یه حلق و هفت زن بشاش

1402/01/23

سلام دوستان
بنده امیرم ۲۱ سالمه
داستانی که براتون میخوام تعریف کنم برام اتفاق افتاده
من یه دوست دختر دارم اسمش نداست ۲۸ سالشه
ندا خیلی اخلاقیاتش عجیبه
مثلا روی کس لیسش و اینکه حتما تو دهنم ارضا بشه و آب کسشو بریزه تو دهنم خیلی خیلی حساسه
و حتما باید آبشو بریزه تو دهنم
ندا گفته میخواد بشاشه تو ته حلقما نه دهنم

ولی من میترسم حقیقتش

آخه یه بار شاشیدنشو تو کاسه دستشویی دیدم

یه بار از بیرون اومده بودیم

اولش از ساعت حدود ساعت دو بعد از ظهر زدیم بیرون و ساعتای یازده شب اومدیم خونه

بیرون که بودیم ندا اصلا دستشویی نرفت

ساعت یازده رسیدیم خونه من

گفت داشته شاشش میریزه میره بشاشه

هیچی دیگه بهش گفتم میشه منم بیام ببینم

رفتیم دستشویی

هیچی دیگه رفتیم داخل دستشویی

واااای رفتیم تا نشست جلوی دستشویی با فشار شروع کرد به شاشیدن

وااای چه فشاری داشت شاشش

آدم میترسید

انگاری شلنگ آبو باز کردن

حدود سی ثانیه بدون وقفه داشت همینجوری میشاشید

اونقدر شاشید که تقریبا کاسه دستشویی که دیدی به اون بزرگیه تقریبا تا نصف بیشتر پر شد

شاششم زرد زرد بوداره

همیجوری داشت میشاشید همش میگفت اخیش اخیش

راحت شدم

اونسری حرفی از شاش خوری اینا نزد

تا اینکه پنج شنبه اومده بود خونم برای سکس و کس لیسی که یهو بعد از سکسمون یهو گفت امیر برای فردا میخوام بشاشم تو ته حلقت

منم هنوز چیزی بهش نگفتم

یعنی جراتشو نداشتم که بگم
فرداش که اومد و زنگ در زد انگاری داشت منفجر میشد، تا رسید گفت امیر زود باش لباساتو در بیار و کف سرامیک دراز بکش دارم میترکم
اولش فکر کردم داره شوخی میکنه

نگو واقعا داره شاشش میریزه

هیچی دیگه منو کف اتاق خوابوند و سریع تو یه دیقه لخت لخت شد و گفت زبونتو تا میتونی در بیار بیرون و دهنتم باز باز کن
منم انجام دادم
سریع اومد بالای سرم و سوراخ کسشو که ازش میشاشه رو دقیقا گذاشت وسط دهنم و یهو کل وزنشم انداخت روم
وای داشت نفسم میگرفت

نه بابا از شب قبلش نه دستشویی رفته بود نه چیزی خورده بود

یهو پاهاشو دو طرف سرم گذاشت تا تکون نخورم

واقعا نزدیک بود بمیرم

یهو کل وزنشو ول کرد روم و باعث شد سوراخ کسش که ازش میشاشه چون من دهنم باز باز بود و زبونمم درآورده بودم سوراخ کسشش دقیقا افتاد وسط دهنم تا نزدیکای حلقم رسید
یعنی به عبارتی راه حلقم برای شاشیدنش باز باز شد
سریع دستامو گرفت و با فشار شروع کرد به شاشیدن

یه چند ثانیه اول اصلا متوجه شاشیدنش تو ته حلقم نشدم
چون به قدری سوراخ شاشش به حلقم نزدیک بود که مزه نفهمیدم

بعد از چهار پنج ثانیه تازه متوجه مزه گند شاشش شدم

وااای حالم داشت بهم میخورد
باورت نمیشه
اونقدر بد مزه و گند بود که حالم داشت بد میشد

مزش تقریبا به یکم به شوری میزد و یکم به ترشی

و فوق العاده تلخ و حالت تهوع آور و بد بود

ولی بی معرفت ولم نکرد که نکرد

تا مزشو فهمیدم میخواستم بریزم بیرون و پرتش کنم اونور که واقعا اونقدر سفت منو نگه داشته بود و داشت با فشار میشاشید که زورم بهش نرسید

هیچی دیگه حدود بیست ثانیه همینجوری داشت با فشار تمام میشاشید تو حلقم که دیدم داره نفسم میگیره

شروع کردم زیر کسش دستو پا زدن تا بهم رحم کنه و دیگه نشاشه

بی معرفت تا اینو دید سریع باهام چش تو چش شد و داد زد تا همه شاشمو قورت ندی ولت نمیکنم ،

من بد بخت هم مجبورم شدم به سرعت شاششو قورت دادن

ولی اونقدر سرعت شاشش زیاد بود که اصلا قابل قیاس با قورت دادن نم نبود و شاشش جمع شد تو دهنم و داشتم خفه میشدم
ولی بازم ول کن نبود

یهو شاشش از بس زیاد شد که از دماغم زد بیرون و داشتم خفه میشدم
اینو که دید دیگه دیوونه شد و سریع دماغمو گرفت و داد زد آخ جووون الان با شاشم خفت میکنم
وااااای وقتی دماغمو گرفت نمیدونم چیکار کرد و به خودش فشار آورد و سرعت شاشیدنش تو حلقم دوبرابر شد

بابا خیلی شاشید خیلی

داشتم واقعا میمردم ولی اون عین خیالش نبود

و همش میگفت آخیش راحت شدم

آخیش وااای چه حالی میده

همش از این حرفا میزد

اصلا به من که زیر کسش واقعا داشتم خفه میشدم توجه نمیکرد

اونقدر شاشید تا چشای من سیاهی رفت و یه جورایی نیمه جون شده بودم، دستو پاهام شل شده بود
با این حال داشت همچنان میشاشید

.هیچی دیگه اونقدر شاشید تا از حال رفتم و دهنم همینجوری باز مونده بود

حدود ده دیقه بعد تقریبا به هوش اومدم ، ولی نایی نداشتم
دهنم همینجوری باز باز مونده بود

به نظرم شاشید باورت نشه یه پارچ شد شاشیدنش

دیدم اومد سمت دهنم و خم شد من فکر کردم میخواد ازم لب بگیره و خوشحال شدم

یه دفعه ای دیدم فوت کرد تو دهنم

واااای تا فوت کرد حالت تهوع عجیبی گرفتم و حالم به شدت بد شد

و کل شاشای تو دهنمو بالا آوردم و بیحال شدم

حدود نیم ساعت بعد به هوش اومدم ، اومدم بلند شم دیدم سرم کیج میره

یه نگاه به زمین انداختم دیدم کف سرامیک خونم که سفید سفید بود زرد زرد شده و کل اتاقم بوی شاش گند ندا برداشته

