خواهر زن زیبا و بی نقصم (۱)

1402/10/01

پارت ۱:

شوخی شوخی داشتیم وارد سوالای سکسی می شدیم و لابلای سوالا داشتیم متوجه می شدیم که هر دومون نسبت به زنامون بی غیرتیم، بطری رو چرخوندم و افتاد سمتش و پرسیدم جرات یا حقیقت، گفت جرات، گفتم عکس لخت از بیتا داری نشونم بده، حدس میزدم بگه ندارم و از زیر جرات شانه خالی کنه ولی گفت آره دارم چندتایی، چجوریشو میخوای؟ گفتم عکس اونجاشو داری؟ گفت آره لخت کاملشو دارم بیا نشونت بدم، گوشیشو برداشت و یکم گشت و عکس لخت قدی از بیتا رو نشونم داد، گوشیو از دستش گرفتم و خیره شدم به تن بی نقص خواهر زنم، واقعا بی نقص بود سینه های ۸۵ و باسن برجسته و کمر باریک و شکم صاف و پوست عالی، بلافاصله کیرم شق شد و با گفتن اوووف چه کصی داری گوشی رو دادم به محمود. نوبت اون بود دیگه بطری نمی چرخوندیم چون دو نفر بودیم، گفت جرات حقیقت؟ گفتم جرات، گفت تو چی؟ چیزی داری از ژیلا؟ گفتم آره دارم واستا نشونت بدم، عکسی که از سکسمون گرفته بودم و کیرم توی کصش بود و توی حالت داگی گرفته بودمو نشون دادم و یه آهی کشید و گفت جووون چه کونی داره زنت گفتم قابلتو نداره و خوشش اومد از این حرفم.
نوبت من بود پرسیدم ج ح گفت حقیقت، گفتم اگه قرار باشه بیتا با یکی غیر از خودت باشه حاضری با کی باشه؟ یکم خودشو زد به فکر کردن و گفت دوست دارم با تو باشه، کیرم سیخ شده بود و ضربان قلبم بیشتر شده بود.
با اینکه یکسال بیشتر نبود که محمود داماد خانواده ما شده بود ولی خیلی زود با هم ایاق شده بودیم و رابطه ما بیشتر از باجناق بودن، مثل دوتا دوست خوب بودیم.
گفتم اگه بیتا رو با من ببینی چیکار می کنی؟ گفت میشینم نگاتون میکنم تا حسابی بکنیش!
این حرفش تیر آخر بود برای اینکه مطمئن بشم واقعا نسبت به زنش بی غیرته.
نوبت اون بود پرسید ج ح گفتم جرات، گفت دوست دارم کیرتو ببینم، گفتم چرا؟ گفت توی عکس خیلی بزرگ بود می خوام از نزدیک ببینمش.
منم کمربندمو باز کردم و شلوارمو کشیدم پایین و شورتمم تا زانو کشیدم پایین و گفتم بیا، آروم دستشو آورد و کیرمو گرفت تو دستش و یه آخخ بلندی کشید و یکم فشارش داد و چشاشو بست.
تو همین حین بودیم که صدای ژیلا اومد و گفت بیایید پایین شام آمادست.
دستشو از کیرم برداشت و گفت چه کیری داری آرش، گفتم چه کنیم دیگه و خندیدیم.
خودمونو جمع و جور کردیم و رفتیم پایین سر میز نشستیم، بیتا و ژیلا هم اومدن نشستن، بیتا رو نگاش کردم و یاد عکسش افتادم و دوباره سیخ کردم. ژیلا با یه سرفه کوچیک منو متوجه کرد که زل زدم به خواهرش منم خودمو جمع کردم و مشغول شدم شام خوردن.
دو هفته گذشته بود از اون شب و با محمود هر یکی دو روز یبار چت داشتیم و چتامون بیشتر سر موضوع زنامون بود و ازشون برا هم عکس میفرستادیم، منم همه عکسای بیتا رو ذخیره می کردم، مطمئنا اونم عکسای ژیلا رو سیو می کرد. شب و روزم شده بود تماشای عکس های لخت و نیمه لخت بیتا، دلیل جذابیت بیش از حدش برام این بود که هر دو خواهر مذهبی بودن و مقابل مردها روسری سر می کردن و لباساشون هیچ وقت اوپن نبود حالا فک کن همه اون چیزی که زیر لباس گشاد بود رو داری لخت و عیان میبینی.
