همه فهمیدن کس دادم

1402/10/25

من بهارم. یه دختر ۱۸ ساله چادری هستم که پارسال پشت کنکور موندم امسال همش تو خونه سر درس بودم. خیلی خسته شده بودم. خانواده میرفتن تفریح من همش تو خونه. گاهی برای تنوع وسط درس تنها که میشدم لخت میشدم با چوچولم بازی میکردم تا ارضا شم. یه روز آخر هفته بود که تنها بودم حسابی کسم داغ کرده بود یه دور لخت شدم ارضا کردم خودمو ولی همش کسم داغ بود. زدم اسنپ ناهار بیاره گفتم یارو رو بکشم تو لخت برم جلو در. ولی لحظه آخر ترسیدم چادر سر کردم رفتم غذا مو تحویل گرفتم. ساعت های ۳ و ۴ بود از پنجره اتاقم ممدو دیدم. ممد یه پسر قد بلند و خوشگل بود ‌که بچگی مغزش آسیب دیده بود ولی همه اعضای بدنش عادی بود. بیشتر موقع ها عصر تا اخر شب تو کوچه یا پارک بود. صداش کردم گفتم بیا بالا. رفتم تو آسانسور پایین منتظرش بودم اومد بردمش تو آسانسور. بردمش خونه تو اتاقم. عکس یه زن لخت نشونش دادم تو گوشیم میخواستم ببینم اصلا شهوتی میشه. نگاه کرد گفت ممه داره. دیدم کیرشم داره راست میشه. گفتم دوست داری ممه های منو ببینی گفت میخوام بخورم. تیشرت و کرستمو در آوردم یکم دست کشید رو پستونام. آبم راه افتاد. گفتم بیا بریم رو تخت. رو تخت نشستم اومد تو بغلم مثل بچه ها شروع کرد میک زدن به نیپلم. حسابی داغ کرده بودم سنگین بود دستم خسته شد گفتم دراز بکش رو تخت به پهلو خوابیدیم باز اون یکی نیپلمو گرفت. گفتم تا این میلیسه به کسم یه حالی بدم. شلوارمو دراوردم شورتمو دادم کنار شلوار و شورت اونم کشیدم پایین. کیرش مثل بدنش سفید سفید بود برعکس کس من که زغالی بود. کیرشو گذاشتم رو چاک کسم عقب جلو میشدم. حسابی مست شده بودم از پشت کونمو انگشت میکردم که اونم شهوتی شد شروع کرد با ولع سینه هامو گاز گرفتن. اول خوشم اومد ولی دردم گرفته بود. از این پستون میرفت اون پستونمو گاز میزد دیدم تیکه تیکه پستونام خون مرده داره میشه هولش دادم عقب گفتم ممد گاز نداریم سرشو تکون داد. گفتم بیا اونجاتو بمال به اینجا. آوردمش لای پام. پاهامو گذاشتم رو شونه هاش کیرشو گذاشتم رو چاک کسم گفتم بکش بهش. شروع کرد عقب جلو کردن دستمو گذاشتم رو کیرش که بالا نیارتش. یهو ارضا شد آبش ریخت بالای کسم. من موندم چه جوری ارضا شم اینقدر داغ شده بودم. گفتم ممد جون خسته شدی گفت آره گفتم بخواب. خوابید رو تخت با کسم نشستم رو دهنش گفتم عزیزم لیس بزن مثل بستنی شروع کرد. خوب میلیسید. خودمم چوچولمو میمالیدم. یهو بلند شد از روش افتادم رو تخت. حالا من خوابیده بودم اون خودش سرشو کرده بود لای‌ پاهام لیس میزد من شهوتی تر شدم. کسمو فشار میدادم تو دهنش سرشم فشار میدادم با دست رو کسم که ارضا شدم چند تا جیغ کوتاه زدم اولین بار بود با یه پسر ارضا میشدم. دیگه سرشو فشار نمیدادم ولی دهنش رو کسم بود فکر کرده بود باید فشار بده خودش فشار میداد یهو شروع کرد همونجارو گاز گرفتن. اولش فکر کردم میخواد جلب توجه کنه ولی دیدم نه ول کن نیست. دندوناشو بیشتر و بیشتر فشار میداد . سعی میکردم ول کنه. هولش میدادم ول کن نبود جیغ میزدم با دست میکوبیدم پشتش. یه لحظه دیدم از گوشه کسم داره خون میاد اتیش گرفته بودم. با مجسمه بالا کمدم زدم تو سرش ول کرد. گفتم زود باش پاشو برو. لخت راه افتاد گفتم بیا ببینم رفتم پنبه اوردم خون رو کسمو پاک کردم الکل زدم آنقدر سوخت که حس شهوتم کلا پرید. بعد لباس اونو تنش کردم گفتم به کسی نگی امروز چیکار کردی. نگام کرد. با آسانسور بردمش پایین درو باز کردم فرستادمش تو کوچه. رسیدم تو اتاقم میخواستم دستمالا و آثار سکسمو جمع کنم که صدای داد ممدو تو کوچه شنیدم. داد میزد کس دختر حبیب آقا رو گاز زدم کس دختر حبیب آقا رو گاز زدم. پشمام ریخت حبیب اسم بابام بود. همسایه ها دورش جمع شدن سوال پیچش کردن کی گاز زدی کجا دیدیش کار دیگه م کردی. اونم میگفت رفتم خونه حبیب آقا ممه خوردم گاز زدم کس گاز زدم. من اصلا فکر نمیکردم این اسم کس بلد باشه. برقارو خاموش کردم فکر کنن نیستیم. یه گوشه نشسته بودم عصبی بودم اهنگ گذاشته بودم. یهو دیدم مامانم زنگ میزنه عادی حرف زدم گفت بهار چی شده چی کار کردی. گفتم هیچی چطور. گفت مریم خانم زنگ زده ممد چرت و پرت میگه تو کوچه. گفتم خبر ندارم. ریده بودم تو خودم. مامانم باور نکرد زد قطع کرد.
دوساعت بعدش خونه بودن بابام رفت تو کوچه با بابای ممد دعوا کرد اونم گفت برو کس دختر تو ببین اگه سالم بود بیا اینجا دعوا کن. بچه من عقلش کمه ولی دروغ نمیگه. بابام اومده بود بیاد مادر ممدم باهاش اومده بود. یهو مادر ممدو مامانم و بابام اومدن تو اتاقم گفتن بکش پایین اولش قبول نمیکردم مادر ممد اومد جلو یقه مو داد پایین گفت سینه هات چرا کبوده؟ مامانم که وضع بالای سینه مو دید حمله کرد شلوارمو دراره نذاشتم که بابام دستامو گرفت مامانم کشید پایین و دید هنوز زخما تازه ست و جای دندون کاملا مشخص بود. مادر ممد خندید گفت شوهرش بدین خب نیاز داره. بابام پرید که دختر من پاکه و این حرفا پسرت تجاوز کرده. رفتن خونه ممد ازش پرسیدن کجا گاز گرفتی گفت خونه حبیب آقا. بابام رفت فیلم دوربینارو از مدیر ساختمونمون گرفت دیدن بله خودم رفت اوردمش بعدم فرستادم رفته. بابام خونه رو گذاشت برای فروش. مامانمو منو خواهرمم فرستاد دهات. به مامانم گفته بود هرچی مشتری برا خونه میاد تو بنگاهی میگن این همون خونه ست و میخندن. مام اخر تابستون برگشتیم بابام که نتونسته بود خونه رو بفروشه یه محله دیگه خیلی دورتر از اونجا خونه اجاره کرده بود و تنهایی اثاث کشی کرده بود. بعد برگشتنم بردنم پزشک قانونی گفتن بکارتش سالمه ولی تو مقعدش شی رفته بابام اومدیم خونه مفصل کتکم زد. سال بعدش رفتم دانشگاه رسما آزاد شدم دیگه.