همونجا رک بهش گفتم چیکار کردی ندا؟
این چی بود به خورد من دادی؟

اونم رک بهم گفت از خیلی وقت پیش بود

میخواسته اینجوری با برنامه ریزی بشاشه تو ته حلقم

ولی میترسیده قبول نکنم

ازاین به بعد هم گفت میخواد شاشو بزاره تو برنامه

ولی امروز خیلی سکس شده بود

وقتی داشت میشاشید تو ته حلقم و باهام چش تو چش شده بود نمیدونی چقدر جذاب شده بود که

درسته مزه شاشش افتزاح بود ولی حسش موقع شاشیدن که داشت خودشو تو معده من خالی میکرد ، وصف نشدنی بود

نزدم تو ذوقش بعد از اینکه بهم گفت از این به بعد میخواد همیشه بشاشه تو حلقم

ولی بلا خیلی حرفه ای بود

یه دفعه ای گفت میخوام آب کسمم تو دهنت جووونج

میخوام آب کسمم بریزم تو ته حلقت

هیچی دیگه منم که نا نداشتم گفتم نا ندارم ندا

گفت اوکی الان خودم میام دست به کار میشم

خیلی شیک و مجلسی دید من نا ندارم اومد روی دهنم نشست و کسشو گذاشت رو دهنم و اونقدر چوچوله و کسشو مالید به دهنم که فکم درد گرفت

حدود ده دیقه همیجوری داشت کسشو و چوچوله شو میمالید به دهنم

و دماغم

اونقدری مالید که فکم درد گرفت

آخراش داد زد دوره آبم میاد تو فقط دهنتو باز باز کن

داد زد داره آبم میاد تو فقط دهنتو باز باز کن دارم میااام

هیچی دیگه وقتی میخواست آبش بیاد من که نا نداشتم

تند تند شروع کرد تو دهنم تلمبه زدن و سرعت مالیدن کسش به دهنم دوبرابر شد

اونقدر مالید که یهو ثابت موند

بعد از اینکه ثابت موند رو دهنم ، چوچوله شو تند تند مالید با دستش

اونقدر مالید که صداش کل اتاقو برداشت و داد زد وااااای داره میاااد
وااااای دهنتو باز باز کن

صداش میلرزید

هیچی دیگه آخرش دهنمو باز باز کردم اونم قشنگ کل کسشو گذاشت وسط دهنم و کل وزنشو انداخت رو حلقم

یهو حس کردم دهنم به شدت لزج و چسبناک شد

آبشم اونقدر غلدظ و چسبناک بود که دهنم قشنگ لزج و چسبناک شد

ملس مانند

ولی به شدت لزج و غلیظ و چسبناک

هیچی دیگه تو اون حالت بعد از اینکه آبشم اومد بلند نشد

گفت بلند نمیشم تا ته مونده آبمم بیاد تو دهنت

واقعا همه جوره از حلق من استفاده کرد

اینو میدونستم که موضوع آب کس خالی کردن خبره اس ولی تو شاشیدن فکرشم نمیکردم

چون بارها تو آب کس خالی کردن تو دهنم حرکتایی ازش دیدم که هنگ کردم

بارها تو وسط سکسمون وقتی داشت ارضا میشد یهویی از رو کیر من بلند میشد و سریع میپرید رو دهن من

و کیر منو بخیال میشد و سریع میپرید رو دهنم تا آب کسشو حتما حتما بریزه تو دهنم

تو این دو سالی که باهاش بودم هیچ وقت یاد نمیاد تاحالا آب کسشو به خوردم نداده باشه

فکر کنم اصلا هدفش از سکس خالی کردن آب کسش تو دهنمه

بارها شده اومده آب کسشو ریخته تو دهنم و پاشده رفته و گفته حال ندارم

ولی خیلی خود خواهه

ولی خیلی وقت ها هم بعد از اینکه آبش اومده گفته حال ندارم به کسم نگاه کن و آبتو بیار

هیچی دیگه تو همین سکس
بعد از اینکه آبشو میریزه تو دهنم میاد میشینه رو کیرم

ولی بعضی وقتا حال نداره

میاد ارضا که شد آبشو میریزه و میره میشنه رو مبل و میگه نگام کن و آبتو بیار

ولی انصافا خیلی وقتا آب منم میاره

چند باری هم شده عجله داشته و میخواسته فرز کن نیم ساعت دیگه بره جایی

میومد سریع خودشو تو دهن من ارضا میکرد و سریع پا میشد میرفت

یه بار اومد بی خبر زنگ در خونمو زد گفت بدو درو باز کن کار دارم

تا اومد خونم گفتم ندا امروز که خبر ندادی ، گفت عجله دارم میخوام آبمو بریزم تو دهنت و سریع برم
برو لخت شو

هیچی دیگه

سریع دو دیقه ای لخت شد و داد زد بدو دیگه

هیچی گفت دراز بکش بشینم رو دهنت

دراز کشیدم و سریع اومد رو دهنم

منم سریع چوچوله شو لیسیدم

بلا خیلی حشرش زده بود بالا

با دستامم سینه هاشو مالوندم
و کسش تو دهنم بود همش میک میزدم

اونقدر سریع میک زدم که اه و نالش اتاقو برداشته بود

بلا از اون طرف هم خودش همراهی میکرد و همش کسشو به لب و دهنم همش میمالید

پنج دیقه نشده بود داشتم میخوردم که داد زد دارم میاااااام

واااای

هیچی دیگه کل کسشو کرد تو دهنم و آبش اومد

هنین که آب کسش اومد سی ثانیه رو دهنم موند و گفت قورتش بده
من دید من قورتش دادم بلند شد و با عجله لباشاشو پوشید

