رابطه من و معلم خصوصیم

1401/12/03

سلام قبل از هر چیز لازمه بگم که این داستان کاملا واقعیه! و چند ساله که به کسی نگفتم و شاید براتون جالب باشه.
داستان این ماجرا بر می گرده به ۳ سال پیش که من اون موقع ۱۷ سالم بود.بخاطر نمره هام معلم گرفتم.معلمم یه خانم سفید پوست، خوش اندام و زیبا بود.اولین باری که دیدمش قند تو دلم آب شد.خلاصه که خیلی انتظار می کشیدم که دوباره ببینمش.
بالاخره قرار جلسه اولمو باهاش گذاشتم.نشسته بودم پشت پنجره و بیرون رو نگاه می کردم که ماشینش وارد کوچمون شد.ماشینشو پارک کرد اومد.یادمه مانتو شلوار صورتی پوشیده بود و لاک صورتی ام زده بود.دوتایی رفتیم تو یه اتاق تا بهم درس یاد بده.ولی حواس من ییشتر به خودش بود تا درس.کیرم بدجور شق شده بود و از رو شلوار معلوم بود نمیدونستم چیکار کنم.قلبم تند تند میزد.خلاصه به هر بدبختی بود اون روز رو گذروندم و بعدش خودارضایی کردم.دو روز بعدش جلسه دومم بود.اصلا نمیدونستم باید چیکار کنم.جلسه دوم شلوار لی تنگ و مانتو جلو باز پوشیده بود که زیرش تیشرت داشت.رفتیم داخل اتاق و نشستیم پشت میز.دوباره همونطوری شدم.شق کرده بودم و فقط میخواستم بکنمش.همش زیر چشمی به سینه هاش نگاه می کردم.سوتینش از زیر تیشرته سفیدش معلوم بود.همش مدادمو می انداختم زمین تا برم زیر میز و به بهانه مداد لای پاهاشو نگاه کنم.اون جلسه هم تموم شد و دوباره مجبور شدم خودارضایی کنم.یک هفته گذشت و قرار جلسه سومم بود.اون روز هیشکی خونمون نبود.از پنجره که نگاه می کردم ماشینش وارد کوچه شد.بدو رفتم سمت در تا درو براش باز کنم.اون روز یه شلوار تقریبا گشاد قرمز با یه  دامن سبز رنگ که تا بالای زانوش بود و یه شال سبز که دور گردنش بود لاک قرمز داشت اومد.رفتم و در رو براش باز کردم و سلام کردم.بدجور حشری بودم.جلوتر از من وارد اتاق شد.از پشت به پاهاش نگاه می کردم که فقط میخواستم بلیسمشون.نشست پشت میز و منم جلوش نشستم.سینه هاش بدجور از زیر دامنش زده بود بیرون.دلم میخواست فشارشون بدم.تقریبا ۲۰ دقیقه ای بود که از درس دادن گذشته بود.که یهویی بهم گفت بیا کنارم بشین.با تعجب گفتم چیزی شده؟گفت کارت دارم.رفتم و روی صندلی کنارش نشستم.بهم گفت چرا حواست به درس نیست؟