حدیث ورزشکار

1402/01/13

سلام
علی هستم 26سالمه توکار موبایلم بعداز حدود 5سال شاگردی بالاخره اوستا شدم و یکی از دوستان بهم پیشنهاد داد که اون یک موبایل فروشی بزنه و من برگردونم و تقریبا برای من بهترین فرصت بود
یه مغازه اجاره کردیم و شروع کردیم کاسبیو یکم گذشت و جا افتادیم زید بازی منم راه افتاد یکی دوبارهم یکی دوتا کس به تورم خورد که جا نداشتم و همین شد که کرکره مغازه که قدیمی بود رو با اصرار از این برقی ها گذاشتم و مکان دار شدم ولی باید رعایت کاسبی رو میکردم یکروز بردار زن شریکم که خیلی هم خودشو می‌گرفت کله کیری بهم ی شماره داد گفت این رفیق زیدمه دوسه باری آمار تورو گرفته منم چندروز بعد زنگ زدمو معرفی کردم خودمو که اونم سریع شناخت اسمش رو حدیث معرفی کرد یکم که چت و زنگ ها رو زیاد کردیم تقریبا یماه بود که بهش گفتم تو که منو دیدی تو مغازم اما من نمیشناسمت و اگر میخ ای رفاقت کنیم باس ببینمت آخه نمیشه که نمیدونم باکی تو رابطم و قبول کرد گفت یروز هماهنگ میکنه میاد
روزهای فرد اون میرفت باشگاه و گفت سه شنبه میاد مغازم اما باید برا پنجشنبه که میخواد بره باشگاه نامه دکتر ببره وگرنه زنگ میزنن خونشون که چرا دخترتون نیومده منم بهش گفتم باشه اونو برات جور میکنم ی دکتر می‌شناختم که دوران مدرسه پول می‌گرفت نامه میداد برا مدرسه که رفتم پیشش و نامه رو گرفتم البته کسکش خیلی ناز کرد ولی داد نامه رو منم نامه رو عکسشو فرستادم و حدیث خوشحال شدو گفت سه شنبه کل تایم باشگاه میام پیشت سه شنبه شدو منم یکم بخودم رسیدم البته امیدی به سکس نداشتم چون بار اول بود و اصلا شاید خوشم نمیومد که البته عکسشو دیده و پسندیده بودم ولی امید به سکس نداشتم قرار شد ساعت 2بیاد مغازه تا 4بمونه منم تا ساعت 2 مغازه رو باز گذاشتم حدیث که اومد تو یکم سلام و احترام و گفتم اجازه هست کرکره رو ببندم راحت باشیم که گفت آره دیگه پس میخوای دوساعت ادا مشتری دربیارم برات که کرکره رو بستم و بهش گفتم بیا اینطرف و راحت باش راستشو بخوایین خیلی خوب بود و ازمنم سر بود خیلی خشگل و خوش استایل و لباسای شیک و با خودم گفتم کاش بشه بکنمش یکم صحبت کردیم که خودش بهم گفت علی میشه بگی تا کجا قراره باهم باشیم که منم گفتم ببین من دوست دارم با یکی باشم ولی واقعا باهم عشق کنیم حالا تهش ازدواجم نبود نبوده ولی حداقل یک رفاقت خوبو بدون اعصاب خوردی میخوام که اونم گفت منم همینو میخوام وقتی دیدم حدیث هم منو میخواد و پیگیرم بوده بهش گفتم ببین حدیث جان شاید منتظر این حرف منم باشی و اونم سکسه که دلم میخواد نظرتو بگی بهم چون نمیشه تو رابطه بهش فکر نکرد که گفت آره خودمم سوالم بود که تو به سکسم فکر میکنی راستش یکم جا خوردم ولی باخودم گفتم هرچقدرم خوب باشه ولی نده بکنم بدردم نمیخوره آخه هرروز بیادو شق درد کنه که کیریه که گفتم آره فکر میکنم حدیث جان راستش دلم نمیخواد باتو عاشقانه رفتار کنم ولی باکسی دیگه سکس کنم و سکس روهم نمیتونم بیخیال شم چون نیازه ومنم خیلی برام مهمه که خندید و گفتش چه رک حرفتو زدی که گفتم خب نظرتو چیه مشکلی نداری؟؟؟
حدیث هم گفت من تورو کاملا میشناسمت علی و حقیقتا منم تا الان سکس داشتم نمیخوام بگم بار اولمه ولی کوتاه بوده رابطم که گفتم حدیث جان مهم نیست چیشده ولش گذشته رو که گفت باشه اگه واقعا هرزگی نکنی و اذیتم نکنی منم تماما باهاتم و واسه خودتم ولی یقول بده اگه باکسی دیگه خواستی باشی بهم بگی چون اصلا دلم نمیخواد با کسی باشم که وجود چندنفرو لمس میکنه که گفتم چشم عزیزم قول و یقول دیگه که فقط باخودت میمونم که اومد تو بغلمو ی بوس مشتی کردیمو با شوخیو خنده و پرو بازی بهش گفتم آیا عشقم اجازه میده امروز نهایت لذتو ببرم یا نه
که گفت پررو حالا درسته قبول کردم ولی همین یساعت آشنایی میخوای تا تهشو بری گفتم عشقم دیگه توکه منو میشناسی دیگه و قولم دادم بهت حالا چه امروز چه چند روزه دیگه آخه چه فرقی داره توکه گفتی واسه خودمی دیگه که ریز خندید و گفت چه پررویی تو علی گفتم حالا به این پررو ااجازه میدی که گفت اجازه چی منم گفت اجازه سکس دیگه یساعت تا ساعت 4مونده و اگه اجازه بدی و دلمو نشکنی شروع کنم که گفت چه توله ای تو علی باشه ولی تو خیلی زبون بازی که به یساعت نکشیده میخوای لختم کنی
که گفتم عزیزم مهم عشقه مونه دیگه این بدن واس منه پس چرا لذتشو نبرم و شق دردبگیرم و شروع کردم مالیدنش و لب گرفتن که رها شد رو من و منم دست راستمو بردم تو شورتش با ی سوال خواستم خاطر خودمو جمع کنم که قراره این داف رو از این به بعد از کس و کون بکنم یا فقط قراره کونش بزارم و ازش پرسیدم عشقم این کلوچه خیس مهمان میخواد یا پلمپه دربش که ریلکس گفت بله عزیزم مهمان نوازی میکنه ازت منم دیگه نپرسیدم گفتم به من چه کجا پردش رفته که بعدا گفت باشگاه بعث شده که حالا راستو دروغش باخودش مهم این بود ی کس تپل ورزشکار سفیدو تنگ الان تو دستمه و یکم که انگشتش کردم لرزیدو ارضا شد