بهش گفتم ندا کجا وایسا یه چیز برات بیارم

گفت نه مرسی باید برم

گفتم حالا کجا با این عجله گفت با دوستم سریع برم جایی بعدا باهات هماهنگ میکنم

و پاشد درو بست و رفت

خیلی عجله داشت ولی اومد آبشو خالی کرد و کس هم نداد

اون روز ندا داشت می رفت پیش دوستش آرزو
آرزو یکی از دوستای نداست که عین خود ندا دیوونه اس
شایدم بدتر
ندا بعد از شاشیدنش تو اون روز گفت میخوام دفعه بعد با دوستم ارزو بششم تو ته حلقت
فرداش ساعتای یازده و ربع اینا بود که ندا و آرزو زنگ در خونمو زدن
هیچی دیگه ندا تا رسید گفت امیر جون میشه ازت خواهش کنم امروزه رو برامون سخت نگیری و بزاری ما راحت باشیم باهات
گفتم باشه ، میدونستم دارن میان شربت پرتقال آماده کرده بودم که اومدن بخورن تا شاششون رقیق تر شه
هیچی دیگه شربت که آوردم ندا برداشت و خورد ولی آرزو برنداشت و گفت ممنون نمیتونم بخورم
هیچی دیگه ندا گفت امیر جون بجنب که خیلی کار داریماااا
گفت لخت شو ، و خودشم سریع شربتو خورد و لخت لخت شد
و به آرزو هم گفت سریع لخت شو آرزو
هیچی دیگه سریع لخت شدن و منم لخت کردن و ندا گفت کف اتاق دراز بکش ، ندا هم سریع مثل دیروز گفت دهنتو باز باز کن و زبونتم دربیار میخوام سیرابت کنم
منم میدونستم میخواد باهام چیکار کنه دیگه
هرچی گفت انجام دادم
هیچی دیگه ندا اومد خیلی شیک نشست رو دهنم و سوراخ کسشو مماس کرد رو حلقم
و کل وزنشو انداخت رو حلقم و پاهاشم دوطرف سرم گذاشت تا در نرم
بعد با فشار شروع کرد به شاشیدن، گفت آخییییش راحت شدم
چند ثانیه بعد که من متوجه مزه شاشش شدم اومدم پس بزنم دیوونه شد و گفت گفتم امروز حلقتو میسپاری به ما ، الان بهت میفهمونم
داد زد آرزو بیا با تمام زورت منو محکم فشار بده رو دهن این جوجه
آرزو هم سریع اومد با تمام زورش ندارو رو حلق من فشار داد
فشار و سنگینی ندا رو دهنم دوبرابر شد
حس کردم سوراخ شاشش به حلقم نزدیکتر شده بود و شاشش از قبل هم سریعتر وارد حلقم میشد
ته حلقم به شدت میسوخت ولی ندا اصلا عین خیالش نبود
حدود ده ثانیه همیجوری داشت با فشار میشاشید ته ته حلقم که حس کردم نفسم داره میگیره و نمیتونم اصلا نفس بکشم ندا داد زد قورتش بده لعنتی وگرنه با شاشم میکشمت،منم تند تند شروع کردم قورت دادن ولی اصلا نمیتونستم با فشاری که شاش ندا داشت بهش برسم و زیر کسش شروع کردم دستو پا زدن ، ندا هم اصلا عین خیالش نبود و همینجوری داشت میشاشید و از اون بالا داشت مستقیم تو چشای من نگاه میکرد و همش میگفت وااای وااای چه حالی میده واااای آخیییییش ، وااااای چقدر خوبی تو امیر، وووااااای
منم داشتم زیر کسش خفه میشدم که دیدم شاشش فشارش کم شد و فهمیدم شاشش آخراشه، هیچی دیگه اینو فهمیدم خوشحال شدم
یه لحظه نفسمو حبس کردم و هر طوری بود کل شاشای تو حلقمو به هر زحمتی بود قورت دادم و فسار شاش ندا هم کم شده بود قسر در رفتم و با حرکتی که زدم کل شاششو قورت دادم ، ندا که دید شاشش تموم شده و مطمئن شد که کل شاششو قورت دادم ، از رو دهنم بلند شد و رفت کنار
و گفت آفرین امیر شاش خور خودم، داری راه میوفتی

امروز انصافا شاش ندا هم حجمش از دیروز کمتر بود و هم خوشمزه تر بود
هیچی دیگه نوبت آرزو رسید من بدبخت هم فکر کردم شاش آرزو از ندا کمتره دیگه یا آرزو زیاد روش نمیشه بشاشه
خوشحال بودم که تونسته بودم شاش ندارو تا آخرین قطره اش بخورم
یهو آرزو گفت ندا جون اجازه هست؟

ندا گفت اختیار داری آرزو جون بفرما، هر کار دوست داری و صلاح میدونی انجام بده

آرزو گفت ندا جون میتونم راحت باشم با امیر؟

اخه خیلی شاش دارم

ندا گفت اختیار داری آرزو جون، تو اگه امروز بتونی نفس امیرو با شاشت بند بیاری یه جایزه خوب پیش من داری

وااای ندا اینو که گفت چهارستون بدنم شروع به لرزیدن کرد، آرزو هم گفت امیر پاشو برو رو تخت دونفرت دراز بکش ، و سرت از تخت بیرون باشه که امروز کلی باهات کار دارم
منم پاشدم رفتم تو اتاق خوابم ، و خوابیدم رو تختم و سرمو گذاشتم بیرون از تخت

هیچی دیگه دیدم آرزو اومد تو اتاق خواب و بالای سر من وایستاد و یه پاشو گذاشت این طرف سرم و یه پاشم گذاشت اون طرف سرم و به صورت نیم خیز یه جورایی تو حالت ایستاده آماده نشستن رو دهن من شد، یهو گفت دهنتو باز باز کن و زبونتم دربیار راه حلقتو برای شاشم باز باز کن که کلی شاش دارم
یه دفعه ای دیدم داره خودشو رو دهنم عقب جلو میکنه ، حدود سی ثانیه داشت رو دهن من خودشو عقب جلو میکرد فکر کردم داره خودشو تحریک مبکنه ولی یه دفعه ای دیدم ثابت موند ، حس کردم کسش داره تو دهنم منقبض میشه ، اونجا بود که فهمیدم ، سوراخ کسشو که ازش میشاشه دقیقا داشته میزون میکرده تو وسط دهن من تا شاشش وقتی اومد مستقیما وارد ته ته حلق و معده من بشه

هیچی دیگه بعد از اینکه سوراخ شاشش دقیقا وسط حلقم افتاد یهو جوری تو اون حالت ایستاده نشست رو حلقم که سوراخ شاشش تا نزدیکای حلقم رسید

یهو فششششش با فشار شروع کرد به شاشیدن

سه چهار ثانیه اول اصلا مزه شاششو نفهمیدم

بعدش یهو حالت تهوع عجیبی گرفتم ، و ته ته حلقم داشت به شدت میسوخت، یهو دیدم آرزو گفت وااااای آخییییش راحت شدم، فهمیدم آرزو هم شاششو از قبل نگه داشته ، هیچی دیگه آرزو همینجوری داشت میشاشید تو ته حلق من ، یهو داد زد قورتش بده شاششمو ، زود بااااش
من بد بخت هم مجبور شدم شاش گند آرزو رو تند تند قورت بدم، دیدم فشار شاش آرزو کم شد، خوشحال شدم و
فکر کردم الان هاس که شاشش تموم شده دیگه اومدم زنگی کنم و عین دفعه قبل ندا ، به هر زحمتی بود دهنمو خالی خالی کردم و نفس گرفتم که بتونم شاش آرزو رو قورت بدم که آرزو داشت آروم آروم میشاشید دیگه، به هر زحمتی بود کل شاشای دهنم خالی کردم و با یه حرکت کل شاش آرزو رو قورت دادم ، و خوشحار بودم که تموم شده ، دیدم یهو داد زد ندا جون خودتو آماده کن که میخوام بهم جایزو بدی، منم نفهمیدم چی میگه ، یهو دیدم آرزو با تمام وزنش تو اون حالت ایستاده بیرون تخت پاهاشو از رو زمین بلند کرد و کل وزنشو انداخت رو حلقم گردنم داشت میشکست ، دیدم واااای آرزو دوباره با فشار بیشتر از قبل با تمام وجودش شروع کرد به شاشیدن، شاخ درآورده بودم، از یه طرف داشت گردنم زیر کس آرزو میشکست از اون طرف مثل چی داشت میشاشید این دیوونه
هیچی دیگه منم که آمادگیشو نداشتم شروع کرزم روی تخت تند تند دستو پا زدن تا شاید بهم رحم کنه
دیدم اصلا عین خیالش نبود، و داد زد قورتش بده لعنتی و باهام چش تو چش شد
اصلا خیلی صحنه بدی بود آرزو اصلا مثل ندا نگاه نمیکرد، و بیشتر هدفش مثل این بود که بخواد انتقام بگیره ازم بود
گفت ندا سریع بیا منو با تمام زورت فشار بده رو حلق امیر ، میخوام به وعده ای که بهت دادم عمل کنم و با شاشم خفش کنم