گفتم امروز یکم خسته ام.معلم گفت همش حواست به یجای دیگست.جلسه های قبلم حواسم بهت بود.من که هُل شده بودم گفتم نه حواسم به درسه.گفت الکی نگو همش زیر چشمی به من نگاه میکنی. گفتم آره راستش.من میخوام باهات رابطه داشته باشم.اولش گفت نه ولی من گفتم که ازت خوشم میاد و هر بار که می بینمت باید خودارضایی کنم،قبول کرد و گفت به این شرط که به کسی نگی.از خوشحالی نمیدونستم باید چیکار کنم.
بهم گفت بشین روی زمین.گفتم چرا؟،گفت بشین.نشستم روی زمین که معلم بلند شد.بهم گفت شلوارمو دربیار.هُل
شده بودم.گفتم من؟؟،گفت آره.دستمو بردم زیر مانتوش.شلوارش یه دکمه داشت که بازش کردم و کشیدمش پایین که خودش درش آورد.شورت سفید خال خالی داشت که کصش از زیرش معلوم بود.نشست روی صندلی و پاهاشو داد بالا و گفت جورابامو در بیار.اول جوراب لنگ راستشو در آوردم که ازم گرفتش.ناخنای پاش لاک قرمز داشت.بهم گفت اون یکیم در بیار. که این کارو کردم.دامنشو درآورد و یهو دوتا پاشو انداخت رو کیرم که شق بود.گفت بلند شو و من بلند شدم.شلوارمو در آورد و تخمام و کیرمو از رو شورت می مالید.یه حالی شدم.توی همین حال بودم که تیشرتشم کند.حالا فقط شورت و سوتین داشت که منو بدجور حشری می کرد.دستامو گذاشتم روی سینه هاشو فشار می دادم.که یهو از روی صندلی بلند شد و شورتش رو در آورد.کص صورتی داشت.به من اشاره کرد گفت برام بلیس.منم براش لیسیدم.بهش گفتم میخوام ارضات کنم.خندید و گفت خیلی بی ادبی. نشست روی زمین و پاهاشو داد بالا‌ گفت بیا ارضام کن.منم بدون معتلی رفتم و کیرمو کردم تو کصشو خوابیدم روش و تلمبه می زدم.صدای آه نالش بلند شده بود که سینه هاشو گرفتم و فشار می دادم.چند دقیقه ای همینجوری گذشت.که یهو گوشیش زنگ خوردبهم گفت بسه دیگه.بهش گفتم هنوز نه می خوام آبتو بیارم.بلند شد رفت گوشیش برداشت و جواب داد یکم عصبی شده بود.میخواست لباساشو بپوشه که بره.بهش گفتم هنوز که ارضا نشدیم.هُلم داد سمت صندلی.پاهامو باز کرد و شروع کرد به ساک زدن.یک دقیقه نشده بود که آبم اومد و پاشید روی زمین.بعد بهم گفت حالا ارضا شدی.خلاصه که لباسامونو پوشیدیم و اونجا هم تمیز کردیم بعد بهم گفت راجب امروز با هیچ کسی صحبت نکن. و این قصه به سر رسید… .

