...قسمت قبل

قسمت سوم
صبح بود بیدار شدم همیشه وقتی صبحها بلند میشم کیرم هم زودتر از خودم بلند میشه از نوجوانی این مشکل رو داشتم . کیرم حسابی سیخ شده بود نرگس هنوز خواب بود
دستم رو به سینه هاش کشیدم .
: کی بلند شدی
من: الان
: وای نمازم قضا شد حتی نتونستم برم غسل بگیرم
من: میری حموم؟
: آره باید برم غسل کنم
من: باشه منم میام بریم با هم غسل بدیم
: باشه بریم
من بلند شدم که برم
: چه خبرته دوباره که اینو سیخ کردی
من: به احترام تو بلند شده
: مثل اینکه بازم کار داریم
من: خخخ یه سانس تو حموم مونده
: اگه بشه الان نکنیم بخدا درد گائدگی گرفتم
من: باشه شوخی کردم
حموم تو بیرون ساختمان تو حیاط بود ولی داخلش بزرگ بود رفتیم داخل و من کلا لخت شدم ولی نرگس با سوتین و شورت وارد شد
با شورت و سوتین واقعا سکسی دیده می‌شد با اینکه ۳۷ سالش بود ولی خیلی جا افتاده بود شکم کمی داشت ولی کون و رونهای خیلی پری داشت
دوش رو باز کرد و گرمی آب رو ملایم کرد و رفت زیر دوش آب دوش به موهاش می خورد و از وسط سینش می اومد پایین
من: بزار منم بیام زیر دوش بیرون سرده
: بیا
رفتم پشتش و از باسنش بغل کردم کیرم نیمه شق بود مثل فنر بلند شد شورتشو پایین کشیدم کیرمو وسط چاک گذاشتم
: تورو خدا تحریکم نکن الان نمی تونم
دستامو بردم جلو از زیر سوتین سینه هاشو مالیدم
: نکن دیگههه
من: کاری ندارم فقط ماساژت میدم
دستش رو عقب آورد و از وسط کیرم گرفت
: پس این چرا سیخ شده
من: طبیعیه همه اینطوری میشن
داشت با شامپو سرش رو می شست و کف شامپو که پایین می اومد من به بدنش می کشیدم ممه هاشو از سوتین در آوردم با کف شامپو اونارو هم کف زدم
مو هاشو آب کشید دو قدم رفت جلو و شامپو رو داد دستم . منم شامپو رو تو کف دستم ریختم و به موهام مالیدم چشمامو بسته بودم تا کف شامپو به چشمام نره
دوتا لب سر کیرمو ساک زد تا ختنه دهنش رو جلو و عقب می کرد
من: آاااه جون مثل اینکه خوشت اومده
: مممم اممم آره خیلی خوردنیه
من: می تونی تا حلقت بکنی تو گلوت؟
: نه خفه میشم
من: الان یادت میدم . زبونت رو زیر کیرم بزار قورتش بده
تا زبونش رو زیر کیرم گذاشت از سرش گرفتم و با زور کیرم رو تو حلقش کردم ده ثانیه تو گلوش تلمبه زدم چه حالی میداد. دو تا مشت به شکمم زد درش آوردم
سرفه کرد
: می خواستی خفم کنی ؟
من: شرمنده خواستم اینم یاد بگیری باشه هرطور دوست داری انجام بده
جلوم به حالت نیم خیز نشسته بود و تند تند کیرم ساک می زد منم موهاشو نوازش می کردم
من: پاشو بایست من بخورمش
به دیوار حموم تکیه داد منم نیم خیز نشستم یه پاشو رو شونم گذاشتم شروع کردم به خوردن چوچولش
: آه ه ههه این چی حالی میده
من: ممممم خوشت میاد
: آره عزیزم
سرمو محکم به چوچولش فشار می داد.