دیدم بی معرفت ندا هم سریع اومد با تمام زورش آرزو رو رو حلق من فشار داد
من اون زیر داشتم خفه میشدم و گردنم داشت میشکست ولی ندا به آرزو کمک کرد تا واقعا منو با شاشش خفم کنه

هیچی دیگه دیدم آرزو نمیدونم چیکار کرد و به خودش فشار آورد ،حس کردم فشار شاشیدنش تو حلقم دوبرابر شد
داشتم زیر کسش دستو پا میزم ولی عین خیالش نبود
واقعا داشتم میمردم
آرزو هم دقیقا جوری تو چشام خیره شده بود و داشت میشاشید که حس نفرت و انتقامو میشد از تو چشاش خوند ، انگاری واقعا تصمیم گرفته بود منو با شاشش خفه کنه

اونقدر با فشار شاشید که حس کردم دیگت نمیتونم قورت بدم و حلقم شروع شد به پر شدن شاشش با شدت، اونقدر با فشار شاشید که یه لحظه پرید تو گلو و سرفم گرفت، آرزو هم اصلا توجت نکرد و بازم همینجوری داشت میشاشید، که شاشش از دماغم زد بیرون
بی معرفت با دستش سریع دماغمو گرفت و فشار شاششو به اوج خودش رسوند و داد زد آخ جووون الان با شاشم دوست پسرتو خفه میکنم

شاشش مثل آتشفشان از کسش فوران میکرد سمت حلقم ، داشتم واقعا میمردم

یعنی به حدی با فشار و بیرحمانه داشت میشاشید تو ته ته حلقم که هیچکس با دشمنشم اینجوری نمیکنه
ولی آرزو واقعا تصمیم داشت منو با شاشش خفم کنه
واقعا

هیچی دیگه اونقدر شاشید تا چشام سیاهی رفت و دستو پاهام شد شد و از هوش رفتم
ولی گمونم آرزو همچنان داشت همیجوری میشاشید

دیگه بهوش نیومدم ، حدود یک ساعت بعد بهوش اومدم دیدم سرم به شدت درد میکنه، بلند شدم دیدم دهنم به شدت لزجه و چسبناکه
فهمیدم این دوتا از بیهوش بودن منم استفاده کردن و آبشونو ریختن تو دهنم

پا شدم رفتم تو اتاق ، سرم کیج میرفت ، ندا گفت ااا آرزو زندس که
آرزو هم خندید و گفت عیب نداره دفعه بعدد میکشیمش

این آرزو خر داشت واقعا منو میکشت

امروز ندا بیمعرفت یه چیز بهم گفت اصابم خورد شد

گفت منو آرزو تصمیم گرفتیم تو رو به عنوان شاش خورمون بگیریم و از این به بعد هر وقت شاش داشتیم میایم خونت و میشاشیم تو دهنت و پا میشیم میریم

اینو گفت من قاطی کردم و گفتم ندا مگه نگفتی فقط همین یه بار

ندا هم گفت خوب چیکار کنیم از حلقت خوشمون اومده

گفت نگران آرزو نباش از امروز هروقت شاش داشت میاد پیشت

فرداش صبح ساعتای دهو نیم یازده بود اومد
یه چیز دیدم شاخ درآوردم
هیچی دیگه زنگ در خونمو زدن منم درو باز کردم
هفت تا زن خوشگل آرایش کرده اومدن داخل خونم
تو بینشون یکی شون که از همه قد بلندتر بود و تا حالا ندیده بودمش چادری بود
شاخ در آورده بودم
یعنی یه زن چادری میخواست بشاشه تو ته حلقم؟
هیچی دیگه ندا اومد داخل گفت امیر جان ما هفت تا دوست یه مسابقه بین خودمون گذاشتیم و نفری یک میلیون گذاشتیم کنار که هر کس بتونه نفس تو رو با شاشش بگیره برندس
اگرم که نتونستیم نفستو بند بیاریم که تو برنده ای و پول به تو میرسه، تو نمیخواد پول بزاری چون تو شاش خور مایی و شانست برای برنده شدن کمتره
میخوام از همین الان بهت اعتراف کنیم و بگیم که هممون از ساعت ها قبل نشاشیدیم تا این افتخار و جایزه رو نصیب خودمون کنیم
الانم قرعه کشی میکنیم و اسم هر کس در اومد نفر اول تا هفتم رو دقیق مشخص میکنیم
همشون اسماشونو تو چند تا کاغذ نوشتن و انداختن تو یه تنگ مانند
و ندا قشنگ اون تنگ رو تکون داد تا قشنگ تکون بخوره و اسما واقعا جا به جا بشه
یه دفعه ای اولین اسمو از داخل تنگ در آورد
اولین نفر اسمش ترانه بود ، دوست آرزو بود سنش بیست و شیش سال، قدش تقریبا ۱۷۲ و وزنشم تقریبا ۷۵ اینا میشد و نسبتا توپو بود
بعدش تنگ دوباره تکون داد و یه دونه دیگه برداشت دومین نفر اسمش مونا بود ، دختر بود مثل اینکه مونا ۲۲ سالش بود قدش ۱۶۵ و وزنشم تقریبا ۵۸ اینا میشد و ریزترنشون بود و انصافا هم خوشگل بود
سومین نفر هم سپیده بود ، همون دختر چادریه که بهت گفتم، سپیده ۲۸ سالش بود ، و قد و وزنش تقریبا ۱۸۵ اینا و وزنشم ۷۰ میشد و نسبتا لاغر بود ولی فوق العاده خوش استیل و خیلی خیلی خوشگل و واقعا از همشون خوشگل تر بود
نفر چهارم قرعه افتاد به بهاره کون گنده وااای دلم گرفت بهاره سنش ۲۷ سالش بود و قد و وزنشم تقریبا ۱۶۸ و ۸۵ اینا میشد و چاق ترینشون بود
نفر پنجم قرعه به نام سمیه افتاد
سمیه ۳۰ سالش بود قدش ۱۶۶ و وزنشم ۶۰ کیلو میشد، تقریبا هم قد و وزن مونا ولی این زن بود و یکم توپر تر
نفر ششم آرزو (ارزوی خودمون)که ۲۷ سالش بود که قدش ۱۷۰ اینا میشد و وزنشم تقریبا ۷۰ میشد
نفر اخرم یعنی نفر هفتم ندا میخواست بشاشه که دیگه کامل قد و وزنش و سنشو میدونی به نظر من از همه شون سکسی تر همون ندای خودم بود
ولی از همه شون خوشگل تر انصافا سپیده همون دختر چادریه بود
هیچی دیگه، ندا بعد از قرعه کشی گفت امیر امروز که چیزی نخوردی؟ گفته بودم چیزی نخور ما میخوایم سیرابت کنیم
گفتم نه ندا چیزی نخوردم
ولی یکم رحم کنید و کم بشاشید
همه شون با هم خندیدن و ندا گفت بیچاره اینا اومدن امروز برنده بشن و به غیر از مبلغ این افتخارو بین خودمون کسی کسب میکنه که بتونه نفس تو رو با شاشش بگیره ولی یه قولی بهت میدم که تو هم ازیت نشی
خانمها توجه کنید
تو مسابقه امروز همه تون میتونید هر طور که صلاح میدونید بشاشید تو ته ته حلق امیر ولی نکته اش اینه که حتما حتما اگه میخواید کستونو بچسبوتید به حلق امیر باید اون لحظه شاشتون بیاد و به محض اینکه شاشتون قطع شد باید امیرو ول کنید یعنی به عبارتی شما به شرطی میتونید امیرو با کستون خفه کنید که حتما حتما شاش داشته باشید نه اینکه با کستون خفش کنید، بزارید ساده تر بهتون بگم ، شما امروز اینجایید تا با شاشتون امیرو خفه کنید نه با کستون
اوکی؟
همه شون گفتن اوکی ندا ، بدو دیگه داریم میترکیم
ندا گفت دیگه از این بیشتر وقتتونو نمیگیرم این از شما و اینم از حلق آماده امیر خان ما، هر گلی زدید به سر خودتون زدید
بعد گفت ترانه شروع کن ببینم چیکار میکنی
ترانه اومد سمت من و گفت امیر زود تند سریع لخت شو و خودشم خیلی زود لخت شد
ترانه نسبتا کون بزرگی داشت گفت به صورت دو زانو بشین رو پاهات جوری که صورتت دقیقا جلوی کس من قرار بگیره
اونم اومد جلو وایساد و گفت دهنتو باز باز کن تا باز کردم یه پاشو گذاشت اینطرف گردنم و یه پاشم گذاشت اونطرف گردنم و من دیگه چیزی جز کس ترانه نمیدیدم، یکم خودشو عقب جلو کرد که مطمئنا برای مماس کردن سوراخ شاشش تو دهنم بود،ترانه یه جورایی تو حالت ایستاده نشست رو دهن من ،یه دفعه ای گفت وااای چقدر شاش دارم اماده ای؟منم که لای کسش چیزی نمیدیدم با اشاره دست گفتم اره، یه دفعه دیدم فشششش صدا شاشیدنش تو ته حلقم به گوشم رسید
ترانه تو حالت ایستاده تو حلقم داشت میشاشید
مزه شاشش انصافا از اون دیونه ارزو بهتر بود ولی همچنان تلخی و شوریشو داشت و حالت تهوع کمی داشتم ،حدود ده ثانیه شاشید تا حلقم شروع به پر شدن شد ، صدای ترانه رو که به وضوح داشت میگفت واااای دارم خالی میشم وااای اخیش وااای میشنیدم و داشت واقعا لذت میبرد ، منم داشتم با سرعت قورت میدادم تا شاید بتونم جایزه رو ببرم

