ماجرای خرید با یاسی (۱)

1402/11/25

سلا
من ستاره ام ۲۳ سالمه
این داستانی که میخوام تعریف کنم برای ۱۸ سالگیم یه روز با دوستم یاسی رفته بودیم بازار از یه سته نیم تن شلوارک خوشم اومد رفتیم تو فروشگاه قیمت رو پرسیدم گفت ۲میلیون و ۵۰۰ اخه سال ۹۷ خیلی گرون بود خواستم بریم بیرون که پسره بازوم رو گرفت و گفت باهاتون راه میایم یاسی گفت ما دوتا رو هم ۱،۳۰۰ بیشتر نداریم اخه پسره گفت من میدونم این لباس به جفتتون میاد پس بخاطر من یه تن بزنین بعد سایزمون پرسید گفتم ۴۰ اونم رنگ مشکی ست رو داد گفت پرو کن همون لحظه اون یکی از پله ها رفت بالا رفتم تو پرو لباس رو پوشیدم اومدم دم در یاسی رو صدا کنم که گفت تو پرو ام اومدم بیرون فروشنده گفت اوف چقدر بهت میاد بفرما بشین تا دوستت هم لباسش رو تن بزنه الان یکی از فروشنده ها پشت ویترین بود اون یکی نمیدونم کجا بود یاسی هم اومد بیرون روبروم ایستاده بود با همین لباس من فقط رنگه قرمزش گفتم واااای چقدر بهت میاد . که از دم در صدا اومد دوست دارین این لباسا مال شما بشه ؟گفتیم اهوم اون که پشت ویترین گفت اینا و یه دست لباس بیرونی رایگان مال شما فقط یه حالی به من دوستم بدید یاسی یدفعه گفت چرا که نه من چشمام گرد شده بود اون که سر پله ها نشسته بود اومده بود جفتم گفت نترس تو برا منی نمیزارم بهت بد بگذره بعد لبامو بوسید من هنوز نفهمیده بودم داستان چیه پشت هم هی لبامو میبوسید دستمو گرفت گذاشت رو کیرش از رو شلوار لباش از لبام جدا کرد و گفت اگه هم کاری نکنی مثل الان اروم نمی مونم و شلورشو کشید پایین و گفت بمالش منم کیرشو گرفتم دستم خوابیدش تا نصف ساق دستم بود میمالیدمش که صدا جیق یاسی در اومد نگاه کردم دیدم پسره دارم می کوبه رو کپلای یاسی یدفعه یه کشیده خورد تو صورتم پسره گفت هواست به کارت باشه دوباره تند تند براش مالیدم گفت با تف تف کردم رو کیرش میمالدم که ساک بزن گفتم بلد نیستم گفت اووووووو فیلم سوپرم ندیدی گفتم نه یاسی گفت بیا یادت بدم بکن تو دهنت مکش بزن فقط بهش دندون نزن این جوری شروع کرد خوردن برا پشت ویرینه خواستم بکنم دهنم که دیدم کلفت هم حداقل ۲۲سانت رو داره اومدم بکنم دهنم هر کاری کردم تا یک سومش بیشتر نرفت تو دهنم که ی۰هو سرمو فشارداد رو کیرش احساس کردم الان از تا پس کلم میزنه بیرون پسره گفت اوف گلوت تنگه هلش دادم عقب کلی تف از دهنم زد بیرون گفت نمیتونم بخورم گفت اوکی دستم گرفت بردم تو بالا بر و شروع کرد لب گرفتن منم هم راهیش میکردم که یهو نیم تنه رو پاره کرد اومد بگم چرا که دست گرفت جلو دهنم وگفت زیاد سایزت داریم جاکلیدیم رسدم طبقه بالا خفت دیوارم کرد و شروع کرد به خوردنم اروم اروم اومد پایین و دکمه شلوارک رو باز کرد دستامو بردم جلو کصم و گفتم پرده دارم بیخیالش شو گفت پس یعنی لباس نمیخوای گفتم چرا گفت پس حرف نزن و شروع کرد به لیسیدن کصم اوووف یادش میوفتم خیس میشم دو سه کوبید رو کونم و تف ریخت رو کونم بعد سر کیرش رو گذاشت تو کونم صدا جیغ در اومد اووووویییی کلفت اخخخخخخخخخ وااااااای درد دارههههههه اخخخخخخخ وایییی اونم نگهش داشت تا نصفه تو کونم بعد پرتم کرد رو تخت دوباره کرد تو کونم شروع کرد عقب جلو کردن منم هی ناله میکردم یه در بالابر باز شد دیدم یاسی تو بغل پسره بود و اونم داشت میکردش اوردش خوابودش جفت من یه لب ازش گرفت و گفت عجب کصی داری من برق از سرم پرید گفتم تو کص دادی گفت اوهوم منم زورم اومد گفتم پردمو بزززززززززن اونم کرد تو کصم جیغ کشیدم اااااااااایییییییی از حال رفتم نمیدونم چقدر بیهوش بودم اما به هوش اومدم یاسی اونجا نبود پرسیدم کجاست گفت ارضا شد رفت پایین گفتم خوبه منم ارضا کن بریم ما گفت هر وقت منو ارضا کردی بعد میری گفتم باشه دوستش گفت اشکان پس من بوقم اشکان گفت رضا بعد من تو . رضا گفت همین الان و کیرشو کرد تو کونم که بازم صدا جیغم در اومد اااااخخخخ دررررررد دااااااررررررره ایییی مردم که بعد از سه دقیق احساس کردم اومدم بی حال شده بودم نای ناله کردنم نداشتم که چند دقیقه بعد اشکان کشید بیرون و شروع کرد مالیدن کیرش که آبش فوران کرد رو صورتم رضا هم ته کونم نگه داشت و ریخت تو کونم بعد سکس حال بلند شدن نداشتم بعد ۱۰ دقیقه دیدم اشکان اومد بالا دو پلاستیک آورد جفتم لباسام هم آورده بود لباسامو پوشیدم رفتم پایین با یاسی اومدیم خونه لباسارو اومدم در بیارم که دیدم اون نیم تنه دوتا برام گذاشته دوتا مانتو شلوار. اومدم کیسه کارو بندازم که یه نوشته توش بود تو کاغذه نوشته بود من اشکانم خیلی مرسی از حالی که بهمون داد من خوشم اومده ازت لطفا یه زنگ بهم بزن…!

ادامه دارد…

نوشته: ستاره


👍 9
👎 13
23601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

971032
2024-02-14 23:29:26 +0330 +0330

یا امام زاده های کشف نشده

1 ❤️

971058
2024-02-15 01:20:55 +0330 +0330

یعنی سر دو تا تیکه لباس پرده رو زد؟ تازه ادامه هم داره؟

0 ❤️

971062
2024-02-15 01:33:12 +0330 +0330

کوس کوس کوس و باز هم کوس آخه کوس گفتن هم حدی داره جوان جویای جق

0 ❤️

971088
2024-02-15 05:03:05 +0330 +0330

۳۰ بیشتر میداد شهرستانم میرفتین شما

0 ❤️

971089
2024-02-15 05:14:44 +0330 +0330

جقی ننویس

0 ❤️

971183
2024-02-15 19:03:39 +0330 +0330

ننویس خدایی آخ اوف جقتو بزن کسکس

1 ❤️

971343
2024-02-16 18:42:46 +0330 +0330

ادامه نده هیچوقت چون نویسنده باورش نداره تا مخاطب

1 ❤️