با محمود قرار گذاشتیم یه فیلم کامل از سکسمون با زنامون بگیریم و نشون هم بدیم، البته این پیشنهادو محمود داد و منم بخاطر اینکه حسابی بیتا رو ببینم قبول کردم.
دوربینو گوشه اتاق گذاشتم و به ژیلا گفتم بیا از سکسمون یه فیلم قشنگ داشته باشیم، اولش مخالف بود و بعد که اصرار منو دید قبول کرد و یک فیلم توپ از سکسمون گرفتیم و به خاطر دوربین پوزیشت های متنوع رو اجرا کردیم و آبمو هم ریختم روی سینه هاش و فیلمو استاپ کردم، شده بود ۳۰ دقیقه.
به محمود پیام دادم چیکار کردی تونستی بگیری گفت آره گرفتم، هیجان وصف ناپذیری داشتم و قرار شد فردا همو ببینیم و فیلما رو نشون هم بدیم.
گفت برم مغازش و اونجا ببینیم، کرکره رو داد پایین و رفتیم بالا دفترش و موبایل ها رو عوض کردیم و شروع کردیم به تماشای سکس خواهر زنامون با شوهرشون.
باورم نمیشد بیتا انقدر توی سکس حرفه ای باشه با اینکه دو سالی از ژیلا کوچیکتر بود ولی به نظر من هم بدن آماده تری داشت و هم حرفه ای تر عمل می کرد، ناخودآگاه کیرمو در آوردم و شروع کردم مالیدن و سکس خواهر زن خوشگلمو تماشا کردن. محمود تا دید کیرمو در آوردم و دارم میمالم گوشی منو کنار گذاشت و اومد کنارم نشست و کیرمو گرفت دستشو گفت تو نگاه کن من میمالم اولش یکم معذب شدم و ولی زیاد مهم نبود، محمود داشت کیرمو میمالید و برام جق میزد و دوتایی داشتیم فیلم سکسش با زنشو میدیدیم‌. یکم آب دهنشو انداخت رو دستش و جق زدنو ادامه داد ، خیلی حشری شده بودم و محمود بدتر از من، اون واله و شیدای کیر من شده بود و من مست بیتا و بدنش.
گفتم محمود آبم میادا خیلی نمال ، گفت اتفاقا میمالم تا آبتو بیارم، جفتمون رو فضا بودیم فیلمشون به انتها نزدیک می شد و محمود داشت بیتا رو داگی میگایید و صدای بیتا کل فضای اتاقو پر کرده بود، گفت صداشو زیاد کن و ببین ازش چی پرسیدم، توی همین حین بود که محمود از بیتا پرسید دوست داری آرش بکنتت؟ بیتا هم توی اوج شهوت گفت آرررره دوس دارم منو جر بده، دوس دارم کیرشو بکنه تو کصم، محمود گفت فک کن الان آرش داره میکنتت با این حرفش صدای بیتا بلند شد و خودشو به شدت به کیر محمود می کوبید و می گفت آخخخخ چقدر حال میده کیر آرش. داشتم شاخ در می آوردم گفتم قضیه چیه؟ گفت هیچی یکی از فانتزی های بیتا اینه که وسط سکس اسم مرد غریبه رو بیارم و ولی بعد سکس خودش پشیمون میشه از حرفایی که زده. حشرم چسبونده بود بالا و با جق زدنای محمود داشت آبم میومد گفتم محمود دستمال کاغذی بیار ابم داره میاد گفت نگران نباش بریز توی دستم چشامو بستم و سرمو تکیه دادم به پشتی و آبم داشت می اومد یهو حس کردم کیرمو کرد توی دهنش و داشت برام ساک میزد، کیرم سایزش ۲۱ سانت بود و کلفت بود و همین باعث شده بود محمود عاشق کیرم بشه، هیچی نگفتم و گذاشتم کارشو بکنه چند باری که برام ساک زد گفتم میاد بکش بیرون ، برعکس کیرمو تا ته کرد تو حلقش و نذاشت دربیارم و آبمو با فشار همشو ریختم تو دهن محمود و کامل خالی شدم. آروم کیرمو از دهنش در آورد و آبمو رفت ریخت توی روشویی و اومد. از همدیگه خجالت می کشیدیم خیلی جلو رفته بودیم و نمی دونستم این ماجرا قراره تا کجا جلو بره.

