کوس دادن زنم برا اولین بار

1396/06/15

میرم سر اصل مطلب. من بیست و شش سال دارمو زنم چهار سال ازم کوچیکتره. قیافم معمولیه اما خانمم نسبتا خوشکله. صورتش کشیدس سینشم هفتادو پنجه قدش 160. اما انصافه کونش عالیه. برجسته توپر رنگ دور کونشم قهوه ایه. اسم خودم محمود و خانمم رها. البته اسمها مستعارن. ما هفته ای سه بار سکس داریم همیشه هم از جلو سکس میکنیم و دوسه بار فقط تونستم انگشت سبابمو بکنم تو کونش . بعد از یسال از زندگیمون فانتزی سکسیمو که گاییده شدنش توسط یکی دیگستو باهاش درمیون گزاشتم. وسط سکسام از این فانتزی استقبال میکرد همیشه و قسمم میداد یکیو بیارم تا بکنتش. اما بعد از سکس خیلی وقتا ناراحت میشدو میگفت نمیدونم چطور راضی میشی این حرفارو بزنی؟ یعنی برات مهم نیست بدن منو یکی دیگه ببینه و باهام سکس کنه؟؟؟

منم راستشو میگفتم که نه اصلا برام مهم نیست تازه خیلیم لذت داره فقط باید همیشه منم باشم بدون من نباشه. گذشتو فانتزیه ما همون فانتزی موند تا چند ماه بعدش که ازش خواستم تو گروه تلگرامش یکی از پسرارو انتخاب کنه و باهاش دوست شه تا کمکم بحث به سکس و اینچیزا بکشه. بعد از مدتی فهمیدم از یکی از پسرای گروهشون که صدای خوبی داشت تراک هایی از خوندنشو تو گروهشون میزاره بدش نمیاد. راضیش کردم که با همین گرم بگیره. ما اصفهان میشینیم اما اصالتا سنندجی هستیم. خانمم با اقا فرزاد گرم گرفته بود اما همه پی ام هاشون معمولی بود و بوی سکس نمیداد چون میدونست که رها شوهر داره و رها هم اونقد شل نمیگرفت که طرف فکری بکنه راستیتش هنوز راضی نبود اما از ته دلش دیگه عاشق این شده بود که با دونفر سکس کنه. از بس رو مخش کار کردم و موقع سکس از یخیار هم استفاده میکردم. بعد از یمدت زدو فرزاد برای کاری رفت تهران و از خانمم خواستم دعوتش کنه بیاد یسر بما بزنه و خودمم ازش دعوت کردم. با هزارتا اصرار که مام تو غربت پوسیدیم از تنهایی اخرش فرزاد راضی شد بیاد و یسر بما بزنه. تو گروه تلگرام خانمم که چندتا از همکلاسیاشونم بودن همیشه به خانمم حسودی میکردن که چقد خوبه شوهرت شکاک نیستو میتونی راحت تو گروه عضو باشی. من با چندتا از پسرهای گروه رفاقت داشتم بدون اینکه بشناسمشون. مثلا با چندتاشون کلن داشتیم و کلش بازی میکردیم. خلاصه فرزاد کارش تهران تموم شدو راه افتاد سمت اصفهانو بما خبر داد که داره میاد. بخانمم گفتم که الان دیگه وقتشه و باید فانتریمونو واقعی کنیم که از کوره در رفتو شروع کرد به نق زدن که واقعا تو بیغیرتیو من فقط بخاطر اینکه موقع سکس لذت ببری تو فانتزیت در حد حرف زدن شرکت میکردمو این کارا یعنی چیو بهیچ عنوان رو من حساب نکن که زندگیمون خراب نشه و از این حرفا زدن. منم ساکت شدم تا اروم شه بعد از چند دقیقه خابوندمش زمین با حالت قهر یکم مقاومت کرد اما خوابوندمشو سارافونشو که هیچی زیرش نمیپوشه رو دادم بالا و سرمو بردم بین کپلای کونشو شروع کردم لیسیدن کوس و کونش. خیلی حساس بود وقتی کونشو میخورم خلاصه قشنگ حشریش کردم و دوباره بحثو رسوندم به سکس سه نفریو اب کسش شدید راه افتاد مثل همیشه. صدامو ارم کردمو رمانتیک( یاد گرفته بودم چجور راضیش کنم به حرفام گوش بده). بهش گفتم خودتم خوب میدونی اندازه تموم دنیا دوست دارم تو هم دوسم داری . و مطمئنم توم از سکس سه نفره مخصوصا با فرزاد خوشت میاد و هروقت حرفشو میزنیم اب کوست راه میوفته. یکم منو من کرد و گفت خوب اره ولی میترسم اگه یبار اینکارو بکنم دیگه مثل قبل نشیم. منم دوباره شروع کردم به حرفای همیشگی که نه منو تو تا عبد مال همیمو وقتی کنترل شده انجامش بدیم دیگه مشکلی پیش نمیاد . خلاصه راضیش کردم. گفت باشه حالا میخوای چکار کنی؟ وقتی اومد بگی بیا زنمو بکن؟؟؟

گفتم نه دیگه!!! این دیگه هنر خودته باید دیوونش کنی تا هرجور شده بکنتت. وقتی این حرفارو میزدیم کیرم تا ته تو کوسش بود و یخیار سالادی هم تو کونش. گفتم این مهمون با مهمونای دیگه فرق میکنه نباید با لباسای پوشیده و سنگین بشینی. باید همین سارافونتو که تا ساق پاته بپوش و بدون شلوار و شرت. چون هم باریکی کمرتو نشون میده هم کونتو قشنگ میاره تو چشم. درسته کوست زیاد معلوم نیست اما همین لباس ساده واقعا سکسیت میکنه. بعد وقتی اومد قشنگ باهاش راحت باش بهش دست بده شوخی کن و از این حرفا
چهار ساعت بعد قرزاد زنگ زد و من رفتم دنبالش باهم گرم گرفتیم با اینکه اولین بار بود از نزدیک میدیدمش ولی باهاش صمیمی برخورد کردم. ما کوردها خیلی راحت باهم صمیمی میشیم. بیست دقیق بعد جلو خونه بودیمو رفتیم طبقه چهارمو رها درو برامون باز کرد. ساق سفید پاش و کون برجستشو خط سینش همون اول کار خودشو کرد و میشد تعجبو تو چشای فرزاد دید اما خود رها معذب بود استرسشم خیلی رفته بود بالا . بعد که رفتیم داخل و احوال پرسی تموم شد فرزاد رفت که ابی به سرو صورتش بزنه رها تو اشپزخونه بود رفتم پیشش دیدم ناراحته میگه از خودش بدش میاد که داره اینکارو میکنه خواست بره و لباس بپوشه که من نزاشتم و دوباره دستی به کوس و کونش زدم و اب ازش راه افتاد و ریلکس شد . ساعت چهار بود و یعصرونه مختصر خوردیمو شروع کردیم به حرف زدن و شوخی کردن. خانمم بعد از اینکه با سه تا چایی اومد اینبار رفت پیش فرزاد رو مبل دونفره کنارش نشستو منم کنارشون رو یه تکنفره. خانمم با لوندی و عشوه با فرزاد حرف میزد و زیاد فرزاد و با دست لمس میکرد موقع حرف زدن. بعد از یمدت خانمم به فرزاد گفت که چرا ازدواج نمیکنی؟
منم قبل از فرزاد جواب دادم ازدواج کنه خودشو مثل بقیه بدبخت کنه که چی ؟ اخه زن چه خاصیتی داره و از این شوخیا
بحث رفت سمت خاصیت زنا که خانمم گفت بده ینفر تو خونه باشه که ادمو دوست داشته باشه محیط خونرو براش گرم کنه؟ گفتم دروغ میگه بابا به دردسرش نمیارزه بخاطر تنها نخوابیدن زن بگیری و فرزاد زد زیر خنده و خانمم بازوی فرزاد و گرفت کمی کشید به سمت خودش و یکم بازوش به سینه سفت رها چسبیده بود الان . رها گفت به حرفای این گوش نده بیا روتو اینور کن اصلا باهاش حرف نزن از این حرفا. خلاصه یکم بحث به سکس نزدیک شدو فرزاد که دید ما خیلی راحتیم اونم وارد بحث شدو خلاصه ساعتا گذشتو شامو خوردیمو دوباره نشستیم به حرف زدن . البته این وسط رها حسابی خودشو میچسبوند به فرزاد انگار یکی نامزدشه. من گرم گرم بودم فرزادم قشنگ معلوم بود حشریه. رها که هیچی دیگه نگو و نپرس نه به دادو بیداد ظهرش نه به الان. رها از فرزاد خواست یکم اواز بخونه اخرای شب بود بعد از اواز فرزاد کمکم اماده شدیم برا خواب. به فرزاد یه شلوار راحتی دادم. خونه ما یخواب بیشتر نداره. گفتم منو رها همیشه تو حال میخوابیم چون اتاق گرمه و کولر نداره پس هرسه تو هال بخوابیم. خانمم جای خودمونو طبق معمول روبرو کولر انداخت خواست جای فرزادو اونورتر بندازه که گفتم جای فرزادم بیار پیشه خودمون بابا گرمه میپزه مهمون. رها دوباره استرس پیدا کرده بود با یکم تردید جاشو پیش خودمون انداخت. فرزاد رفت دستشویی تا بیاد به رها گفتم