زمستان بدون گاز شاهرود (۳)

1401/09/21

...قسمت قبل

این قسمت: خوردن هر روز قرص ال دی

وقتی بخوای هر روز سکس داشته باشی و لذت آب کیر رو توی کصت حس کنی دیگه خوردن قرص ال دی واست راحت میشه چیزی که خیلی دخترا دوست ندارن بخورن ولی مهسا مرتب مصرف میکرد

مهسا پیشم دراز کشیده بود دوتایی لخت زیر دوتا پتو.
ساعت های ۱۲ یا یک بعد از ظهر بود میخواست قبل باباش برگرده و خونه باشه ، ولی همین جور که دراز بودیم یه جور پاش رو انداخته بود رو پای من که انگار قصد رفتن نداره، من دستم زیر سرش بود و موهاش رو نوازش میکردم ، ارامش بعد سکسم رو دوست داشتم انگار همون چیزی که میخواستم شده بود، یه سکس بی نقص ، مهسا نگام میکرد و انگار تازه داشت باهام آشنا میشد ، گفت چقدر سینه ات مو داره ، یهو یه برقی افتاد توی چشماش، بعدش هم یه مشت از موهای سینه ام رو گرفت و محکم کشید ، دادم در اومد ، گفتم کره خر نکن😄 ولی بازیش گرفته بود بعد دست دیگش رو برد پایین کیرم رو گرفت گفت کیرت چقدر بی تربیته دوست دارم لهش کنم ، هنوز نپرسیده بودم چرا که شروع به فشار دادنش کرد ، دستم رو بردم پایین تا دستش رو بگیرم و کیرم رو ازاد کنم با پاهاش نمیزاشت دستش رو بگیرم ، با این کاراش داشتم دوباره سیخ میکردم ولی همچین محکم گرفته بود که کیرم فرصت سیخ شدن هم پیدا نمیکرد…
یهو نگاهم کرد و چشماش رو بهم خیره کردو با اعصبانیت جذابی گفت غلط کردی منو کردی حالا نوبت منه بکنمت، من که اینجوری خوشمزه میدیدمش دیگه طاقتم تموم شد خواستم بگیرمش بخورمش ولی ولکن نبود و نمیزاشت کاری کنم، با یه حرکت جمعش کردم و اومدم روش خوابیدم پتو افتاد زمین و دو تا دستش رو محکم گرفته بودم و اون هی سعی میکرد دستاش رو آزاد کنه و یا با پاهاش منو بندازه کنار ، با این کاراش خوردنی تر شده بود ،میگفت پاشو میخوام من بکنمت و نفس نفس میزد و از ته دل میخندید، منم لبخند بهش میزدم ، تو چهره اش شیطنت موج میزد دائم این طرف و اون طرف رو نگاه میکرد که یه راه پیدا کنه ولش کنم سینه هاش داشت سیخ میشد … سینه هایی صاف و نوک صورتی که توی مشتم جا میشد ، سینه هاش بهم چشمک میزد ولی اگه دستش رو ول میکردم میدونستم از زیر پام فرار میکنه …
دیگه دوست داشتم دوباره بکنمش ، اونم فهمیده بود که وقت دادنشه ولی دوست داشت رام نباشه و رامش کنند…
خودم رو انداختم روش و سرم کنار گردنش و استخوان زیر گردنش که بیرون زده بود رو میبوسیدم، خودش رو از زمین میکند و پل میکرد که من از روش بیافتم پایین ولی سفت روش افتاده بودم ، نعره میکشید و دستاش توی دستام سرخ شده بود ، با زانوهاش به من ضربه میزد و هی تقلا میکرد …ولی یهو آروم شد و فقط تند تند نفس میکشید ، سرم رو بلند کردم و نگاش میکردم ، با حالت نعره سکسی نفس میکشید، سینه هاش رو میخواستم بگیرم ولی میدونستم دستم رو بردارم در رفته گفتم مهسا بزار صدای قلبت رو گوشم بدم گفت غلط کردی ، من خندیدم و گوشم رو روی سینه اش گذاشتم ، سر سینه اش زیر گوشم بود هم ضربان تند تند قلبش رو میشنویدم و هم سیخ شدن سر سینه مهسا رو با لطافت گوشم حس میکردم، با گوشم تک تک سلول های بدنش که به شدت پوست مرغی داشتن میشدن رو حس میکردم ، گفتم انگار قلبت خوب نمیزنه بزار کمکش کنم ، سرم رو چرخوندم و سر سینه مهسا اومد زیر زبونم و شروع به خوردن همه سینه اش با مکیدنش کردم ،
داد زد گااااو پاشو نمیخوام دیگه …
میگفت و دوباره تقلا میکرد ، صدایی میداد که میگفتی دارن جرش میدن که از عماقش بود ، کمرم یخ کرده بود ولی داشتم عرق میکردم دستاش رو بردم بالا سرش جمع کردم و با یه دستم گرفتم و دست چپم رو آزاد کردم و سینه چپش رو جمع کردم شروع به مکیدنش کردم دیگه داشت اروم تر میشد که یهو وحشی شد و دستش رو در اورد و منو زد عقب و از جاش پرید و توی اتاق من این ور و اون ور میرفت ، دوست داشت بازی کنه وگرنه در اتاق باز بود میتونست بیرون بره ولی گفت دیییییگه بهت نمییییدم… میخواست من پاشم و دنبالش کنم ، پاشدم تو اتاق گرفتمش و باهم چسبیدیم به دیوار ، اتاق یخچال بود از دو جهت دیوار به حیاط وصل بود واسه همین سرد تر هم بود،