این ماجرا ادامه داره و پای اول بیتا و بعد ژیلا به این قضیه باز میشه اگه دوست داشتید بگید تا ادامه ماجرا رو براتون بنویسم.
بای

نوشته: پسر شجاع

ادامه...


👍 155
👎 13
189501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

963395
2023-12-22 23:33:09 +0330 +0330

بقیه‌اش رو بنویس

3 ❤️

963402
2023-12-23 00:08:07 +0330 +0330

چی نوشتی کوسکش. کیرم دهنت فردا شنبه باید صبح بری مدرسه بدو بگیر بخواب.

6 ❤️

963405
2023-12-23 00:16:24 +0330 +0330

خیلی کوص شعر بود

1 ❤️

963413
2023-12-23 01:08:50 +0330 +0330

باجناقت کونی از آب در اومد که 🤣🤣🤣

1 ❤️

963415
2023-12-23 01:11:06 +0330 +0330

دوست داشتم بنویس

3 ❤️

963421
2023-12-23 01:26:34 +0330 +0330

عالیه

3 ❤️

963428
2023-12-23 01:51:42 +0330 +0330

حاجی پشمام
بنویس بقیه شو

2 ❤️

963430
2023-12-23 02:03:24 +0330 +0330

قشنگ بود

3 ❤️

963451
2023-12-23 07:43:22 +0330 +0330

👍👍👍👍👍

2 ❤️

963457
2023-12-23 08:16:06 +0330 +0330

قطعا جفتتون آخوند هستین،چون هم بی غیرتین هم کونی و باجناق باز

5 ❤️

963477
2023-12-23 11:25:19 +0330 +0330

احیانا شما اون باجناقهای معروف رشتی نیستین؟

1 ❤️

963487
2023-12-23 14:30:27 +0330 +0330

خداشفابده،من واقعا موندم چراهرچی متن کسشعرتر باشه برعکس لایکش زیادمیشه.انگارکم نیستن تعداداینایی که دوست دارن خودشونم تجربه کنن این مورد رو.

0 ❤️

963492
2023-12-23 14:45:19 +0330 +0330

ادامه اشو بنویس

3 ❤️

963501
2023-12-23 17:03:59 +0330 +0330

این همه کاکولد اینجا لایک کردن اما اعلام حضور نمی کنند با عکس خانم های محترمشان

1 ❤️

963502
2023-12-23 17:27:29 +0330 +0330

بنویس لعنتی

2 ❤️

963505
2023-12-23 17:38:35 +0330 +0330

بنویسدعزیز

2 ❤️

963509
2023-12-23 18:45:57 +0330 +0330

من با شوهر خواهرم اینحوری راحتم. من عکسای زنمو نشونش میدم اونم عکسا خواهرم. شورتای زنامونو عوض می‌کنیم

2 ❤️

963535
2023-12-23 23:55:05 +0330 +0330

پدر پسر شجاع کجایی که پسرت هم کونی شده هم کاکولد

1 ❤️

963571
2023-12-24 03:47:17 +0330 +0330

مجلوق مغز پریودی
کم زززززززر بزن

0 ❤️

963578
2023-12-24 04:28:46 +0330 +0330

خوب بود . لایک دادم

0 ❤️

963581
2023-12-24 05:35:31 +0330 +0330

همه رو بنویس

0 ❤️

963602
2023-12-24 10:37:54 +0330 +0330

خوب میشه جفتتون نگاه کنی بیتا و ژیلا رو من بکنم

0 ❤️

963603
2023-12-24 11:29:06 +0330 +0330

واقعا داستان خوب و قشنگی بود
ادامه بده لطفا
دقیقا همین داستان رو با باجناقم داریم ولی دهنش ندادم 😁
اگه میشه عکس هایی که نشون هم دادید رو هم اپلود کن که ببینیم
کاشکی قسمت بعد رو زودتر بنویسی

0 ❤️

963676
2023-12-25 00:17:57 +0330 +0330

عالی

0 ❤️

963705
2023-12-25 02:00:10 +0330 +0330

اینم داستان سکس حاج محمود کریمی مداح اهل بیت بود و باجناقش

0 ❤️

963783
2023-12-25 19:42:25 +0330 +0330

عاااااطی ادامه بده

0 ❤️

963791
2023-12-25 22:36:36 +0330 +0330

💦💦💦

0 ❤️

963849
2023-12-26 03:05:09 +0330 +0330

شماها باید دسته بیل بره تو کونتون بیشرفا

0 ❤️

963853
2023-12-26 03:16:15 +0330 +0330

امیدوارم بیتا و ژیلا با کیر مصنوعی از خجالتت در بیان

0 ❤️

964043
2023-12-27 17:32:37 +0330 +0330

من واقعاً کاری به کص مغزی که اینو نوشته ندارم، داستان از این کصشر ترم تو سایت بوده، من فقط موندم چی سر بچه های این سایت اومده که صد و بیست تا لایک به این داستان احمقانه دادن.

0 ❤️

964045
2023-12-27 18:05:03 +0330 +0330

چه باحال😂

0 ❤️

964158
2023-12-28 17:38:47 +0330 +0330

عالی بود رفیق
بقیه شو هم بنویس

0 ❤️

964166
2023-12-28 20:34:01 +0330 +0330

چی شد نفهمیدم واقعا

0 ❤️

964364
2023-12-30 02:22:22 +0330 +0330

لذت بردیم تمام طول داستان زنم رو کیرم نشسته بود… قشنگ بود

0 ❤️

964909
2024-01-02 16:28:06 +0330 +0330

بدجور حشریم فاعلم از کرج (ملارد) اگه پایه ایی بیا پی مفعول بیاد
آیدی تلگرام
@Hamid_iam

0 ❤️

964922
2024-01-02 18:04:08 +0330 +0330

خیلى هیجان انگیزە
من با یکى از دوستام همین کار رو کردیم و ادامە میدیم

0 ❤️