من بعد فرزاد میرم دستشویی و برگشتم گوشه میخوابم تا فقط وسط خالی بمونه و توم ریلکس بیا و وسط بخواب قبول نکرد و من گفتم من گوشه میخوابم ببینم چاره یه دیگه ای داری یا نه. بعد از فرزاد من رفتم وقتی برگشتم فرزاد تو جاش دراز کشیده بود یه ملحفه خیلی نازک رو خودش کشیده بود با رها حرف میزد . منم اومدم رفتم گوشه خوابیدمو جا وسطی خالی موند فرزاد یکم تعجب کرده بود پیش خودش میگفت یعنی واقعا رها میخواد وسط بخوابه؟؟؟
قشنگ میشد تعجبو شهوتو تو چشاش خوند. رها رفتو اومد برقارو خاموش کردو نور کمی تو هال بود اما میشد همه چیو دید. رها اومدو روسریشم از سرش وا کردو من فهمیدم که خیلی حشریه چون ایستاده این کارو کرد خیلی راحت اومد تو جاش یعنی وسط منو فرزاد خوابید. بعد از شب بخیر گفتنم پشتشو به فرزاد کرد ویکم کونشو داد عقب که لباسش بیشتر اومد بالا و پایینای رونش افتاد بیرون. یلحظه برگشت به فرزاد گفت خرو پوف که نمیکنی؟ فرزادم به شوخی گفت نه اما تو خواب لگد میزنم و خندیدیم بعد گفت شوهر خودم خیلی خوبه سرشو که میزاره زمین نه خرو پوف نه چیزی جوری میخوابه که انگار مرده توپم بترکونی بیدار نمیشه تا صبح. تو دلم گفتم ای جنده کوچولوی دوست داشتنی خوب بلد بودی و رو نمیکردی. با این کارش خواست بفهمونه که از من خیالش راحت باشه. منم تایید کردمو گفتم شب اگه همه خونرو بدزدنو فرشم از زیرم ببرن بیدار نمیشم. خلاصه بعد از کمی وراجی خوابیدیم. خانمم بعد از چند دقیقه بیشتر قنبل کردو قشنگ تا خ زیر کونش لباسش رفت بالا منم که خواب بودم مثلا. فرزاد صورتش رو به خانمم بودو قنبل زنه مارو میدید. از ایجا به بعد از زبون زن عزیزم که پیشم نشسته بشنوید.
یکم که گذشت با ترس و لرز زیاد طوری که لرزش بدنشو حس میکردم پاهاش اورد انداخت رو پام طوری که انگار تو خواب بوده. بعد که دید من هیچی نگفتم اینبار پاشو برداشت خودشو کشید جلو تر و از رو شلوارش کیرشو چسبوند به کونم. بزرگیشو حس میکردم . خیلی اروم کار میکرد حدود یساعت گذشته بود تا کامل چسبید بهم میخواست مطمئن شه محمود خوابه. پاهاش چسبیده بود به پاهامو کیرش به کونم فشار میاور یکم خودشو ازم جدا کرد و وقتی بهم چسبید فهمیدم شلوارشو کشیده پایین و کیرش الان رو لباس نازکم بود بعد با دست یکم لباسمو داد بالا ترو قشنگ کونم لخت بود جلوش . طوری قنبل کرده بودم که کسم از پشت زده بود بیرون. کیرشو با ترس و لرز اروم اروم گزاشت بین لبه های کونم و وقتی بکوسم زد یکم جا خورد چون بین پاهام قشنگ خیس خیسو لیز بود. فهمید بیدارمو ترسشو گذاشت کنارو منو یکم کشید سمت خودش منم همراهی کردم یکم ار محمود دورتر شدیم اندازه نیم متر اما خودمو هنوز بخواب زده بودم. ازم یکم جدا شد اینبار صورتشو برد از پشت گزاشت رو کونم بی اختیار یه اهههه یکم بلند گفتم که ترسید و ازم جدا شد. بعد از دو سه دقیقه دوباره اومدو سرشو برد سمت کوسمو شروع کرد به خوردن منم شروع کردم به تکون خوردن و لولیدن اه اه کردن یواش . دستشو انداخت تو سینه هام و یدستشم برد سمت کوسم و شروع کرد به گاییدنم با دست و زبون. اه اهمو بلند تر کردم که سریع دهنمو گرفتو اومد تو گوشم گفت هیس. اگه بیدار بشه بدبخت میشیم. منم لبمو چسبوندم به لباش که از اب کوسم خیس بود و گفتم بیدار نمیشه اگرم بشه هیچی نمیگه. گفت یعنی هیچی نمیگه؟؟ بهش گفتم ولش کن کارتو بکن من مال توام هرکاری دوست داری بکن حشرش زد بالا و دو باره دست به کار شد دوباره کوسمو خورد خیلی شدید میخورد و بعد چند تا اه اه حسابی با صدای نرمال ارضا شدم. ابم تو دهنش اومد. اومد بالا و گفت نمیترسی ؟ واقعا هیچی نمیگه ؟؟ از اینجا به بعد از زبون محمود جونم .باورش نمیشد که من هیچی نمیگم تا اینکه رها دستشو اوردو کیرمو که سیخه سیخ بود گرفت و من چشامو باز کردم. فرزاد خیالش راحت شدو کامل خودشو لخت کرد . بهش گفتم از اونروز که فهمیدیم میای این نقشمون بود از فانتزیمون براش گفتیم ازش خواستیم که یراز باشه بین ما سه تا . تا هم ما لذت ببریم هم اون از کوس و کون رها لذت ببره. منم کامل لخت شدم رفتم کنارشون و شروع کردیم خوردن کوس و کون رها رها روش به سمت فرزاد بود کوسش دهن فرزاد بود منم از پشت کونشو میخوردم با خوردن دو باره ارضاش کردیم. بین پاهای زنم واقعا لیزه لیز بود خانمم طاق باز خوابیدو منو فرزاد هرکدوم سرمون رو یکی از بازوهاش بود و با دست بدنشو میمالیدیم. بعد به فرزاد گفتم : بکنش جوری بکنش که دردش بیاد میخوار از نزدیک ببینم چجوری کیر میره تو کوسش . با این حرف هردوشون حشری شدن شدید و رفت رو زنم و خیلی راحت کرد تو کوسش و عقب جلو میکرد و صدای قشنگی میداد . رها هم یبند میلولیدو اه اه میکرد. بعد از دو دقیقه بهش گفتم بسته که ابش نیاد. فرزاد رو مبل نشستو رها بهش پشت کرد و پاهاشو جمع کرد و خیلی اروم نشست رو کیرش. از عقب رفت تو کوس زنم و رها بالا پایین میکرد من نگاه میکردم. بعد از یکی دو دقیقه که داشت اب فرزاد میومد رها رو بلند کردم دو تا بالش گزاشتم زیر کوسش به فرزاد گفتم بیاد کونشو از هم باز کنه تا من بزارم تو کوسش. کیرم هفده سانته و مال فرزاد پونزده. اما مال فرزاد خیلی کلفت تر از مال من بود. از عقب وحشیانه تو کوسش تلنمبه میز م تا ابش دوباره اومدو ولش کردم با فرزاد افتادیم بجونش و لیسدن کوس و کون خیسش. گوشیمو گزاشتم رو میزم تنظیمش کردم رو فیلمبرداری و رفتم نشستم و رها نشست رو کیرم رفت تو کوسش و رها به فرزاد گفت بیا توم بکون تو کونم . میخوام دوتاتونو داشته باشم. یکم صبر کردم تا فرزاد کیرشو جا بده تو کون زنمو بعد باهم شروع کردیم اروم تلنبه زدن که واقعا عالی بود. زنم سرش رو سینم بود و از تشکر میکر و کیر فرزاد تو کونش مال منم تو کوسش بعد از چند دقیقه سرعتمونو زیاد کردیم من تو کوس زنم خالی کردم اما فرزاد هنوز نیومده بود به زنم گفتم به شکم بخوابه بالش گزاشتم زیرش کوسش اومد بیرون لبه های کونشو گرفتمو بازش کردم تا اینبار فرزاد تو این حالت زنمو بکنه. به رها گفتم کوستو باز کردم که یکی دیگه بکونتت با این حرفم خود بخود ابش اومد بازم ارضا شد . فرزاد گزاشت درشو کرد توش تلنبه میزدم من نگاه میکردم حرفای سکسی به زنم میزدم که دیگه داشت داد میزد کمکم . فرزاد گفت دارم میام منم گفتم تا میتونی بکنش و درش نیار ابتو بریز تو کوس زنم بریز توش بعد از چند دقیقه هردو باهم ارضا شدنو . همونجور لخت خوابیدیم دوطرف زنم. و تا صبح دستمالیش کردیم. ببخشید طولانی شد ولی خیلی سکس قشنگی بود حیفم اومد شما عزیزا نخونیدش.