تا گرفتمش و چسبوندمش به دیوار، لبام رفت رو لباش ، کیرم رفت لای پاش، سینه پر موی من چسبید به سینه های قشنگ مهسا و دستم از زیر، پای راستش رو جمع کرد و آوردمش بالا ، لباش رو مکیدم بعد زبونش رو در آورد و توی دهنم کرد ،اون زبونش رو توی حلقم کرده بود و با چشم راستم توی چشمش خیره بودم و چشماش خمار داشت منو نگاه میکرد ، خودش دستش رو برد پایین و کیرم رو گذاشت روی کسش ، خیس بود انقدر که فکر کردم آب سکس قبلیمه که پاک نکرده یکم خودم رو کشیدم پایین تا کیر اماده رفتن توی کصش بشه،
گفتمش مهسا گاییده شدی این بار به این راحتی آبم نمیاد چون تازه سکس کردیم ، توی ناله ای که میکرد یه خنده شیطانی کرد و گفت نمیتونی و من حشری تر شدم و کیرم رو فرو کردم داخل ، ناله اش یه لحظه قطع شد و دوباره با حرکت دادن کیرم تو کصش شروع شد ، داشتم کصش رو حس میکردم که انگار کیرم رو داشت میبلعید ، دخترک بدنش مو نداشت که خار داشته باشه فقط روش سرسره بازی میکردی …
آروم و عمیق ضربه میزدم ، با هر ضربه اون میچسبید به دیوار و جدا میشد دست دیگم رو انداختم زیر پای چپش و دوپاش رو سعی کردم بلند کنم اونم خودش رو کشید بالا و دور گردنم خودش رو جمع کرد سرم توی پستوناش بود کیر توی کصش،یهو آه بلندی کشید و گفت خییییلی رفته تهههه… اخم کرده بودم و ضربه ها رو عمیق تر، عرقم زیاد داشت میشد ، مهسا یهو مهربون شد گفت عزییییزم و سعی کرد دستش رو روی سر و پیشونی خیسم بکشه ،سرش توی گوش بود ، واقعا گرمای سینه هاش و کص تنگش ادم رو شل میکرد، آبم داشت میومد داد زدم مههههسا

  • شااااهین
    +برییییزم توت
    -شاااهیییین ننننکن
    +رییییختم
    توی همون حالت روی دستم چسبوندمش به دیوار و همین جور باز داشتم میکردمش، کیرم شل شد و آروم آروم اومد بیرون ابم از کصش ریخت روی موکت خودش رو انداخت پایین و رفت دستمال آورد و خودش رو تمیز کرد ، کمرش رو گرفتم بردمش روی تخت و دوباره رفتیم زیر پتو تا گرم بشیم، کمرش یخ کرده بود و من بدنم داغ داغ بود چسبیدم توی کمرش و دستم رو دورش حلقه کردم …
    پایان قسمت سوم

نوشته: shahkir3399


👍 14
👎 6
15401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

906360
2022-12-12 01:29:10 +0330 +0330

از اونجا که قبلاً نشون دادی آدم باجنبه ای هستی اگه هنوز گاز شاهرود وصل نشده یه پیام بده آدرس میدم بیا یه قابلمه هم بیار،برات گاز میریزم ببر استفاده کن!!!
قابلتو نداره تشکر هم لازم نیست 😂😂😂😂

4 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها