سلام خدمت همه ی دوستان
این داستانی که میخوام واستون تعریف کنم انصافا واقعیه و کلا یک بار هم اتفاق افتاده واسمون.
ولی من تو فکر اینم که دوباره انجامش بدیم
اسم من کیارش هستش، درحال حاضر ۳۲ سالمه .
قدم ۱۸۰ وزنم ۷۷ و نسبتا خوش استیل هستم و دور وری ها میگن خوشتیپم، بگذریم.
اسم زنم ندا هستش که ۶ سال از من کوچکتره.
قدش ۱۶۰ وزنش ۶۳ کیلو و انصافا فوق العاده خوش هیکل و سکسی.
موهای مشکی و چشم و ابروی مشکی. پوست نسبتا سفید ، با موهای فر
بدن ندا بخاطر چند سال ورزش حرفه ای واقعا رو فرمه.
پاهای کشیده و تو پر و یه کون کاملا برجسته و خوش استایل.
سینه هاش ۷۵ هستش و بزرگ نیست ولی خوب ۷۵ سفت و شق. جوری که وقتی دست میگیری لذت میبری
ما تقریبا ۹ ساله با همیم و ۶ ساله ازدواج کردیم.
تو دوره ی دوستی هیچ رابطه ای با هم نداشتیم جز یه سری بوس و لب و این جور عشق بازی ها
ولی بعد عقد رابطمون در حد لاپایی و این حرف ها بود تا شب عروسی.
که خوب شب عروسی هم انقدر خسته بودیم که بیخیالش شدیم و گذاشتیم واسه فردا.
اما از شانس بد من وقتی فردا شب عروسی اومدیم رابطه داشته باشیم، بعد کلی عشق بازی و خوردن و نوازش همین که اومدم سر کیرم رو بذارم تو دیدم رنگ و روی ندا پریده و ترسیده.
پرسیدم چته عزیزم که گفت میترسم.
منم بعد کلی نوازش اروم سرش رو گذاشتم تو کس تنگ و داغش که دیدم تمام بدنش سفت شده و داره میلرزه.
منم بیخیال شدم و دراوردمش و گفتم بذاریم واسه بعد.
تو ذهنم گفتم بذار از لحاظ ذهنی اماده بشه بعدکه این آماده شدن واسه یه سکس کامل تقریبا یک سال طول کشید و منم وجدانن تو اون یک سال اصلا فشار نیاوردم که ندا اذیت نشه چون وتقعا عاشق هم بودیم.
اتفاقا بنده خدا خودش هر شب کلی آرایش و لباس سکسی میپوشید و میومد تو بغلم اما همینکه میومدم کیرم رو بکنم تو کسش یهو حالش عوض میشد و بهم میریخت .
که بعد چتد بار دکتر رفتن و این حرف ها اوکی شد.
دکتر گفت این یه جور ترسه که باعث میشه عضله های دور واژن خانومتون ب شدت انقباض پیدا کنه و واقعا یه درد شدیدی تمام بدنش رو میگیره.
من هر وقت از سره کار میومدم میدیدم کلی گریه کرده. فقط هم بخاطر من. هی بهم میگفت میفهمم داری عذاب میکشی ببخشید و از این حرف ها.
ولی من واقعا درکش میکردم.
چون موقع عشق بازی سنگ تموم میذاشت اما خوب موقع دخول واقعا دست خودش نبود.خلاصه بعد یک سال یواش یواش با یک سری ژل های رون کننده ما کارمون رو شروع کردیم که بعد چند بار سکس دیگه اوکی شد و هی بهم میگفت هر ساعتی دوست داشتی بهم بگو میخوام اون یک سال عذاب کشیدنت رو جبران کنم.
رابطه مون چه تو سکس و چه تو عاشقی واقعا عالی بود و البته الانم هست اما بیشتر تو عاشقی دیگه تو سکس مثل دو سه سال اول نیستیم.