نوشته: محمود


👍 22
👎 26
112699 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

650232
2017-09-06 21:13:03 +0430 +0430

حیف اکسیژن که میره تو حلق ادمی مث تو

2 ❤️

650238
2017-09-06 21:22:17 +0430 +0430
NA

یعنی همم خخخخخاااااک تو سر خرت کنن

3 ❤️

650241
2017-09-06 21:25:12 +0430 +0430
NA

ابد بزرگوار نه عبد!!!
از کصکیش بودن تعجب میکنم
چیزی ندارم که بگم…

1 ❤️

650250
2017-09-06 21:37:37 +0430 +0430

فقط تونستی چند بار انکشت سبابه بکنی تو کونش! بعد میگی خیار سالادی تو کونش میکنی! داستان واقعی هم بوده!؟

3 ❤️

650252
2017-09-06 21:39:39 +0430 +0430

ذاتتو گاییدم کونی (dash) بابا چ خبره چرا اینقد خیانت این داستانا از کجا میاد قراناً

2 ❤️

650258
2017-09-06 21:55:00 +0430 +0430
NA

یه کرداییم پیدا میشن مثه کولبرا واسه یه لقمه نون جونشونو به خطر میندازن و مردمی که به حمایت از اونا…
یکیم مثه تو
چه دنیای رنگارنگی


650275
2017-09-06 23:29:35 +0430 +0430

ك ص ن ن ه هر چي بيغيرته

0 ❤️

650277
2017-09-06 23:50:06 +0430 +0430

منم هم دوست دارم زنم زیر یه کیر کلفت باشه و ناله کنه منم از صدای ناله هاش با دودلم بازی کنم تا خودمو خیس کنم

3 ❤️

650292
2017-09-07 02:11:47 +0430 +0430

تو که حاصل بسته بودن داروخانه و خواب آلودگی ننه باباتی چرا داستان مینویسسی (dash)

0 ❤️

650296
2017-09-07 02:54:02 +0430 +0430
NA

دفعه بعدی حیفت بیاد بی بته دفعه بعدی حیفت بیاد
تو مسلمون نیستی محمود

0 ❤️

650299
2017-09-07 03:23:39 +0430 +0430

iraj.bamdadian
5 ساعت،46 دقیقه

2

۵ سال پیش ی پسر ۱۳ ساله به خواهرم متلک می ندازه محمود خان تا مادر پسر رو جلو چشاش نیاوردیم با دو تا داداشم ولش نکردیم، اونوقت ی عده میان می گن ما دوست داریم زنمون جنده بازی کنه.
واقعا وات د فاز حاجی؟؟