یه کم چوچولش رو لیس زدم احساس کردم می خواد اوج بگیره زود دست کشیدم
من: باید با کیرم ارضا بشی
: درد دارم آخه
من: جوری می کنم که درد نداشته باشی باور کن
: چه جوری؟
رو به دیوار وایستا کونتو بده عقب دستات رو بزار روی دیوار
رفتم پشتش کسش خیش بود کیرمو تنظیم کردم با یه فشار تا ته فشار دادم توش رفت
: آی یواش
من: تکون نخور می خوام تلمبه بزنم
از کمرش گرفتم شروع کردم به تلمبه زدن چون نصف کیرم وارد کوسش می‌شد نرگس زیاد درد نداشت و تند تند تلمبه زدم
من: اوففففف جووون چه کوسی داری
: آه آه این کیر منو کشته
من: آه آه باهاش زندگی کن
: عشقم دوست دارم
من: الان خوشت میاد؟
: معتادش شدم اوففف چی داغه
شلاپ شلاپ
من: بیا زیر دوش
یه کم کنار کشید که کیر از کوسش در اومد. از میله دوش گرفت دوباره تنظیم کردم زدم تو. تلمبه کردم
شلاپ شلاپ
آب دوش رو کیرم می‌ریخت  و داغ ترش می کرد
: کیرت چی داغ شد
من: آب دوش گرمش کرده می خوام کوست حال بیاد
چند تا سیلی به کونش سفید زدم و تلمبه زدم نرگس کمرش رو بیشتر پایین میداد تا حجم بیشتر کیرم تو کوسش بره
آنقدر خم شد کا دیگه کل کیرم تو کوسش جا می گرفت
: اوففف بکن بکن عشقم چه بکنی هستی
من: ازم خوشت اومده
: دیونه تو و کیرتم بکن اون شوهر ذلیل مردم بیاد ببینه چطور کوس می کنن
من: جووون حرف بزن خیلی حال میده
: بکن هرقدر دوست داری این کوس رو بکن
من: خوب گشادش کردم ها روز اول تنگ بودی
: آااه گشادش کن محکمتر بزن
من: بیااا اممم اممم
شاپ شاپ شلاپ آنقدر محکم تو کوسش میزدم که تخمام به چوچولش می‌خورد و بر می گشت .
: ففففف جون چه صدایی میده
من: کوست دیگه قشنگ درست شده ها
:آره کون  و کوسم رو میزان کردی
میخوام بیام اااه داره آبم میاد
درش آوردم با فشار به لبمه های کونش ریختم با آب دوش به کفشوی حموم رفت
من: آاااه
من: بیا باز یه پاتو بنداز رو شونم ارضات کنم
جلو کوسش نشستم یه پاشو رو شونم مثل قبل انداختم و چوچولش رو لیس زدم و دوتا انگشتمم تو کوسش جلو عقب کردم یک دقیقه نکشید سرمو تو کوسش فشار داد و نفس نفس زنان ارضا شد
من:  شدی؟
:اره ممنون خیلی خوب حال میدی
حموم کردیم و اومدیم بیرون و من رفتم صبحانه مفصل خریدم و به خونه نرگس برگشتم صبحانه خوردیم و من خواستم خداحافظی کنم
دم در محاکم بغلم کرد
: نمیدونم چطور شد عاشقت شدم کاش نمی رفتی
من: بازم میام پیشت نگران نباش
: می خوام یه مدت شوهرم باشی واقعا تو زندگی یکی مثل تو رو کم دارم
من: فعلا بذار برم دفعه بعد باز هم میام
: کی میای
من: سه چهار روز دیگه میام
ازش خداحافظی کردم و رفتم
عصر بود شیفت بعد از ظهر دوباره پیشخوان اومد
: سلام خوبی فرشید
من: سلام ممنون با زحمتهای ما چطوری دیشب باعث زحمت شدم
: خونه خودته هروقت اومدی قدمت روی چشم
من: نرگس چون صادقانه جلو اومدی منم صادقانه جلو میام
: من شناسنامه و کارت ملی رو آوردم تا تو سایتی که گفتی ثبت نام کنم
من: دوساعت وقت میبره برو رو اون صندلی بشین تا برات حساب بورسی و ارز دیجیتالی باز کنم
کنارم نشست و من تو یه کارگذاری حساب بورسی باز کردم و یه سایت حساب ارز دیجیتال باز کردم .
