سلام به همه‌ی دوستان
اولین باره میخوام داستان بنویسم
من معین هستم ۳۳ سالمه قد بلند لاغر ورزشکار و با بدنی کاملا تمیز و بی‌مو و همیشه ادکلن میزنم و به نظافت شخصیم خیلی اهمیت میدم
قطعا تو این مدت عمرم سکسهای زیادی کردم ولی خب تاحالا قصد نوشتشو نداشتم چون هم حوصله‌ی تایپ کردن نداشتم هم اینکه بالاخره سکس سکسه شاید برای شمای خواننده جذابیتی نداشته باشهولی این دفعه چون اتفاق خاصی برام افتاد خواستم شما هم بدونید و لذت ببرید
چند روزی بود از شهرستان اومده بودم تهران و چون همش راه رفته بودم و خستگی مسیر تو تنم بود تصمیم گرفتم برم یه جا ماساژ ولی این دفعه با خودم گفتم برم حموم عمومی هم دوش بگیرم هم اونجا ماساز بگیرم چون میگن دلاکای حموم عمومیا محکم و جوندار ماساژ میدن
خلاصه بعد از کلی گشتن تو اینترنت و دیوار و… یه گرمابه پیدا کردم رفتم اونجا
چون زود رفته بودم خلوته خلوت بود و فقط من بودم و صاحب گرمابه و اون دلاک
صاحب گرمابه بهم گفت چه خدماتی میخوایی؟ منم گفتم حموم و کیسه کشی و دلاکی
وسایل حمومو بهم داد و گفت برو تو اتاق خصوص(همون حموم نمره) وقتی که داشتم میرفتم گفت هر کدومو که خودت خواستی برو منم وسایل رو گرفتمو رفتم به دورترین اتاق، لباسامو دراوردم و آویزون کردم و لنگ رو پیچیدم دو باسنم با خودم گفتم بذار کل بدنمو واجبی بزنم البته با اینکه تمیز بود و مو نداشت ولی گفتم من که وقت دارم. خواستم یکم شیطنت کنم و یکم لنگمو کشیدم پایین که چاک کونم بیفته بیرون و همونجوری از اتاق رفتم بیرون و بهش گفتم حسین آقا وسایل نظافتم میخوام گفت کجاتو میخوای بزنی گفتم کل تنمو
وقتی که داشت باهام حرف میزد همش نگاهش به بدنم بود که از تمیزی برق میزد یهو اون دلاکه با خنده‌ی شیطانی گفت میخوای نظافت کنی؟ تا اینو گفت من لنگو باز کردم گفتم با اینکه تمیزم آره و چرخیدم که کونمو ببینه
وسایلو گرفتمو رفتم تو حمومو شروع کردم به درست کردن مواد
موادو که درست کردم بدون لنگ رفتم بیرون و گفتم حسین اقا میخوام برم دستشویی، حسین تا منو دید لخته کاملم شوکه شد و نتونست حرف بزنه فقط با اشاره نشون داد که دستشویی کجاست
موادو مالیدم به همه جای بدنمو فقط کمرم که دستم نمی رسید رو نزدم ولی کلا کمرم مو نداره
هفت هشت دقیقه موندم تا حسابی اثر کنه و بعدش حسینو صدا کردم درو باز کرد گفتم من کارم تمومه میخوام تنمو آب بکشم شما هم به دلاکت بگو آماده بشه و بیاد
همینجوری که داشتم موادو از رو تنم میشستم در حموم باز شد و من سریع برگشتم که مثلا حواسم نیست کسی اومده داخل و به شستن خودم ادامه دادم و دو سه بار الکی خم شدم که یعنی دارم پاهمو میشورم
دلاکه لباساشو در اورده و بود و گفت آماده‌ای؟ منم یهو برگشتم و دستمو گذاشتم رو کیرم
دیدم یه مرد خوش هیکل حدود ۴۰ ۴۵ ساله لخته کامل بدون شرت جلوم وایستاده و کیسه و صابون و شامپو دستشه
من تا دیدمش چشمم به سر کیرش افتاد لامصب اندازه‌ی مشت دست بود
بهم گفت دمر بخواب رو سکو منم خوابیدمو با کاسه آب گرمو ریخت رو تنم
کل حموم بخار گرفته بود و منم خودمو شله شل گرفته بودم . کل تنمه کیسه کشید و یه جوری محکم میکشید که پوستم سرخ شده بود
بعد از کیسه کشیدن گفت آماده‌ای برای ماساژ؟ بهش گفتم بدنم کامل دراختیارته راحت باش با گفتن این حرفم اومد و کونم نشست و با خیال راحت کیرشو گذاشت لای چاک کونم بهش گفتم یه لحظه بلند شو گفت چرا مگه اذیتی؟ گفتم نه میخوام برات ساک بزنم گفت جوووون عشق منی
نشستم رو لبه‌ی سکو و جلوم وایستاد و سر کیرشو که نگم براتون چقدر کلفت و گوشتی بود رو کردم تو دهنم با تمام وجود براش ساک زدم یه جوری هم مک میزدم هم توی دهنم با زبونم باهاش بازی میکردم و سرمو عقب و جلو میکردم که از شدت لذت و شهوت کیر خودمم راست شده بود
تو عمرم اینجوری ساک زدن برام لذت بخش نبود اصلا خودم تو فضا بودم
از زیر تخمش شروع کردم با زبون لیس زدم و می آمدم تا سر کیرشو یهو کلشو میکردم تو حلقم
