مادرزن وحشی

1401/11/25

سلام دوستان داستانی که میخوام تعریف کنیم فانتزی هستش واقعی نیست
من سام ۲۸ ساله و من سارا ۲۳ ساله بهتره اول از زبان سارا شروع کنیم

دو سال پیش من و سام با هم دوست شدیم من همراه پدر مادرم زندگی میکردم بعد ازدواج به اصرار پدرم سهراب و مادرم نیلوفر من و سام خونه پدر مادرم که یه خونه ۷۰۰متری دوبلکس ویلایی تو شمال تهران هست زندگی می‌کنیم سرتونو درد نیارم با هم ازدواج کردیم یکی از دلایل ازدواج من با سام شاید میشه گفت هات بودن و کمر سفت بودنش بود به طوری که از اول ازدواج تا الان هر روز تایم سکس کردنش بیشتر شده و این اواخر واقعا اذیت میشم تقریبا یک ساعت بی وقفه تلمبه میزنه و من پنج الی شش دفعه ارضا میشم که زمان سکس این تایم برام لذت بخشه اما بعدش واقعا سرگیجه و ضعف میاد سراغم تا این که یه روز عصر که پدر و مادرم مسافرت خارج کشور بودن و قرار بود برگردن خونه اما تو فرودگاه کارشون به مشکل خورده بود و زنگ زدن گفتن ما ساعت سه شب می‌رسیم تو این اوضاع یه فکری به سرم زد پیش خودم گفتم از کون به سام بدم تا با کون تنگم آب سام زودتر بیاد الان هم مادر پدرم نیستن اگر جیغ بکشم از درد کسی مزاحم نیست سام که از سرکار اومد گفتم میخوام از کون هم بهت بدم تا کمی بتونم کمتر از کسم کار بکشم .
شب یه تاپ مشکی پوشیدم تا سینه های ۸۰ و سفتمو خوب نشون بدم و یه دامن کوتاه مشکی لامبادایی با شرت سفید پوشیدم تا کون بزرگمو بیشتر نشون بدم با قد ۱۵۸ سانتی به نظرم خوب کسی شده بودم .سام تا منو دید گفت اوف چه کردی منم یه قرص ویاگرا خوردم تا صبح برنامه داریم یه لحظه وحشت اومد سراغم گفتم دیوونه تو همینجوری منو سرویس کردی این چه کاریه کردی دیدم داره میخنده اومد سمت من منو توبغلش کشید داخل پذیرایی بودیم متوجه شدم کیر ۱۶ سانتی و کلفتش برام حسابی راست شده شروع کردیم لب گرفتن تو حین لب گرفتن دیدم سام سریع لخت شد حتی شرتشم در آورده بود سام واقعا بدن سفید و کم مویی داره با قد ۱۸۰ هیکل ورزیده ایی هم داره اومد نشستیم روی مبل منم نشستم روش شروع کرد سینه هامو درآوردن و خوردن یه لحظه خودشو سر داد اومد پایین جوری که من رو مبل موندم و اون سرشو رسوند به کسم زیر دامن بند شرتم رو داد کنار و شروع کردن خوردن کسم تو اوج بودم و تو دهنش ارضا شدم سام متوجه شد من خوابوند رو زمین و دامن و شرتم رو درآورد کیرشو کرد تو کسم یک لحظه متوجه شدم کیرش هم کلفت تر شده آروم شروع کرد به عقب جلو کردن
قشنگ کلفتی کیرشو حس میکردم توی کسم تلمبه اش بیشتر شد و در عین حال سینه امو می‌خورد و قربون صدقه کسم میرفت وای چه کس تنگی داری
من ناله میکردم میگفتم جووون منو بکن
منو برگردوند دمر خوابیدم گفت سر قولت هستی با ناله گفتم آره شروع کرد پماد لیبرو کانت ریختن روی کونم با انگشت داشت راهشو باز میکرد گفتم چه بلدی گفت تو فیلم یاد گرفتم بعد آروم سر کیرشو گذاشت روی سوراخ ام آروم کرد تو داشتم میمردم اما تحمل کردم آروم کامل روی من خوابید صدای نفس نفس زدن سام رو متوجه میشدم شروع کرد گردنم رو لیس زدن و بوس کردن در همین حین آروم آروم جا کردن تا ته جا کرد دیگه نای نفس