الهام (۳)

1402/05/07

...قسمت قبل

دفعه بعد که داریوش اومد پیشم، اول سکس کردیم و راحت شدیم. بعد همونطور که روی من خوابیده بود و آبشو توی کونم خالی کرده بود شروع کرد تعریف کردن.
-همونطور که گفتم مامانم کار میکرد و خسته میومد خونه، با اینکه جوون و خوشگل بود ولی به هیچ مردی راه نمیداد و دلش نمیخواست با کسی باشه، ولی خیلی سختش بود و گاهی شهوت بهش فشار میاورد. از بچگی خودش منو میبرد حموم و بعد از فوت بابام هم همین کارو میکرد. اما حدود یک سال که از تنها شدنش گذشته بود، منو توی حموم بغل میکرد و چندین دقیقه به خودش میچسبوند و نوازشم میکرد. یواش یواش فهمیدم که دودول منو با این کار به کوسش میچسبوند و با نوازش هاش منو به خودش میمالید. کمی که بزرگتر شدم، موقعی که دودولم رو می شست بزرگ میشد و همون موقع منو بغل میکرد. شبها منو کنار خودش میخوابوند واهی لخت میشد و منم لخت میکرد و میگفت بیا کمرم رو ماساژ بده و بعدش میگفت بخواب روی من تا خستگیم در بره. منم همونجا خوابم میبرد. اما بزرگتر که شدم وقتی میخوابیدم روی کون نرمش دولم راست میشد. ۱۳ سالم که شد دیگه توی حموم دولم موقعی که بغلم میکرد راحت میرفت توی کوسش و خودش منو تکون میداد و منم خوشم میومد و خودمو تکون میدادم. شبا که میخوابیدم روی کونش نوک کیرم میرسید به سوراخش و سرش می رفت توی کونش. البته یادم داده بود که توف بزنم و چطوری انجامش بدم. همونجا روش خودمو تکون میدادم و خوشم میومد و آخرشم خوابم میبرد. تا اینکه برای اولین بار آبم اومد و دیگه مامانم کمتر توی حموم منو توی بغلش می گرفت و میترسید آبم بریزه توی کوسش. میگفت هر وقت حس کردی ابت میخواد بیاد بکش بیرون. نباید بریزی توی من. ولی شبایی که توی کونش میکردم کاری نداشت و میگفت اینجا میتونی بریزی ولی جلوم نه. دیگه بزرگتر که شدم منو حموم نبرد و همونجا توی رخت خواب چند شب یه بار قبل از خواب اول از کوس میکردمش. مدلهای مختلف رو با پیشنهاد خودش با پیشنهاد من انجام میدادیم. دیگه دودولم کیر شده بود و کوسش واسم گشاد نبود. خیلی حال میداد و هنوزم خیلی حال میده. چنان موقع سکس حشریش میکنم و بهش حال میدم که با تمام زورش منو توی بغلش فشار میده و ارضا میشه. بعد میخوابیدم روی کونش و آبم رو توی کونش خالی میکردم و هنوزم همین کار رو میکنیم. کون مامانم به خوش فرمیه کون تو نیست، ولی اونم تپل و نرمه. خیلی برام لذت بخش و باحاله. هنوزم گاهی با هم حموم میریم ولی دیگه توی حموم سکس نمیکنیم. ولی هفته ای دوبار سکس کامل باهم داریم و هر شب مثل زن و شوهر توی آغوش هم میخوابیم. مامانم عمر و جوونیش رو پای من گذاشت و منم همه کار براش میکنم. الان دیگه سرکار نمیره و خونه داری میکنه. نه تنها واسه بزرگ کردن من خیلی زحمت کشید، با این کارش به من خیلی خدمت کرد و حتی یه بارم توی عمرم جلق نزدم. در صورتی که همکلاسی هام اکثرا میومدن از جلق زدنشون واسه هم تعریف میکردن.‌ شاید واسه همینه که کمرم سفته و آبم دیر میاد. منم به مامانم حال میدادم و هیچ وقت نرفت سمت مرد دیگه ای و نیازهاش رو با خودم تامین میکرد.