یکم بعد دیدم ترانه یکم خم شد و باعت شد من تعادلم بهم بخوره و کسش از دهنم اومد بیرون و شاشش ریخت وسط اتاق، وقتی اینو دید گفت اه لعنتی یه دفه ای پرید رو حلقم و کسشو حین همون شاشیدن چپوند تو دهنم
و با فشار بیشتر شروع کرد به شاشیدن
من بد بخت هم با هزار بد بختی هرچی میشاشید رو قورت میدادم
تا اینکه شاشش فشارش به شدت کم شد ، فهمیدم که شاشش اخراشه
سریع نفسمو حبس کردم و هرچی تو دهنم شاش بودو دادم بره پایین و دهنم خالی خالی شد و ترانه هم یکم دیگه شاشید و ندا گفت ترانه اگه شاشت تموم شده باید بلند شی
و ترانه هم بلند شد و رفت
و گفت لعنتی شانس آوردی
ندا گفت عیب نداره ترانه جان ، دفعات بعد جبران میکنی
و بعد گفت تا اینجای کار امیر برندس
و نفر دوم مونا اومد

مونا اومد دیدم یه قیف کوچیک دستشه
گفت من میخوام با قیف بشاشم تو ته حلق امیر
ندا گفت اختیار داری مونا جون بفرما
مونا اومد جلو گفت دهنتو باز باز کن امیر جون، تا دهنمو باز کردم
و گفت بچه ها میتونید برام قیفو نگه دارید تو ته حلق امیر
ندا گفت بده من برات نگه دارم عزیزم
یه دفعه ای دیدم ندا قیفو کرد تو دهنم
و گفت دهنتو باز باز کن امیر، دیدم مونا اومد نشست رو قیف ، چند ثانیه مکس کرد و یهو دیدم داره قیفو محکم فشار میده تا بیشتر بره ته حلقم، جوری قیفو فشار داد که ته ته قیف دقیقا وصل شد به ته ته حلقم و داشتم بالا میاوردم یه دفعه ای مونا تو اون حالت شروع کرد با فشار شاشیدن تو ته ته حلق من، هیچی دیگه مونا همینجوری داشت حدود پونده ثانیه اینا با فشار همینجوری داشت میشاشید تو قیف و شاشش مستقیم داشت وارد ته حلقم میشد، اولش اصلا مزه شاششو نمیفهمیدم چون تو ته حلق ادم مزه نمیفهمه تا اینکه دهنم شروع به پر شدن شد ، مزشو قشنگ به وضوح چشیدم، انصافا خیلی شاشش عالی بود و اصلا حالت تهوع آور و بد نبود ، و فقط یکن شور بود و یکمم به تلخی میزد ولی خیلی قابل تحمل بود و انصافا خیلی بهتر از ترانه بود
هدود پنج شیش ثانیه هم همینجوری داشت میشاشید که دید دارم همه شاششو قورت میدم ، گفت ای بابا من اینهمه شاشیدم تو چجوری همه شو قورت دادی
و پاشد رفت
هیچی دیگه مونا هم نتونست نفس منو با شاشش بگیره
نوبت رسید به سپیده خانم
خانم چادری ما

هیچی دیگه سپیده اومد بالای سر من و گفت ندا جون با اجازه
یهو گفت امیر
امروز میخوام جوری بشاشم تو ته حلقت که هیچ وقت منو یادت نره
گفت برو کف اتاق دراز بکش و دهنتو تا میتونی باز باز کن و زبونتم کامل کامل در بیار
منم فهمیدم چجوری میخواد بشاشه دیگه عین ندا و ارزو که اون روز شاشیدن تو اعماق معده ام
بدترین مدلی که اصلا نمیشه قورتشم داد همین مدله
رفتم کف اتاقم وسط پذیرایی که فرششو جمع کرده بودم دراز کشیدم

