پیش برم و باهمه کات کردم
تقریباً نزدیک شش ماه بود دوست دختر نداشتم و فقط دوسه تا پارتی رفته بودم تو این شش ماه ب دعوت دوستام وگرنه سرم تو لاک خودم بود

داستان از اینجا شروع شد ک یکی دوستام ک تو خط خرید فروش ماشین بود همش دنبال عشق و حال بود گفت واسه تولدش ی پارتی تو یکی از باغای خارج از شهر مخاد بگیره گفت تعریفتو پیش دوستام کردم باید بیای خودش دانشگاه میرفت و گفت حداقل ۴۰تا۵۰نفری هستن منم باهاش تو باشگاه آشنا شدم و گفتم چشم

روز چهارشنبه بود ک دیدم دوباره زنگ زد گفت شب جمعه فراموش نکنم منم تبریک گفتم و اوکی دادم ک میام حتما
پنجشنبه ساعتای ۶ زدم بیرون رفتم آرایشگاه عاشق ته ریشم و اینو ارایشگرم میدونست وقتی گفتم میخام برم ی پارتی اونم ترکوند و بهترین ارایشو انجام داد
رفتم خرید و ی گل خریدم و یه ساعت واسه کادو ک تقریبا ۵تومن پولش شد
وقتی رسیدم تقریباً ساعتای ۱۰بود دیدم صدای بزنو برقصه رفتم داخل ی احوالپرسی و تبریک مخصوص ولی معلوم بود چندتاشون تو ابرا داشتن سیر میکردن
وحید منو ب همه معرفی کرد و ازم تشکر کرد
دیگه وقت پذیرایی و بساط بود دیدم وحید صدام کرد و گفت ساقی بشم تقریباً ۲۰تا مرد بودیم و ۱۵تا دختر بودن هر ۵نفر یه پلمپ بهشون دادم زدیم خوردیم سرامون داشت گیج میرفت ک وحید اهنگ گذاشت ولوم داد و همه داشتیم میخوندیم بعضیام میرقصیدن
همه هم کلاسی بودن و تقریباً خجالتی در کار نبود داشت خونه میترکید تو یکی میرقصید یکی لب میگرفت یکی…
تو اون شلوغی ی دختر بود تنها بود و همش بهم نگاه میکرد شاید با چشاش میگفت بلندشو برقصیم

با دیدن این صحنه ها معلوم بود هم اون حالش خوب نبود هم من ی چند قدم برداشتم دیدم اونم داره میاد بهم دست داد
سلام روشنک هستم سلام دانیال هستم خوشبختم چرا همه با دوستاشون هستن شما تنها ؟… آره تنهام دیدم شما تنهایی تعجب کردم وحید زیاد تعریفتونو کرده نظر لطفشه
روشنک ی دختر ۲۳ساله قد ۱۶۶ وزنشم ۵۸کیلو خیلی خوشکل و خوش اندام بود وقتی داشتیم میرقصیدیم بهم گفت اگه میببنید تنهام چون با هرکسی نیستم و همه ارزشون داشتن منه منم کلی ازش تعریف کردم و اونم کلی خوشش اومده بود و کلی رقصیدیم معلوم بود ی دختر خیلی سفت و محکمی بود تو رقص همو بهم میمالیدیم اما هیچ کدوم نمیخاستیم شروع کنیم که گفت امشب ی شب خاص بوده براش و خیلی خوشش اومده ازم منم کلی تعریف و تمجید
بهش گفتم دختری مثل شما باید مال ادمای خاص باشه و با یه لبخند ریز دستاشو جدا کرد و نشست رو صندلی منم روبروش و کلی حرف دیگه…
دیگه وقت رفتن بود خداحافظی کردم از همشون و برگشتم مطمئن بودم روشنک خودش ی حرکتی میزنه…
دوسه روز گذشت از اون روز وحید زنگ زد گفت لعنتی مخ کسیو زدی ک کل دانشگاه دنبالشن شماره کفششو هم نمیده بهشون خودمو زدمو اون راه ک چی میگی کیو میگی
روشنک رو میگم امروز داشت ازت میپرسید و تعریفتو میکرد گفتم بابا بنده خدا چیزی تو دلش نیست اون دختری ک من دیدم اهل این حرفا نیست
روز بعد رفتم اداره ساعتای ۱۰بود داشتم تو ابدارخونه صبحونه میخوردم دیدم آقای کابلی صدام زد اقا دانیال کارتون دارن گفتم لابد ارباب رجوع هست سرم پایین بود نشستم پشت سیستم گفتم بفرمایید ک چشام چارتا شد فکر کنم بهترین ارایششو و لباسشو پوشیده بود سلام احوالپرسی کردیم بیشتر کارمندای اداره داشتن دید میزدن روشنکم متوجه شده بود بعد کلی حرف زدن گفتم کاری از دستم برمیاد ک گفت شما چقدر شبیه خودمین گفتم ببخشید چیه من شبیه شماست گفت اینکه حاضر نیستین پیش قدم بشین خودمو زدم ب اونراه گفتم اینجا ادارست این شمارمه لطفاً پروندتونو بعد وقت داری بیارید مطالعه کنم ک دو هزاریش جا افتاد ک همکارام دارن شک میکنن خداحافظی کرد و رفت
ساعتای ۴بود دیدم اس اومد وقت دارین برا مطالعه پروندم زنگ زدم بهش کلی احوالپرسی و دعوتش کردم ی رستوران شیک واسه شام

