ساک زدن آبجیم تو ماشین

1402/07/09

سلام خدمت همه دوستان گل شهوانی سعید هستم و ۲۵ساله اصالتا اهل غرب کشوریم و ساکن اصفهان هستیم و یجورایی به قول اخود اصفهانیا زاییده گاییده همینجاییم …هر کسی محارم دوست نداره نمونه و کامنت هر چیم گذاشت مهم نیس و لطفا علمای جلقی دنبال کون خیار تو باغ هویج نگردند و از اصل داستان دور نشیم تقریبا همین شش ماه پیش بود و کلا کلید رابطه با خواهرم سارا اتفاق افتاد و ما کلا خانواده چار نفریم که بابام شغلش حفاری و مامانم و ما هم تو خونه ایم و وضع تقریبا مرفه داریم و خواهرم سارا یه خانوم سفید پوست و زیبایی چشم گیری داره و تقریبا قد خودمه ۱۷۵و وزنشم یه ۶۵ب گمونم باشه و منم ۷۰وزنمه و بدن کم مو دارم و بدن تو پر و چهره سفید و کلا جذابم و سایز کیرمم ۱۸سانته و خوشرنگ و بدنسازی هم کار میکنم چند ساله و یک سال پیش بود که سارا یهویی فاز ازدواج برداشت و تا چشمی به هم زدیم با یه دکتر روانپزشک ازدواج کرد و رفت دنبال زندگیش و منم سرگرم زید بازی بودم و برا خودم عشق و حال میکردم و با سارا به خاطر اختلاف سن کمم خیلی راحت بودم و همیشه از زیدام واسش میگفتم و تهش میگفتم به خوشگلی خانوم دکتر که نمیرسن و به شوخی میزد تو شکمم و میگفت سکسسس پک و سکسسس پک و همیشه میگفتم سیکس پک تلفظ درسته و خودش میگفت میدونم و لبشو یه گاز میزد و میگفت اووم خواهم دانسسست و …اصل ماجرا از همین شش ماه پیش رخ داد که شهرام و سارا سرزده اومدن و سارا یکم آشفته بود و با مامان رفتن سمت آشپزخونه و پچ پچ کردن و من و شهرامم گرم صحبت بودیم و گفتم دکتر شما اهل چمیدونم باشگاهی یا استخری یا کوهنوردی نیستی که گفت با سومی موافقم و آخر هفته میریم کوه صفه و زیاد با هم شوخی میکنیم البته نه جوری که رکیک باشه و گفتم ببینیم و تعریف کنیم و همه اسباب با من شما فقط بیا و زدیم زیر خنده ووو شام خوردیم و رفتم با زیدم یکم حرف بزنم منم با شورتک و تک پوش بودم و داشتم با زیده لاس میزدم که مامان گف آقا سعید …آقا دکتر و خانوووم دکتر دارن میرن و منم تو همون وضعیت اومدم بیرون از اتاق و یه لحظه دیدم سارا گفت طفلی اون زن آیندت چی بکشه و شهرام یه نگاه چشمی زد به کیرم و فهمیدم چه گافی دادم 😁 و سریع شهرام اشاره کرد به آکواریوم که جو سنگین و نگاه همه رفت یه سمت دیگه و منم جم و جور کردم و گوشی انداختم رو مبل و ماما رفت از در بیرون بعدش با کمال احترام به دکتر رفت و بعدش سارا یه نگاه توام با لبخند زد و رفت و منم رفتم که همراهی کنم که داشت بوت میپوشیدو یه پاش رو پله بود سارا و گف کمرمو بگیر تعادل ندارم منم یه دست گرفتم به پهلوش و با لحن عشوه گف دو دستی بگیر مگه زور نداری سوسول و منم محکم با دوتا دستم کمرش محکم گرفتم و گفت آیییی و یهو شهرام برگشت نگاه کرد و مامان گفت چیشد و شهرام ریلکس رو کرد به مامان گف چیزی نیست رفتن پایین و سارا یواش گف دیوس و گف چقد محکم گرفتیم و گفتم بپوش پس ای بابا و با باسنش محکم زد به کیرم و حس کردم پنبه خورده و یه حالی شدم و گفتم برخورد پنبه با فولاد وزدیم زیر خنده و رو بوسی کرد و رفت و منم رفتم ماشین برداشتم و رفتم تا صبح با زیده حال کردم و سر صبح اومدم خونه و تا لنگه ظهر خواب بودم و با آلارم گوشی به زور چشمام باز کردم و مامان گفت پیک غذا آورده و