سپیده خل بود و اومد بالای سر من لخت لخت و البته با چادرش وایستاد ، نفهمیدم چرا چادرشو در نیاورد
یهو چشمم افتاد به کسش
وااای چقدر کسش قشنگ بود بدون یه دونه مو
سفید سفید
ولی خیلی خیلی کسش بزرگ بود ، خط کسش شاید اندازه کل دهن من میشد
هیچی دیگه اومد بالای سرم وایستاد خم شد و نشست رو دهن باز باز من
یکم خودشو عقب جلو کرد و ثابت موند

فهمیدم که سوراخ شاششو وسط حلقم پیدا کرده

هیچی دیگه یه دفعه ای پاهاشم گذاشت دوطرف سرم
و کل وزنشو انداخت روی حلقم
جوری که سوراخ شاشش تا نزدیکای حلقم رسید

یهو گفت ندا جون سریع دستو پای امیرو چند نفری بگیرید ، برای اینکه جونشو بتونه نجات بده شاید بخواد خیلی کارا بکنه
هیچی دیگه منم زیر کس سپیده داشت نفسم میگرفت ، اومدم یه نفس عمیق داخل کسش بکشم که یهو فشششششش با فشار هر چه تمام تر شروع کرد به شاشیدن

منم غافلگیر شدم
و نفس از همون اولش کم اوردم
دیدم ته حلقم به شدت داره میسوزه
و از همون اول حالت تهوع عجیبی گرفتم
سپیده هم که داشت با فشار هرچه تمام تر شاششو روانه حلق و معده من میکرد
حدود پنج شیش ثانیه بعد دهنم پر پر شد از شاش سپیده
تا مزه شو به وضوح فهمیدم حالم داشت به هم میخورد که اومدم زیر کسش دستو پا بزنم دیدم دستو پامو محکم گرفتن، اومدم سرمو تکون بدم که بریزه بیرون دیدم زانوهاشو محکم گذاشته بغل سرم
نمیتونستم اصلا تکون بخورم
سپیده هم همیجوری داشت با فشار میشاشید

مجبور شدم باهاش چش تو چش شم ، شاید از طریق نگاه ملتمسانه بتونم دلشو رام کنم
تا باهاش چش تو چش شدم و نگاه ملتمسانه کردم اون تو چشام خیره شد و چشاشو گود کرد و نمیدونم چیکار کرد که فشار شاشش تو حلقم دوبرابر شد

داشتم زیر کسش میمردم
ولی عین خیالش نبود
هیچی دیگه مجبور شدم با سرعت کل شاششو قورت دادن
ولی سرات شاشیدنش اونقدر زیاد بود که اصلا قابل قیاس با قورت دادن من نبود
و شاشش شروع شد به جمع شدن تو حلقم

سپیده هم اینو فهمید و خوشحال شد
و داد زد دارم به قهرمانی نزدیک میشم
واااای که چقدر شاش دارم
هیچی دیگه همینجوری داشت میشاشید که شاشش از دماغم زد بیرون ، سریع دماغمو گرفتو با تمام وجودش شاشیدنشو به اوج خودش رسوند

باهاش چش تو چش که بودم یهو گفت با زندگی خداحافظی کن یهو چادرشو کشید رو سرم
داشت چشام سیاهی میرفت که حس کردم شاش سپیده شل کرده و فشارش کم شده
تقریبا نیمه جون بودم ولی به هر زحمتی بود کل شاشای تو ته حلقمو دادم رفت پایین و دهنم خالی شد
وااای قیافه سپیده دیدنی بود وقتی دید من کل شاششو تو اون حالت نیمه جون قورت دادم
ندا هم گفت سپیده جون بلند شو ، شاشت تموم شده
سپیده گفت لعنت به تو و حلق تو امیر و پاشد و رفت

هیچی دیگه
نوبت رسید به بهاره خانم کون گنده
هیچی دیگه بهاره اومد گفت امیر خان بلند شو بشین رو زمین و برو سمت دیوار
منم انجام دادم
دیدم بهاره به ندا و دوستاش گفت بچه ها میخوام بچسبونمش به دیوار و از پشت کونمو به دهنش فشار بدم و سوراخ کسمو بزارم تو حلقش و بشاشم تو معده اش
کمکم کنید تا نتونه فرار کنه
بهاره گفت دهنتو باز باز کن
دیدم بهاره منو چسبوند به دیوار و اومد پشتشو کرد سمت من و کون گندشو کرد سمت دهن باز من
من دیگه هیچی نمیدیدم
یهو دیدم خودش داره کونشو رو دهن من عقب جلو میکنه و حلق منو از سمت کونش میبره سمت کسش از پشت
یهو ثابت موند
فهمیدم سوراخ شاشش تو دهنم قرار گرفته یهو با تمام قدرتش منو فشار داد سمت دیوار
سرم داشت میشکست
اونقدر فشار روم بود که نفسم زیر کس بهاره داشت میگرفت یهو دیدم فشششش بهاره با فشار شروع کرد به شاشیدن

داشت نفسم میگرفت اومدم از زیر کسش در برم که یهو فشار سنگینی شو رو حلقم بیشتر کرد ، داد زد بچه بدویید بیاید منو کون منو محکم به حلق امیر فشار بدید تا بفهمه نباید فرار کنه
وااای تا فشار دادن سرم داشت میشکست ، وقتی فشار دادن حس کردم سوراخ شاش بهاره به حلقم نزدیکتر هم شده بود
بهاره هم همنجوری داشت میشاشید
و منم زیر کسش داشتم خفه میشدم

مزه شاششم از سپیده بهتر بود ولی مال ترانه و مونا خیلی بهتر بودن
ولی مال مونا عالی بود تقریبا

بلا تو از کجا میدونستی شاش دخترا از زنا بهتره؟

دقیقا همین طور که میگفتی بود و دختره که مونا بود از همه اینا شاششون بهتر و خوش طعم تر بود

بگذریم بهاره همینجوری داشت میشاشید و منم زیر کسش داشتم با سرعت قورت میدادم تو شاید زنده بمونم یا برنده بشم
که حدود سی ثانیه همیجوری داشت با فشار میشاشید که حس کردم دیگه نمیتونم قورت بدم
و شاشش شروع شد به جمع شدن تو حلقم
یهو شاشش پرید تو گلچم و سرفم گرفت
ولی بهاره توجه نکرد

هیچی دیگه یه دفعه داد زد دماغشو یکی بگیره میخوام بکشمش با شاشم
یهو ندا اومد سمت دیوار ولی نتوست دماغمو بگیره گفت تو کل صورتشو با کون و کست گرفتی نمیشه دماغشو گرفت

و بهاره گفت ای بابا حیف شد الان درستش میکنم

یه دفعه ای گفت بچه ها منو ول کنید یه فکری دارم

یه دفعه ای کسشو از دهنم کشید بیرون و گفت بچه ها سریع بخواونیدش سمت همین دیوار رو زمین

یه دفعه کسشو کشید بیرون و با کون گندش یه دفعه ای نسشت رو دهنم و کسشو حین شاشیدن چپوند تو دهنم

یه دفعه گفتم اینم مثل ترانه اس دیگه الان شاشش تموم میشه
دیدم به زنا گفت دستو پاشو بگیرید میخوام زیر شاشم خفش کنم