شما که اینقدر رگ غیرتت زده بیرون توی سایت که 99 درصدش موضوع سکس هست چکار میکنی عزیزم و بعدشم چکار به کار مردم داری ایشون بمیرند تو قبر شما نمیزارن شما هم خدای نکرده بمیرید تو قبر ایشون نمیزارن. هرکسی علائق و افکار و زندگی خودشو داره . یه مطلبی خوندم راجب زنی که در زمان حضرت علی اومد و اعتراف کرد که زنا داده و از حضرت خواست که حد را براش جاری کنه حضرت برای اینکه اون زن رو از اعتراف کردن پشیمون کنه چند بار به بهانه های مختلف زن رو ردش کرد که بره سر زندگیش ولی زن خیلی مصر بود تا اینکه حضرت بلاخره بهش گفت من چند بار تورو ردت کردم ولی چون تو خودت میخاهی حد برات اجرا بشه این کارو میکنم . این اسلامی هست که 1400 سال پیش وجود داشته که اولین امام که هنوز هیچ کسی نمیتونه مثل ایشون باشه اینطور نسبت به زنی که خودش اعتراف میکنه زنا کرده برخورد میکرده . حالا بقول معروف ماها کاتولیکتر ازپاپ شدیم میائیم و هرچی از دهنمون در میاد نثار یکی اصلا نمیشناسیمش میکنیم عزیزم که رگ غیرت داری دمت گرم خیلی هم عالیه مرحبا به تو و غیرتت ولی تو چکاره ای که یکی این فانتزیشه که زنش کس بده یا نده مگه به تو توهین شده متلک گفته شده یا بی حرمتی به خانوادت کردن . اگر اینقدر پاکی اینجا که منجلابه چکار میکنی ؟؟؟؟

0 ❤️

650304
2017-09-07 04:27:02 +0430 +0430

خیلی بی شرف وعوضی هستی که اسم کورد ها روخراب می کنی تف تو غیرتت

0 ❤️

650309
2017-09-07 04:51:47 +0430 +0430

سلام
خسته نباشید
چرا کپی چرا تکراری بازم؟

1 ❤️

650324
2017-09-07 07:16:18 +0430 +0430

زنتو برای 2 ساعت میخوام جرش بدم
بیا پی وی ادرس بدم زنتو بیار ما 4 نفری میکنیمش بعد خبرت میدیم بیا جنده خانمو ببر
تو که غیرت نداری حداقل ما ی حالی بکنیم با زنت! نظرت چیه؟

0 ❤️

650325
2017-09-07 07:20:49 +0430 +0430

فقط میتونم بگم زررررررررررر نزن

0 ❤️

650326
2017-09-07 07:25:12 +0430 +0430

از مال کردا بالا نرو کسکس
همه میدونن کردا باغیرت ترین ادمای ایرانن
پس گه زیادی نخور

1 ❤️

650330
2017-09-07 07:54:01 +0430 +0430

دمت گرم واقعا خیلی با حال بود خیلی لزت داره چلو شوهر زنشو بکنی نوش جونتون

1 ❤️

650334
2017-09-07 07:58:06 +0430 +0430

بعضی ازین قومیت ها مثلا کرده میگه ما اخر غیرتم ترکه هم همینو میگه و عرب هم همینو میگه و مشهدی هم… یعنی بنظر اینا بقیه جنده اند و خودشون پاک…خب بفرما این همه کسس و کوون ردو بدل میشه از کره ی مریخ ن؟

1 ❤️

650338
2017-09-07 08:09:22 +0430 +0430

سیکتیر بابا من رفیقم کورده. تو گوه خوردی اصلا اسم کوردا رو اووردی ببین ناموسن اونجا همه همو می شناسن فقط وای به حالت این رفیقم بفهمه کی هستی. باید از منظومه ی شمسی فرار کنی کونده. بعدم من نمی دونم کسکش تو هنوز نمی دونی گذاشت درسته نه گزاشت. ابد نه عبد. ریدم تو مغزت کونی خان. یعنی کیر زدی با این کس شعر تلاوت کردنت. برو زنتو گاییدم دیوث بی غیرت. برو تو رقیب (رفیق؟) جنسیت خیار سالادیه جاکش

1 ❤️

650345
2017-09-07 08:36:38 +0430 +0430

سرعت جقت رو از 110 مچ بر دقبقه بکن 70 مچ،
حالت بهتر میشه
بعدش، تو گوه میخوری میای اینجا از اصالتت میگی
کسمغز، جق نوشتت رو بنویس، زر اضافه نزن