-تو هم عجب ماجرایی داشتی. ولی اینو فهمیدم پسر باهوشی هستی و اگه میتونی درس بخون و ادامه بده. مطمئنم موفق میشی.
-حقیقتش خودمم دوست دارم ولی میترسم به کارم لطمه بخوره و اخراجم کنن.
-خودت ببین میتونی یه راهی پیدا کنی، مثلا دانشگاه یا فنی حرفه ای شبونه بری.
-حالا ببینم چی میشه.
-یکی از سکسهایی که با مامانت میکنی رو تعریف کن ببینم چیکار میکنید.
-همین کاری که من و تو با هم میکنیم. همش همینه دیگه.
-ههههه یعنی اونم همینجوری از کوس و کون میکنی؟
-آره دیگه.
-پس خوش به حال مامانت که هر شب کنار یه همچین پسری میخوابه. چه حالی میکنه و هر وقتم بخواد کنارشی و بهش میرسی.
-الهام مگه واسه تو کم میزارم. هر دو سه روز یه بار میام و تا سیر نشی نمیرم. تازه با کلی استرس و ترس از آبرو میام و نمیدونم کی بشه که شوهرت بیاد بالای سرمون. از همه بدتر اون موقع نمیدونم جواب مامانم رو چی بدم. حتما خیلی ناراحت میشه و میگه مگه من برات کم گذاشتم که این کارو کردی، اونم با زن شوهردار.
-درسته حق داری. من یه دوستی دارم که از شوهرش جدا شده و تنها زندگی میکنه، فقط گاهی دوست پسرش میاد پیشش. باهاش صحبت میکنم بیشتر وقتها بریم اونجا و کنار اونا حال کنیم. هم خیالمون راحته، هم کنار اونا مزه ش بیشتره. نظرت چیه؟
-اگه جاش مطمئن باشه که خیلی بهتر از اینجاست. منم گاهی مادرم میره شهرستان به پدر بزرگ و مادر بزرگم سر بزنه و چند روز میمونه اونجا. اون موقع خونه ی ما هم میتونیم بریم.
-خیلی هم خوبه. حالا یه بار دیگه منو بکن که خیلی حرف زدیم و دیر شد.
شروع کرد توی کونم تلمبه زدن و گفت کاش میشد یه بارم توی کوست آبمو خالی کنیم. چند ساله دارم میریزم توی کون مامانم، حالا تو هم همینطور. حسرت آب ریختن توی کوس مونده به دلم.
-باشه عزیزم، این دفعه که پریود شدم قرص میخورم تا بتونی راحت بریزی توش. من خیلی دوست دارم داریوش. هر کار بخوای واست میکنم.
-ممنون عزیزم. منم خیلی دوست دارم الهام جون. همین که میام اینجا و از من پذیرایی میکنی و این بدن تازه و خوش فرمت رو در اختیارم میزاری از سرمم زیاده. دیدن صورت زیبا و خوردن لبهای خوشمزه ت واسه من یه دنیا ارزش داره. نمیدونم چرا شوهرت قدر تو رو اونجوری که باید نمیدونه. تو هم مهربونی هم زیبا و سکسی. خونه دادی و دست پختت هم که عالیه. دیگه یه مرد چی میخواد بیشتر از این. حتما اگه واست کم نمیزاشت و بیشتر بهت میرسید بهش خیانت نمیکردی، درسته؟
-آره واقعا همینطوره. تا وقتی با داداشم بودم بهش خیانت نکردم و حتی یه دوست پسرم نداشتم. اگه شوهرمم مثل اون به من میرسید، بهش خیانت نمیکردم. حالا خوبه یه پسر خوب و مهربون و بکن نصیبم شد و واسم جبران میکنه ههههه
-منم از داشتن تو خیلی خوشحالم الهام جون. تو اولین زنی هستی که غیر از مادرم دستم بهش خورده.
-بلند شو من بشینم روی کیرت…
نشستم روی کیرش و تا ته رفت توی کونم و شروع کردم روی کیرش قر دادن و حال کردن. اونم با دست چوچولم رو مالش میداد و شهوتم بالاتر می رفت. بلند شد و لبش رو گذاشت روی لبم و بغلم کرد و با لذت لب همدیگه رو میبوسیدیم و میخوردیم. دوباره خوابید و من روی کیرش بالا پایین میکردم و قر میدادم تا بالاخره ارضا شدم و خوابیدم روش. خودش اروم توی کونم عقب جلو میکرد و منو بوس میکرد. بعد منو خوابوند کنارش و پاهامو داد بالا و کرد توی کونم و خوابید روم. توی کونم ضربه میزد و لب و گردنم رو میخورد.
