خارش بچه سال (۳ و پایانی)

1402/11/12

...قسمت قبل

با سلام خدمت دوستای گلم

اول اینکه قربون تک تکتون بشم بابت اون کامنتای قشنگتون که حمایتم کردین واقعا نمی‌دونم چطور تشکر کنم خلاصه فدای تک تکتون بشم من داداشای من🙂❤️

خب دوستان میخواستم براتون یه خاطره دیگه از خودم و سعید بگم در واقع آخرین تماس بدنی که داشتیم . . .

بعد اینکه اون قضیه به سرم اومد کلا تو فاز سکس نبودم همش دلشوره داشتم که کلا اونا منو نبینن
بعد یه روز داشتم میرفتم برا خونه سبزی بگیرم که این لاته رو دیدم یهو دلشوره شدیدی گرفتم و کلا ترس به تنم افتاد این اولش رد شد کلا با سر یه تکون کوچیک داد ( سلام با اشاره ) با غرور فراوان بعد رد شد رفت کلا اروم شدم و خوشحال ؛ ولی یهو دیدم از پشت سرم صدای موتور اومد ک نزدیک میشه و صداش اومد :
+هی بیا اینجا ببینم
رفتم گفتم سلام حالتون خوبه ؛
+بیای ترکم بشینی بریم ی جایی باهم باشیم حالم خوب میشه اره
هعی خدا من چقد با اون حرفش دلشوره گرفتم و کلا دستو پام میلرزید هی به خودم و زندگی لعنت میگفتم تو دلم
یکی دوبار اصرار کردم دیدم نه بیشتر عصبی شد
بغل لباسشو داد بالا دسته چاقو دیده شد دیگه بشدت ترس افتاد به تنم ( دیگه چیکار کنم ترسو ام کلا دل و جیگر ندارم🥲 )

بعد چشام پر شد گفتم خونه منتظرن بخدا میرم سبزی بگیرم
گفت کیرم تو سبزی بیا ببینم زود باش
دیگه دیدم هیچ کاری نمیشه کرد و ترس هم همراهم بود
نشستم پشت موتورش
رفت یکم دور بود تا رسید به یه خونه نیمه ساخت
جلوی ساختمان یه کانکس نگهبانی بود یه پیرمرد
بهش گفت ما میریم بالا این کارگر جدیده نشون میدم کجا کار کنه
بعد رفتیم دو طبقه بالا
معلوم بود اونجایی که کار میکرد برده منو کارتن پهن بود زمین و گاز دستی و لیوان اینا…
بعد کمرمو باز کرد گفت قمبل کن رو کارتن
همین ک گفتم تورو قراان… موند تو دهنم یه سیلی محکم زد گفت خفه شو هزار بار گفتم فقط من حرف میزنم
قبل این هم بازم منو برده بود که بکنه ولی در حد لاپایی یا ساک بود اونم زود تموم میشد

نشستم به زانو و قمبل کردم شلوارم یکم پایین دادم یهو محکم شلوارم زد پایین و صدای تف انداختن اومد
کیرشو میمالید لای کونم و هی تف میزد که یه دقیقه هم نشده بود دیدم ارضا شد…
خوشحال شدم خواستم بلند شم گفت کجا ؟؟؟؟؟
هنوز باهات کار دارم

هعی خدا گناه من چی بود با این حییون طرف بشم و بیفتم تو این مخمصه
بدترین روزهای زندگیم …

دوباره همون پوزیشن وایسادم
این بار سر کیرشو گذاشت رو سوراخم محکم فشار داد احساس کردم دو نصف شدم
یه دردی اومد تا حالا تجربه نکرده بودم احساس کردم سوراخمو با دست گرفتن و دارن بازش میکنن
همین ک محکم اخخخخ گفتم میخواستم بپرم جلو از شونه هام گرفت کشید سمت خودش
یا خدا داشتم جر میخوردم از درد . از درد گریم گرفت دیگه از درد کونم فقط میخواستم داد بکشم که از پشت میزد تو سرم وقتی صدام در میومد

تو دهنم فقط هق هق میکردم از درد

بعد یهو خوابید روم و خودشو انداخت روم کلا
همینطوری خودشو بالا پایین می‌کرد یا خودشو عقب جلو هل میداد
تا یکم اینطوری کرد منم داشتم از درد گریه میکردم
تا آبش اومد یهو پا شد از پشت ریخت رو سرم 😑😑😑
گفتم آخه چه‌کاریه میکنی اه
یکی دیگه زد 🙂
هعی خدا
سرمو تمیز کردم با چندش و عوق کردن
از طرف دیگه از درد کونم نمیتونستم راه برم
وای خدا یهو یادم افتاد من رفته بودم سبزی بگیرم گوشی هم ندارم ( دوستان قسمت قبل میدونن گوشیم خراب بود )

گوشی هم ندارم زنگ بزنن الان منتظرن و نگران شدن
وقتی پام میذاشتم زمین از سوراخم یه درد و سوزش عمیقی بلند میشد

به زور اومدم پایین دیدم نه آقای بی ناموس خودش گذاشته رفته
وای خدا من که نمیشناسم اینجا کجاست
اومدم سر کوچه از یکی که رد میشد پرسیدم اینجا کدوم مسیره…
سه تا ماشین عوض کردم با اون دردی ک‌ داشتم و ناراحتی فراوان اومدم محله اره پول سبزی هم دادم تاکسی+پول جیبی خودم که دو تومنم راننده تاکسی آخری حلال کرد
کار که نمی‌کردم تازه مدرسه ام تموم شده بود
پول نداشتم
اومدم خونه مامانم گفت معلومه کجایی؟؟
یه بهانه جور کردم و گفتم یادم رفت خرج کردم دوباره پول گرفتم و رفتم خرید زدم و اومدم خونه
زود رفتم حموم زیر دوش یکم گریه و خودمو لعنت گفتم اومدم بیرون
بعد همون موقع ها بود دیگه اینقدر افسرده بودم داشتم سکته میزدم
یه بار داشتم فیلم تلویزیون می‌دیدم
یارو میگفت اصلا آرامشی که نعشگی داره و…
رفتم در موردش تحقیق و پرس جو کردم و خلاصه برای اولین بار متادون خوردم
دیدم نه خیلی خوبه بیخیالم کرد بازم . بازم بازم تا دیدم نخورم تنم می‌لرزه…
قیافم داشت کم‌کم عوض میشد ( لاغری شدید صورت و تغییر رنگ صورت )
بعد یه ماه تو خونه نشسته بودم دیدم زنگ‌ خونه زدن
سعید بود
شاهرخ بیا بیرون کارت دارم
رفتم بیرون گفت عصر فوتبال هست میای ها