یک ساعت ب قرارمون زنگ زدم بهش گفتم کجا بیام دنبالت ؟ادرسو داد رفتم دیدم ی خونه کوچک اجاره کردن گفت ک بچه مشهده و با دختر خالش تنهاست اینجا دختر خالش سیبی بود از وسط دوتا شده بود با روشنک
سوار شد تو ماشین گفت آهنگ بذار صدارو تا ته باز کن گفتم من عاشق صدای شادمهرم گفت چه همدل آهنگ من دلم بارون خاست از شادمهر آوردم داشت داد میزد میخوند همشو حفظ بود…
رسیدیم درارو زدم قفل شدن خودشو انداخت تو بغلم محکم فشارم داد گفتم دیونه تو خیابون ؟؟؟؟
زد زیر خنده دستمو گرفت رفتیم نشستیم کلی ازم تعریف میکرد فقط منم همین طور مشخص بود بدجور حالش خرابه شامو خوردیم بهش گفتم من فردا مرخصی دارم شاید ی ی هفته تمدید کنم برم شمال دیدم جا خورد گفت همین اولی میخای تنهام بذاری ؟
شمالو بهونه کردم ک بگه منم میاد گفتم خوب بیا بزیم تنها میخای بری مگه آره اگه تو بخای
ی مکثی کرد گفت صبح خبرشو میدم گفتم امشبو ک تا صبح میریم خونه من مشکلی نداره زنگ زد دختر خالش گفت ک نمیاد رفتیم رسیدیم خونه مبله مال خودم بودم خیلی خوشحال بود
من برم لباسامو عوض کنم
با یه شرتک و یه رکابی اومدم نشستم دیدم اومدم کنارم
ب چی فکر میکنی
هیچی اینکه الان خابم یا بیدار
بیداری مخای آب بریزم روت مطمئن شی بیداری
نه عزیزم
راحت باش…
پالتوتو بده جمش کنم ممنون
روشنک ورزش میکنی ؟
بعضی وقتا آره اونم فوتبال
چ خوب مشخصه
منم عاشق فوتبالم
کدوم تیم ؟؟
رعال مادریددددد
جوووووننم ولی من منچستر سیتی
برم قلیون و اماده کنم بزنیم باشه میام کمکت میکنم اوهوم
دیدم داره بیشتر لباساشو میکنه
منم برم لباسامو عوض کنم باشه اگه اوردی راحت باش عزیزم
زغال گذاشتم برگشتم دیدم وااااااای چی میبینم ی فرشته ی حوریه ب تمام معنا
هیچی این دختر کم نداشت ی لحظه سکوت خاصی خونه فرا گرفت ی نیم تنه با ی شلوار تنگ تنش بود موهاشو باز کرده بود دیونه کننده بود
اومد کنارم گفت کمک نمیخای گفتم نه عزیزم ممنون بشین تا قلیونو بیارم نشستیم خاکش کردیم قلیونو حرف زدیم دیگه حرفی نبود نگیم رفتم بهش چسبیدم دستامو گذاشتم تو دستاش بهش آرامش خاصی تو چشماش بود اینقدر خوشکل بود محوش شدم دستمو بردم تو موهاش سرشو گذاشت رو پام
دانیال نمیدونم چ حسی بهت دارم ولی اینقدر آرومم ک فکر میکنم ی عمر کنارم بودی عزیزم من همیشه کنارتم امشب مخام بهترین شب زندگیتو بسازم برات
منم قول میدم بهترین باشم برات دانیال جااان
رفتم آهنگ رمانتیک گذاشتم صدارو کم کردم دیگه فضای خونه بوی شهوت بوی عشق بازی میداد
اومد دقیق روبروم وایستاد خودشو چسبوند بهم هردومون ایستاده بودیم چشاشو بسته بود اروم صورتشو ناز کردم
روشنک میخام چشات باز باشه ببینی دستمو انداختم دور کمرش فشارش دادم دیگه وقت لب بود اروم ی بوس کردمش لبمو بردم سمت لبش چش تو چش شدیم شروع ب لب بازی کردیم اوووووم صدای لب گرفتنمون اینقدر زیاد بود صدای آهنگ نمیومد خیلی خوب لب میگرفت