یه دفعه ای دیدم سرعت شاشیدنش بیشتر از قبل شد ولی نه اندازه سپیده

نمیتونستم تکون بخورم
ولی بهاره داشت همیجوری میشاشید

باورم نمیشد چقدر شاش داشت این دختر بیشتر از یه دیقه داشت همیجوری میشاشید

اونقدر شاشید که نفسم داشت میگرفت و چشام داشت سیاهی میرفت نزدیک بود دستو پاهام شل شه که دیدم اخ جون فشار شاشش کم شده
اومدم زرنگی کنم و عین سپیده و ترانه شاششو یه دفعه ای قورت بدم که دیدم شاششو نگه داشت و منم فکر کردم شاشش تموم شده و خوشحال شدم
بعد از اون یه دفعه ای دیدم سوراخ کسش داره منقبض میشه یه دفعه ای دیدم ففففففششششش یه حجم غیر قابل تصور شاش با فشار مثل آتشفشان وارد حلق و کل دهنم شد
وای داشتم میمردم ، چشام قرمز شده بود از شدت شاش لحظه آخری بهاره
دیدم شاشش تموم شده و پاشد رفت
ولی من دستو پاهام شر شده بود و نایی نداشتم ولی بیهوش نشده بودم

ندا گفت آفرین بهاره جون خیلی نزدیک بود که موفق بشی ولی میبینی که امیر هنوز زندس

سمیه اومد جلو و گفت
وااای ندا جون من دیگه نمیتونم بزار شروع کنم
دارم ازیت میشم
خیلی شاش دارم
ندا هم گفت اختیار داری سمیه جون بفرما
این تو و این آقا امیر ما

سمیه اومد جلو و گفت امیر زود باش دهنتو باز کن
منم خوشحال بودم و حدس میزدم شاش سمیه مثل شاش مونا کم و خوش مزس دیگه
سمیه سریع و با عجله کسشو بدون اینکه زیاد عقب جلو کنه چپوند تو دهنم و کسش خیلی به حلقم نزدیک نبود و میشد گفت نزدیک دهنم بود ولی کیپ بود
همون دوثانیه اول شروع کرد به شاشیدن خیلی خیلی آروم شروع کرد به شاشیدن
ولی وااای که چی بگم از شاشش
چشمت روز بد نبینه وااای باورم نمیشد چنین شاشی داشته باشه
یعنی اگه بهت بگم شاشش زهره مار که خیلی خوبه ، اونقدر بد بود که به محض اینکه شاشید داشتم بالا می آوردم که سمیه گفت واااای خواهش میکنم بخور بچه ها کمکم کنید میخواد شاشمو بریزه بیرون، ارزو یه مشت یه شکمم زد که دادم رفت بالا
هیچی دیگه مجبور شدم قورت بدم شاش گندشو
خیلی خیلی آروم میشاشید ولی مزش اونقدر بد بود که حالت تهوع بدی گرفتم
مزشرتقریبا یه چیزی تو مایع های یکم خیلی کم ترش بود ، یکم شور بود ، خیلی خیلی تلخ و از همه بیشتر حالت تهوع آور و حال بهم زن بود به شکلی که وقتی خوردم دل درد شدید گرفتم و هنوزم حالم بده

سمیه بدون فشار و آروم آرو با کس کیپ شده تو دهنم حدود یه دیقه شاشید
شاید کمترین شاشو بین همه این زنا سمیه داشت ولی قطعا بدترین و گند ترین شاشو همین سمیه داشت
خیلی مهربون بود و وقتی کسش تو دهنم بود و داشت میشاشید میگفت واااای چقدر خوبه وااای خیلی عالیه
وااای حلقتو میخوام امیر
میدونی به خاطر حلق تو از دیشب نشاشیدم و آب هم نخوردم
همش میگفت وااای میخوام حلقتو مال منی
همش میگفت شاشم تو حلقت ، شاشم تو معده ات
تو حال خودش نبود

سمیه از همه شون مهربون تر بود ولی در عین حال شاشش از همه شون حال بهم زن تر و بد مزه تر بود

سمیه هم شاشید و پاشد رفت

نوبت رسید به آرزو که یه دیوونه به تمام معنا بود

هیچی دیگه آرزو اومد و گفت امیر خان نوبتی هم باشه نوبت خودمه که این افتخارو کسب کنم و نفستو با شاشم بگیرم

دیدم آرزو اومد و گفت بچه ها امیر آقامونو بردارید ببرید تو اتاق خواب و سرشو از تخت بندازید بیرون

دیدم بلند شد رفت قیف مونا رو گرفت گفت مونا جون برای برنده شدن به قیفت نیاز دارم

دیدم قیفو آورد کرد تو دهن من و خودشم بیرون تخت یه پاشو گذاشت این طرف سرم و یه پاشم گذاشت اون طرف سرم
و قیف تو دهنم قرار گرفت

دیدم کسشو گذاشت وسط قیف ولی قیفو محکم فشار داد تو ته حلقم و نشست تو حالت ایستاده رو قیف

راه حلقم برای شاش ارزو باز باز شد
آرزو هم قشنگ شروع کرد به شاشیدن
حدود ده ثانیه شاشید
تو قیف تقریبا پر پر شد
و من تازه داشتم مزه شاششو میفهمیدم

وااای وقتی مزه شاششو فهمیدم میخواستم بالا بیارم که قیفو محکم فشار دادن تو حلقم

ارزو بیمعرفت همیجوری داشت تو قیف میشاشید

و منم زیر کسش داشتم بالا میاوردم

اونقدر شاشید که داشتم زیر کسش خفه میشدم

ارزو اونقدر شاشید که حلقم واقعا دیگه جا نداشت ، از همه بیشتر تا الان ارزو شاشیده بود ،
ولی دید دیگه نمیتونم قورت بدم بی معرفت کل وزنشو انداخت رو قیف و پاهاشو از رو زمین بلند کرد و قیف رفت ته ته حلقم و ته حلقمو زخم کرد

ولی بازم داشت ته ته حلقم میشاشید

شاشش پرید تو گلوم و داشتم میمردم ولی بلند نشد که نشد
گردنم داشت میشکست قیف تا اخر تو حلقم رفته بود

و ارزو هم همینجوری داشت میشاشید

اصلا بند نیومد شاشش

اونقدر شاشید که چشام سیاهی رفت

و بیهوش شدم تقریبا

چون قیف تو دهنم بود میتونستم به راحتی نفس بکشم
ولی چون ارزو زیاد شاشید حالم بد شد

بالاخره شاش ارزو هم تموم شد و من نیمه جون بودم

نوبت به ندا رسید

ندا با غرور به ارزو گفت ، ععع ارزو تو هم موفق نشدی نفس امیرو با شاشت بند بیاری

پس کار کار خودمه

اونجا خیلی حال کردم

اخه ندا رو دوست دارم

بگذریم

نوبت ندا شد

ندا اومد گفت بچه ها امیرو بیارید وسط اتاق بخابوتدیش که کلی با حلق این آقا پسرمون کار دارم