نوشته: کیارش


👍 6
👎 66
88201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

916263
2023-02-22 01:29:34 +0330 +0330

کسشر


916264
2023-02-22 01:38:26 +0330 +0330

دارم فکر م یکنم که سینه هاش جطوری از زیر دامنش بیرون امده بود…


916266
2023-02-22 01:39:15 +0330 +0330

سوخوم‌ نسلوون اغزنا با این داستانت

6 ❤️

916271
2023-02-22 01:45:21 +0330 +0330

کونی از،رویاهات نوشتی

0 ❤️

916272
2023-02-22 01:55:49 +0330 +0330

جدیدا چه راحت به طرف میگن میخام بکنمت طرف هم میگه باشه بکن

یا ما خیلی کوصخل بودیم یا کیسای الان خیلی راحت پا میدن

البته امیدوارم معلمان مرد نبوده باشه😂


916273
2023-02-22 02:08:11 +0330 +0330

بعدشم از خواب پریدی کص کش

4 ❤️

916280
2023-02-22 02:42:00 +0330 +0330

عجب دنیایی شده ، دنیایی مجازی و بچه های کم سن و سال و بااازززز وصل شدن به اینترنت و خالی کردن افکار مجازیشون.

2 ❤️

916284
2023-02-22 03:18:07 +0330 +0330

شلوار قرمز گشاد پوشیده بود با دامن سبز ؟ شرتشم سفید بود !! کسکش پرچم ایرانو طراحی کردی ؟؟

ننه جنده ۳ سال پیش ۱۷ سالت بود احتمالا الان باید ۲۰ سالت باشه
آخه کونی کدوم معلم زن کسکشی معلم خصوصی یه جقی ۱۷ ساله میشه ؟

ناموسا چطوری سینه هاشو از تو دامنش در آورد ؟؟؟

ادمین خداوکیلی این کسشرات رو آپ میکنی زیر داستان ها فقط کامنت بخوره ؟؟
ساعت ۳ صبحمو خراب کردی
کیرم تو اول و آخرت حرومزاده

5 ❤️

916285
2023-02-22 03:28:28 +0330 +0330

کلامی با کیارش
کاش صراحتا به ترجمه بودن داستان اشاره میکردی تا شائبه سرقت ادبی از بین بره
اشاره به سفید پوست بودن معلم مشتت رو باز کرد
البته احتمال دیگه ای هم وجود داره و ان هم : ایجاد شباهت عمدی با داستانهای خارجیه
به شخصه امیدوارم این یه ترجمه ضعیف باشه تا یه کپی ریاکارانه
در هر صورت
منتظر ارائه های قویترت هستم

1 ❤️

916293
2023-02-22 04:53:23 +0330 +0330

اون پلنگ صورتی بوده کسخل.دمشو کرده تا دسته توی کونت نفهمیدی چون داغی هنوز…هرکسخلی باید یه چیزی بنویسه مجبوری مگه!

3 ❤️

916307
2023-02-22 08:28:53 +0330 +0330

سکس که هیچی معلومه هیچوقت معلم خصوصی هم نداشتی

3 ❤️

916314
2023-02-22 09:14:16 +0330 +0330

روحتو گاییدم که حتی رویا پردازی هم نمیتونه بکنه

1 ❤️

916316
2023-02-22 09:26:52 +0330 +0330

تو جلسه سوم داد؟؟خونم خالی بود؟؟داداش فیلم سوپر زیاد میبینی ؟؟چند دیقه تقشو زدی ارضا نشد ؟؟چ اصراری داری واقعیه

2 ❤️

916332
2023-02-22 12:28:55 +0330 +0330

سینه های از زیر دامنش زده بود بیرون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

2 ❤️

916334
2023-02-22 12:49:14 +0330 +0330

این میتونه ثابت کنه جق خار مغزو میگاد

2 ❤️

916338
2023-02-22 13:56:08 +0330 +0330

شلوارگشاد با دامن. ریدم تو مغزت که توان تخیل هم نداره. حیف اکسیژن که حروم میکنی. شاش بنیه

1 ❤️

916342
2023-02-22 14:14:37 +0330 +0330

بچه ها سینه هاش از،زیر دامنش زده بود بیرون

1 ❤️

916352
2023-02-22 16:21:52 +0330 +0330

یعنی سینه هاش اینقدر بزرگ بود که از دامنش بیرون زده بود؟!

1 ❤️

916353
2023-02-22 16:23:55 +0330 +0330

وقتی داستانی ندارید لطفا کصشر تفت ندهید ، این نکته رو حتما باید تو قوانین شهوانی ثبت کنن

2 ❤️

916355
2023-02-22 16:35:46 +0330 +0330
YM6

کیارش جان نگا دیگه کوکایین نزن

اینا همش الاعم کوکایین هست
جقی کص کش کونی تو تصوراتتت کردی ؟؟؟؟؟
سینه هاش از زیر دامنش اومده بود بیرون؟؟؟؟؟ چجوری خب ؟؟؟ با چه فرمولی؟؟؟
نگا بهت نصیحت میکنم دیگه کوکایین نزن.

1 ❤️

916373
2023-02-22 22:05:49 +0330 +0330

تو کیر که نیستی کص بودی تازه دست و پا دراوردی بچه جقی

0 ❤️

916379
2023-02-22 23:22:27 +0330 +0330

سینه هاش بدجور از زیر دامنش زده بود بیرون
مرتیکه کوونی سینه مگه اونجاس که از دامن بزنه بیرون لاشیه سینه ندیده

1 ❤️

916387
2023-02-22 23:44:39 +0330 +0330

یکی این جمله را تفسیر کنه
سینه هاش بدجور از زیر دامنش زده بود بیرون.