کشیدن نداشتم به غلط کردن افتاده بودم گفتم بلند شو از روم گفت دیگه نمیتونم تنگیش داره دیوونم میکنه آروم شروع کرد تلمبه زدن دیگه حس نداشتم کونم سر شده بود دیدم تلمبه هاش تند تر شده و تو اوج لذت مدام میگه چه کون تنگی قربون کون تنگت کون بزرگ تو خانوادتون ارثیه تند تند تلمبه میزد دیدم داره داد میزنه یه لحظه ارضا شد همه ابشو تو کونم خالی کرد من خیلی خوشحال شدم تا اینجا یک در مقابل یک بودیم گفتم عزیزم من برم حمام دیدم میگه نمیتونی بری نگاه کردم دیدم هنوز کیرش راسته گفتم دیگه طاقت ندارم گفت من لازم دارم مثل خرس وحشی دوباره افتاد به جونم دستامو گرفت منو به پشت خوابوندکیرشو دوباره کرد تو کونم تا مغز سرم تیر کشید پاهام تو دستش بود تند تند تلمبه میزد با دستش با کسم ور میرفت کم کم منم از این نوع گاییده شدن داشتم لذت می‌بردم با جون گفتن راضی بودن خودمو اعلام میکردم و سام هم بیشتر تلمبه میزد تو کونم مدام میگفت چه کون خوبی داری چه تنگ چرا نمیزاشتی تاحالا بکنم توش تو صحبتاش مدام به کون خانوادم هم اشاره میکرد که چه کونی دارید خانوادگی واقعا کلفتی کیرش قالب کونم شده بود منم به شدن تو اوج بودم که دوباره چشام رفت و ارضا شدم سام دوباره بلند شد گفت داگی شو منم داگی شدم دوباره کرد تو کونم واقعا دیگه نمیتونستم ادامه بدم داد میزدم نمیتونم بسه دیگه اما سام مثل یک آدم کون ندیده مدام داشت تو حالت داگی تلمبه میزد با دستش کسمو مالش میداد سینمو مالش میداد من دوباره داشتم از این پوزیشن لذت می‌بردم تو جملاتم اون مدام قربون کون گنده ام و سفیدم میرفت من میگفتم بسه واقعا کم اورده بودم گفتم برای اینکه زودتر ارضا بشه سام جونم با دستم شروع کردم بیضه شو مالیدن سام توی اوج بود منم توی اوج بودم تند تر تلمبه میزد دیگه علنا میگفت جون چه کونی چه کون تنگی کونت مثل مامانت گنده اس جووون چه کون تنگی منم ناله میکردم میگفتم بیشتر بزن کسمو بمال اوففف دارم میام یه لحظه هم سام ارضا شد هم من دیگه توان نداشتیم از رو زمین بلند بشیم واقعا رمق نداشتم حس کردم یک نفر داره نگام میکنه سمت در رو نگاه کردم دیدم مادر پدرم دارن مارو نگاه میکنن دوست داشتم زمین دهن باز کنه ما رو ببلعه ساعت رو نگاه کردم دیدم ۲ نیمه شب اینا چرا زود اومدن سلام سلام گفتیم اونها هم جواب مارو دادن سریع خودمونو جمع جور کردیم رفتیم تو اتاقمون تا صبح از خجالت حتی برای آب خوردن هم بیرون نیومدیم دم دمای ظهر بود دیدم دارن صدامون میکنن بچه ها بچه ها بیاین پایین ظهر شده ضعف میکنید پاشید یه چیزی بخورید سام گفت پاشو بریم یه چیزی بخوریم مردیم ضعف کردیم گفتم خیلی بیشعوری ندیدی دیشب چی شد سام گفت خب حالا خودمونو تا اخر عمر نمیتونیم حبس کنیم به روی خودت نیار انگار اتفاقی نیفتاده رفتیم پایین دیدیدم صبحانه آماده کرده بودن البته بهتره بگیم ظهرانه خیلی با ادب سلام کردیم جواب دادن و سام گفت دیشب کی رسیدین یه چش خوره بهش رفتم که این چه سوالیه مامان گفت ما بار غیر قانونی داشتیم انبار فرودگاه بلوکه کرده بود جنسمون رو مجبور شدیم بمونیم و طول کشید بیاییم که کارمون با دادن رشوه حل شد گفتم خدارو شکر