ندا اومد بالای سرم وایساد گفت دهنتو باز باز کن و زبونتم در بیار بیرون

فکر کردم مثل همیشه میخواد بشاشه دیگه

دیدم یه دفعه یه چیزی در آورد و گذاشت تو دهن من که دهنم باز باز موند و دیگه نمیتونستم دهنمو اصلا ببندم

اصلا جوری بود که راه حلقم انگاری باز باز مونده بود
جوری که اگه سوراخ شاششو میزاشت تو دهنم و میشاشید هیچ چیز جلوی ورود شاششو به معده ام نمیگرفت

خیلی شیک و مجلسی اومد سوراخ شاششو وصل کرد دهنم جوری که وقتی میخواست بشاشه اونقدر راحت خالی میشد شاشش تو ته معده که اصلا نیازی به کار خاصی نبود

اومد کیپ کرد و گفت بچه ها دستو پاشو با تمام زورتون بگیرید
اینسری به جای اینکه پاهاشو دوطرف سرم میزون کنه ، یه حالت خاص انگاری با کون نشست رو دهنم جوری سوراخ شاشش تو اون دستگاهه بود ولی وزنش تو حلقم بیشتر بود و شاشش له نظرم شدت بیشتری میگرفت

یهردفعه ای دیدم فششششش با فشار تمام شروع کرد به شاشیدن

وااای چقدر شاشش بد شده بود این خانم

حالم داشت بهم میخورد ، اون دستگاهه باعث شده بود به وضوح مزه و طعم شاشو حس کنی ولی نمیتونستی بریزی بیرون و یا حتی دهنتو ببندی

ندا همینجوری داشت میشاشید
اومدم شاششو بریزم بیرون که داد زد بچه ها سریع یکیتون بره اون صندلی رو از اتاق بیاره و یکی تون بیاد روی گردن من بشینه میخوام وزنمو رو حلقش دوبرابر منم بقیه تونم ما رو رو حلق امیر فشار بدید
هیچی دیگه سریع اینکارو کردن
داشتم واقعا خفه میشدم

همه شون باهم دست به دست هم داده بودن تا بتونن واقعا نفس منو با شاش ندا بند بیارن

هیچی دیگه اونقدر ندا شاشید و فشار وزن اونا هم روم زیاد بود که داشت نفسم میگرفت

اونقدر ندا شاشید که چشام سیاهی داشت میرفت
گفتم بزار با عشقم چش تو چش شم شاید بهم رحم کنه
تا چشام به چشاش افتاد جوری تو چشام زل زد که کپ کردم

و کلی به خودش فشار آورد و فشار شاششو تو حلقم بیشتر کرد

دستو پاهام شل شده بود

ندا هم اصلا عین خیالش نبوددد و همش میگفت آخیش

وااای راحت شدم

چه حالی میده وااای

اونقدر گفت و گفت و شاشید تا از حال رفتم

ولی من بیهوش شده بودم ولی ندا همچنان داشت میشاشید
نمیدونم امروز چیکار کرده بود از اون روز هم بیشتر شاشید
بعد از اون که من بیهوش شده بودم
همهشون تو بیهوشی من اومده بودن و از دهن و حلق من برای ارضا کردن خودشون استفاده کرده بودن و آب کسشونو ریخته بودن تو دهن من
بعد از اینکه بهوش اومدم حدود دوساعت بعد
سرم گیج میرفت و دهن من به شدت لزج و چسبناک شده بود همشون همونجا بهم خندیدن و گفتن امیر بلا چه حلقی داری از این به بعد کلی با حلقت کار داریم
اونجا فهمیدم که همه شون آب کسشونم ریختن تو دهنم
هیچی دیگه این شد که شدم شاش خور و آب کس خور هفت تا زن
اگه استقبال کنید بقیه شو تو دفعات بعد بهتون میگم
با تشکر

نوشته: امیر شاش خور


👍 7
👎 22
35801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

922883
2023-04-12 01:18:33 +0330 +0330

کامل داستانتو نخوندم، بینم تو ۲۰۶ هم داری یا کونی هستی؟

1 ❤️

922892
2023-04-12 01:32:15 +0330 +0330

ریدم تو همچین فانتزی واینچنین فرم زندگی.

1 ❤️

922917
2023-04-12 02:36:37 +0330 +0330

امیر که نیستی مطمئنم
ولی هر کی هستی کیرم تو خاندانت با این داستان تهوع آورت
با عرض معذرت از دوستان
کسی که همچین داستان تخماتیکی رو بخونه کصخله

3 ❤️

922924
2023-04-12 03:05:35 +0330 +0330

کص ننه کسی که نوشتن یادت داد

2 ❤️

922954
2023-04-12 07:21:32 +0330 +0330

حلقت که هیچ به سر تا پای وجود جلقی ات باید رید، 20 سالت هست و مستقل زندگی می کنی و فقط می ٱیند و می شاشند به دهنت؟ کسخل از کدوم کسخلستان فرار کردی؟

0 ❤️

922975
2023-04-12 10:08:04 +0330 +0330

من که نخوندم ولی اون کسخولی که خوند از تو ت. کسخول تره واقعا

3 ❤️

922981
2023-04-12 11:05:18 +0330 +0330

اولا ک تو پیش یه دکتر داخلی برو بگو‌معدتو یردارن کلا
بعدش ادرستو بده بذار چندنفری بیاییم وساططت کنیم برات اینجوری ک پیش میره ۲ روز دیگه جلو در خونت صف میشه ها

0 ❤️

923031
2023-04-12 14:29:39 +0330 +0330

کسکش حال بهم زن

0 ❤️

923064
2023-04-12 20:48:04 +0330 +0330

چقر شاش نکشتی .خاک تو سرت.ولی اسم نویسنده رو درست نوشتی.فکر کنم قیافت عین سیفون توالت شده باشه.شاشششششششششششششششش

0 ❤️

923065
2023-04-12 20:54:56 +0330 +0330

فقطراستش رو بگو امیر مادر مرده کیه که باش اینقدر لج داری؟؟؟

0 ❤️

923078
2023-04-12 23:53:07 +0330 +0330

میشه منم بیام برینم تو دهنت جناب مستراح

0 ❤️

923162
2023-04-13 08:26:07 +0330 +0330

این دیگه چه بود

0 ❤️

923197
2023-04-13 12:39:51 +0330 +0330

من که کامل نخنودم هرکی هم بخونه کصخل تر از توعه
بعدشم یه تابلو بنداز گردنت روش بنویس توالت عمومی
از هرکی هم ۵ تومن بگیر میلیاردم میشی
کص کش کونی کثیف جنده جلقی خراب بی خانواده

0 ❤️

923198
2023-04-13 12:41:44 +0330 +0330

کنی خان آخرشم نوشته اگه استقبال کنید بقیشم مینویسم
اگه بیشتر میخایی فحش بخوری بنویس
اه انقدر شاش شاش کردی شاشم گرفت کجایی بیام تو دهنت بشاشم؟

0 ❤️

927603
2023-05-12 08:17:02 +0330 +0330

ریدم تو دهنت با این داستانه عجق وجقت،بدبخت بی ارزه

0 ❤️