عشق پاک مهرداد

1393/04/26

سلااااااااااااااااااااام دوستان من گی هستم و از وقتی که خودمو میشناسم عاشق پسر بودم اما این رو بعضی از دوستانم میدونن من پسر 28 ساله هستم همینطور که گفتم عاشق پسر تا حالا هم با خیلی ها سکس داشتم دوستام پسر خالم پسر همسایه اما هیچ فقط نذاشتم کیرشونو داخل کونم کنن من 80 درصد لاو دوست دارم یعنی بوس و ماچو خوردنه کیر. بذار برم سر اصل مطلب من 16 سال با یک پسر دوستم که عشقمه هر شب به یادشم من با این پسر که اسمش میثم از کلاس راهنمای دوستیم میثم یک پسر عالی بود که من اوایل بهش توجه نمیکردم چون زیاد خوشگل نبود، کلاس راهنمای هم بودیم زیاد تو نخ پسرا از ترس اینکه لو برم نمیرفتم . خلاصه گذشت و دوستیمون سال به سال اضافه میشود و روز به روز عاشق شخصیت این پسر میشدم یادم میاد اوج دوستیمون سال اول دبیرستان شروع شد کم کم به اوج خودش رسید رفتیم موبایل خریدیم هر روز صبح بخیر ، شب بخیر مبگفتبم هر روز سر ساعت 7 همو باید میدییم بی دلیل برای هم گل میخریدیم هر فقط کسی مریض میشد آب میوه میخریدیم تمام فامیل من میثمو میشناختن تمام عروسیهای فامیل با هم بودیم خونه مادر بزرگ من مادر بزرگ اون موقعی که مادر پدر اون یا من به سفر میرفتن کنار هم بودیم تا صبح میشستیم با هم حرف میزدیم هر فقط از سربازی میومد یا میومدم قبل از خانوادهامون باید همو میدیدیم خیلی روزهای خوبی با هم داشتیم اگه بگم از 24 ساعت 12 ساعتشو کنار هم بودیم تازه بدون موبایل دروغ نگفتم زنگ میزدیم من رفتم من رسیدم وای چه لذتی داشت بالاخره هر روز من عاشقه میثم میشدم و همیشه دوست داشتم باهاش سکس داشته باشم تا اینکه دم کنکور شد من از میثم کتاب تست قرض میکردم تا تست بزنم وقتی میرفتم دم خونشون به خودم میرسیدم کلی عطر میزدم به طوری که کل کتابی که میگرفتم از میثم بوی عطر میگرفت و میثم میگفتم خیلی دوست دارم چون هر فقط کتابو باز میکنم یاده تو می افتم. خلاصه یک روز میثم اومد دم خونه ما که کتاب بهم بده منم از فرصت استفاده کردم به خودم رسیدم گفتم باید امروز اینکارو بکنم یا به میثم حسمو بگم میثم اومد دم خونه ما و ما دوتا طبق معمول قدم زدیم به طرف پارک خونه ما که اون موقعها خیلی خلوت بود منو میثم نشستیم تو پارک تا میخواستم راز دلمو بگم دوست دیگمون مارو تو پارک دید اومد پیش ما اما من انقدر حشری شده بودم دستم که تو دست میثم بودو محکم فشار میدادم میمالیدم نمیدونم چی شد که دستم رفتم به طرف کیر میثم کنارمونم اون دوستم بود اما یواشکی اینکارو میکردم که فکر کنم اونم میدید اما هیچی نمیگفت که بعدها از طرف اونم به من درخواست سکس شد بلاخره دستم به کیره میثم میخورد اونم با تعجب به من نگاه میکرد اما هیچی نمیگفت و کیرش بزرگتر میشد بعد از 1 ساعت اون دوستم رفت و من راحت شدم قشنگ کیرشو مالیدم اونم به من نگاه میکرد میگفت عزیزم نکن انقدر مالیدم دیدم شلوارش خیس شد گفت دیدی گفتم نکن لباسشو انداخت رو شلوارش تا دم خونشون همراهیش کردم و کل موضوع رو بهش گفتم که دوسش دارم من گی هستم اونم گفت من گی نیستم اما منم تورو دوست دارم خلاصه موقعه رفتم داخل خونشون تو پارکینگ خونشون ازش لب گرفتم که چقدر حال داد این شروع سکسهای ما شد و اولین سکسو تو خونشون وقتی خانوادش نبودن شروع کردیم به دعوت اون . اول شروع کردیم به لب گرفتن نزدیک 1 ساعت فقط لبای همو میخوردیم کم کم شلوارمونو درآوردیم شروع کرد به خوردن کیرم آخ چه حالی میداد بعد منم شروع کردم به خوردن تخمشو کیرشو سوراخ کونش واقعاً از عشق اینکارو میکردیم نه از سر هوس باورتون نمیشه بعضی روزها تا 4 بارم سکس میکردیم یعنی از روی هوس نبود و چقدر حال میکردم تن داغش به من میخورد داستان سکس من با میثم ادامه داره خونه ما خونه داداشم مادر بزرگ خونه دوستمون سکس گروهی براتون تعریف میکنم این آشنای من با میثم بو دوباره تعریف میکنم دوستون دارم .

نوشته: مهرداد


👍 0
👎 0
19003 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

427449
2014-07-18 06:16:51 +0430 +0430
NA

داستانت به نظر من خوب بود.

0 ❤️

427450
2014-07-18 09:49:36 +0430 +0430

عشق پاک؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حالا به غیر از جنبه های دیگش خود کون کردن کثیفی داره.پاک نمیشه

0 ❤️

427451
2014-07-18 10:44:22 +0430 +0430

خیلی قشنگ بود عشق جنسیت نمیشناسه منم مثل تو یه همجنسگرام عشقی که تعریف میکردی رو کاملا درک میکردم چون منم مثل تو درگیر همچین عشقی شدم خیلی خوشحال شدم داستانتو خوندم عشق رنگین کمونی ها خیلی خیلی قشنگه به شرطی که درک درستی ازش داشته باشی و عشقت از رو هوس نباشه…

0 ❤️

427452
2014-07-19 06:10:56 +0430 +0430
NA

من هم جنس گرا نیستم ولی میدونم چه احساسی داری . داستانت خوب بود ولی نمی شه گفت داستان سکسی بود بیشتر میشه گفت اطلاعات عمومی بود چون اصلا به سکس اشاره نکردی و خیلی سر سری ازش گذشتی ولی در کل متوسط بود
تو داستان بعدت بهتر باش

0 ❤️

427453
2014-07-26 02:34:00 +0430 +0430
NA

برو گمشو عقده روانی معقدی

0 ❤️