من: حسابات رو باز کردم فقط مونده اونا رو شارژ کنیم فردا برو شعبه پولت رو بریز به حساب پس انداز، دوباره اینجا بیا
: فرشید مطمینه؟
من: نگران نباش پولی که وارد این کارگذاریها یا حساب ارز دیجیتال میشه به غیر از خودت کسی نمی تونه برداشت کنه حتی خود من. چون پولش به صاحب حساب برگشت میخوره
: باشه فردا میرم
من: فردا به حسابت اومد بیا اینجا برات شارژش کنم اینترنت بانک هم از اینجا برات ردیف می کنم
خلاصه پولش رو فرداش براش شارژ کردم و فردای اون روز با مشاوره با یکی از دوستام که تو این کار خبره بود ۵۰ میلیون تومن ارز دیجیتال دوج خریدم و ۵۰ میلیون سهم سیمان خریدم
از شانس خوبش دوج رو که ۱۰۰۰ تومن خریده بودم در عرض دو هفته به ۱۶۰۰۰ تومن رسید موجودی ۸۵۰ میلیون شد. ولی بورس تو همون ۵۰ ملیون موند
همه رو فروختم کل دارایی ۹۰۰ میلیون شده بود من که واقعا خوشحال شده بودم
زنگ زدم اومد پیشخوان
من: خوبی
: ممنون چه خبر کاری داشتی
من: یه خبر خیلی خیلی خوب برات دارم
: راستی چه خبری
من: سرمایه افزایش کرده
: چقدر ؟وای خدا شکرت
من: خودت بگو
: ۳۰ میلیون
من: نه بیشتر
: ۵۰
من: بیشتر
هردفعه صداشو از خوشحالی بلندتر می کرد چند تا مشتری بودن داشتن به ما نگاه می کردن
من: پولت شده ۹۰۰ میلیون
: دروع می گی غیر ممکنه
چندتا مشتری اومدن و پرسیدن و کنجکاوی می کردن
نرگس رو کف پیشخوان نشست و دستاشو گذاشت رو صورتش و از خوشحالی گریه کرد
: بدبختیم تموم شد خدایا شکرت چقدر دعا کردم
من: موجودی رو زدم فردا به حسابت میاد، فردا کارت
عابر  رو بیار چک کنیم
: ممکنه پول رو نریزن؟
من: نگران نباش فردا واریز می کنند
رفت بیرون و صدام کرد رفتم بیرون
: امشب میتونی بیای پیشم
من: باشه حتما میام امروز باید جشن بگیریم ساعت ۱۰ شب از اینجا خارج شدم میام پیشت به خودت خوب برسی ها
پیشخوان رو بستم و دوکوچه پایین تر رفتم زنگ زدم در رو باز کرد.
یه آرایش غلیظی کرده بود ولی یه کم ناشیانه زده بود
تا وارد خونه شدم منو بغل کرد و حسابی بوس بارانم کرد تا خواست دستمو ببوسه دستم رو کشیدم
من: این کارا چیه
: اگه اجازه بدی به پات بیوفتم
من: نه بابا زشته بیا بریم تو حرف بزنیم
رفتیم داخل و من یه پشتی که گذاشته بود تکیه دادم
من: خب خانم ثروتمند با این پول می خوای چکار کنی؟
: نمیدونم هنوز باور نمی کنم همچین پولی دارم(سال ۹۹ پول بزرگی بود)
من: فردا که موجودی گرفتم باور می کنی
: برای خودت چقدر بر می داری
من: واقعیتش هیچی اون پول مال توه ،من فقط خریدم و فروختم همین
: ولی ۵۰ میلیون رو به تو میدم
من: هر قدر اضافی موند بده الان کلی کسری داری
: اول می خوام یه آپارتمان برای خودم بخرم بقیشم می زارم بانک سودش رو می گیرم
من: آپارتمان چند در نظر داری
: صد متر تو محله متوسط باشه
من: ۵۰۰ م اون فکر کنم برات آب بخوره ۴۰۰ بقیه رو بزار من بگم چکار کن
: بگو
من: ۲۰۰ رو بزار بانک خرجی تو بده تقریبا ۳ م سود میگیری بقیه رو هم سکه بخر بزار برای اینکه پولت تو بانک ارزشش رو از دست نده
: فکر خوبیه خیلی خوشحالم
من: الان بازم برو بسیج ،از اونجا برات در آمد بیاد
: گور باباشون از فردا مدل زندگی مو عوض می کنم گور بابای چادر سیاه
من: 🤣🤣🤣🤣

: برم شام بیارم