0 ❤️

650348
2017-09-07 08:40:33 +0430 +0430

یعنی تو کرمونشاه و سنندج این همه کسس و کوون ریخته همشون وارداتین؟

1 ❤️

650350
2017-09-07 09:00:57 +0430 +0430

آروین عزیز. دیدم داری چرت و پرت می گی باید جوابتو داد. دوباره یکی پیدا شد یه خط داستان خونده آروغ روشن فکری می زنه. دوست عزیز! ما یک جامعه ایم. علایقمون افکارمون رفتارمون روی هم تاثیر می ذاره. اون داعشی کس ننه هم علاقش بمب ترکوندنه ولی علاقش ما رو به گا میده. این کسکشم با نوشتن این داستانا و حتی با حضورش سلامت جامعه رو بگا میده. چون دیده نمی شه دلیل نمی شه تاثیر نداشته باشه. آدمایی مثل این علاقه ندارن بیماری جنسی دارن که هرچه سریعتر باید با یه روانشناس بیماریشونو درمان کنن. اون حضرت علی که شما جرات می کنی داستانشو تعریف می کنی از حال آدما خبر داشت اون بنده خدا اولا توبه کرده بود دوما نرفته بود داستان جندگیشو بشینه این ورو اون ور تعریف کنه ملتم تشویق شن. خوبه آدم راجع به یه چیزی نمی دونه داستان نگه. این حرفا رو برو جایی بزن که همه مثل خودت استیل روشن فکری گرفتن فکر میکنن همه احمقن اونا خوبن. باشه؟ این جا هم منجلاب نیست شاید به به نظر کثیف بیاد ولی وجودش بی نهایت برای جامعه مفیده و باید باشه. شما این جارو منجلاب می بینی برای من که مثل طناب نجاته. این جا اگه به این بی غیرت فحش ندیم فردا میره همین داستانارو برای دو تا بچه تعریف می کنه او نا هم بیمار میشن … پس لطفا کس*شعر نگو.

3 ❤️

650351
2017-09-07 09:04:34 +0430 +0430

south kirkoloft داداش گل من حرف این نیست که قوم کوردای عزیز همه پاکن. حرف اینه که ایشون گه می خوره راجع به کوردا حرف می زنه. ملیت ایشون رو ما بدونیم یا ندونیم چه فرقی می کنه؟ ولی وقتی میاد میگه بعد رد ادامه اونجوری رتار می کنه باعث میشه ذهنیت بدی راجع به اون قوم به وجود بیاد پس نباید اصلا اسم ببره . وگرنه پرواضحه تو هر قومی هم جنده زیاده هم پسر و دختر پاکدامن.

0 ❤️

650352
2017-09-07 09:24:46 +0430 +0430

درود، با دوستانی که میگن اسم قومیت نباس آورد، موافقم، قبلا توی خصوصی به بعضی از دوستان گوشزد کردم، ی داستان مینویسی حتما و قطعا لازم نیس، اسم قومیتی برده بشه. ی ضرب المثل هست که میگه، ( میش بپای خودش میکشن دار، بز هم به پای خودش میکشن دار)، هر کس خودش مسئول اعمال و رفتار خودشه و به دار مجازات آویخته ، و یا تشویق میشه، پس خیره شدن در زندگی دیگران کار درستی نیست.

1 ❤️

650354
2017-09-07 09:42:44 +0430 +0430

یعنی ریدم به غیرتت،تف توکونت،جغووول

0 ❤️

650359
2017-09-07 10:27:40 +0430 +0430

من مطمئنم از این اتفاقات زیاد می‌افته و یکی از دلایلش کونی بودن خود شوهره س

0 ❤️

650360
2017-09-07 10:29:00 +0430 +0430

فقط یه بار دیگه ببینم اسم کورد وسنندجو بیاری بدبخت کوردها ناموس پرستن وکوه غیرت تمام دنیا میدونه کوردها سر ناموسشون سرشون میدن ولی نمیزارن ناموسشون خراب بشه فقط گیرت بیارم کاری کنم مرغای اسمون به حالت گریه کن