برو بگیر من پیش آجیتم و به هزار زور رفتم دم در و اومدم بازم بخوابم که خوابم نمیبرد و رفتم حموم و بعدش غذا زدم به بدن و رفتم عصرش باشگاه و گذشت تا ‍صب پنجشنبه سارا و شهرام اومدن خونه و هماهنگ کرده بودم صفه که تا اومدن منم از اتاق اومدم بیرون و با شهرام خوش و بش میکردم که متوجه نگاه سنگین سارا رو کیرم شدم و تا نگاهش کردم نگاهش دزدید و با دستش جلو خندش گرفت و منم خندم گرفت و یه چشمک واسم زد و برگشتم برم اتاق که گوشیم بیارم از اتاقم آکواریوم پیداست و از آکواریم هم پذیرایی که سارا یه خیار کوچیک برداشت و اشاره کرد به شهرام و موز بزرگ برداشت و اشاره کرد به سمت اتاق من و با هم زدن زیر خنده و منم گفتم طفلی شانس از کیرم نیاورده و اومدم بیرون که یهو شهرام گفت موز یا خیار و خنده گفتم بازم دکتر چه نسخه ای پیچیدی و معلومه موزززز و سارا از خنده اشکش در اومد و گفت کو تا آدم با خیار 😁خیال موز رو بکنه و منم گفتم اصلا موز نماد استقامت و قدرت و خیار نماد سستی و و سه تایی زدیم زیر خنده و قرار شد بعد ناهار با مامان بریم و خلاصه همه چیز ردیف کردیم و ماما گفت خودتون برید من نمیام و عصرونه آماده میکنم و منم با شرتک و تیشرت و سارا هم با یه ساپورت جذب و یه بلوز تیشرت ک تا زیر باسنش بود و شهرامم تریپ کوهنوردی برداشت و با کلی تعارف شد راه بلد ما و بعدش سارا با اون باسن گرد و پاهای مث برفش و منم پشت سرشون بودم که کوله رو دوش سارا بود گفتم بده من و از دوشش برداشتم و موقع جدا کردن دوتا دستم از دو طرف زدم به سینه هاش ک سفت بودن یهو خودشو داد عقب و با کیرم که مثل فنر زده بود بیرون برخورد کرد و سریع کشیدم عقب خودم و کوله برداشتم و یکم رفتیم بالا و تنقلات و میوه ها خوردیم و برگشتیم پایین که لمبرای گرد سارا بالا و پایین میشد همش جلوم و کلی حشری شده بودم ودلم میخاست همونجا بچسبم بهش ولی شلوغ بود و مجال کاری نداشتم و رسیدیم پیش ماما و گف خوشگذشت و گفتم منکه فقط از جلوم لذت بردم و کاش یکم خلوت بود اینجا و شهرامم گف آره یه جای دنج و بکر خوبه توام با خلوتی و سارا تا حرف منو شنید لباش رو گاز زد و گف کمرم درد گرف منم و زدیم زیر خنده همگی و الکی با هم و یکم بعدش جم و جور کردیم و تو ماشین منو سارا عقب بودیم و شهرامم راننده و ماما جلو بود و سارا هی منتظر بود من کاری کنم و جلو هم گرم صحبت بودن یهو سارا نیم خیز شد رو دوتا دسته صندلی جلوو و یه بوس از ماما و یه بوس هم از شهرام گرفت و وااای وااای قشنگ چاک کوصش و شرت زرد رنگش زیر ساپورت نازکش خود نمایی میکرد و ماشین هم شیشه مات مات بود و سارا هم گرم صحبت شد باهاشون و هراز گاهی هم از من نظر میخواستن و منم که کیرم شق شق بود و یه جواب کوتا میدادم و سارا گف پاهام درد گرفته از بس کوهنوردی کردم و شهرام گفت. خوشگلم حموم داغ بگیری اوک میشه. و دلم میخواست دستم ببرم و بزارم لا خط کوسش و چنگ بزنم بهش ولی جراتش نداشتم و سارا برگشت و یکم نگام کرد و یواش زد تو گوشم و گف آقای موز و خودشو شهرام خندیدن. و منم مثلا نمیدونم چیشده الکی خندیدم و دوباره روشو کرد جلو و هی لمبرای کونش باز و بسته میکرد و پاهاش با ریتم خاصی باز و بسته میکرد باهاش و سفیدی ساق پاهاش و بدن سکسیش تو اون وضعیت کلا سرم داغ شده بود یواش دستم گذاشتم رو ساق پاش