من: جووون بازم آبگوشت بوشو حس می کنم
: تورو خدا ببخش برنجم تموم شده بود . نتونستم بخرم
من: خیلی خوشحالم که برات کاری انجام دادم
اومد تو بغلم نشست و محکم بغلم کرد لبامو تو دهنش بود و میک زد
: امشب تا صبح هرکاری دوست داری با من بکن من مطیع توام
من: جووون تا صبح؟ پس شام رو بیار که تا صبح قراره حال کنیم
شام خوردیم و سفره رو جمع کردیم
من: اون روز برای یه کار دیگه اوده بودم الانم یه کار دیگه
: آره واقعا خیلی برام شانس آوردی قدمت خیلی خوبه
من: اون روز از کون نمی دادی همچین شانسی نمی آوردی🤣🤣🤣
: جوون پس امشبم میدم تا شانسم بیشتر بشه☺️☺️
من: امشب چند مدل یادت میدم که حال کنی امشب باید جنده من باشی
: من همیشه جنده توام عشششقم
من: آخ خخ چه غلیظ گفتی
دگمه های پیراهنم رو با عشوه خاصی باز می کرد
: یه حالی بدم عمر داری فراموش نکنی
من: ببینیم و تعریف کنیم
یه پیراهن گل گلی پوشیده بود که اونم دکمه داشت سینه هاش دکمه های پیراهن رو جر میداد منم دکمه های پیراهنش رو باز کردم از تنش در آوردم یه شلوارک سبز رنگ تنش بود از کشش گرفتم کونش داد بالا از تنش در آوردم اونم شلوار منو در آورد زیر پیراهن و شورتمو در آورد و منم شورت و سوتین رو در آوردم
: مثل اون روز برعکس بخوریم
من: آها ۶۹ میخوای
: نمیدونم آره خیلی حال میده
من: باشه ایندفعه من میام بالا
کنار پشتی که روی یه پتوی پلنگی بود دراز کشید موهای دم اسبی شو باز کرد و موهاشو با چپ و راست کردن سرش به اطراف ریخت
دوتا زانو مو چپ و راست سرش گذاشتم و خودمم سرمو وسط پاهاش بردم پاهاشو حالت نود درجه رو زمین گذاشت پاهاشو باز کرد
کیرم کلا خواب بود
: اولین باره می بینم خوابه همیشه سیخ دیدمش
من: تا دوتا ساک بزنی حالت دلخواهت میشه
: جووون میخوام از قبلی هم کلفتش کنی
من: ممممم ممممم 😛
: مممم امممممم
نرگس ساک خیلی محکمی برای کیرم می کشید سرش رو جلو عقب می‌کرد. کیرم تو دهنش رفته رفته کلفت تر و سفت تر می شد . کوس نرگس هم شروع کرد به نم دادن
کیرم حسابی کلفت شده بود کیرم رو تو کام دهنش تلمبه میزدم و کوسش رو می لیسیدم
من: بسه پاشو، یه میز یک متری داری
: آره تو آشپزخانه چطور
یه پتو پلنگی رو برداشتم از دستش گرفتم رفتم اَشپزخونه
پتو رو روی میز انداختم نرگس رو به پشت خوابوندم
من: باسنت رو تا لبه میز بیار
: اینطوری
من: یه کم جلوتر پاهات بیرون میز باشه بالا تنت رو میز باشه
: خوبه
من : آره خودش پاهاتو هوا نگهدار
از پشت روناش گرفتم پاهاشو به سینش چسبوندم
من: اوففف خودشه چه منظره ای
: چکار می خوای بکنی؟
من: الان می بینی
زبونم رو آوردم دم سوراخ کونش گذاشتم و دور سوراخ کونش رو لیس زدم
: کثیفه نکن
من: امروز می خوام غیر بهداشتی حال کنم
: اویی یه جوری میشم اوفففف
من: جوون فدای اوفت بشم
ایندفعه نوک زبونم رو تو سوراخش کردم کونش رو از شدت لذت چپ و راست می کرد
: می خوای از کون بکنی
من: آره چطور؟
: خودم رو نشستم داخلش کثیفه
من: گفتم که غیر بهداشتی می کنیم
دوباره زبونم رو توش کردم با کونش نوک زبونم رو پرس می کرد و دوباره سوراخش رو شل می کرد
من: تو یخچال خیار داری؟
: آره برو بردار بخور
من: قراره کوس تو بخوره
رفتم یه خیار هم اندازه کیرم از یخچال در آوردم