گفتم نه حوصله ندارم
یکم اصرار کرد گفتم نه دیگه ول کن حال ندارم
با لحن شوخی گفت بیا بریم حال بدم بهت
یه خنده ریز زد
یهو حس پیدا کردم دلم یجوری شد
گفتم اگه اینطوریه که میام فوتبال 😁
گفت باشه ولی زود ها
گفتم آخه کجا بریم خونه ما خالی نیست
گفت نمی‌دونم
یهو جرقه ای زد به ذهنم
اره پارکی که منو برده بودن جای خلوت زیادی داشت
گفتم بریم یه جا هست
رفتیم تقریبا ۵ دقیقه راه بود
یکم گشتیم
نرفتم اون جایی که منو برده بود گفتم از شانس کیریم میبینه یهو
بعد رفتیم یه جا دیگه که پشتش درختا بودن جلوشم بوته های بزرگ که اصلا دیده نمی‌شد اون طرف
بعد گفتم خب دیووووث بیا بغلم
خیلی با نمک بود یه خنده ریز زد و پشت کرد بهم گفت زود باش کصکش 😁
شلوارشو و شورتشو همزمان یکم دادم پایین اخخخخ اون کون لاغر قهوه ایش منو کشته نتونستم خودمو نگه دارم
خم شدم از چاک کونش بوس کردم گفت نکن اینطوری
گفتم وایسا
از لپ های کونش چندتا بوس کردم بعد لای‌‌ کونشو با دستام باز کردم اخخخ اون بوی قشنگ کونش زد بیرون کیرم داشت میترکید از شقی
سوراخش جلو چشام بود همین که زبون زدم خودشو کشید جلو گفت نکن دیگه اینطوری خوشم نمیاد
گفتم باشه باشه ببخشید
گفت زود بکن بریم
گفتم میتونی بخوری یکم؟
گفت نه اصلا
یکم اصرار کردم
گفت باشه ولی کم‌ ها
خم شد لباشو گذاشت سر کیرم اخ چقد حس خوبی داشت گرمای دهنش
آروم دهنشو جلو برد تا آخر کلاهک کیرم
تا اونجا دهنشو عقب جلو میکرد وای چقد خوب بود اروم اروم میخورد
دندوناش میخورد به کیرم
بعدش گفت بسه دیگه
پشت کرد چنتا تف زدم به کیرم کلا خیس کردم
بعد ی تف انداختم دستم مالیدم پایین تخماش و روناش
کیرمو‌ گذاشتم لای روناش از پشت محکم بغلش کردم و از پس گردنش بوس میکردم و تلمبه میزدم وای چقد حس خوبی داشت نعشه هم بودم اوج لذت بودم قشنگ
همینطوری که داشتم تلمبه میزدم از صورتش گرفتم و کجش کردم سمت خودم
با زبونم‌ گذاشتم لای‌ لباش
یکم با زبونم لیس زدم لباشو اخ چقدر نرم و لطیف 🤤
بعد سرشو کشید
یهو چشمم به کیرش افتاد اوه شق شده بود
دستام گذاشتم روی روناش و محکم و تند تلمبع زدم
تقریبا ۱۵ دقیقه یا یکم بیشتر زدم و ابم داشت میومد ( بخاطر متادون یکم دیر اومد ابم )
همین ک میخواست ابم بیاد کیرمو از لای‌پاش کشیدم بیرون دستمو گذاشتم دور کمرش و دستشو گرفتم گذاشتم رو کیرم گفتم بمال بمال
تند تند برام جق زد رونم داشت میخورد به رونش اخ چقد قشنگ بود از گردنش بوس میکردم و تند تند جق میزد ۵ ثانیه نکشید ک آبم پاشید بیرون
اخخ یه اه کشیدم و سعید شلوارش زود داد بالا با برگای درخت پشتی دستشو پاک کرد یکم از آبم رو دستش و انگشت اشاره اش بود
اومدیم محله و عصرشم رفتیم فوتبال
بعد دو سه ماه که کلا کارم این بود میرفتم عطاری متادون می‌خریدم میومدم خونه
اونقدر که خانوادم دیگه کاملا شک کرده بودن
رفتن گوشیمو درست کردن دادن بهم
هر روز غذا های مورد علاقم می‌پختن
میگفتن آخه چی شده با اینطوری رنگت رفته و لاغر شدی اینقد
منم قسر در میرفتم
اونقد که سعیدم میومد دم در میگفتم مامانم بگه خونه نیستم…
تا الان که رفتیم خونه خودمون ساخت سازش تموم شد ولی هنوزم که‌ هنوزه درگیره اون زهرماری ام 🥲

دوستان ممنونم که خاطره منو مطالعه کردید
فدای همتون بشم
انشاالله تک تکتون به آرزوهاتون برسید
کوچیک شما شاهرخ ❤️

نوشته: شاهرخ


👍 8
👎 7
15501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

969176
2024-02-02 00:03:07 +0330 +0330

آخرش ما نفهمیدیم همون دفعه اول توشی بهت تجاوز کردن یا این دفعه؟ شیشه ای شدی یا قرصی؟

1 ❤️

969220
2024-02-02 03:33:56 +0330 +0330

خصوصیم پیام بده شاهرخ

0 ❤️

969301
2024-02-02 20:14:06 +0330 +0330

متادون خیلی ضرر داره
تو متادون بخوری بعدش بری هچقدر هروئین تزریق کنی اون هروئین اصلا نعشه نمیکنه تو رو
اگه الکی بود که هیچ اگه واقعا میخوری خواهش میکنم نخور هرچه زودتر ترک کنی بهتره
کیرم تو ناموس هر چی آدمه متجاوزِ

2 ❤️

969429
2024-02-03 16:45:38 +0330 +0330

مجلوق کونی

0 ❤️

969614
2024-02-04 22:21:13 +0330 +0330

چرا اینقد تو ترسویی بچه😑
نکن این بلارو سر خودت نیار متادون مرگته داداش

0 ❤️

969719
2024-02-05 20:26:45 +0330 +0330

بخولش

0 ❤️

971786
2024-02-19 12:17:37 +0330 +0330

حالا بیا یک کون خوشگل هم به من بده حیف اون کون خوشگلت بیفته دست ادم ناشی قربون اون کون خوشگلت فقط حیف

0 ❤️