که یه آخیش گفت و گف کل پاهام درد گرفته و رونای پاهام سفت شده و عضله هاش گرفته و منم یواش هی دسم بالا پایین میکردم رو ساق پاش و رفتیم تو ترافیک و تا خونه یه ده مین طول میکشید و یواش ساق پاش فشار میدادم و دلم میخواست همونجا گاز بزنم به کص تپلش و برگشت عقب و یه لحظه نگاه کرد به کیر مثل فنرم و یه لبخند زد و گفت خوابم گرفته و منم منتظر همین بودم ک بگهک گفتم سرتو بزار رو پاهام ده دیقه دیگه میرسیم و شهرام مشغول رانندگی بود و سرشو گذاشت رو رون پام و قشنگ سفتی کیرم زیر سرش بود هی نفس گرم میزد بهش و یهو چشاش بست و منم پتو مسافرتی کشیدم رو نیم تنه بالاش و خودم زدم به خواب و یواش با موهاش بازی میکردم و گوشش نوازش میکردم و کیرمم با گرمای نفس سارا داشت داغتر میشد و دلم میخاست بزارمش دهنش ولی میترسیدم و چند باری با کیرم زیر شرت ورزش تکون تکون دادم و سارا بیشتر سرش فشار داد و میخاستم سرم بزارم رو صندلی جلو راننده که گفتم شهرام یه نمه صندلی رو میدی عقب و خودش فهمید و صندلی داد عقب و منم دست راستم گذاشتم و سرم گذاشتم روش و هی نگاهم به باسنای سارا بود و با دست چپم هی گردنش میمالیدم و میخاسم شرتم در بیارم ک ریسکش بالا بود و گفتم سر سارا محکم فشار بدم رو کیرم اگه راضی بود کیرم در بیارم و چند بار یواش سرش فشار دادم پایین و کاری نکرد و یواش دس گذاشتم رو پیشونیش و از کیرم دورش کردم یکم مقاومت کرد و دوباره سرش چسبوند ب کیرم و فهمیدم اوک داد و دست چپم انداختم زیر کش شرتم و یواش کشیدمش پایین وسر کیرم زد بیرون و باید از سمت راستم میکشیدمش پایین که کامل بیفته بیرون و با کلی زور خودمو از صندلی بالا آوردم و شرتم دادم پایین و نفسای تند و داغ سارا رو رو کیررم حس کردم کیرم یکی دوبار با زور خودش بالا و پایین کردم که دفعه سوم فهمیدم لباش خورد بهش و لبای گوشتی و دااغ و گرماای کیرمم دوبرابر شده بود و سرش فشار دادم سمتش ک بالا خره فهمید و لباش گذاشت روش و اوووف سرش گرفتم. و یواش بالا پایین کردم و گفتم شهرام پس کی میرسیم گف با این ترافیک شانس بیاریم یه رب دیگه ودستم بردم و کیرم که چسبیده بود به شکمم چسبوندم به دهن سارا و فشار دادم رو لباش به شهرام گفتم کاش یکی یه راه باز میکرد ما راحت میرفتیم جلو و همزمان حرفم تموم نشده بود که سارا سرش بلند کرد و سر کیرم گذاشت دهنش و تا نصفه کرد تو دهنش و گفتم آخیش و گرمای دهنش و شدت نفسای بینیش که میخورد رو کیرم اصلا داشتم روانی میشدم و با زبونش چرخ میداد به کله کیرم و لیسش میز و چند دقیقه همونجوری تو دهنش بود دلم میخواس تو دهنش جلو عقب کنم ولی نمیشد و کیرمم کامل تو دهنش جا نمیشد و یواش باسنم از صندلی جدا کردم و سریع کیرم از دهنش با زبون داد بیرون و فک کرد آبم میخواد بیاد و منتظر بود که دوباره سرش فشار دادم و خودش کرد دهنش و سرش فشار دادم جلو و تا نصفه خورد و دوباره سرش دادم عقب که بفهمه واسم ساک بزنه و جلو و عقب کنه که فهمید و یواش دست راستش برد گذاشت کنار ران پا چپم و به حالت تکیه گاه و منم از فرصت استفاده کردم و سریع جای دست چپم با راست زیر سرم عوض کردم و دست راستم بردم زیر پتو مسافرتی و کردم لا چاک سینه هاش و چنگ زدم به سینش و شدت فشارم بیشتر شد با چند بار دل زدن تموم آبم خالی کردم تو دهنش و بیحال شدم …