اروم اروم پایین چونشو میک زدم رفتم زیر گلوش لیس میزدم اینقدر خوردم دیدم شل شده فقط آه میکشه دستمو بردم نیم تنه شو در آوردم ی سوتین آبی داشت سینه اینقدر خوش فرم بود ک تو فیلمام ندیده بودم
خودشو انداخت رو مبل سه نفره دوباره شروع کردم خوردم زیر گلو اومدم سمت سوتین اروم کمرشو بالا داد باز کردم وااااااای چقدر نرم خوش فرم سفید مثل برف سرشون قهوه‌ای خیلی کمرنگ بود سرمو بردم بین سینه هاش اینقدر خوردم اینقدر خوردم داشت ناله میکرد کمرمو چنگ میزد اروم خودمو جدا کردم داشت میمرد از لذت
اروم رفتم شلوارشو دربیارم همکاری میکرد حالا فقط ی شرت توری داشت رفتم شروع به ماساژ پاهاش انگشتاشو کردم تو دهنم داشتم لیس میزدم پاشو داشت مبلو پاره میکرد زبونمو میبردم لای انگشتاش ی دفعه دیدم ی لرزش کوچک کرد نفسش تند شد شل شد
اروم زبونمو اوردم تا بالای زانوش شرت هنوز پاش بود پاشو داد بالا از روی شرت زبونمو میکشیدم ب کسش ی بوی خاصی میداد بو میکشیدم
شرتش خیس خیس بود
اروم دستمو بردم پشت کمرشو داد بالا خیلی اروم شرتو کشیدم پایین کلا درش آوردم وااااااای داشتم چی میدیدم ی کس پف کرده سفید سفید تمیززززز ی بوس کوچیک کردمش زبونمو میکشیدم از ته تا بالاش اوووووووممممم همه شو کردم دهنم چوچولشو دهنم کردم کشیدم دیگه نمیتونست خودشو نگه داره داد میزد جیغ میزد زبون میزدم لیس میزدم
بغلش کردم برش داشتم بردم اتاق خواب انداختمش روی تختخواب دونفره گفتم حالت داگی شو اروم زبونمو کشیدم روی کسش یکم خوردم کمرشو داده بود پایین کون و کسش کلا باز شد هدفم کونش بود به به چ کونی داشت سفید مثل پنبه اروم زبونمو از کسش میکشیدم تا دم سوراخ کونش تو رویاها بود زبونمو اوردم رو سوراخ کونش قفل کردم لیس میزدم سر زبونمو هرچکار کردم نمی‌رفت تو دیگه اینقدر داد زده بود ناه نداشت آب از کسش سرازیر شده بود افتاد رو تخت ب شکم رفتم دم گوشش گفتم عزیزم معذرت اذیتت کردم ی لبخند ریزی زد گفت تو بهترین شبمو تا الان ساختی حالا من میخام سورپرایزت کنم ی شبی بسازم برات ک دیگه تو خوابتم نبینی شکه شدم میخاد چکار کنه دستمو گرفت اوردم تو آشپزخونه ی چایی برام ریخت من مست بودم میخواستم فقط بکنمش شکه شدم گفتم نکنه کارش کرده شد بگه خداحافظ
گوشیشو برداشت الو سوگند خوبی ب آدرسی ک میدم بیا فقط زوووود
گفتم داری چکار می‌کنی روشنک هیچی عزیزم چاییتو بخور امشب باید دوتا از دخترایی ک هنوز تو دانشگاه کسی شماره کفششونم ندارن همه هم تو کفشونن در اختیارتن
دو هزاریم جا افتاد فهمیدم نقشه از قبل کشیده شده رفتم تو کشو میز ی قرص تأخیری خوردم