حالا سام تعریف میکنه
منم گفتم خدارو شکر به سلامت برگشتین این خیلی مهمه یه نگاه به کون نیلوفر و لباسش کردم دلم داشت ضعف میرفت نیلوفر گفت بچه ها دیشب مشکلی داشتین یه دفعه چایی تو گلوم پرید نزدیک بود خفه بشم اقا سهراب زد پشتم با خنده گفت حول نشو پسرم گفتم نه چطور مگه نيلو جون در تاکید صحبت اقا سهراب گفت اخه خیلی داد میزدین گفتم نه موضوع مهمی نبود
برای اینکه بحث عوض بشه گفتم ببخشید ما کار داریم باید بریم خرید به بهونه خرید با سارا زدیم بیرون تو ماشین به سارا گفتم سارا جان از زیر زبون مادرت بکش بیرون چند دقیقه دیشب مارو دیدن گفت روم نمیشه بپرسم گفتم به گمونم همه حرفامون و کارامونو دیدن سارا هم گفت اره فک کنم بهر حال شب برگشتیم خونه همه چیز عادی بود از نيلو جون بگم ۴۶ ساله و رئیس بانک بود فوق‌العاده منظم دقیق و خانواده زن سالار که تحت مدیریت نيلو جون بود قدی بلند حدود ۱۷۰ سانت باسنی بزرگ و سینه ای در حدود سایز ۸۰ داشت اقا سهراب هم قد ۱۷۰ اما لاغر بود باعث سردرد تون نشم اومدیم خونه نيلو جون مارو صدا کرد رفتیم تو اتاق خواب مثل اینکه دیگه نمیتونست تحمل کنه گفت بچه ها رک پوست کنده بهتون میگم مشکلی دارین تو رابطه جنسی تون ما هم گفتیم نه چیزی نیست نيلو گفت من خودم دیدم مشکل دارین باید حلش بکنم من و سارا دهنمون وامونده بود چی بگیم یه دفعه دیدم نيلو جون گفت سارا زود باش لباساتو دربیار گفتم جانمممم گفت دهنتو ببند لباسای خودتم دربیار واقعا میشد خشم رو تو چهره نيلو جون دید اطاعت امر کردیم گفت لباسای زیر تونم دربیارین مشغول بشید گفتم یعنی چی خانم خجالت بکشید گفت دهنتو ببند حرفمو گوش نکنی پدرتو درمیارم واقعا از صدا وحشتناک نيلو جون ترسیدم قوز بالا قوز اقا سهراب هم اومد تو اتاق گفت چی شده گفت خفه شو سهراب دارم یه مشکل رو حل میکنم پس فردا کارشون به دادگاه و طلاق نکشه بیچاره اقا سهراب هیچی نگفت شرت هامون رو هم درآوردیم و جلو نيلو جون بهتره بگم نيلو وحشی لب گرفتن رو شروع کردیم سارا که کلا هیچ حرفی نمیزد مثل هیپنوتیزم شده ها بود و فقط لب می‌گرفتیم دیدم نيلو گفت بسه دیگه همش لب گرفتن مشغول شید منم دیدم اینجوریه زدم سیم آخر شروع کردم سینه های سارا رو خوردن اومدم پایین شروع کردم لیس زدن کس سارا جلوی پدر زن مادرزنم بیچاره کس سارا خشک خشک بود منم تا تونستم زبونمون توش میچرخوندم و خیسش میکردم دیدم نيلو رو کرد به سهراب گفت یاد بگیر مردتیکه چطوری باید بخوری تو دلم داشتم میخندیدم اما جرات بروز دادن نداشتم دیدم سارا بیچاره یه اه خیلی خفیفی کرد واقعا متوجه شدم براش سخته جلو پدر مادر ابراز احساسات کنه منم کیرم راست راست شده بود سارا رو خوابوندم به پشت خودم رفتم وسط پاش کیرمو کردم تو کس سارا دیدم اهش دراومد منم شروع کردم تلمبه زدن سارا چشماشو بسته بود داشت لذت می‌برد منم داشتم تند تند تلمبه میزدم هر چند لحظه دیدم خشک میشد دوباره تف میزدم میکردم تو کسش یک لحظه دیدم سارا اه بلندی کشید دوباره چشماش رفت و ارضا شد نيلو گفت مشکل همینجا شروع میشه تو سفتی زنت شله گفتم دست خودم نیست گفت میدونم ادامه بده منم دوباره شروع کردم تلمبه زدن دیگه کس سارا با اومدن آبش خیس و روون شده بود منم داشتم تلمبه میزدم یک لحظه متوجه شدم یه دستی رو تخمامه و داره میمالش دیدم مادر زنمه و میگه ادامه بده چرا ایستادی