گفت علی بسه دیگه به من کمتر ور برو چون شدیدا زود ارضا میشم و راستم میگفت هنوز لباساش تنش بودو شروع کرد کیر مالی و بعدشم کشید پایینو شروع کرد ساک زدن که واااااای چه حالی میداد یکم ک خورد گفتم عشقم من آماده سکس نبودم میشه ارضا بشم که بتونم بکنم تو کس نازت که لایک مجوز ریختن آبم تو دهنشو صادر کردو تا قطره آخرش خورد و شروع کرد ماساژ دادنم خیلیم حرفه ای و با جمله یکاوری شو عشقم تا کسم رو بتونی بکنی کیرم دوباره جون گرفتو پاشدم و شروع کردن سینه کسش رو خوردن و بهترین خوردنی های دنیا رو طوری خوردم که کبود شدن و گفتم دلم میخواد یرا شروع داگی بشی که اونم کونو داد عقب و کمرشو تا میشد داد پایین و کسش زد بیرون حالا دیگه دوتا سوراخ خوشگل جلوم بود و سر کیرم رو گذاشتم جلو کسش و آروم آروم کردم توش و بهترین حس دنیا رو داشتم زندگی میکردم حتی به غلط و شروع کردم تلمبه زدن و حدیث هم تو حال خودش نبود و فقط ناله می‌کرد و قربون صدقه من میرفت وقتی دیدم قرق در شهوته گفت عشقم گفت جوووون گفتم ی مجوز بهم میدی گفت هرکاری دلت میخواد بکن عزیزم ولی فکرشو نمی‌کرد منظورم کونشه و منم از خدا خواسته یکم با سوراخش بازی کردمو کیرمو درآوردم گذاشتم رو کونش که گفت وااای علی توروخدا کونم نه که گفتم عزیزم دیگه خودت گفتی و منم عاشق کون کردنم که باشه دیگه لعنت به دهانی که به کون دادن تایید بده و بعداز تف کاری آروم کلاه کیرمو کردم تو ولی با جیغو داد های حدیث کشیدم بیرون بهش گفتم عزیزم اینجا مغازس یکم آرومتر و دوباره کردم سرشو تو ولی بازم درآورد گفت عشقم باشه برا بعد واقعا نمیتونم منم دیدم راست میگه خیلی تنگه و ساعتم نزدیکه 4شده دوباره از کس شروه کردم تلمبه زدن و طفلی فکر کرد ناراحتم گفت عشقم باشه بکنش تو کونم که منم گفتم نه عزیزم باشه بعدا گفت ناراحت شدی گفتم نه عزیزم ولی بجای کونت که امروز نشد باید بزاری که گفت هرچی بگه اوکیه گفتم عشقم بزار بگم قبلش باز نگی لعنت بر دهان کو اینا که گفت نه عشقم من چندتا تلمبه دیگه زدمو کیرمو درآوردم گفتم پس ساک بزنو ابموهم بریز دهنت که گفت چششششم عزیزم و زانو زدو شروع کرد پر تف ساک زدنو خایه هامم با دستش می‌مالید و منم با یک آه بلند دهنشو پر کردمو کیرمو کشیدم بیرون حدیثم اول ابمو نشونم داد تو دهنش بعدشم همشو قورت داد و گفت مرسی عشقم و پاشدیمو جمع و جور کردیم
حدیث تقریبا هفته ای دوبار شایدم بیشتر میاد پیشم و حسابی میده و میره کونشم یروز توی خونه اجاره ای کردم و الان کس و کونش آزاد در اختیارمه و چون حدیث ورزش میکنه حسابی همیشه رو فرمه و بهترین سکس ها رو باهاش دارم