ی چایی زدم اومد کنارم لبشو اورد شروع کرد لب گرفتن واقعا دیگه طاقت نداشتم دستشو برد رکابی تنمو دراورد دستشو دور بند شلوارکم دور میداد اروم اروم کشید پایین فقط ی شرت تنم بود کیرم داشت شرتمو پاره میکرد از زیر گلو تا بالا کیرمو زبون میکشید لیس میزد
گوشیش زنگ خورد روشنک رسیدم درو باز کن
صدای پاش میومد استرس گرفته بودم باورم نمیشد دوتا از بهترین خوشکل ترین دخترایی ک دیده بودمو امشب مال منن
درو براش باز گذاشت اومد کنارم نشستیم رو مبل سه نفره سلام احوالپرسی کردیم قدش از روشنک بلند تر بود روشنک بلند شد سوگند بذار لباساتو دربیارم خسته ای ممنون عزیزم لباساشو درآورد داشتم فقط تماشا میکردم خدای من این ک از روشنک بهتره ک ی سوتین و ی شرت فقط تنش بود روشنک اومد ی طرفم سوگند ی طرف
آقا دانیال میدونم شما الان شکه هستین ولی باید بگم ما باهم زیاد لز میکنیم و وقتی شمارو دیدم سوگند بهم همچنین پیشنهادی داد گفتم ممنون خیلی سورپرایز جالبی بود دیگه من طاقت نداشتم نمیخاستم حرف باشه میخاستم فقط سکس باشه روشنک اومد سمت سوگند شروع به لب گرفتن کردن دست روشنک اومد سمت کیرم داشت میمالید حسابی لب گرفتن دستمو گرفتن بردن اتاق خواب انداختنم رو تخت سوگند اومد سمتم لبشو اورد شروع کردم لب گرفتن روشنک شرت و سوتین سوگندو در اورد رفت سمت کیر من ی چند تا بوس کرد از روی شرت اروم شرتمو با کمک خودم کشید پایین روشنک دیگه طاقت نیاورد شروع کرد به دستمالی بعدشم خوردن خایه هام سوگند از لب تا رو سینمو لیس میزد دستمو رسوندم ب کس سوگند یکم مالیدم چشاشو بست روشنک مثل وحشیا داشت میخورد سوگند حواسش ب روشنک بود اما من محو بدن سوگند شدم
سوگند سینه هاش خیلی خوشکل بود آروم اورد سمت من شروع کردم خوردن سوگند خیلی حشری بود خودشو حالت ۶۹کرد پاهاشو باز کرد کسشو روبروی صورتم بود از او طرف روشنک داشت کیرمو میکند سوگند هم رفت کمکش دیگه وحشی شدم سرمو بردم لای کس ناز سوگند همشو کردم دهنم چوچولشو گاز گرفتم داشت مثل مار میپیچید سوگند داشت خایه هام میخورد روشنک کیرمو داشتم منفجر میشدم با وجودی ک تأخیری خوردم احساس میکردم دارم ارضا میشم خودمو میکشیدم ک خودشون متوجه میشدن سوگند بلندشد کسشو آورد رو صورتم هی میمالید ب صورتم زبون میزدم حس میکردم داره ارضا میشه تند تند زبون زدم آبش مثل شیراب پاشید رو سینم ی جیغی زد فکر کنم ده تا همسایه اونور فهمیدن
خودمو از چنگ روشنک خلاص کردم دیگه وقت من بود سوگند رو گفتم حالت سگی شو روشنک توهم پاهاتو باز کن سوگند برات بخوره سوگند شروع کرد خوردن کس روشنک داشت داد میزد پاهاش باز بود کس سوگند یجوری بود انگار کیر ندیده ک بعدا گفت فقط دوماه شوهر داشته اروم گذاشتم دم سوراخ کسش مالیدم دیدم داره خودشو عقب میده یواش سرشو دادم تو ی آی محکم کشید آروم آروم میدادم بره در آوردم دوباره کردم تا نصف ی دفعه خودش فشار داد عقب همش رفت ی جیغ بلند کشید شروع کردم ب تلمبه زدن داشتم کیف دنیارو میکردم سوگند مثل وحشیا کس روشنکو میخورد نفس سوگند بند اومده بود