0 ❤️

650364
2017-09-07 10:41:16 +0430 +0430

اون دوستی ک نوشته ابنجا برای من طناب نجاته فوق العادس
به عنوان کس مغز ترین ادم کل تاریخ مطمءنن انتخاب میشه
تبریک میگم
با ارزوی کس مغزی هر چه بیشتر…

0 ❤️

650366
2017-09-07 11:02:38 +0430 +0430

کوص شعرررر محصصصصصص

0 ❤️

650376
2017-09-07 11:52:39 +0430 +0430

آره داداش میایم اینجا یه دو تا چیز یاد می گیریم دو تا کس خنده می زنیم دو تا فحش می دیم نمی ریم خیابون ناموس ملتو اذیت کنیم اصلا من کس مغز داداش تو خوبی به مولا

0 ❤️

650377
2017-09-07 11:55:22 +0430 +0430

منم میتونم زنت رو بکنم؟

0 ❤️

650388
2017-09-07 12:25:23 +0430 +0430

نوش جون کس و کون زنت ،خوب کردی به کس و کون زنت یه کیر دیگه هدیه دادی

0 ❤️

650508
2017-09-07 22:45:58 +0430 +0430

محمود یه برنامه فانتزی برات دارم
زن تو بیار بچه های سایت بکنن

0 ❤️

650534
2017-09-07 23:51:19 +0430 +0430

کجای سنندج میشینید کوره؟ همشهری هستیم، شایدم همسایه بودیم، زشت شه یه وقت، خدمت برسیم حق همسایگیمون رو ادا کنیم لااقل.

0 ❤️

650618
2017-09-08 12:34:00 +0430 +0430
NA

کی زن منو میکنه؟؟؟

1 ❤️

650659
2017-09-08 18:49:08 +0430 +0430

من نمیدونم چرا فحشش میدین، من متاهلم و نمیتونم تصور کنم کسی به زنم چش داشته باشه، قاطی میکنم… اینا فانتزی یه جقی مجرده… کدوم متاهلی واقعا قبول میکنه گند بزنه به زندگیش… من که ندیدم…

0 ❤️

650769
2017-09-08 23:17:57 +0430 +0430

یک عدد مهمون هستم سر به زیر با تحصیلات تیپ و هیکلمم بد نیست، کسی دعوتم نمیکنه؟! ???

0 ❤️

650779
2017-09-08 23:52:51 +0430 +0430

Axe koone zanamo gozashtam. Nazare sexi bedin. Na inke man felaniam az felan ja. Modiram mohandesam doktoram. Sexi begin.

0 ❤️

651336
2017-09-11 16:17:34 +0430 +0430

یه بار با ادم بی غیرتی مثل تو روبرو شدم شانس اوردم…
همچنین داستانی سر زنش اورده بود که زنش بامن دوست شد اولش میگفت مطلقه و بچه هم داشت بعد رفتم خونشون بکنمش دیدم ک شوهرجاکشش از بالای کمد میخواد فیلم بگیره اخاذی کنه همونجا خوابوندم زیرگوش مرده و فرار کردم 🙄 🙄

0 ❤️

662210
2017-11-17 10:46:41 +0330 +0330

اوووف عجب داستانی بود بدجور حشریم کردین

0 ❤️

664758
2017-12-08 13:44:46 +0330 +0330

عالي بووود

0 ❤️

671649
2018-01-31 17:30:38 +0330 +0330

خیلی تناقض داره/
هدف دار این خیال ارسال شده

0 ❤️

674507
2018-02-21 03:57:05 +0330 +0330

گمون نمیکنم سنندجیا جاکش باشن. تو یه مجلوقی. چند تا تناقض هم توی داستانت بود که موید نظرمه.

0 ❤️

687955
2018-05-16 16:20:43 +0430 +0430
NA

اخ خیلی با حال بود از اول تا اخرش سیخ بود نزدیک بود ابم بیاد

0 ❤️

734321
2018-12-07 15:31:44 +0330 +0330
NA

عالی بود خودم و گذاشتم جای شوهره با خوندنش تا نزدیک ارضا شدن رفتم

0 ❤️

751761
2019-03-03 10:58:00 +0330 +0330

یعنی کیر تو مغزت، زنت با سارافون تا رو زانو بدون شلوار و شورت، با روسری بدو آخه؟؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

817249
2021-06-26 19:04:39 +0430 +0430

خوش بهحالت که زنت قبول کرده

0 ❤️