نوشته: مینا۷۰


👍 17
👎 30
48401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

966847
2024-01-15 23:42:27 +0330 +0330

فراتر از ی کصشر

7 ❤️

966849
2024-01-15 23:43:04 +0330 +0330

خدایا مغزم گوزید .تو را به خودت این کوسمغزهای مکسورالقلم پشم الکاتبین چیه که آفریدی؟؟ خب گل اضافه داشتی چهارتا بز و گوسفند خلق میکردی به درد خلق الله میخوردن
والله

2 ❤️

966850
2024-01-15 23:45:04 +0330 +0330

سر یه کوص ابرو یه خاندانا برد بازم خداروشکر به فکر کسخلام هستی

3 ❤️

966854
2024-01-15 23:52:26 +0330 +0330

موفق باشی مواظب کست باش

1 ❤️

966858
2024-01-15 23:58:17 +0330 +0330

کس شعر محض یک پسر جقی که دلش توجه میخواد

2 ❤️

966861
2024-01-16 00:04:58 +0330 +0330

ببین چقدر کس کرده بوده اون لاشی🤣

2 ❤️

966875
2024-01-16 00:42:58 +0330 +0330

قابل باور بود اما تا اونجا که گفتی بابات و زن همسایه و مامانت به زور نگاه کوست کردن مشخص شد که تو اصلا کوس نداری و ی دول کوچولو داری و گرفتی دستت داری داستان سر هم می کنی