سرتون رو درد نیارم . داستان درگیری ذهن من از اونجایی شروع شد که یه روز که پدر و مادر و خواهرم و شوهرش خونه ما بودن و همه دوره هم جمع بودیم و از اونجایی که دامادمون استقلالی هستش ، داشتیم بازی استقلال و الهلال رو نگاه میکردیم که یهو گومز یه بازیکن سیاه پوست الهلال به استقلال گل زد و مدل خوشحالی اش هم اینطوری بود که  عین بچه ها چهار دست و پا راه میرفت و ادای ببر رو در میاورد.
یه لحظه ب صورت اتفاقی چشمم خورد به صورت ندا و دیدم که خیلی عمیق داره به گومز نگاه میکنه و یه لبخند همراه با شهوت و لذتی تو صورت و چشماش بود . که یهو بابای من برگشت گفت قیافه ی این گل زنه چقدر با نمکه هر وقت دوربین صورتش رو نشون میده لبخند رو لباشه. که یهو انگار ندا از تو فکر پرید و بدون هیچ مقدمه ای گفت اره خیلی باحاله من که عاشق سیاه پوستا هستم و خیلی سیاه پوست دوست دارم.
کسی ب منظور بد برداشت نکرد چون خدایی تا اون موقع کوچکترین خطایی ازش ندیده بودم و بقیه هم خیلی قبولش داشتن ،ولی دیدید ادم هایی که خلاف میکنن هی نگران هستن. انگار چون ازرقبل تو ذهن خودش به یه سری چیزها فکر کرده بود حس میکرد شاید بقیه هم برداشتشون بد بوده باشه. و هی میخواست حرفی که زده رو جمع کنه ، تا اینکه بعد چند تا جمله که هی بیشتر خودش رو سه کرد گفت من وگه مرد بودم حتما زن سیاه پوست میگرفتم. خلاصه منم واسه اینکه ندا بیشتر گند نزنه و کسی منظور بد برداشت نکنه ب شوخی گفتم میخوای من بگیرم ب جای تو . من که مردم. همین باعث شد اون بار منفی از رو دوش ندا برداشته بشه و همه خندیدیم.
این حرف موند تو ذهن من و خیلی مغز من رو درگیر کرد. تا اینکه یه شب در حین سکس واسه اینکه هم داغ ترش کنم و هم ببینم داستان چیه گفتم ندا دوست داشتی الان من سیاه پوست بودم و تو همین حالت تو کست تلنبه میزدم که اونم تو شهوت و زیر کیر من گفت اووووووف اره خیلی خوبه.
بعد تو آن واحد کسش شد پره آب وشروع کرد به لرزیدن و ارضا شدن.
باور کنید فکر کنم چند ماهی بود اینجوری ارضا نشده بود. در حالی که کیره من تقریبا ۱۹ سانت میشه و واقعا هم کلفته.

ندا اون شب امتحانش رو پس داد و من متوجه گرایشش به سمت مردهای سیاه پوست شدم.
بعد واسه اینکه سکس هامون دوباره رنگ و لعاب و حرارت قبل رو داشته باشه هر وقت که میرفتیم تو بغل هم من خودم رو سیاه پوست معرفی میکردم و خیلی وحشی تر کسش رو میگاییدم و اونم حسابی داغتر میشد و حسابی التماس میکرد که محکمتر بکنمش.
خوب از یه طرف هم من چند سال قبل تو مجردی از این سکس های بین نژادی زیاد میدیدم و یه چند وقتی بود دوباره شروع کرده بودم به دیدن و تو ذهنم یه چیزایی اماده داشتم.
 این شد که اگه یه بار تو سکس با اون روش جلو نمیرفتم اصلا داغ نمیشد.
با همین رویه روزها داشت میگذشت که یه پیشنهاد کاری تعداد بالا به من خورد که یه هتلی توی ارمنستان ازم خواست که من تمام سرویس خواب ها و میز آرایش های اتاق هاشون رو بسازم.
اما ازم خواستن که قبلش برم اونجا تا هم سبک مدل ها و سایز اتاق هارو ببینم . هم اینکه درباره ی قیمت و نوع پرداخت و قرارداد صحبت کنیم. اولش قرار بود تنها برم ولی وقتی متوجه شدم که تمام هزینه های سفر با خود مشتری هست تصمیم گرفتم که ندارو هم با خودم ببرم.