سوگند دراز کشید پاهاشو باز کرد روشنک کسشو گذاشت رو صورتش منم دوباره پاهای سوگند دادم بالا اینقدر زدم ک ی لرزش کرد آبش پاش خورد بیرون بی حرص شد ناله های کوچیک میکرد
حالا دیگه موقع فتح روشنک بود اوردمش لب تخت پاهاشو باز کردم شروع کردم خوردن کس کونش
سوگند اومد کنارم در گوشم گفت روشنک هنوز دختره ولی عاشق کون دادنه
با فهمیدن این حرف دیگه فقط دلم کون دادن روشنکو میخاست حسابی لیس زدم اروم گذاشتم دم سوراخش مشخص بود خیلی تنگه ولی واقعا بهترین کون دنیا بود سوگند کنارم وایستاده بود نگاه میکرد آروم میمالیدم ی فشار کوچیک دادم دیدم نمیره سوگند اومد ی لیس زد دم سوراخ کون روشنک کیرمو گرفت تو دستش کرد تو دهنش یکم خورد کلا خیس خیس شده بود سوگند کون روشنک داشت باز میکرد بهم گفت حال بکن عزیزم آروم آروم گذاشتم یکم باز شده بود ی لیس دیگه زدم اروم دادم بره دیگه سرش رفت تو روشنک داشت حال میکرد سوگند شروع کرد لب گرفتن از روشنک منم بهترین فرصت بود برا کردن بهترین کون ک اروم اروم میدادم بره بیرون کشیدم دوباره کردم چند بار اینکارو کردم دیگه جاباز کرده بود درآوردم سوگند ی لیس زد کردم تو دوباره همین کارو کردم روشنک دیگه داشت جر میخورد داشتم رو ابرا سیر میکردم تلمبه ها شدید کردم روشنک داشت گریه میکرد میخاست دربره اما هم سوگند داشت سینه هاشو میخورد هم من ولش نمیکردم دیگه حس کردم قرصم نمیتونه اثربخش باشه ی دو دقیقه دست نگهش داشتم روشنک و سوگند کنار هم لب تخت دراز کشیدن پاهاشونو دادن بالا از هم لب میگرفتن مشخص بود روشنک خیلی درد کشیده حسابی هردو کس و کونشونو خوردم کیرمو تا ته فشار دادم تو کس سوگند از هوش رفت داد میزد چند تا تلمبه رگباری زدم داشت التماس میکرد ک بسه
اومدم سمت کون روشنک آروم گذاشتم دمش دانیال خواهش میکنم بسع نمیتونم دیگه راه برم آروم دادم رفت تو خودشو جمع کرد داشت میمرد از درد آروم شروع کردم تلمبه زدن دیگه اینقدر گشاد شده بود تا خایه هام میزدم فکر کردم ازهوش رفته
سوگند اومد کنارم فکر کنم ده بار بیشتر ارضا شده کیرمو گرفت دستش کرد دهنش اینقدر قشنگ ساک میزد داشتم منفجر میشدم حرفه ای بود واقعا روشنکم اومد کمکش یکم روشنک یکم سوگند مثل وحشیا ساک میزدن دیگه طاقتم داشت سر میومد خایه هام تو دهن سوگند بود کیرم دهن روشنک کشیدم بیرون چندتا ضربه زدم آبم داشت میومد تند تند زدم هردوتاشو دهناشون باز بود با یه فشار خیلی شدید ابم اومد نصفشو ریختم دهن سوگند نصفشو دهن روشنک افتادم رو تخت
داشتن از هم لب میگرفتن همه ابمو خوردن واقعا لذت غیر قابل وصفی بود…
اگه دوست داشته باشید سفرمون ب شمال رو هم براتون بنویسم
ممنون ک چشمای نازتون تا تهش باهام همراهی کردن…

