سکس من و زنم و آرین

1401/12/02

سلام بر دوستان شهوتی من اسم من احمد هست و اسم زنم زهرا ما ۳ساله ازدواج کردیم ولی بچه نداریم و فعلا هم تو فکر بچه نیستیم میخواهیم تا جونیم از زندگی لذت ببریم من و زهرا قبل از ازدواج با هم دوست بودیم و قبل از ازدواج با هم سکس هم داشتیم البته من پرده زهرا جونمو نزده بودم یکی دیگه قبل از من زحمتشو کشیده بود ولی من خیلی زهرا را دوست داشتم و این موضوع برام مهم نبود همون طوری که من هم به غیر از زهرا با افراد دیگه سکس داشتم و زهرا میدونست خلاصه ما با هم راحت بودیم و همدیگه را دوست داشتیم و هفته ای ۳الی۴بار سکس میکردیم من موقع سکس همش بهش میگفتم دوست داری دو نفره بکنیمت به دو نفر هم زمان حال بدی و زهرا هم همراهیم میکرد و این فانتزی را ادامه میداد تا به هر دومون حال بده ولی همیشه در حد حرف بود بریم سراغ داستان سکس منو زهرا با نفر سوم که اسمش آرین بود یه شب که از سر کار برگشتم خونه زهرا بهم گفت که امر وز صبح که رفته بود بانک یه کاری انجام بده موقع برگشت به پسره بهش گیر داده و هی متلک می‌گفته و افتاده بوده دنبالش نشانی پسره را که داد شناختمش از این بیکارا بود که همیشه تو محله می‌تابید من بهش گفتم که تو چیکار کردی بهش که پا ندادی زهرا گفت برو گمشو دیونه من گفتم خوب گفتم شاید دلت نیومده دلشو بشکونی و یه دست بهش دادی گفت مگه دادن به راحتی منم گفتم راحت تر از این که فکرشو بکنی گفت نکنه تو هم به این راحتی میری کس می‌کنی و میایی خونه من گفتم نه بابا تو دیگه مگه کمر می‌ذاری برای من که کس دیگه ای را بکنم من همین که بتونم تو را سیر کنم خیلی مردم و یه لب ازش گرفتم و شروع به کردیم به سکس و من تو سکس همش بهش میگفتم خوب بود الان آرین هم اینجا بود یه دل سیر میکردت زهرا گفت مثل اینکه بدت نمیاد به آرین بدم گفتم نه چرا بدم بیاد هم تو یه حالی میکونی هم اون بنده خدا یه کسی می‌کنه گفت اگه اینجوری همین فردا میرم بهش میدم گفتم نه دیگه باید منم باشم دو کیره سر حال بیاریمت و دیگه جفتمون ارضا شدیم و خوابیدیم صبح که رفتم سر کار حدودا ساعت ۱۰بهش پیام دادم گفتم بیداری چیکار می‌کنی جواب داد آره نشستم پا تلویزیون گفتم از آرین چه خبر گفت برو گمشو من دیشب یه چیزی گفتم تو جدی نگیر من جواب دادم نه دیگه یه چیزی گفتی باید سر حرف بمونی و تا آخرش پاش بخوابی زهرا جواب داد این حرفها برا موقع سکسه ولی من دیگه ول کنش نبودم بهش گفتم برو بیرون ببین اگه هستش برا شب قرار بزار اونم گفت جدی جدی میرما گفتم برو ببینم چیکار می‌کنی گفت باشه دیگه خبری ازش نشد تا شب که رفتم خونه من چیزی نگفتم موقع شام گفت از آرین شماره گرفتم گفتم مبارکه من فکر نمی‌کردم این کارو کرده باشه ولی زنده جنده ما هوس یه کیر دیگه کرده بود و راست می‌گفت چند روزی با هم چت میکردن و آرین همش التماس میرد که زهرا باهاش بره بیرون منم بهش گفتم اوکی برو و فرداش با هم رفتن بیرون دیگه جفتمون میدونستم باید کارو تموم کنیم فردا ظهر پیام داد که رفتن بیرون و برگشتن و تو راه همش میمالیدش و حسابی حشری شده یا الان میای منو می‌کنی یا زنگ میزنم به آرین بیاد من دلم کیر میخواد گفتم نه الان مرخصی میگیرم میام ترتیب تو میدم گفت تنهایی گفتم نه با چنتا از همکاران میام گفت منظورم آرین بود پس اون چی گفتم بذار بیام خونه رفتم مرخصی ساعتی گرفتم رفتم خونه بهش گفتم زنگ بزن به آرین بیاد اون از خدا خواسته زنگ زد به آرین که بیا خونه آرین کس کش هم فکر کنم پشت در بود ۵دقیقه نشده بود که اومد زنگ در را باز کن زهرا هم در باز کرد منم رفتم تو اتاق خواب آرین همین که اومد تو گفت سلام عشقم چطوری و دست انداخت گردن زهرا و شروع کرد به لب گرفتن که من از اتاق اومدم بیرون آرین خشکش زد تا منو دید منم گفتم چی شد چرا ادامه نمی‌دی خجالت نکش عشقتو چرا ول کردی راحت باش هیچی نگفت و سرش انداخته بود پایین زهرا گفت احمد جون اذیتش نکن بچهمونو من باهاش کار دارم و آرین و بغل کرد ولی آرین مثل یه چوب خشک بود نه حرف میزد نه کاری میکرد زهرا هم با دست انداخت دور کمرش و با او دستش شروع کرد کیر آرین و میمالید که من رفتم جلو دسته جفتشونو کشیدم بردم تو اتاق و شروع کردم لباسامو در بیارم به زهرا هم گفتم پس لباسهای بچه را در بیار آرین گفت بذار من برم غلط کردم گفتم مگه نیومدی کس بکنی خوب این کس پس دیگه چی میخوای گفت آخه که من دیگه نذاشتم حرف بزنه رفتم کیروش گرفتم و گفتم آخه نداره بیا تا شروع کنیم زهرا تو همین حال لباسشو در آورد و لخت کنار ما ایستاده بود یه لب از من گرفت و دکمه‌ای آرین و باز کرد من گفتم چقدر هم ناز داره این آرین از چی می‌ترسی زود باش لباستو در بیار دیگه آرین هم کمربند و باز کرد و شلوار و شرتو با هم داد پایین ولی کیرش هنوز خواب بود زهرا خوابید رو تختم منم آرین و ها دادم روش گفتم بسم ا… آرین رفت سراغ کس زهرا و شروع به خوردن کرد منم رفتم کنار زهرا و سینه هاشو می‌خوردم زهرا هم داشت کیر منو میمالید دیدیم که کیر ارینم بلند شده یه کیر معمولی خیلی بزرگ نبود تقریبا اندازه کیر من بود من خوابیدم و به زهرا گفتم کیرمو بخور اونم با به حالت داگی شد رو تخت شروع کرد کیرمو بخوره آرین هم بلند شد کس زهرا را میخورد منم سینه های زهرا میمالیدم زهرا همچین ساک میزد که گفتم الان ابم میاد به آرین گفتم بیا جامونو عوض کنیم حالا زهرا داشت کیر آرین و میخورد منم رفتم پشت سر زهرا و کیرمو کردم تو کش و تلمه زدن و شروع کردم زهرا یه آهی کشید که من دیونه شدم و وحشیانه تلمبه میزدم یه کم که کردم خسته شدم اومدم کنار تازه زهرا راحت شد و می‌تونست یه ساک حسابی برا آرین بزنه و کیر آرین و تا ته میکرد تو دهنش و بعد از چند دقیقه زهرا خوابید رو تختم آرین هم خوابید روشو کیروش هل داد تو کس زهرا زهرا که تو اوج بودو فقط داشت ناله میکرد آرین هم قربونش صدقه زهرا می‌رفت منم رفتم سینه هاشو می‌خوردم و لب می‌گرفتم و میمالیدمش که دیدم زهرا ارضا شد و آبش اومد گفتم ارین بسه بذار یه کم حالش جا بیاد زهرا همین طور بی حال افتاده بود رو تخت من و آرین هم دو طرفش با دو تا کیر شق خوابیدیم و بدنشو میمالیدیم یه ۵دقیقه که گذشت زهرا بلند شد و کیر آرین و گرفت و شروع کرد به ساک زدن منم بلند شدم کیرمو گرفتم سمت دهن آرین و گفتم بخور که گفت نه گفتم بخور کسکش اومدی زن منو داری میگایی نمی‌خوای یه ساک بزنی کیرم کردم تو دهنش اونم شروع کرد به ساک زدن یه کم که خورد زهرا بلند شد نشت رو کیر آرین و بالا و پایین می‌رفت که آرین گفت ابم داره میاد منم زود یه دستمال اوردم گفتم بریز تو دستمال آرین همه آبشو خالی کرد تو دستمال و بی حال افتاده رو تخت حالا نوبت من بود که ابم بیاد خوابیدم رو زهرا و کیرمو تا ته کردم تو کسشو یه چنتا تلمبه زدم که ابم اومد من خالی کردم تو دستمال و دیگه هیچکسی حال نداشت همینجوری خوابیدیم پیش هم بعد از ۱۰ دقیقه آرین گفت من برم لباس هاشو پوشید و رفت من زهرا هم همو بغل کردیم و بدون هیچ حرفی و خوابیدیم امیدوارم خوشتون اومده باشه

