چند سالی از عروسیم می‌گذشت بخاطر کار وحید همسرم مامور نیروی انتظامی بود بخاطر انتقالش مجبور شدیم جا به جا شیم همسرم و دوست داشتم و بخاطر هین تحمل دوری از خانوادم کمی آسون تر بود اوایل جا به جایمون وقتی وحید شیفت نبود تو‌شهر و می‌گشتیم چون برامون تازگی داشت رفته رفته دیگه برامون عادی شد، اکثرا سکس داشتیم چون من و داغ بودم وحیدم سعی میکرد هر طور شده منو ارضا کنه ولی خب مثل همه مردا اکثرا اون زودتر از من ارضا میشد بعد ارضاش سعی میکردم براش ساک بزنم تا دوباره سکس کنیم ولی نمیشد زیادم دوست نداشت کوسمو بخوره با اینکه همیشه شیو میکردم منم مجبورش نمی‌کردم .
شبهاییم که شیفت میموند قبل خواب خودمو با فیلمای پورن ارضا میکردم ولی خب زیاد دلچسب نبود و اونجوری که باید ارضا شم نمیشدم از طرفیم دلم میخواست بهش خیانت کنم . بگذریم یادم رفت بگم تو یه خونه دوطبقه زندگی میکردیم که صاحب خونه طبقه اول که یه زن و مرد میانسال با دوتا بچه ، نسرین خانوم زن مهربون و خون گرمی بود از همون اول چون غریب بودم هر روز بهم سر می‌زد رفته رفته صمیمیت بیشتری بینمون به وجود اومد با داشتن اون سن هم جذاب هم خوش اندام مونده بود من اون موقع 25سال داشتم و اون نزدیک 40 بهش وابسته شده بودم باهم خرید می‌رفتیم و پارک و… هم برام مادر شده بود هم خواهر دیگه حس تنهایی هم نمی‌کردم وحید هم خوشحال بود با زن صاحب خونه دوست شدم البته نه بخاطر اجاره خونه ، چون نزدیک هم بودیم و نسرین هم یه زن چادری و مومن و وحیدم خیالش راحت بود از اینکه وقتی نیس اون هواسش بهم هست یه روز صبح بود رفتم پایین در زدم یکم طول کشید تا بیاد معمول سریع در وا میکرد چون میدونست منم یه چند دقیقه گذشت در وا کرد تعجب کردم نسرین همیشه با لباس پوشیده تو خونه بود با یه سوتین و‌یه دامن که معلوم بود تا من در زدم پوشید اومد در وا کرد فهمید تعجب کردم.
نسرین:بیا تو چرا هول کردی خواب بودم لباس تنم نبود
من:ببخشید نمی‌خواستم مزاحم بشم میخوای برم بعدا بیام
نسرین:نه بهتر که اومدی بیا یه دوش بگیرم بریم بیرون
حس کردم حال واحوالش مثل همیشه نیس ،تو حال منتظر شدم رفت حموم چند دقیقه بعد صدام زد مریم جون میشه اون حولم بیاری یادم رفت
مریم :کجا گذاشتی نسرین جونم
نسرین: تو کمد، اتاق خوابم عزیزم
مریم:الان میارمش
در وا کردم رفتم اتاقش یکم روی تخت نامرتب بود در کمد وا کردم حوله رو برداشتم حین برداشتن حوله یه چیز از تو کمد افتاد زمین دهنم وا مونده بود یه دیلدو مشکلی بزرگ یعنی نسرین هنگ کرده بودم با صدای نسرین به خودم اومد
مریم کجا موندی حوله رو نمیاری خودم بیام
آوردم نسرین جون رفتم جلوی حموم در زدم در کامل وا کرد لخت جلوی چشام بود واقعا اندامش تو‌سن عالی بود محو اندامش شده بودم
نسرین :کجایی مریم حوله رو بده من یادم رفته بود حوله تو دستم دادم و برگشتم نشستم رو مبل کل اتفاقات این نیم ساعت جلوی چشام بود نسرین حوله رو پیچید دورش رفت اتاقش تازه یادم اومد دیلدو مونده رو زمین