بیضه هامو می‌مالید از پشت منم درحال تلمبه زدن دستشو رسوند به سوراخ کونم دستشو کرد دهنش و خیسش کرد و کرد داخل سوراخم یه لحظه مخم سوت کشید برق از سرم پرید اما نيلو گفت ادامه بده حالا یه انگشت نيلو تو کونم بود کیرم تو کس سارا جون و سارا برای بار دوم داشت ارضا میشد واقعا برام لذت بخش شده بود کردن کیرم تو کس سارا و انگشت شدنم توسط نيلو جون همزمان انگشتشو با هر بار تلمبه تو کون من عقب جلو میکرد واقعا تو اوج لذت بودم یه دفعه همزمان هم من ارضا شدم هم سارا واقعا عالی بود برام نا خواسته گفتم ممنون نيلو جون سارا دیگه جون نداشت واقعا منم لذت برده بودم از لذت زیاد کیرم نمیخوابید نيلو گفت این که هنوز بلنده گفتم نمیدونم چرا اینجوریه داد زد و با فریاد تحکم گفت سهراب اونی رو که امروز بخاطرش تو فرودگاه اذیت شدیم رو بیار
پیش خودم گفتم این چیه و چه ربطی به الان داره دیدم اقا سهراب با یه دیلدو اومد تو اتاق گفتم این چیه بیخیال بشید نيلو جون .
نیلو گفت برات خوبه معلومه خوشت میاد ازش بهدا ازش دل نمیکنی
بهم گفت داگی شو و حالت بگیر منم داگی شدم نيلو یه پماد که داخل جعبه دیلدو بود برداشت مالید به دستش دوتا انگشتشو با هم کرد تو از درد کیرم خوابید گفتم توروخدا بسه درد دارم نیلو گفت باید تحمل کنی دیدم اقا سهراب هم داره میخنده دستشو عقب جلو کرد دیدم سه تا انگشت کرد تو چون پماد هم سر کننده بود هم روان کننده دیگه کونم سر شده بود نيلو دیلدو رو چرب کرد و آروم آروم میلی متر به میلی متر فرو کرد تو کونم واقعا انگار به سیخ کشیده شده بودم حتی نمیتونستم دستامو تکون بدم فقط تونستم خودمو تو اون پوزیشن نگه دارم واقعا درد آور بود برام.نیلو گفت دیگه تموم شد الان شروع میکنم و شروع کرد عقب جلو کردن واقعا هیچ لذتی نداشت برام یک لحظه حالت اینکه دستشویی دارم بهم دست داد سریع خودمو بلند کردم رفتم دستشویی اقا سهراب هم باهام اومد گفتم نیا دستشویی دارم گفت این بار چون بار اولته این احساس داری اومد تو دستشویی بهم گفت شلنگ رو بگیر روی سوراخت دردش کمتر میشه واقعا دیگه جون نداشتم با سکوتم فهموندم که خودش بیاد تمیزم کنه اومد سوراخ شست و چند بار هم آب رو با فشار کرد تو کونم و گفت خالی کن خالی کردم اومدم تو اتاق نيلو گفت سام جونم حالت چطوره گفتم خیلی بد اصلا حال نداد اصلا لذت نداشت برام. سارا بنده خدا میتونستم از صورتش بخونم که میخواد آب بشه بره تو زمین گفت مامان خواهش میکنم بسه دوباره نيلو جون شد نيلوی وحشی و کسی تاب مقابله با حرفاش رو نداشت و با کلمه خفه شو به من اشاره کرد بیا اینجا منم رفتم پیشش گفت داگی شو دوباره به سارا گفت دیلدو رو بکن تو کون تپلیش سارا آروم آروم دوباره چرب کرد دیلدو رو و آروم شروع کرد فرو کردن به کونم یک لحظه از لای پام گوشه اتاق رو نگاه کردم دیدم به به نيلو جون داره برای اقا سهراب ساک میزنه با صدای سارا به خودم اومدم که میگه تا ته رفت نيلو و کیری که تو دهنش بود رو درآورد داد زد حالا عقب جلو کن تو کونش با عقب جلو کردن و تلمبه زدن با دستای ظریف سارا کیرم یه تکونی خورد و کیرم شروع کرد بلند شدن دست زدم به کیرم دیدم انگار هم از لحاظ وزنی هم قطری کلفت شده واقعا بهم حال داده بود و کیرم راست راست شده بود دیدم نيلو گفت سهراب به پشت بخواب سام بیاد رو کیرت به همین سادگی داشت اولین کیر زندگی