گفتم من که تو فکرم بود هزینه ی یک نفر که خودم باشم رو پرداخت کنم حالا که خودم رایگانم همون رو هزینه میکنم و زنم رو هم با خودم میبرم تا یه تفریح هم کرده باشیم.
خلاصه ما بار و بندیل رو جمع کردیم و حرکت به سمت فرودگاه و رسیدن به شهر ایروان.
وقتی رسیدیم اونجا یه آقا و یه خانوم اومدن دنبالمون و مارو بردن هتل گلدن پالاس که یکی از هتل های پنج ستاره و شیک اونجا بود.
ما رسیدیم و اتاق رو گرفتیم و بعد دوش و استراحت اومدیم که تو رستوران هتل شام بخوریم.
که من رفتم از مسئول اونجا پرسیدم که ملاقات من با مسئول پروژه کی هستش که گفتن احتمالا فردا.
ما هم که دیدیم وقت هست بعد شام رفتیم تو شهر و یکی دو تا بار و کلی عشق و حال که نصف شب برگشتیم هتل و مثل جنازه ها خوابیدیم.
صبح که پاشدیم رفتیم واسه صبحونه خوردن یه آقایی اومد سره میزمون و گفت مسئول پروژه گفتن تا دو ساعت دیگه جلسه شروع میشه و تو فلان سالن هتل میز شماره ی هفت.
که با دستشون یه آقایی رو نشون دادن که طرف هم از دور یه دستی به عنوان سلام کردن تکون داد که من یهو دیدم اووووف دو تا سیاه پوست گردن کلفت و خوش هیکل با کت و شلوار و خیلی شیک هستن.
ندا که سرش رو برگردوند و اونارو دید اصلا حالش عوض شد.
که من به شوخی گفتم چیه چشمت گرفت؟ و دوباره ب شوخی گفتم حرفامون همش فانتزیه ها نکنه جدی گرفتی تو.
که اون‌ گفت نه بابا دیوونه شدی.
بعد سرو صبحونه ما رفتیم که من دوش بگیرم و حاظر شم که برم.
دیدم ندا پریشونه و انگار هی میخواد یچی بگه.
اخه قرار بود تو تایمی که من میرم واسه قرارداد ندا هم بره واسه خرید لباس و چرخ زدن تو بازار که حتی ما تاکسی هم هماهنگ کرده بودیم که در اختیار باشه.
ولی انگار ندا یه جورایی بود و ذهنش درگیر و مضطرب بود.
گفتم ندا چرا حاظر نمیشی قرار من یک ساعت دیگه است ولی تاکسی تو نیم ساعت دیگه میاد که یهو برعکس عجله ای که واسه خرید داشت گفت نه نمیرم خرید. الان زنگ میزنم کنسل میکنم ماشین رو.
که پرسیدم چرا گفت اخه تنها حال نمیده میمونم بعد کاره تو با هم بریم.
که منم گفتم باشه. یهو بعد یکی دو دقیقه گفت عشقم میشه منم باهات بیام؟
گفتم اخه عزیز دل این قرار کاریه تو بیای اونجا حوصله ات سر میره. که گفت نه واقعا دوست دارم کنارت باشم و حتی یاد هم بگیرم نوع گفتگو با مشتری و بستن قرارداد رو.
که منم اصلا هواسم نبود که بابا این ندا خانوم ما ذهنش درگیره اون دو تا کیر کلفته سیا پوسته.
گفتم باشه پاشو حاظر شو بریم.
که اونم از خوشحالی اومد و یه لب به من داد و رفت حاظر بشه.
اوووووف وقتی اومد یه نگا بهش انداختم و واقعا همونجا راست کردم.
بهش گفتم ندا چ خبره مگه داری میری عروسی که انقدر ب خودت رسیدی.
گفت نه خوب گفتم تو این همه شیک پوشیدی منم در حدت باشم دیگه. ی جورایی هندونه داد زیر بغلم.
خلاصه ما رفتیم و وارد سالن که شدیم یهو اون دو تا سیاه پوسته از جا بلند شدن و ما رسیدیم سره میز و بعد دست دادن و سلام  کردن نشستیم. که من متوجه ی نگاه های هیز اون دو تا به ندا شدم. تخم سگا چشم از روی رون و سینه های ندا بر نمیداشتن.