نمیخواستم اون لحظه تموم بشه همه چی عالی بود بدن بلور و تمیز و سکسی خودم از یه طرف کیر کلفت و خوشمزه‌ی طرف از یه طرف
تقریبا ده دقیقه براش خوردم بهش گفتم آبتو نریزی تو دهنم با خنده گفت تا دیدمت قرص وگادول خوردم فعلا باهات کار دارم منم خندیدمو گفتم اووووفیش بعد لبامو بوسید و گفت داگی بخواب
منم مثل ابن پورن استارا براش داگی شدم و با دستام کونمو براش باز کردم که راحت بکنی توش چون هم کونم تنگ بود هم سر کیرش کلففففت مجبور بودم کمکش کنم که بتونه بکنه تو کونم
یه تف آبدار انداخت دقیق رو سوراخ کونم، از بس داغ بود که داغی تفشو حس کردم با نوک انگشتام تفشو مالیدم به سوراخ کونم و با اون یکی دستم کیرشو تنظیم کردم قشنگ روی سوراخ کونم
خیلی حرفه‌ای و با آرامش هلش داد تو کونم البته سه چهار دقیقه طول کشید تا فقط کلاهک کیرش بره داخل وقتی که سرشو کرد داخل کونم صدامو نازک کردمو و آه و ناله و عشوه کردم که بهش حال بدم با اینکه اولش خیلی سوختم ولی تحمل کردم انگار مسته مست شده بودم انگار کنترل و ارادمو به کل از دست داده بودم تمام تمرکزم رو این بود که بتونم کلفتی کیرشو تحمل کنم و بهش ضد حال نزدم
چند دقیقه بی حرکت مونده بود و فقط با کف دستش گودی کمرمو ماساژ میداد و دستشو میکشید روی کونم و قربون صدقم میرفت که تو از کجا اومدی که انقدر بدنت تمیز و سکسیه لامصب
یواش یواش به فرو کردن کیرش ادامه داد و آروم کل کیرشو تا ته کرد تو کونم و منم بلند آه و ناله میکشیدیم جوری که کل گرمابه صدام میپیچید اصلا هیچی حالیم نبود
بهم گفت با کیرت ور برو یکم جق زدم ولی دیدم داره آبم میاد و به جق رگزدن ادامه ندادم چون نمیخواستم ارضا بشم که حسم بپره
یهو نمیدونم چرا با سرعت کیرشو کشید بیرون و منم ناخواسته جیغ زدم چون خیلی دردم اومد بهش گفتم چرا این کارو کردی گفت خواستم ببینم داخلش تمیزه یا نه بهش گفتم همون موقع که رفتم دستشویی کامل داخلشو برای کیرت تمیز کردم گفت عه پس خودت از اول میخاریدی گفتم چه جورم
بهش گفتم بشین رو لبه سکو
نشست و منم رفتم نشستم رو کیرش و کل کیرشو دادم رفت تو کونم بهش گفتم با دستات پهلوهامو بگیر بعدش آروم بالا و پایین کردم و به سرعتم زیاد کردم و چون جفتمون خیس بودیم صدای شالاپ شلوپ پیچیده بود و اونم همش نعره میزد و هی میگفت خداااا تو کجا بودی تا حالا
بعد دستاشو گذاشت رو کونمو کمکم کرد که خسته نشم
۷،۸ دقیقه تو اون حالا حسابی گایید منو بعد گفت به کمر بخواب لنگاتو بده بالا
خوابیدمو لنگامو گذاشتم رو شونه‌هاش و با دستم کیرشو تنظیم کردم رو سوراخم و راحت کرد تو کونم
اونایی که این حالتی کون دادن میدونن که توی این حالت پروستات حسابی تحریک میشه منم که یه کیر کلفت تا ته تو کونم بود و مستقیم میخورد تو پروستاتم بعد از چند بار عقب جلو کردن بدون اینکه دست به کیرم بزنم آبم با فشار اومد و پاشید رو شکم و سینه‌هام همزمان احساس کردم داخل کونم آتیش گرفته و یه نگاه بهش کردم دیدم با صدای خرخر کنان محکم میکوبوند تو کونمو ارضا شده بود یعنی دوتایی باهم ارضا شدیم هرچی از لذت اون لحظه براتون بگم کم گفتم
آروم کیرشو کشید بیرون و رفتم زیر دوش خودم و شستم و همینجور آب بود که از تو کونم میریخت بیرون لامصب کونمو با کلمن اشتباه گرفته بود پرش کرده بود آب کیر
دیدم از خستگی دراز کشیده رو سکو بهش گفتم چطور بود؟ بدنمو دوست داشتی؟ فقط تونست با شصتش اوکی نشون بده
حالش که جا اومد خودشو آب کشید و لباساشو پوشید و از اتاق رفت بیرون یک دقیقه بعد حسین اومد درو باز کرد و گفت تا الان در گرمابه رو بسته بودم که کسی نیاد ولی الان باز کردم مشتری نشسته حواست باشه سوتی ندی
بهش گفتم فدایی داری اگه خودت میخوای بیا گفت تا دفعه‌ی بعد
خودمو شستمو لنگ رو پیچوندم دور کمرم و رفتم تو رختکن لباسامو پوشیدم وقتی خواستم برم بیرون طرف نبودش که ازش تشکر کنم
ببخشید اگه طول کشید و حاشیه زیاد داشت چون اولین باری بود که داستان مینویسم

نوشته: معین