میرفت توی کونم واقعا جرات اعتراض نداشتم سهراب کامل لخت شد و خوابید رو زمین و کیرش رو هوا مثل برج پیزا آماده بود برای ورود به کونم و سارا دیلدو رو از کونم درآورد دست زدم سوراخ دیدم باز باز اما کیر واقعی کجا دیلدو کجا آروم نشستم رو کیر سهراب سرش رفت تو واقعا داشتم با بند بند بدنم هم لذت و هم فرو رفتنش رو حس میکردم هرچی به آخر می‌رسید کیر سهراب کلفت تر میشد و بالخره موفق شدم بشینم تا ته روی کیرش اقا سهراب گفت خودت عقب جلو کن منم دیگه کنترل دست خودم بود آروم آروم بالا پایین میشدم واقعا لذت زیادی داشت یه نگاه کردم دور اطرافم دیدم سارا داره با کسش ور میره نيلو کامل لخت شده و من رو کیر پدرزن دارم بالا پایین میشم سهراب شروع کرد با کیرم بازی کردن میگفت خوب چیزی داری باید امتحانش کنم گفتم حتما بهت تقدیم میکنم تو اوج لذت بودم یه کیر داغ کلفت تو کونم بود واقع پروستاتم رو عالی تحریک کرده بود تند تند داشتم بالا پایین میکردم خودمو و قربون کیر سهراب میرفتم میگفتم اوفففف چه داغه قربون کیر داغت چه کلفته دیدم مادر زنم گفت نوبت منه بیا اینجا از رو کیر اقا سهراب بلند شدم رفتم پیش مادرزنم و شروع کردم لب گرفتن بعد شروع کردم خوردن سینه هاش واقعا سینه های بزرگی داشت بعد حالت ۶۹ شدیم رفتم سراغ کسش شروع کردم لیس زدن در حین خوردن کسش دیدم مادرزنم میگه رو کیر کوچولو سهراب چه بالا پایینی میکردی کیر فقط کیر خودت دیدم تا ته میکنه تو حلقش تا مرز بالا آوردن تو گلوش نگه میداره بعد درمیاره واقعا وارد بود انگار کلا تو زندگیش معلم سکس بوده تا مدیر بانک بلند شد دیدم داره جیغ میزنه میگه منو بکن زودتر با کیر کلفتت منو بکن منم پاهاشو دادم هوا کردم تو کسش واقعا مثل وحشی ها شده بودم جفتمون هات و داغ با شکم کمی که داشت صدای تلمبه زدنم تو هوا پخش می‌شد نگاه کرم اطرافمو دیدم بله سارا رو کیر باباش نشسته داره عقب جلو میکنه با دیدن این صحنه حشری شدم مثل اسب تو کس تنگ نيلو تلمبه میزدم واقع نمیدونم چرا ابم نمیومد مثل ادمهای وحشی عقب جلو میکردم تو کس نیلو جون متوجه شدم نيلو جون با جیغ زدن ارضا شد اما من همچنان به تلمبه زدن ادامه میدادم نیلو جون گفت صبر کن من داگی بشم بکن تو کونم منم در حسرت کون گنده نيلو جون بودم کیرمو آروم آروم کردم تو کون نيلو جون نيلو داشت از لذت قربون صدقه کیرم میرفت منم دیدم واقعا کونش برای کیرم تنگه و حسابی داشتم حال میکردم به سهراب گفتم بیا کمکم اونم نامردی نکرد کیرشو که با کس سارا خیس شده بود رو کرد تو کونم دریک زمان داشتم هم مادرزن میکردم هم به پدرزن میدادم واقعا لذت زیادی می‌بردم دیگه اه ناله ام رو هوا بود نيلو دیگه داشت از گرمای کیرم میمرد کیر سهراب هم تو کونم انرژی زیادی بهم میداد میگفتم تند تر بکن سهراب جون میخوام تو کون زنت خالی کنم خودمو سهراب با تمام توان داشت تلمبه میزد تو کونم منم تو کون نيلوجون میزدم تو ابرها بودم ابم اومد تو کون نيلو جون همزمان آب سهراب هم تو کونم خالی شدسارا هم با کسش بازی می‌کرد ارضا شده بودمنم به شدت ارضا شده بودم و خیلی بهم خوش گذشته بود طوری که انگار از آسمون افتادم تو آب دریا مادر زنم گفت سام جان تو واقعا خوبی قربون کیرت برم من واقعا روز خوبی بود باورم نمیشد این اتفاقات افتاده باشه اما افتاده بود
امیدوارم از فانتزی این ذهن جقی لذت برده باشید