من: آماده ای تجربه جدید رو بچشی
: آره هرطور دوست داری بکن
رفتم کنار میز
من: برای این خیار و کیرم ساک بزن
خیار رو کنار کیرم گرفتم نوبتی کیرم و خیار رو ساک می زد
من: یه تف بنداز رو کیرم برم برای عملیات
یه تف آبدار رو کیرم انداخت: خخخخ توقف
من: الان شد
رفتم انور میز ، پاهاشو به سینه هاش چسبوندم
کیرم رو تنظیم کردم و تو سوراخ کونش فشار دادم
: آااای یواش
من: الان کیف می کنی طاقت بیار
دوباره فشار دادم تا نصف رفت
: هووووففف سوختم
تو کونش تلمبه زدم دیگه کیرم تا تهش میرفت
: ااااه آی آی دارم جر می خورم
من: خودت از پاهات بگیر خیار رو تو کوست بکنم
: نه پاره میشم
من: نترس نمی شی
کیرم رو تو کونش ثابت نگهداشتم و خیار رو تو کوسش فرو کردم
: هی ی ی ی چقدر سرده
من: الان گرمش می کنی
خیار یه کم دراز بود همزمان به تلمبه زدنم خیار رو هم جلو عقب می کردم
: اوففف ااااه دارم میمیرم
من: جووون الان دوتا کیر میکنتت
: اوففف چه حالی میده اااااه
یه آه بلندی مثل داد زدن کشید
من: زود ارضا نشی ها اولشه
: اوففف اوففف بکنید منو
خیار رو وقتی تو کسش می کردم توش یه پیچ هم میدادم .
من: آه آه دارم می کنمت مممم
: آوی اوف
من: چطوره خوشت میاد
: خیلییی چی بکنی هستی
من: می کنمت خودتو تنگ کن
: نمی تونم دوتا چیز تو بدنمه
من: پاهاتو محکم بگیر پایین نیاد
با دست راستم خیار رو جلو عقب می کردم با دست چپم چوچوله و زائده ذوزنقه ای چوچولش رو می مالیدم. سرش رو شدت لذت چپ و راست می کرد
من: می خوام محکمتر بکنمت تا ارضا بشی
: ای دیگه جون ندارم کوس و کونم آتیش گرفته
شروع کردم، تند تند کردم کیرم و خیار رو بیشتر میدادم توش و در می آوردم احساس کردم مدفوع با کیرم خارج می‌شد و داخلش می رفت عاشق این صحنه بودم
: آی یواشتر جر خوردم اااه
من: نترس عشقم جر نمی خوری
پنج دقیقه اونطوری براش تلمبه زدم یه جیغی زد و ارضا شد وقت ارضا شدن من بود
خیار رو بیرون کشیدم پاهاشو به صورت جفتی یه طرف شونم گذاشتم و تند تند تو کونش تلمبه زدم
: ای ای اخخخخ تمومش کن
من: اوف اوف الان میاد
:خواهش می کنم تموم کن درد داره
من: جووون الان میاد
کیرمو تا تهش فشار دادم و همه آبمو تو کونش خالی کردم
من: آععععععع آااااااه
: هوف هوف پرش کردی
یه نفس عمیقی کشیدم و توش نگهداشتم
: نمی خوای درش بیاری
من: یه کم کثیف کاری شده همونطوری خودتو نگهدار برم کاغذ دستمالی بیارم
تا درَ ش آوردم کیرم با مدفوع خارج شد
: اعه کثافت کاری شد
روش رو آنطرف برگردند
من: ناراحت نشو من عاشق این کارم الان تمیزت می کنم
رفتم کاغذ دستمالی آوردم کیرم و دور سوراخ کونش رو پاک کردم
: نه به اون شوهر قبلی که گاییدن بلد نبود نه به تو که اوستاشی؟
من: پاشو تمیز شد یه کم استراحت کنیم بعد بریم کوس بزنیم
: خسته نباشی واقعا مثل اینکه تا صبح برنامه داریم
من: ۴۰ مدل سکس داریم تو هنوز ۷ مدلش رو تجربه کردی عشقم
: عجب چیزی بودی راست میگن مردها از ۳۵ سال به بعد موتورشون روشن میشه
نیم ساعت استراحت کردیم و تخمه و آجیل خوردیم و میوه هم خوردیم
من: برو لحاف تشک بیار بقیشو تو تشک انجام بدیم
تشک و لحاف رو انداختم
من: به پشت بخواب پاهاتو بالا ببر
: اینطور
من: آره