اولش عصبی شده بودم و ولی بعدش تو دلم گفتم بذار نگاه کنن تا از شق درد بمیرن. تازه زبونشون کوتاه شده بود و من هر چی میگفتم و میخواستم اونا موافقت میکردن.
تا حدی که مسئول نوشتن قراردادشون واقعا تعجب کرده بود که چرا اینا هیچ مخالفتی با اون قیمت سنگین من نکردن.
بعد نوشتن قرارداد وقتی دوباره خواستیم دست بدیم و خداحافظی کنیم یکی از اون سیاه پوست ها که اسمش شی مس بود دست ندارو اورد بالا و بوسید و خیلی با لذت نگاهش کرد که من پریدم وسط لاو ترکوندنش و گفتم که من یادم رفت معرفی کنم ندا خانوم همسرم هستن.
چون انقدر از اول داستان اون دو تا کسکش نگاه میکردن که موقعی که انجوری دست ندا رو گرفت و بوسش کرد گفتم الانه که همینما بکننش.
خلاصه رفتیم داخل اتاق و بعد دراوردن لباس هامون من از پشت چسبیدم به ندا و شروع کردم شیطونی که به یه سکس خیلی توپ ختم شد.
بعدش رفتیم بیرون و رفتیم یه دیسکو و کلی بزن برقص و اوکی شدن با یه زن و شوهر ایرانی و خلاصه تا خرخره مشروب خوردن‌ و رقصیدن.
که بعدش تو همون حالت ب شدت مستی اومدیم هتل و رفتیم تو اتاق. که ندا یهو اومد رو کیر من نشست و گفت عشقم کیر میخوام.
که گفتم ندا من از دیروز تا حالا سه بار تو رو گاییدم چته چرا سیر نمیشی که یهو تو همون حالت مستی گفت اخه سکس با یدونه کیر که من شهوتی رو سیر نمیکنه.
که من ی لحظه قفل کردم.
گفتم ندا چی گفتی. اونم انگار یه لحظه ب خودش اومد و گفت شوخی کردم. منظورم این بود که کاشکی تو دو تا کیر داشتی که همزمان هم از کس و هم از کون  منو میکردی و واسه اینکه قضیه تموم بشه شروع کرد واسم ساک زدن. اونم ندایی که همیشه واسه خوردن کیرم باید کلی ازش میخواستم و حسابی داغش میکردم اونم تو ده تا سکس دو بار واسم میخورد . و فکر کنم تو کل این سالها بیست بار از کون بهم نداده بود.
همین طور که داشت ساک میزد و کیرم تو گلوش بود یه فکری اومد تو سرم که چرا یک بار امتحان نکنم این همه تو سایت شهوانی یا سایت های دیگه مینویسن که همچین کاری کردن و تهشم با هم خوب موندن و زندگی کردن. یهو بهش گفتم ندا تو واقعا دوست داری همچین کاری بکنی . که آب دهنش رو قورت داد و گفت کدوم کار . گفتم سکس با اون دو تا نره خر. هول کرد و گفت نه بخدا من ی لحظه باهات شوخی کردم گفتم یه کیر حال نمیده.
بنده خدا فکر کرده بود من شاکی شدم.
گفتم ندا من ازحس و حالت و از اینکه تو سکسهامون من نقش سیاه هارو بازی میکنم تو ده برابر داغ تر میشی رو میفهمم.
اگه واقعا دوست داری الان وقتشه برو تو لابی نشستن دستشون رو بگیر بیار بالا ب شرطی که خودمم باشم.
ولی جلو اونا سوتی نده. من یا میرم تو حموم یا میرم تو کمد دیواری در ریلی رو یخورده باز میذارم و نگاه میکنم.
گفت نه من جلو تو نمیتونم. منم گفتم اگر میخوای همین یک بار و با همین مدل اگر نه که هیچی دیگه هیچ وقت حتی تو سکسهامون هم حرفش رو نزنیم.
نمیدونم چرا ولی انگار من بیشتر از ندا شهوتی شده بودم و انگار قراردبود من بکنم.