نوشته: Bajio


👍 7
👎 26
180401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

915128
2023-02-14 01:20:01 +0330 +0330

اقا از روی فیلم نیاید داستان ننویسید
کسشعر هم حدی داره

5 ❤️

915138
2023-02-14 01:39:25 +0330 +0330

اول از زبان مادرای اصغر و انسیه شروع میکنیم
دوتا بچه کونی بزرگ کردیم به اسم اصغر که دوست داشت بهش بگن سام یکی دیگه به اسم انسیه که دوست داشت بهش بگن سارا اینا انگشت تو چولاخ هم میکردن تا اینکه ما ننه خرابا بهشون یاد دادیم بیان داستان بنویسن

2 ❤️

915162
2023-02-14 02:44:05 +0330 +0330

کوووونی معلومه دذوغه

1 ❤️

915163
2023-02-14 02:47:09 +0330 +0330

ریدی عزیزم ریدی گفت لخت بشین دیگه اینقدر هم گاگول نیستیم ما خواننده ها

0 ❤️

915175
2023-02-14 04:56:27 +0330 +0330

خیلی عالی بود دمت گرم

1 ❤️

915189
2023-02-14 08:51:59 +0330 +0330

الاغ هم موقع جفت گیری نمیتونه اینقدر تلمبه بزنه معلوم نیست از کدوم حیوان متولد شدین که یه ساعت تلمبه میزنه

2 ❤️

915191
2023-02-14 08:57:39 +0330 +0330

کسشعر نگو کونی

0 ❤️

915194
2023-02-14 09:10:19 +0330 +0330

😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂

0 ❤️

915208
2023-02-14 10:18:28 +0330 +0330

چه حیواناتی بین ما ایرانی ها زندگی می کنند!!
واقعا متاسفم برات
خواستم بهت فحش بدم
دیدم تو سرتا پات تو گوهه، چه فحشی بهت بدم که بهت بر بخوره؟
ننگ بشریت

0 ❤️

915209
2023-02-14 10:47:30 +0330 +0330

دوستان طرف خودش نوشته فانتزی ذهن جقی بعد شما میاید میگید اینجاش دروغه اونجاش دروغه 😅🤭

1 ❤️

915250
2023-02-14 16:45:47 +0330 +0330

اوایلش بد نبود،به مادرزن وپدرزنت بگو دیلدو میخوان بیان پیش خودم،دیلدوی شیشه ای عالی،۲۰طولش ۱۷قطرش
شماره۰۹۱۹۰۲۷۹۳۷۹پیام بدید

0 ❤️

915271
2023-02-14 20:06:27 +0330 +0330

عزیز حتی فانتزی باید کمی واقعیت ها را در نظر گرفت حدود بیست دقیقه اگر تلمبه بزنی خیلی هنر کردی و در این بیست دقیقه طرف ممکنه بیش از سه بار هم ارضا شود. من آنقدر اولش مزخرف بود که دیگه دنبالش نخوندم

1 ❤️

915279
2023-02-14 21:02:43 +0330 +0330

مزخرفه ننویس بابا حوصله داریا خودت جر میدی که چی بدست بیاری 😂

0 ❤️

915309
2023-02-15 00:19:49 +0330 +0330

بسیار اروتیک و خوب بود

حداقل سوژه نسبتا جدیدی داشت

اگه همین قدر خلاقی ، بازم بنویس

0 ❤️

915369
2023-02-15 12:12:24 +0330 +0330

آغا جان فحشش ندین
بنده خدا خودش اول گفت فانتریه آخرشم گفته که فانتریه ذهن یک جقیه

1 ❤️

918475
2023-03-11 21:54:19 +0330 +0330

خیلیییییییییی کصر و تخیلی بود کونی جغی

0 ❤️

937666
2023-07-14 20:48:56 +0330 +0330

خب کص خلا، خودش داره میگه فانتزی، یعنی غیر واقعی.
به هر حال فانتزی خفنی بود کیرم شلوارم رو جر داد دمت گرم. 😘

1 ❤️