گفتم اگه دلت کوس میخواد برو کیرتو بشور بیا. لبخند زد و بلند شد رفت. وقتی اومد گفت یه کم ساک بزن برام. منم براش ساک زدم و خوابید روی من و پاهامو داد بالا و کرد توی کوسم. لب میگرفتیم و کوسم رو میگایید تا ارضام کرد و وقتی خودش میخواست آبش بیاد کشید بیرون و کرد توی کونم. چند تا تکون داد و آب داغش مثل همیشه توی کونم خالی شد.
اون روز هم با یه سکس عالی و کلی لذت گذشت و صبح فرداش زنگ زدم به پریسا دوستم. گفتم اگه وقت داری امروز بیا پیشم کارت دارم.‌ گفت بعد از ظهر میام. وقتی اومد ماجرای خودم و داریوش رو براش تعریف کردم و گفتم میترسم یه وقت شوهرم زود بیاد و ما رو ببینه. واسه همین میخواستم اگه میشه یه وقتایی بیایم و دو ساعتی مزاحمت بشیم.‌ اونم گفت این چه حرفیه، هر وقت دوست دارید بیاید. تازه اگه برات اشکال نداره میگم ارشیا هم بیاد و چهار تایی کنار هم حال کنیم.
-نه من که مشکلی ندارم. اتفاقا لذتشم بیشتره.
اینجوری شد که سکسهای من و داریوش توی خونه ی دوستم پریسا شروع شد. از دفعه ی دومش ارشیا دوست پسر پریسا هم اومد و چهار نفری کنار هم حال میکردیم. داریوشم همیشه قبل از رفتن به خونه ی پریسا دوش میگرفت و لباسش رو عوض میکرد و به پریسا نگفتیم که شغلش چیه. پریسا که دیدش فکر کرد مهندس یا حداقل دانشجو باشه. دفعه ی سوم بود خونه ی پریسا چهار نفری حال میکردیم که پریسا گفت الهام میشه ضربدریش کنیم؟
به داریوش نگاه کردم و توی گوشم گفت من تمایلی ندارم و دلم نمیخواد زیر مرد دیگه ای ببینمت، مگه اینکه خودت بخوای و من مخالفتی نمیکنم. منم به پریسا گفتم نه فعلا، شاید یه روز دیگه. َ
بعد توی گوش داریوش گفتم یعنی دلت نمیخواد پریسا رو بکنی؟ دختر به این خوشکلی و خوش اندامی، هر مردی آرزوشه ها.
-اون که بله، ولی نمیتونم تو رو با ارشیا ببینم، انگار که روی تو غیرت دارم و تو رو مال خودم میدونم.
-قربونت برم. من مال خودتم خیالت راحت. ولی بهتره با پریسا گرمتر باشی تا بتونی همیشه با خیال راحت بیایم اینجا. میفهمی که چی میگم؟
-آره عزیزم، ولی یه کم فرصت بده.
-باشه عزیزم دلم.
اون روز ما به همون سکس موازیمون ادامه دادیم. من و پریسا حالت داگی گرفته بودیم و از روبرو لب میگرفتیم، پسرا هم از پشت داشتن کسمون رو میکردن. بعد پریسا گفت الهام بیا ۶۹ بخوابیم و درحالی که کوس همدیگه رو میخوریم بچه ها ما رو بکنن. پریسا زیر خوابید و منم رفتم روش. در حالی که در چند سانتی از کیر ارشیا بودم و کوس پریسا رو میگایید منم گاهی چوچولش رو زبون میزدم. از نزدیک داشتم کیر ارشیا رو میدیدم و چند بار زبونم خورد به کیرش. به صورتش نگاه کردم و با چشمای شهوت بار منو نگاه میکرد و توی کوس پریسا جلو عقب میکرد. داشتم چوچول پریسا رو لیس میزدم که یه لحظه کیرش از کوس پریسا بیرون اومد و خورد به صورت من. معذرت خواست و دوباره کرد توی کوسش. اما