بعد چند ثانیه سکوت اومد دستاش رو گذاشت رو صورتم گفت تو مطمعنی؟ گفتم اره اگه فقط این یک بار باشه مشکلی نیست.
اونم گفت بخدا من تو رو از کل دنیا بیشتر دوست دارم ولی این هوس رو خود تو انداختی تو سرم.
گفتم من؟ گفت اره یکی دوبار که اومدم از تو گوشیت و نت چیزی رو سرچ کنم تو سابقه ی سرچ گوشیت یه صفحه بود که وقتی زدم باز شد گفت فیلتره که وقتی فیلتر شکنت رو روشن کردم کلیپ یه زن سفید با دوتا مرد سیاه اومد که من از همون روز معتاد دیدن این کلیپ ها شدم و حالا انقدر ذهنم درگیره.
گفتم حالا هر چی بوده الان وقتشه برو تا اون دوتا کیر از دستت نپریدن چون تو اگه از اینجا بریم دیگه به هیچ وجه نمیتونی به آرزوت برسی
اونم یه گاز از لبم گرفت و رفت و قرار شد که اگه اوکی شد و خواستن بیان سمت اتاق یه تک زنگ بزنه‌. همین که رفت بیرون من دوربین رو روی تخت خواب تنظیم کردم و اماده شدم واسه قایم شدن. دوربین رو هم گذاشتم چون من از یه زاویه بیشتر نمیتونستم ببینم و اگه یه موقع توی زاویه مخالف میخواستن بکنن دیگه از دستم میپرید دیدن کس دادن و لذت بردن زنم.
یه چند دقیقه ای گذشت که دیدم ندا درو باز کرد و اومد تو و گفت کیارش من هر جوری رفتار کردم و ناز کردم اونا نیومدن سمتم حتی از بغل میزشون رد شدم گفتم دنبالم بیاید واسه عشق و حال و اومدم واستادم جلو دره اتاق بلکه بیان ولی چند دقیقه صبر کردم خبری نشد اومدم تو. جفتمونم پنچر شدیم و ندا اومد لباس هاش رو دراورد و با یه شورت و سوتین داز کشید رو تخت. انگار که تمام کشتی هاش غرق شده باشن.
همین اومد سرش رو گذاشت رو سینه من و من دست کردم تو شرتش و اروم داشتم اون کون خوشگلش رو نوازش میکردم یهو در زدن.
من فکر کردم قهوه اوردن چون وقتی فهمیدم که داستان اوکی نشده زنگ زدم دو تا قهوه بیارن که بخوریم و سرحال بیایم و ببرمش یخورده خرید کنه.
اومدم پاشم ندا گفت تو بخواب من میرم.
با همون شورت و سوتین رفت پشت در و گوشه در رو باز کرد که مثلا قهوه رو تحویل بگیره ، یهو من دیدم ندا جیق زد و یهو صداش قطع شد. دویدم سمت در دیدم اوووووف چه صحنه ای طرف ندارو چسبونده به دیوار و از پشت چسبیده بهش . یکیشونم با دستش صورت ندا رو گرفته و لبای ندارو داره گاز دار میزنه. دیوث ها امون نداده بودن ندا بفهمه چ خبره.
منم که اون صحنه رو دیدم و با اونا چش تو چشم شدم یهو ندا رو ول کردن و مات همینجوری موندن.
نگو چون ندا رفته بود پایین گفته بود بیاین اونا فکر کرده بودن من تو اتاق نیستم. من و دیدن کلا شل شدن و ندارو ول کردن.
منم دیدم که اگه بخوام چوس کنم این موقعیت دیگه گیره ندا نمیاد که بتونه لذت ببره تو ایرانم که نمیشه .
تصمیم گرفتم با قضیه اینکه جلو خودم بکننش کنار بیام. یه اشاره به ندا کردم که راحت باش و اون دو تا هنوز قفل بودن. ندا یهو دست یکیشون رو گرفت و کشید طرف خودش.
تازه فهمیده بودن داستان از چه قراره.
پسره باز تو همون حالت ندارو چسبوند به دیوار و نشست بشت کون ندا. دیوث ها کارشون رو بلد بودن. باسن گرد و سفید ندارو گرفته بود تو دستاش و لمبر هاش رو از هم جدا کرده بود و داشت با زبون سوراخ کون ندارو لیس میزد که ندا نفس نفس زدن هاش شروع شد.