نسرین حتما فهمیده من اون دیدم چند دقیقه بعد نسرین صدام کرد مریم یه لحظه میای دودل موندم برم یا نرم با تاخیر گفتم اومد در اتاق وا کردم داخل که شدم نسرین یه ست سوتین قرمز پوشیده بود که واقعا بهش می امد بهم گفت چطوره, تازه گرفتم خوبه بیشتر از لباس زیر مجذوب اندمش شده بود نسرین یکم از من قدش بلند بود ولی پر تر از من شکم داشت ولی نه به اون صورت به شوخی گفتم هم خودت عالی هستی هم ستی که پوشیدی ،جدی میگی مریم اره واقعا نسرین تو خوشگلی عزیزم راستی مریم این ست ،سوتینش برام تنگ میشه بیا بپوش حتما به سایز تو میخوره ممنون نسرین ،تعارف میکنی اصلا لباس دربیار تست کن همینجا,نه بابا زشت ،چه زشتی هر دو زنیم خوبه من الان اینطوری جلوتر ایستادم در بیار همین گفتم یکم لحنش جدی شده بود داشت دستور میداد تو‌ عمل انجام شد قرار گرفته بود راه فراری برام نبود یکی یکی لباسمو در آوردم الان همشون بجز سوتین و شورتم نسرین ،مریم در بیار اونا رو به جاش این ست بپوش
لخت کامل جلوی نسرین بود دستم گذاشته بود رو‌کوس و یه دستم رو سینم ولی خب مجبور بودم برای پوشیدن دستمو بردارم یهو نسرین یه کشیده محکم زد رو باسنم بعد یه جون کش دار گفت ،مریم عجب کونی داری و بلافاصله از پشت بغلم کرد نسرین داری چیکار می‌کنی ،همون حین هم سینه هامو فشار میداد هولم داد رو تخت افتادم رو تخت نسرین هم پرید روم هیچوقت لز تو ذهنم نمی‌گنجید باورش برام سخت بود ولی الان نسرین روم بود من لخت زیرش خودم سفت گرفته بود ولی نسرین معلوم بود خیلی داغ و حشری با زبونشو گردن و سینه داشت میخورد کم کم شل شدم خودم هم کم از نسرین نبودم همینطور که سینمو میخورد رفت پایین تر بار اولم بود که کوسم توسط کسی خورده میشد اونم یه زن گرمی زبونش رو کوسم داشت دیونه میکرد زبونشو طوری تو کوسم میچرخوند که دیگه کنترلمو از دست داده بودم و از شدت لذت صدام در اومده بود و با یه دست محکم سرش به کوسم فشار میدادم اوف یه حس جدید یه رابطه جدید نمی‌خواستم به این زودی ارضا شم با دست نسرین بغل خودم خوابوندم نوبت من بود بهش حال بدم سینه هاش بزرگ بود ولی رو‌فرم بودن وحشی شده بودم منی که جز کیر شوهرم چیزی نخورده بودم الان کوس نسرین جلوی دهنم بود یه کوس خیس خیس طمع خاصی داشت داغ بودم طمعش یا حتی بوش تحریکم میکرد حسابی براش خوردم و همزمان سینه هاشو با دستم فشار میدادم صدای نسرین در اومده بود بخورش جنده کوس و کونم بخور کثافت زبونم از کون تا کوسش می‌کشیدم ، دوتاانگشتم کردم داخل کوسش همزمان کونشو زبون میزدم چند لحظه بعد نسرین با لرزش و ناله ارضا شد
نسرین کشید منو رو خودش لب شو گذاشت رو لبم کمی از هم لب گرفتیم از رو‌تخت بلند شد دیلدو رو برادشت هم کلفت هم دراز کشوی تخت وا کرد یه شورت چرمی بود با یه سوراخ جلوش دیلدو‌ رو از سوراخش رد کرد مثل شورت تنش کرد و شد دیلدو کمری گرفت جلوی دهنم معلوم بود کوسم زیر این کیر حسابی جر میخوره همیشه تو تصورم با کیر کلفت یه سیاه پوست خود ارضایی میکردم الان همون فقط مصنوعیش جلوی دهنم بود حسابی ساک زدم نسرین همش جون اوف بخورش جنده من بخور که کوست می‌خوام جر بدم داگی شدم سر کیر رو‌کوسم تنظیم کرد و آروم آروم فشار داد تو واقعا داشتم جر می‌خوردم ولی لذت و شهوت بر درد غلبه کرده بود چند ثانیه بعد شروع به تلمبه زدن ،صدا ی ضربه و جیغ من فضای اتاق پر کرده بود کوسمو حسابی داغ کرده بود واقعا برام یه حس جدید بود با لرزش بدنم زیر دیلدو نسرین ارضا شدم دیگه نمی‌تونستم چهار زانو وایسم ولو شدم رو تخت نسرین هم روم ، اوف واقعا عالی بود بغلم دراز کشیده چند بوسه از رو لبم کرد زمان از دستمون خارج شده بود با صدای در خونه هر دو مثل برق گرفته ها پاشیدم

ادامه دارد…

نوشته: مارال