مجبوری مگه یه دست به گوشی و با یه دست جق بزنی

0 ❤️

916391
2023-02-23 00:17:46 +0330 +0330

دری وری ننویسید
سینه هاش از زیر دامن…

0 ❤️

916392
2023-02-23 00:57:20 +0330 +0330

کونکش تو ۱۷ سلگی کدوم پسری معلم خصوص زن داره.آخه کیرم تو مغزت یچی بگو بشه.

0 ❤️

916399
2023-02-23 02:03:06 +0330 +0330

شلوار قرمز زیر دامن سبز ؟
اخه شلوار زیر دامن ؟؟؟؟؟
دستتو انداختی زیر مانتو شلوارشو کشیدی پایین؟ دامن بود آخه؟ نکنه زیر مانتو دامن داشت زیر دامن هم شلوار ؟
ولی خوبه گفتی روز سوم ترتیبشو دادی اگه میگفتی روز اول یا دوم یخورده امکان داشت باور نکنیم
ای خدااااااااا متنفرم از آدمایی که خودشونو فهمیده بقیه رو نفهم حساب میکنن متنفررررررررررررم

0 ❤️

916438
2023-02-23 08:11:39 +0330 +0330

برگی از خاطرات یک ملجوق

0 ❤️

916521
2023-02-24 02:34:21 +0330 +0330

کوس دادن مامان تو به معلم خصوصی مرد بنام خانم معلم نوشتی سینه از زیردامن نمیزنه بیرون یاتیشرت ؟ کونی ملجوق

0 ❤️

916522
2023-02-24 02:34:26 +0330 +0330

تو کدوم داهات وقتی زنی شلوار گشاد میپوشه روش دامن هم میپوشه.؟؟؟
بعد چجوری یه سینه میتونه از زیر دامن🤣🤣🤣 معلوم باشه جقی خان

0 ❤️

916550
2023-02-24 10:49:28 +0330 +0330

مگه یانگوم بوده اخه زمان یانگوم کره ایا تا سینه دامنشونو میکشیدن بالا😂😂😂

0 ❤️

916554
2023-02-24 11:16:11 +0330 +0330

سینه هاش از زیر دامنش زده بود بیرون؟؟؟؟مگه شلنگ بوددن؟🧐

0 ❤️

916558
2023-02-24 12:40:28 +0330 +0330

سینه هاش بدجور از زیر دامنش زده بود بیرون؟؟؟!

0 ❤️

916580
2023-02-24 20:46:59 +0330 +0330

خانم معلمت کولی دوره گرد بود؟
شلوار قرمز و دامن سبز؟
حتما شلوارش هم از این سندبادی ها بوده، خخخخ
چه تخیل‌کیری داری
گاهی با کون بپر رو تخیلات خودت تا کوس شعر گفتن از سرت بیوفته.

0 ❤️

916659
2023-02-25 13:11:51 +0330 +0330

کیارش جقی سفت 😂

0 ❤️

916707
2023-02-26 00:31:20 +0330 +0330

هسته خرما رو حسش نمیکرده بدبخت عصبی شده 🤣

0 ❤️

917546
2023-03-04 08:17:43 +0330 +0330

وجدانا اشرف چهارچشم یا فاطی فیل کس فکر نکنم به‌ این سرعت راضی بشن و بدن بهت گفت بیا بشین پیشم حواست کجاست به درس نیست تو هم گفتی اره میخوام باهات رابطه داشته باشم اونم درجا کشید پایین و بهت داد بابا لامصب من شونزده هفده سالم بود فکر میکردم لک‌لکها بچه‌های کوچک را میارن و میدن به مادرهاشون اصلا اسم کیر و کس را بلد نبودم اونوقت تو خیلی راحت به یه خانمی که معلمت بوده و از خودت بزرگتر همینطوری گفتی بهم بده والله بخدا این تو فیلمهای پورن هم قفله اخه چرا مخاطب را احمق فرض میکنید حداقل نگید خاطره بگید داستان و تراوشات ذهن یه نوجوون هنگام جق زدنه تا به شعور ادم توهین نشه.

0 ❤️