یهو اون یکی تو دو ثانیه لباس های خودش رو در اورد و رفت ندارو زد زیر بغلش و پرتش کرد رو تخت.
زنم عین یه بچه تو دستشون بود و انگار یه آهو رو داده باشی دست دو تا ببر وحشی که گرسنه هستن.
ندا رو جوری قرار داد رو تخت که سرش از لبه تخت به سمت پایین قرار گرفت و یهو کیرش رو از تو شورتش دراورد و گرفت جلو دهن ندا. یا خدا چی میدیدم من به خودم که ۱۹ سانت کیر دارم میگفتم خر کیر ، اما کیر من جلو اینا مثل سوسیس کوکتل و کراکف بود. یه جورایی ۱۹ سانت کیر جلو کیر های اونا دودول حساب میشد.
خلاصه کیرش رو گذاشت تو دهن ندا و شروع کرد آروم تلمبه زدن. و اون یکی هم نشسته بود لای پای ندا داشت کس تپل و کلوچه ای ندا رو مک میزد. جوری که ندا دیگه تو آسمونها بود و منم که نمیدونستم باید چیکار کنم فقط مات و مبهوت داشتم گم شدن ندا تو بغل دو تا نره غول سیا رو میدیدم. و واقعا تضاد رنگی بدن ندا و اونا دقیقا عین شب و روز بود.
طرف یه جوری کیرش رو تو گلو ندا فشار میداد که تمام آب دهنش ریخته بود رو سر و صورتش و یخورده آرایش چشماش رنگ پس داده بود.
من اومدم ب ندا گفتم ندا اگه اذیتی بگو همین الان کنسلش کنم که تو همون حالت که کیر تو دهنش بود دستم رو گرفت و با یه فشار نشون از رضایت خودش داد.
یه آن دیدم که پسره داره آماده میشه که کیرش که اندازه ی یه اسپری مو بود و با همون کلفتی رو جا کنه تو کس ندا
باورتون نمیشه من استرس داشتم که ندا از درد جا کردن اون دسته بیل بیهوش بشه. رفتم جلوتر نگا کردن که یارو آروم سره کیرش رو چرب کرد و گذاشت لای تپلی کس ندا و یخورده در مالی کرد که ندا یهو با یه جیغ کوچولو واسه اولین بار ارضا شد و معلوم بود کسش پره آبه چون خیلی راحت و رون کله و نصف کیره طرف سور خورد تو کسش. وای نمیدونید چه حسی داره دیدن اون ترکیب رنگ و تنگیه و آبدار بودن اون کس مخصوصا اگه طرف زنت باشه و بهش حس داشته باشی.
خلاصه طرف کل کیر رو تا ته جا کرد تو کس سفید عشقم و شروع کرد با سرعت ملایم تلمبه زدن. اون یکی هم که ول نمیکرد و یکسره داشت دهن ندارو با اون کیر عجیب و غریب سیاهش میگایید و با کف دست محکم میزد رو سینه های ندا.
بعد چند دقیقه اونی که کیرش دهن ندا بود اومد رو تخت و ندای من رو بلند کرد و خودش طاق باز خوابید رو تخت و ب ندا اشاره کرد که بیا بشین روش.
یه لحظه نگاه کردم دیدم وای کیر نیست که انگار دکل ایرانسل هستش از بس کلفت و دراز بود.
ندا در حین اینکه داشت سره کیر رو روی کس خوشگل و سفیدش تنظیم میکرد یه نگاهی به من کرد و یه چشمک و یه بوس به نشانه تشکر واسم فرستاد.
که منم با یه جووووون گفتن جوابش رو دارم.
ندا تمام کیر رو تو خودش جا داد و شروع کرد بالا پایین کردن. پسره هم سینه هاشو گرفته بود تو دستش و فشار میداد تو همین مدل گاییدن کس ندا بود که یهو نفر دوم که تا قبل از این گذاشته بود تو کس ندا یهو اومد بالای تخت و من همون موقع فهمیدم داستان چیه.