نوشته: سعید


👍 64
👎 70
202701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

950644
2023-10-01 23:44:06 +0330 +0330

باشه تو راس میگی

4 ❤️

950657
2023-10-02 00:13:18 +0330 +0330

من با دوست دخترم همچین ماجرایی رو پیاده کردم ولی با یکسری تفاوت ها
مثلاً ساک نداشتیم ولی با دستاش حسابی برام مالوندش و تبسم آورد
این ماجرا دیگه تقریبا کار هر روزمون بود یک استپ برای مسیر پر ترافیک می‌گرفتیم
من سینه هاشو کوسشو میمالیدم اونم کیرمو

1 ❤️

950660
2023-10-02 00:20:44 +0330 +0330

عجب داستانی😄

یکی بیاد پیشم بهم حال بده ک… ر لازمم

5 ❤️

950666
2023-10-02 00:33:13 +0330 +0330

خوب بود ادامه بده

1 ❤️

950671
2023-10-02 00:46:35 +0330 +0330

شرمنده حال ندارم بخونم ☔

3 ❤️

950682
2023-10-02 01:18:21 +0330 +0330

جقی

1 ❤️

950684
2023-10-02 01:27:48 +0330 +0330

کون کش انگار میخواد صد متر جلوتر پیاده شده از بس تند تند تعریف کرده

2 ❤️

950685
2023-10-02 01:28:58 +0330 +0330

نگارش داستان که نوشتی خیلی مشکل داره، روان و راحت خونده نمیشه

1 ❤️

950689
2023-10-02 01:38:29 +0330 +0330

دهنت سرویس

حلا به کوصشعر بودن داستانت کار ندارم

همش نوشتی دست راست پای چپ

سیک لایک رو تقدیم میکنم بهت

1 ❤️

950695
2023-10-02 02:10:37 +0330 +0330

🥰🥰🥰😍
ساک زدن توی ماشین هم لذت خودشو داره

1 ❤️

950731
2023-10-02 06:39:54 +0330 +0330

خوارتو گاییدم این داستان توی سایت برازرس هم قفله تو چطور اجراش کردی ؟؟؟؟

1 ❤️

950738
2023-10-02 07:46:16 +0330 +0330

از بس میزدین زیر خنده دیگه نصفشو که خوندم حوصلم سر رفت

2 ❤️

950742
2023-10-02 08:22:54 +0330 +0330

خ خ خ خ چقدر برادرو خواهر فهمیده هستن داداشه فکر کرده خواهره فهمیده

0 ❤️

950756
2023-10-02 09:58:27 +0330 +0330

جقی کونی کوسکش

0 ❤️

950758
2023-10-02 10:05:37 +0330 +0330

اینجور سکس ها و ور رفتن ها در خانواده همیشه در خفا شکل میگیره و تقریبا همیشه هیچ کسی جرات انجام این کار رو در حضور دیگران نداره