نوشته: احمد


👍 15
👎 21
82801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

916151
2023-02-21 01:38:30 +0330 +0330

فکر میکنم آرین داستان کونو داد چیزی هم نصیبش نشد
از قضا شما همون آرینی

3 ❤️

916152
2023-02-21 01:40:36 +0330 +0330

پس چرا زهرا رو دوکیره نکردینش

0 ❤️

916160
2023-02-21 02:04:53 +0330 +0330

طوری که تو نوشتی انگار خودت بیشتر داغ کیر هستی تا زنت.

1 ❤️

916163
2023-02-21 02:13:30 +0330 +0330

کیر کلفت من از پهنا به تو و ارین

0 ❤️

916173
2023-02-21 02:35:45 +0330 +0330

اول اینکه جناب توی تایلند به این راحتی جنده لنگهاشو هوا نمیکنه که زن شما دو روزه کرد.
دوم اینکه سنت شکنی نکن دیگه.یعنی چی کیر آرین هم اندازه کیر تو یوده؟؟؟
اصلا تو شهوانی رسم بر اینه که کیر نفر سوم اگه دو برابر شوهر نباشه حداقل باید یک برابر و نیم باشه!!!
خواهشاً واسه نفر بعدی رعایت کن که نظم اینجا هم بهم نخوره😂😂😂


916235
2023-02-21 17:50:59 +0330 +0330

احمد حالا همه چی جای خود فقط اونجاش که نوشتی آرین کوسکش پشت در بود مثل اون روزیه که زیر کیر ناله میکردی و به فاعلت میگفتی کونی زود باش یادم اومد خسته نباشی دلاور

0 ❤️

916241
2023-02-21 20:42:41 +0330 +0330

آرین جفتتون باهم گائیده

0 ❤️

916246
2023-02-21 22:05:02 +0330 +0330

راست و دروغش رو کاری ندارم ولی من که خیلی حشری شدم کیرم داره منفجر میشه

0 ❤️

916258
2023-02-22 00:52:34 +0330 +0330

اینجور که تو نوشتی ارین شلوار و شورت رو داد پایین من گفتم الان کیرش خرطوم فیله،ریدی تو سابقه نفر سومای شهوانی،تمام نفرسومای سایت کیرشون دوبرابر کیر شوهر طرف بوده،

2 ❤️

916331
2023-02-22 12:08:42 +0330 +0330

احمد جون دفعه بعد نفر سوم سن بالا و باتجربه که زنت رو خوب به حال بیاره به آی دی من پیام بده زنت پشینون نمیشه نیم ساعت سکس با کیر ۱۸ سانت کلفت

0 ❤️

916340
2023-02-22 14:12:03 +0330 +0330

زنتو بیار دوتایی بکنیمش

0 ❤️

916589
2023-02-25 00:08:14 +0330 +0330

من خودم زن دارم ولی به نظرم اشتباه بزرگی کرده اصلا هم خوشم نیومد 😕😕😕😕

1 ❤️

920260
2023-03-26 02:20:36 +0330 +0330

بدک نبود

0 ❤️