4 ❤️

966906
2024-01-16 03:29:27 +0330 +0330

🤣

1 ❤️

966917
2024-01-16 07:17:40 +0330 +0330

جالب بود

0 ❤️

966933
2024-01-16 10:02:32 +0330 +0330

داستان یه جقی کوس ندیده

1 ❤️

966934
2024-01-16 10:41:32 +0330 +0330

عقل که نیست جان در عذاب است

0 ❤️

966938
2024-01-16 14:30:36 +0330 +0330

حالا خوبه چادی بودی🤣🤣

0 ❤️

966940
2024-01-16 14:42:33 +0330 +0330

خب دیوانه آخه آدم میره به یه دیوانه کس میده همین مین میشه دیگه اگه به یه آدم عاقل داده بودی هیچکس نمیفهمید و راحت میتونستی همیشه بدی بهش

0 ❤️

966959
2024-01-16 18:10:22 +0330 +0330

این واقعا دور از ذهن ترین داستان ممکنه

0 ❤️

966961
2024-01-16 18:21:34 +0330 +0330

خنده دار ترین داستانهای کمدی واقعی رو تعریف کردی😂😂
دمت گرم کلی خندیدم از بلایی که سر خودت آوردی🤣🤣🤣
همینجور که مارو خندوندی خدا دل خودتم شاد کنه🤲
آخه کسخل اینهمه کیس که اگه بدونن اینقد شهوتت بالاست و خودت ازبس خیار و چیزمیز تو کونت کردی که میتونن دائم باهت سکس مقعدیه راحت داشته باشن که هم دل اون پسر رو شاد میکردی هم جیگر خودت حال میومد
نه این ممد که هم خودش آبروت رو برد هم اون آزمایش نشون داد به کونت رحم نکردی و هرچی دستت رسیده کردی تو کونت😂😂
مثلث آبروریزی رو یجا و بدون کم و کاست اجرا کردی{(انتخاب کیس نامناسب در زمان نامناسب و مکان نامناسب)}

1 ❤️

966978
2024-01-16 22:47:01 +0330 +0330

خیلی ناراحت شدم برات ، خدا برات بسازه

0 ❤️

966981
2024-01-16 23:19:06 +0330 +0330

ابله دو نفر رو بیار خوب بکننت این کارا دیگه چیه؟

0 ❤️

967002
2024-01-17 00:20:18 +0330 +0330

خوب یا بد داستان کاری ندارم
از این که دیگرانم هر چی میگن کاری ندارم
ولی باورش برام سخته با اون همه فشار جنسی و عدم رابطه بعدم با اینهمه خود ارضای با شی
یعنی هیچکس نبود بهت بگه تو زیست اصلا بلدی بعدم میگی دانشگاه رفتی ازاد؟!کاری به آبروی رفته ات ندارم که خب هر کاری طبعاتی داره وقتی ریسک بالا انتخاب کردی همینه با سن ۱۷ یل ۱۸ سالگی
عقل در کله نباشد جان در عذاب است.

0 ❤️

967038
2024-01-17 02:41:48 +0330 +0330

اون از وضع اقتصاد مملکت.
اون از وضع آزادی سیاسی مملکت.
اون از وضع آزادی فرهنگی مملکت.
اینم از وضع داستان سکسی مملکت.
میومدیم اینجا یه جق بزنیم که الانم باید این کصشرا رو بخونیم.

0 ❤️

967048
2024-01-17 04:40:38 +0330 +0330

نفمیدم داستان سکسیه یا جوک سکسی😂
کصشر تفت دادی در کل ولی اونجا ک گفتی رفت وسط محوطه داد زد پاره شدم از خنده😂😂😂

0 ❤️

967094
2024-01-17 16:17:17 +0330 +0330

یه درصدی رو بزرگنمایی کردی که کیرم دهنت بابت بزرگنمایی ناشیانت

و بقیه ش هم کیرم تو این مملکت که امکانش هست هرکسی تو موقعیتای اینچنینی قرار بگیره

0 ❤️

967101
2024-01-17 18:37:35 +0330 +0330

وای عاللیی بود 😂 😂

0 ❤️

967617
2024-01-20 23:37:41 +0330 +0330

کسس ننت ننت هم مثل خودت جنده بوده باباتم کونی اول کار نوشتی اسمم بهاره بعد اخر کار نوشتی نوشته مینا کس خول جقی

0 ❤️