یهو با علامت دست بهش اشاره کردم که نه حق ندارید همزمان دو نفره از کس و کون بکنید که نره خر با یه لبخندی  بهم نگاه کرد و سرش رو انداخت پایین و اصلا حرف من رو حساب نکرد. دیدم ندا هم یهو برگشت طرف رو دید و تا اومد بلند بشه و بگه نه ، اونی که زیر ندا بود و داشت از کس میکردش یهو محکم بغلش کرد و چسبوند به سینه ی خودش که نتونه تکون بخوره و همزمان کیرشم تا خایه جا کرده بود تو کس ندا.
دیوث نفر دوم اومد ژل روون کننده رو کلا خالی کرد رو کون سفید ندا و شروع کرد با انگشتش گشاد کردن سوراخ کون زن خوشگوم. اونم فهمیده بود که کاری از دست منم ساخته نیست دیگه تسلیم شده بود و فقط التماس میکرد که آروم شروع کنه و یواش بکه.
که انصافا طرف هم همین کار رو کرد فکر کنم چهار پنج دقیقه طول کشید تا آروم سر کیر دسته بیلش رو بکنه تو کون ندا. وای با اون بدن سفیدش بین دو تا نره غول سیاه و هیکل های درشتشون بیچاره داشت له میشد . همینکه طرف کل کیرش رو تا دسته تو کون ندا جا کرد یهو ندا رنگ و روش پرید و بیحال افتاد رو سینه ی نفر پایینی که من ترسیدم یهو پاشدم اما طرف گفت نگران نباش خوبه. یه یک دقیقه ای هر دو تا کیر بی حرکت تا ته تو کسش بودن و هیچ کدوم تلمبه نمیزدن یواش یواش که ندا به خودش اومد شروع کردن گاییدن اونم چه گاییدنی صدای ضرب بدنشون با برخورد به بدن ندا اتاق رو برداشته بود و اونم اون وسط فقط ناله میکرد و التماس میکرد.
که یهو دیدم اونی که زیر خوابیده بود یه نره بلند کشید و دیگه تلمبه نزد و بی حال موند . اونی که بالا بود هم ندارو کامل خوابوند رو سینه ی نفر زیری و یهو سرعت گاییدن کون ندا رو چند برابر کرد و ندا فقط التماس میکرد که بسه پاره شدم. دیوث کیرت از تو معدم زد بیرون ولی وسطاش هی دیونه میشد و میگفت محکم تر بکن و شروع کرد به لرزیدن . فکر کنم بار چهارم بود تا این حد ارضا میشد. یهو اون بالاییه هم داد کشید و کیرش رو تا ته تو کس ناز و خیس ندا نگه داشت. چند ثانیه ای سه تایی تو همون حالت مونده بودن و بعد که کیراشون رو کشیدن بیرون یواش یواش از هر دو سوراخ ندای عزیزم داشت آب کیر میومد بیرون و چقدر هم حجم داشت انگار نیم لیتر تو بدن زن من آب خالی کرده بودن.
پا شدن و لباساشون رو پوشیدن و از من تشکر کردن و یه بسته دلار تپل هم گذاشتن رو میز و گفتن این ربطی به پرداختی قراردادمون نداره . این رو دادیم که بری هزینه ی کس و کون زنت کنی بلکه یذره بشه عین قبل که بعید میدونیم.
وقتی رفتن منم رفتم بالا سره ندا و گذاشتم تو دهنش اون که بی حرکت مونده بود یه چند دقیقه ای تو دهنش تلمبه زدم و میکردم تو حلقش تا آبم اومد و همه رو روی لباش خالی کردم. و اونم کامل آبم رو جمع کرد و خورد . اولین بار بود همچین کاری میکرد.
بعد که ب خودش اومد . پا شد اومد تو بغلم و گفت عشقم خیلی دوست دارم و بهت قول میدم دیگه همچین کاری نکنم مگر اینکه خودت بخوای .
خلاصه ما چند روز هم اونجا بودیم و بعدش اومدیم خونه. دیگه هم تجربه اش نکردیم و ندا هم وجدانن حتی یک کلمه هم درباره ی اون روز حرف نزد.
نظر بدید لطفا دوستان

نوشته: کیارش