من یکی از خاطرات سکس دوستم براتون می نویسم اسمش آرش هست 18 ساله کافی نت داداشش کار می کنه وارد داستان بشیم از این به بعد از طرف آرش می نویسم قضیه از این قرار بود برادر من یک کافی نت داره که هفته ای یکی دو روز میره دانشگاه و من به جاش میرم در کافی نت که تعطیل نشه وقتی کافی نت بودم توجهم را یک پسر خوشگل خیلی سفید و چاق جلب کرد پسره چه کونی بود اسمش سعید بود رفتم تو خطش که مخشو بزنم چند وقت گذشت دیدم یک روز یک ماشین آمد دنبالش سوار شد دیدم راننده آخوند بود قبلا اسمش و سنش پرسیده بودم 13 یا 14 سالش بود اما هیکل چاق و بزگتر از سنش داشت بعدا ازش سوال کردم شغل پدرش چیه فهمیدم باباش همون آخونده هست که آمده بود دنبالش یکهو انگار آب سرد ریختن روم قبلا متوجه شده بودم سعید پا نمیده دوست هاش شوخی شوخی میخواستن دست بهش بزنن واکنش تند داشت و نمیزاشت حالا هم که فهمیدم باباش آخونده دیگه گفتم نمیشه مخشو زد سعی کردم بی خیال بشم اما نشد تو فکر رفتم که بزارم مجانی بازی کنه با کامپیوتر که متوجه شدم وضع آخونده خوب هست و پولی نمیشه خرش کرد خلاصه تصمیم گرفتم اگر سعید میخواد بیشتر بازی کنه بمونم و کافی نت را باز نگه دارم و بزارم بازی ادامه بده تا یک راهی پیدا کنم یکی دو هفته همین طور گذشت دیگه بیشتر باهم رفیق شده بودیم یک روز هم شب بود از کافی نت که رفت بیرون یک کم جلوتر چند تا هم سن هاش یقش کرده بودن میخواستن به زور بهش بچسبن و سعی می کرد نزاره من مثل رابین هود پریدم وسط پسره دست هاشو از جلو گرفته بود دو سه نفر دیگه سعی می کردن بهش بچسبن من از پشت گرفتمش از دست پسره کشیدمش عقب و بچه ها هم فرار کردن وقتی پسره دست هاشو ول کرد افتاد تو بقل من کیرم چسبید به کونش چه کون نرمی داشت کیرم حسابی سیخ شده بود بردمش کافی نت یک نسکافه دادم خورد یک کم موند تا پسرا برن و خیالش راحت بشه بعد با موتور بردمش در خونشون از اون به بعد چند دفعه دیگه هم با موتور بردمش خونشون یک روز بهش گفتم میخواهی موتور بدم خودت ببری ؟ چیزی نگفت بهش گفتم بیا بشین جلو خودم مراقبت هستم خلاصه مخشو زدم نشوندمش جلو و نشستم پشت سرش و به بهانه اینکه نیفته کمرشو هم گرفتم و قشنگ بهش چسبیدم اون اولش راحت نبود احساس خوبی نداشت ولی از موتور سواری خوشش اومده بود بعد از چند هفته که دیگه موتور سواری باعث شده بود صمیمی بشیم با هم یک روز تو کافی نت کسی نبود بلند که شد بره یکی زدم در کونش خیلی ناراحت شد بهش گفتم ببخشید ولی چند روزی دلخور بود دیگه پا نمیداد موتور سواری نمی اومد رفتم محلشون کلی زبون ریختم ازش معذرت خواهی کردم باز مخشو زدم سوار موتورش کردم و رفتیم دور دور یک روز دیگه باز موقعیت پیش اومد دوباره یک زدم در کونش این دفعه مثل قبل واکنش شدید نداشت فقط گفت نکن دیگه بهش گفتم چرا ناراحت میشی شوخی هم سرت نمیشه گفت زشته نشتم در موردش باهاش کلی حرف زدم زبون ریختم که شوخی هست مشکلی نیست و کم کم مخشو زدم دیگه دفعات بعد فقط میگفت نکن واکنش تندی نداشت یک روز تنها گیرش آوردم تو کافی نت بهش گفتم دوست دختر داری ؟ گفت این حرفا چیه زشته گفتم چی میگی بابا خیلی از هم سن هات از این کارا کردن بعد با موبایل یک فیلم دختر پسر نشونش دادم دختره نیمه لخت تو بقل پسره بود با هم عشق بازی می کردن اول می گفت نمی خواد ببینه اما بعد کم کم دیگه داشت فیلم نگاه می کرد منم بهش گفتم بابا چقدر به خودت سخت میگیری بلند شد بره یکی زدم در کونش دیگه چیزی هم نگفت از رو شلوارش که ورزشی بود هم معلوم بود یک کم سیخ کرده اون روز رفت از روز های دیگه سعی می کردم دست مالیش کنم و باز بهش فیلم نشون بدم یک روز بهش گفتم تا حالا فیلم سکس دیدی ؟ گفت فیلم سکس چیه ؟ گفتم نمی دونی ؟ گفت نه گفتم بشین در کافینت را ببندم کسی نیاد نشونت بدم رو صندلی نشست کرکره برقی را زدم بسته شد یک فیلم سکس گذاشتم ببینه خودم هم رفتم طبقه بالا کافی نت جایی که سرور ها بود که با خیال راحت نگاه کنه و خجالت نکشه ولی مراقبش بودم ببینم چی کار می کنه متوجه محو دیدن فیلم شده و دیگه رفتم پایین موبایل را گذاشت اون طرف بهش گفتم چی شد خجالت می کشی ؟ باز آوردم جلوش گرفتم گفتم خجالت نداره که همه از این کارا می کنن من و تو هم رفیق هستیم هیچ کس نمی فهمه من هم به کسی نمیگم راحت بشین ببین دیگه خیالش راحت شده بود داشت می دید دیگه فیلم رسیده بود به بکن بکن چشماش چهارتا شده بود نگاه می کرد بعدش یک فیلم گی هم براش گذاشتم یک نگاه کردم دیدم حسابی کیرش سیخ شده از رو شلوارش معلوم بود همین که کنارش نشسته بودم دستمو گذاشتم روی رون پاش اون فیلم می دید من هم آروم آروم رونشو لمس می کردم دستمو گذاشتم روی کیرش دستمو گرفت گفت نکن دیگه گفتم نترس ببین داره خوشت میاد حالا که فیلم می بینی بزار بیشتر خوشت بیاد دستمو گذاشتم پشتش یک کم کمرشو مالیدم آروم آروم رفتم پایین دستمو گذاشتم روی کونش گفت نکن دسمو هم گرفت ولی دیگه مثل قبل نمی تونست مخالفت کنه شل شده بود اون یکی دستمو گذاشتم روی کیرش یک کم مالیدم دیگه دستمو ول کرد کونشو گرفتم تو دوستم یک کم مالیدم بعد دستمو کردم تو شلوارش از پشت اما چون نشسته بود زیاد نمی رفت تو بهش گفتم یک کم بلند شو خلاصه یک کم شل کرد نیم خیز شد دستمو کامل کردم تو شلوار و شورتش و کونشو گرفتم تو دستم و شروع کردم به مالیدن آخ که چه نرم بود عین دختر ها یک کم که براش مالیدم دیگه معلوم بود خوشش اومده خواستم شلوارشو بکشم پایین نزاشت بهش گفتم بشینه روی پاهام کیرمو تنظیم کردم وسط شکاف کونش و نشست روش دستمو کردم تو شلوارش و شروع کردم به مالیدن کیرش معلوم بود حسابی داره خوشش میاد دیگه خودشو ول کرده بود تو بقل من بهش گفتم پاشو بزار شلوارتو در بیارم بشین روش گفتم توش که نمی کنم فقط بشین روش درد که نداره حسابی هم کیف می کنی انقدر تو گوشش خوندم تا راضی شد بلند شد شلوار و شورتشو کشیدم پایین آخ چه کون قلمبه گوشتی سفید برفی داشت شلوار و شورتمو هم کشیدم پایین کیرمو تنظیم کردم نشوندمش روی کیرم آخ چه کیفی داشت چقدر نرم انگار دختر بقل کرده بودم اونم معلوم بود خوشش اومده همین طور روی کیرم نشسته بود و براش جق می زدم تا اون اول فقط یکی دو قطره آبش اومد من هم آبمو خالی کردم لای پاهاش لای شکاف کونش بعد با دستمال کاغذی پاکش کردم تمیزش کردم شلوارشو کشید بالا و خلاصه با موتور بردمش خونشون باورم نمیشد به این راحتی گذاشت باهاش حال کنم اما می دونستم خیلی خوشش اومده بود اما چند روزی نیامد هفته بعد رفتم سراغش بردمش به بهانه موتور سواری باهاش حرف زدم گفت زشته و از این کوسوشعر ها باز باهاش حرف زدم مخشو زدم دست مالیش کردم تا راضی شد و قرار شد باز هم بیاد کافی نت من هم رفتم یک توشک بادی گرفتم گذاشتم بالا اتاق سرور که اگر پسره اومد دیگه حسابی ترتیبشو بدم یک شب بازی را ادامه داد تا همه رفتن اما بلند نشد بره رفتم دیدم بازیش هم تموم شده فهمیدم اوکیه و خودش هم میخاره و میخواد بدون اینکه چیزی بگم ریموت زدم در کرکره بسته شد یکی زدم در کونش گفتم میخواهی بری یا میخوای حال کنی ؟ سرشو انداخت پایین چیزی نگفت معلوم بود دلش میخواد فقط خجالت می کشه بهش گفتم بلند شو بریم بالا بردمش تشک را سه سوت باد کردم بهش گفتم نترس فقط لاپایی توش نمی کنم بهش گفتم بزار لختت کنم که حسابی خوشت بیاد بیشتر کیف می کنی اول گفت نه ولی راضی شد کامل لختش کردم و خوابوندمش رو دوشک بادی خودم هم لخت شدم و افتادم روش چه بدن سفید برفی داشت انگار دختر بود چه کون نرم و داغ و سفیدی گوشتی خوابیدم روش گفتم خوبه گفت وزنت سنگینه گفتم باشه بهش گفتم به پهلو بخوابه بعد بهش گفتم قمبل کن دیدم بلد نیست خودم کونشو کشیدم طرف خودم و قمبلش کردم و بهش چسبیدم کیرمو گذاشتم لای چاک کونش و بقلش کردم آخ چه کیفی داشت چقدر بدنش داغ بود عین یک دختر داشت حال میداد فکر کردم یک کم انگشتش کنم به خاطر همین برش گردوندوم و سینه به سینه بقلش کردم یک تف زدم به سوراخش و سعی کردم کوچکترین انگشتمو بکنم تو کونش اولش مخالفت می کرد کم کم راضی شد اولش درد هم داشت کم کم راحت شد خودش هم خوشش اومده بود و دیگه اوکی بود اما معلوم بود پسره خیلی تنگ هست و به این راحتی نمیشه کیر کرد تو کونش ولی به هر حال صفرشو باز کرده بودم خلاصه دیگه دو هفته یک بار وقتی موقعیت پیش می اومد کارمون همین بود می بردمش بالای کافی نت تو توشک بادی لختش می کردم و لاپایی می کردمش و شش ماه گذاشت اما کیر توش نکرده بودم ولی تا انگشت شستم میرفت توش دیگه عادت کرده بود و حسابی خوشش می اومد وقتی دوباره موقعیت پیش اومد بهش گفتم بزار حد اقل نوک کیرمو بکنم توش گفت نه ولی هر طور بود راضیش کردم کلی روغن وازلین مالیدم انگشت کردم که کشاد بشه سوراخش و نوکشو که کردم توش یکهو یک آخ گفت بهش گفتم یک کم تحمل کن راحت میشی بعدش کیف می کنی البته کیرم خیلی هم خرکی نبود که جرش بده به هر حال طول کشید تا نوکشو بکنم توش و اونم دردش کم بشه و آروم بشه ولی چون شهوتش بالا بود و خودش هم خوشش می اومد دیگه مشکلی نداشت از اون به بعد دیگه ورود کیرم به کون تنگ و دخترونش شروع شد چند ماهی طول کشید تا بزاره کیرمو تا تهش بکنم تو کونش و آبمو خالی کنم توش از اون به بعد سعی می کردم ببرمش موتور سواری این طرف اون طرف فیلم سکس بهش نشون می دادم و هر کاری می تونستم می کردم که رضایتش جلب بشه بزاره بکنمش و بزاره کیرمو هم بکنم توش الان دو سال و خرده ای هست دارم می کنمش هر وقت مکان جور بشه می برم می کنمش یا خونمون یا خونشون یا کافی نت هر جا خالی باشه خوشبختانه بابای آخوندش که تابستون میره تبلیغ تو اون شهر یک زن دیگه داره اینو و مادرشو با خودش نمی بره و تابستون سعید هم درس نداره هم خونشون بیشتر خالی میشه خلاصه موقعیت عالی هست حسابی می شه کردش الان منتظر هستم امتهاناش تموم بشه باباش بره تبلیغ خونشون خالی بشه و برم حسابی بکنمش هیچ کس این قضیه را نمی دونه به هیچ کس نگفتیم اونم به کس دیگه پا نمیده می ترسه باباش بفهمه فقط به من اعتماد داره و با من میاد خوشبختانه حسابی هم خوشش میاد شانس خوبی آوردم که یک پسر خوشگل مامانی سفید گوشتی گیر آوردم امیدوارم ادامه پیدا کنه مشکلی پیش نیاد فکر نکنید بچه باز هستم یا به زور کردمش سعی کردم بزارم هر وقت خودش دوست داشت هر طوری خودش دلش خواست بکنمش تا حالا هیچ وقت به زور نکردمش و دنبال زوری کردنش هم نبودم مهم اینه خودش خوشش میاد کیف می کنه و خودش میخواد من هم بهش حال میدم خودم هم کیف می کنم البته به اندازه یک دختر حال میده واقعا امیدوارم قسمت همه شما هم بشه

نوشته: آرش