سکس بینظیر من، همسرم و یکی از کاربران سایت شهوانی

1396/05/10

سلام،
پیش گفتار
دوستان با اینکه به نظر من داستانی که تخیل هم قاطیش باشه خیلی بهتر از داستان های واقعی میشه ولی این داستان کاملا حقیقی هستش و با اینکه حقیقیه به اندازه داستان هایی که از روی تخیل نوشته میشن جذابه.
آقا محسن که یکی از کاربرهای سایت هستن مهمان ما بودن.

قسمت اول:

قشنگترین صحنه ای که از اون شب تو ذهنم مونده، و ثانیه ای از جلوی چشمام نمیره اون لحظه ایه که:

ندا حالت داگی داشت مشغول ناله کردنو لذت بردنو دردکشیدن از بزرگی کیرش بود، همون حالتی که کیر توش بود و بدون اینکه از توش دربیاد از حالت داگی بلند شد، رو زانوهاش روبروی من ایستاد چشمهاش خمار خمار بود، شهوت چشماشو تسخیر کرده بود، اونم از پشت محکم بهش چسبیده بود کاملا بدناشون باهم برخورد داشت یه دستش رو سینش بودو اون دستش به همراهی دست خودش رو کسش بود و باهم داشتن کسش رو درحالی که کیر بزرگ و کلفت اون تو کسش بود و ضربه های آروم و گاه محکمی که از کیرش به کسش منتقل میشد میمالیدن.

قشنگ معلوم بود داره گرمای نفساشو روگردنش حس میکنه، اون داشت گردنو موهاشو بومیکشیدو میبوسید، گه گاهی با لباش لاله ی گوشش رو میکشید و می مکید، ، لبای خوشگلو سکسیش به واسطه لبخندی که از لذتو رضایتو شهوت بود تزئین شده بود، دلم میخواست اون لباش رو میبلعیدم، همون لبخندو با لباش به سمت دندوناش هدایت کرد و لباش رو به دندون کشیدو از گوشه لب خودش گاز کوچیکی گرفت، چشماش از شدت شهوت دیگه بسته شده بود.

اون همچنان درحال جلو عقب کردنو بوسیدن گردنو مالیدن سینه و کسش بود.

با دوتا دستاش ندا رو محکم به خودش فشار می داد میشد آبی که از کسش جاری شده بودو به چشم دید، مبل از شدت جریان آب کسش خیس شده بود، و با روشی که اون درحال گاییدن بود آب کسش بیشتر و بیشتر میشد، یه دفعه ای با تمام قدرتش کیرشو هل داد توکس خیس و لیز ندا، صدای آخ و آه و ناله ندا بلند شد، شهوت عجیبی به جونم افتاد، دلم میخواست دوباره بیوفتم به جونشو انقدر روش تلنبه بزنم تا از حال بریم، چشماش رو به زور باز کرد با لبخندی پوشیده از شهوتو جنون سکس، چشای خمار آلودش رو به من دوخت.

اون کیرش رو از تو کسش کشید بیرون، ندارو برگردوند، دیگه نمیتونستم چهره غرق در شهوتش رو ببینم. شروع کرد به خوردن لبای ندا و صدای ملچ ملوچ لباشون تو گوشم میپیچید. ندا بی وقفه دستشو به سر صورت اون میکشید و مثل وحشیا لباشو میخورد اون بلاخره دل از لبای ندا کندو رفت سراغ گردنشو بدون کوچیکترین وقفه ای بوسه میزدو میمکید و میرفت به سمت سینه های گرد نازنین ندا.

صورتش رو گذاشت بین سینه هاشو محکم مکیدو کبود کرد، با دستاش سینه هاش رو میمالید و فشار میداد نوک سینه هاشو کرد تو دهنش شروع به خوردن کرد، مثل دیوونه ها میخوردو میمکیدو میلیسیدو می مالید ناله های ندا کل فضا رو گرفته بود، شنیدن ناله هاش دیوانه کننده بود، با شنیدن ناله هاش جنونی خاصی تو وجودم شعله ور میشد، ندا مشغول مالیدن کونش شده بود، کون گرد و خوش فرمش هیچ نمونه ای نداره، شکل کونش به جرات میتونم بگم تکه! کاملا بی مانند.

بعد از مالیدن کونش جفت دستاشو گذاشت رو کسشو شروع کرد به مالیدن خودش دستش که با آبه کسش خیس شده بود رو به سمت عقب آورد جلوی من، بی درنگ انگشتاش رو کردم تو دهنم و مشغول لیسیدن آب کسش از روی بند بند انگشتای دستش شدم، واااااااییی چه طعم بینظیری ای جاااااان چه شهوت بی مانندی

ادامه…

نوشته: امید . م


👍 9
👎 16
25293 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

643007
2017-08-01 20:44:47 +0430 +0430
NA

دندونایه مسواک نزده رونالدینیو تو کیونت:|
جقیه کیون نشور

0 ❤️

643041
2017-08-01 23:24:13 +0430 +0430

انشات عاليه تو ميتوني نويسنده خوبي باشي تلاش كن و بهش ميرسي

2 ❤️

643050
2017-08-01 23:59:52 +0430 +0430

نظر شما چیه؟کسشعر بود بنجل

1 ❤️

643058
2017-08-02 00:24:28 +0430 +0430

داداش گرم نكرده ميري يك راست تو ماجرا يك موقع رباط پاره ميكنيا

1 ❤️

643091
2017-08-02 05:46:22 +0430 +0430

دوستان بابت نظراتتون بسیار ممنونم. امیدوارم بتونم ادامه داستان رو جوری بنویسم که بپسندید و از وقتی که برای خوندن میذارید پشیمون نشید. (preved) (preved) (preved) (preved)

1 ❤️

643098
2017-08-02 06:11:02 +0430 +0430

خوبه که خاک بر سری و غیرت نداری … فیلم هات وایف و دیدی گفتی یه داستان بنویستم براش آره

0 ❤️

643102
2017-08-02 06:23:42 +0430 +0430

:-|…:(

0 ❤️

643180
2017-08-02 18:21:14 +0430 +0430
NA

خیلی خوب بود

منم پایم بیام یه حال اساسی به خانمت بدم

اگه پایه ای بگو بیام

0 ❤️

643221
2017-08-02 23:29:17 +0430 +0430

نوشته : كسكش اعظم .
باريكلا خوب بلدي دوتا كار انجام بدي در يك زمان
، جق زدن در حين كون دادن و همزمان داستان زن جنده ت در تخيل ت . كير سرنتي پيتي تو كونت .

0 ❤️

643347
2017-08-03 19:01:37 +0430 +0430

عزیز دلنو خون کردی اگه خانت ok میده با کیره ۳۲ سانت با کلفتی ۱۲ سانت دیر ارضا سکس کنیم

0 ❤️

643794
2017-08-06 14:07:08 +0430 +0430

جالب بود، خیلی خوب نوشتی،فقط کاش چند قسمتش نمیکردی، یا حداقل از جای بدی قسمتشو جدا کردی، از مزه میوفته و قشنگی داستانت از بین رفته!

منتظرم ببینم تو قسمت بعدی چه میکنی (clap)

0 ❤️

645669
2017-08-16 13:30:45 +0430 +0430

دیگه نظری نبود؟

0 ❤️

740001
2019-01-07 06:13:23 +0330 +0330

قشنگ بود همین که از تو سایت یه آدم مطمین پیدا بشه خیلی خوبه خدا کنه واسه همه اونایی که دوس دارن اتفاق بیفته

0 ❤️