نوشته: دانیال


👍 12
👎 6
24901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

908458
2022-12-28 01:54:51 +0330 +0330

مشخصا از اینایی که به هوای عرق مفت کشوندنت خونه دانشجوئی!! 😁

3 ❤️

908463
2022-12-28 02:13:20 +0330 +0330

براد پیت گدا کارمند کجایی که کادوی ۵ تومنی میخری و بعدش همه جا جار میزنی؟؟اگه منظورت اینه ارزون بوده چرا جار میزنی اگرهم منظورت اینه گرون بوده چرا خریدی؟
ضمنن جناب کوس ندیده آب کوس زنها نمیپاشه بیرون و درون ریزه!!!
نفهم بفهم اونی که تو فیلم پورن میبینی آب زنه میپاشه بیرون یک در میلیونه نه مثل شهوانی که نود و نه درصد آب کوس خانمها مثل شیر آب میپاشه به کل خونه!!!

4 ❤️

908465
2022-12-28 02:30:42 +0330 +0330

کونی اینکه از اول هی نکات کرد هی حالش خراب بود! خودشیفته نمیری یوقتی

1 ❤️

908477
2022-12-28 04:05:24 +0330 +0330

ینی ۹۰ درصد نویسنده ها دراگ رو زدن سگ حشر شدن ، دست به داشاق در حال زدن دارن مینویسن ، خوب ننویس دیگه داستانای بقیه رو بخون لذت بیر

1 ❤️

908523
2022-12-28 14:21:40 +0330 +0330

تا اونجاش خوندم که نوشته بودی دوهزاریم افتاد
فهمیدم آدمی هستی که عن دیگران و قرقره می کنی ولی نمیدونی ریشه ی این جمله از کجا اومده و اصلش دوزاریه

0 ❤️

908524
2022-12-28 14:26:16 +0330 +0330

در ضمن کیر خر تو کون آدم دروغگویی که بگه کارمند دولت خایه میکنه پیش همکارای زیرآب زنش به ارباب رجوع مونث بگه پرونده تون را بعد از وقت اداری بیارید بخونم.

0 ❤️

908525
2022-12-28 14:30:17 +0330 +0330

کص ننت از خودراضی تو کیر دوستان هم نیستی چه برسه خاص

0 ❤️

908527
2022-12-28 14:32:56 +0330 +0330

کصشر محض بعد قرار اول سکس اونم تریسام هه

0 ❤️

908552
2022-12-28 21:05:46 +0330 +0330

خواب شیرینی بود

0 ❤️