منم بصورت افقی به پهلو خوابیدم کیرم رو تنظیم کردم تو کوسش جا دادم کوسش داغ داغ بود
با دست راستم پاهاشو بالا نگه داشته بودم و با دست دیگم چوچولش رو می مالیدم کیرم رو هم تو کوسش تلمبه  می زدم
: آه آه جوون الان اذیت نمی شم
من: حال کن عشقم با کیرم حال کن
: چه کیری داری؟
: نوش جونت
من: آه آه
: بکن خیلی بکن
من: تاصبح می کنم
: بکن سیر نمی شم
من: ایندفعه خیلی وقت میبره باید تحمل کنی
: اوففف هر چی بیشتر بهتر یه عمر  تو کف بودم
ده پونزده دقیقه تو اون حالت گاییدم دستش رو به دستم که چوچولش رو می مالیدم فشار داد و دوباره ارضا شد جفت پاهاشو رو پاهام انداخت و تند تند نفس زد
من: برگرد رو به زمین بخواب
بلند شدم دوتا بالش گذاشتم زیر شکمش کوس و کونش رو بالا آوردم
من: خشن می خوام برات تلمبه بزنم
: صبر کن حالم جا بیاد
من: نه اینطوری بیشتر حال می کنی
: کشتی منو
کیرم رو از پشت به کوسش وارد کردم و خودم رو  پشتش خوابیدم نرمی کونش رو زیر شکمم حس می کردم. شروع کردم به تلمبه های سنگین و ضربه ای
: آیی ییی یواش تورو خدا
من: ام ام ام
من: یه کم طاقت بیار تا ارضا بشم
: اخخخ یواش
من: آاااه آه
وقتی تو کوسش و لبمه های کونش ضربه می زدم بالش و کونش هردو با هم بالا پایین می شد
پنج شش دقیقه من خشن کردم و اونم زیرم جیغ می کشید
احساس کردم داره میاد سریع درش آوردم و تو سوراخ کونش تنظیم کردم و فشار دادم رفت تو. چند تا تلمبه زدم دوباره تمام آبم رو تو کونش پمپاژ کردم
: آی چرا دوباره تو کونم ریختی دوباره باید برم خالی کنم
من: مگه می خوای تو کوس بریزم ؟
: نه به کمرم بریز
من: کیفش این که تو فضای گرم و فشرده بریزی اگه مرد بودی می فهمیدی
: اگه مرد بودم همین بلا رو سر تو می آوردم
من: اگه نارحتی مثل شوهر قبلی زود بریزم و بخوابم
: چطور اینقدر می تونی بکنی تریاک می کشی
من: نه داروهای ویتامین زیاد استفاده می کنم
: من که دیگه نا ندارم بازم می خوای بکنی
من: نه فعلا نصف شب میریم تو حیاط می کنیم
: مردم میشنون آبروم میره
من: تو که چند روز دیگه از اینجا میری بزار بشنون
ساعت ۳ شب تو وسط حیاط سکس کردیم هوا تابستان تو حیاط خیلی خنک بود و خیلی چسبید .
صبح بعد از صبحانه رفتیم یه خودپرداز پیدا کردیم موجودی گرفتیم ۹۰۲ میلیون تو حسابش پول بود.
نرگس از خوشحالی می خواست پرواز کنه. چند تا بنگاه رفتیم و یه آپارتمان تک واحدی ۱۰۵ متری خریدیم
چند روز دیگه وسایلش رو اونجا تخلیه کردیم .
با یه مقدار. پولش مبل و تخت خواب و ال ای دی  خریدیم ۴۵۰ میلیون باقی موند
دویست میلیون به حساب سپرده بلند مدت گذاشتیم تا سودجو بگیره ۲۰۰ میلیون هم براش سکه های نیم سکه خریدیم .با اصرار و خواهش خودش ۵۰ هم به من داد

با اون پول زندگیش سامان گرفت بعد از یکسال که با هم بودیم انواع سکس رو انجام دادیم حتی من داخل کوسش ریختم بعد  با یک کارمند بازنشسته بانک ازدواج کرد البته از من حامله شده بود و دیگه من به دور برش نرفتم منم پیشخوانم عوض شد و به خیابان دیگه ای منتقل شدم .
الانم روی مخ یک خانم بیوه کار میکنم خودش تمایل زیادی به دوستی داره البته به گفته خودش ۲۷ سال داره بچه دار نیست اندام خیلی بهتری نسبت به نرگس داره اگه تورش انداختم اونم تعریف می کنم

پایان

نوشته: فرشید