1 ❤️

950772
2023-10-02 12:17:01 +0330 +0330

تو روخدا دیگه ننویس
خواستی بنویسی برو یه ذره نگارش یاد بگیر تو کل داستانت یه جمله سر و ته دار نداشتی

0 ❤️

950787
2023-10-02 15:10:45 +0330 +0330

جقی اونقدری که از خونتون تعریف کردی…از صحنه های سکسی هیچی نگفتی

0 ❤️

950794
2023-10-02 15:59:44 +0330 +0330

این تویی ک تو کوس قاطر دنبال ییلاق قشلاق میگردی جقی خان.

1 ❤️

950796
2023-10-02 16:14:21 +0330 +0330

واقعا آدم چی‌ بگه
معلوم نیست کی پشت این داستاناست
ک دارن بی غیرتی وو بیناموسی رو مد میکنن
چارتا ادم جوگیر هم فک میکنن این چیزا راسته
ب خواهر خودشون چشم دارن
خواهر بدبخت تا ی عمر باید از داداش خودش بترسه
چ برسه مرد غریبه

1 ❤️

950800
2023-10-02 16:45:08 +0330 +0330

کیر تو اون مغز گنجشکیت.حتی بلد نیستی داسنان بگی چه برسه واقعیت.منم همکارم دکتر توشیان متخصص pies puusy

0 ❤️

950812
2023-10-02 17:47:09 +0330 +0330

کصشر

0 ❤️

950821
2023-10-02 20:36:23 +0330 +0330

بی ناموس از کلاس اکابر دررفتی؟
خوارتو گاییدم جمله سازیتو درست کن

0 ❤️

950825
2023-10-02 21:19:07 +0330 +0330

ما که نفهمیدیم چی شد و چیکار کردی و چجوری موز خوردی و یدفه خیار و کردی تو کونت و انگار بدجوری آقای دکتر کونت گذاشت و آمپول گوشتی کلفتی بهت زد و سر کوه صفه راننده‌های ترمینال صفه رو هم خبر کرد و یکی یکی و به نوبت کونت گذاشتن و با کون پاره ولت کردن،
ولی چون گفتی برات مهم نیست عجالتا پوزه گربه‌ماهی تو کس اول آخرت.

0 ❤️

950830
2023-10-02 22:29:16 +0330 +0330

کسشعر محض بود …کسخول مشنگ

0 ❤️

950960
2023-10-03 14:36:24 +0330 +0330

این کسشعرا رو از کجاتون درمیارید

0 ❤️

950972
2023-10-03 15:51:57 +0330 +0330

سعیدهستم یک جقی متوهم 🤣

0 ❤️

951049
2023-10-04 02:07:33 +0330 +0330

بد نبود

0 ❤️

951109
2023-10-04 10:32:56 +0330 +0330

وای اگه راست گفته باشی خیلی لاشی هستی گل به خواهرت تجاوز کردی بیشرف

0 ❤️

951187
2023-10-04 23:29:03 +0330 +0330

پسر تو چقدر تو رویایی

0 ❤️

951275
2023-10-05 11:45:30 +0330 +0330

با وزن 70 و قد 175 لاغر مردنی حساب میشی نه تو پر🤣🤣

0 ❤️

952245
2023-10-11 18:51:43 +0330 +0330

تک تک هویج های باغ تو کونت با این نوشتنت 🤮

0 ❤️

952679
2023-10-14 20:29:32 +0330 +0330

اولا همون باغ تو کونت با این کصتانت بانو الکسیسم به این راحتی وا نمیده چه برسه به یکی از اعضای خانوادت کسخل دوما دستگیره در عقب از سمت چپ ماشین تو کونت اینو دلی حوالت کردم

و من الله توفیق

0 ❤️

952806
2023-10-15 14:13:01 +0330 +0330

داستان مورد علاقه من هیجانی است. عالی بود بازم بنویس

0 ❤️