دوباره در اومد و این بار خورد به لبام. منم بوسش کردم و خودم گرفتمش و کردم توی کوس پریسا. از پشت داریوش با قدرت توی کوسم تلمبه میزد و بدجوری حشری شده بودم و دیدن کیر ارشیا و ورود و خروجش توی کوس پریسا هم بیشتر تحریکم میکرد و دیوونه شده بودم. این بار که کیر ارشیا اومد بیرون ناخودآگاه کردمش توی دهنم و شروع کردم به ساک زدن. از صدای عوق زدنم پریسا فهمید و کیر داریوش رو از کوسم کشید بیرون و کرد توی دهنش. حالا هر دو داشتیم واسه دوست پسر همدیگه ساک میزدیم. دوباره کیرش رو کردم توی کوس پریسا و چند تا تلمبه توی کوسش میزد و میکرد توی دهن من و چند تا تلمبه توی دهن من میزد و دوباره میکرد توی کوسش. همینطور ادامه داد تا آبش اومد و ریخت توی دهنم. با اینکه بدم میومد ولی اینقدر حشری بودم که چیزی نگفتم و همه رو توف کردم روی کوس پریسا. داریوشم همین کار رو با کوس من و دهن پریسا میکرد و آخرش آبش رو ریخت توی دهن پریسا، ولی اون بدش نمیومد و همه رو خورد. بعد دوتاشون هر دو طرف ما خوابیدن و ما هم کوس همدیگه رو دست می کشیدیم. بعد هر کدوم رفتیم توی بغل دوست پسر خودمون و چند دقیقه ای خوابیده بودیم و با هم حرف میزدیم.
-پریسا ارشیا هم کیرش خوبی داره ها.
-آره، کیر داریوشم خیلی خوبه، آبشم خوشمزه ست ههههه
-نوش جونت. من که تا حالا مزه نکردم ولی امروز مزه ی آبکیر ارشیا رو چشیدم.
-چطور بود؟
-با اینکه بدم میومد بریزن توی دهنم ولی اینبار خیلی بدم نیومد و وقتی آبش توی دهنم اومد، گذاشتم همه رو خالی کنه و چیزی نگفتم. اینبار برعکس بخوابیم، میخوام مزه ی آبکیر داریوش رو بچشم. دوست داری داریوش جون؟
-واقعا میزاری بریزم توی دهنت؟
-آره عزیزم، همه رو خال کن توی دهنم ببینم مال کدومتون خوشمزه تره. شاید یه خوردش رو هم بخورم.
-جدی میگی؟
-اگه دوباره مثل الان اینطوری دیوونه و حشریم کنید میخورم واست.
-باشه، دفعه ی بعد امتحان میکنیم. الان دیگه دیر شده. بهتره تا شوهرت نیومده ببرمت خونه.
-نه، تو و ارشیا برید میگم خودش بیاد اینجا دنبالم.‌ میخوام پریسا رو ببریم شام خونه ی ما باشه. میای پریسا؟
-آره عزیزم، ولی دفعه ی بعد بگو بیاد شام بمونید اینجا.
-باشه قربونت برم. حتما. بچه ها حاضر بشید برید تا زنگ بزنم بیاد.‌
موقعی که پسرا داشتن میرفتن، ارشیا برای اولین بار اومد لبمو بوسید و گفت الهام جون ممنونم. امروز خیلی لطف کردی و یه روز عالی رو واسم ساختی. داریوشم لب پریسا رو بوسید و گفت منم از تو ممنون پریسا جون، منم خیلی از لطف و محبتت خوشحال شدم و حسابی لذت بردم. اولین بار بود که کسی اجازه داد آبمو توی دهنش خالی کنم. مخصوصا که همه ی آبمو خوردی و باعث شد یه حس غرور و لذت خاصی رو تجربه کنم. بازم ازت ممنونم.

نوشته: الهام

ادامه...


👍 33
👎 5
44001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

939913
2023-07-30 00:57:21 +0330 +0330

چقدر کسشعر نوشتی.

1 ❤️

940311
2023-08-01 11:26:21 +0330 +0330

دمت گرم که زود قسمتهای بعدی را هم گذاشتی

0 ❤️

977442
2024-03-30 06:37:45 +0330 +0330

این قسمت هم عالی نوشتی. ادامه بده

0 ❤️