نوشته: علی


👍 24
👎 22
55701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

921402
2023-04-02 00:48:07 +0330 +0330

کاش قبل از آپلود کردن یه دور می‌خوندی:)
خیلی هم به اسپیس اعتقاد نداری بزرگوار.

4 ❤️

921408
2023-04-02 01:00:13 +0330 +0330

بدک‌ نیود

0 ❤️

921411
2023-04-02 01:07:35 +0330 +0330

این خزعبلات چیه که نوشتی؟؟؟؟چرا به شعور مخاطبت انقد راحت توهین میکنی؟بدبخت به ما که واسه این چرندیات وقت میزاریم 👎 👎 👎

5 ❤️

921423
2023-04-02 01:37:01 +0330 +0330

چرا حس میکنم یکی از کلیپایی که میبینی زدی به نام خودت🤣🤣🤣

2 ❤️

921435
2023-04-02 02:11:25 +0330 +0330

« ببخشید نظرتون در مورد سکس چیه »؟!!! با تموم ادعات هنوزم آماتوری ک این همه سوال رسمی میپرسی بچه
این ک دختربچه س ، من تا حالا برا شوهردارشم از این چسیا نیومدم وامیسم بالاسرش میکشم پایین شوک میشه شهلا میشه میگیره دستش میخوره و تمام 😎

1 ❤️

921458
2023-04-02 04:16:39 +0330 +0330

نمیدونم جدیدا دخترا چرا انقدر زود وا میدن و تو همون روز اول هم از کص میدن هم از کون
ما ک بعد ۶ ماه خایه مالی بتونیم بکنیم

1 ❤️

921479
2023-04-02 06:07:44 +0330 +0330

بچه جون زیادی فیلم نبین ضرر داره رو مخت توهم زده .
اولا طبق قوانین ج اسهالی همه مغازه ها مدار بسته تشریف دارن .
دوماً این چه خانمی هست که یکروز نره باشگاه باید بابا ننه ببره و سوال جواب ؟! مگه مدرسه هست ؟ معلوم بچه مدرسه‌ای هستی جوجو .
سوما این چه خانم کم کاری هست که از کص و کون کشیده بیرون ساک میزنه و آب میخوره ؟! اینم نتیجه ذهن بچه و فیلم و توهم.
جوجو در ضمن مگه لحاف و تشک هم بردی دوکون بقالی که فراموش شد بگی پهن کردم یا مبله هست ، ننویس جان مادرت ننویس همون جلقت بزنی کفایت .

1 ❤️

921486
2023-04-02 07:12:37 +0330 +0330

اگر این داستانت واقعی هست باید بهت بگم باور کن کوس و کون کردن اینقدر افتخار نداره، جمعیت کره زمین 8 میلیارده که هیچکس نداده و نکرده معمولا از دنیا نمیره. اگر افتخارت اینه که هفته ای یه بار میکنی، یا میری خونه اجاره ای، خیلی از افراد این سایت توی خونه خودشون روزی دو سه نفر مختلف رو می کنن. ان شالله زیاد بکنی برای توام عادی شه.

2 ❤️

921517
2023-04-02 13:24:40 +0330 +0330

حدیث جان ۱۵سالش بود که اگه باشگاه نره زنگ میزنن خونشون؟

1 ❤️

921547
2023-04-02 19:13:31 +0330 +0330

خاک تو مخت.جلو رو ول کردی چسبیدی به عقب.سوراخی که واسه کردنه باید کرد تاهردو لذت ببرید…راستی اگه دختری بحث کنه پردش پاره میشه؟؟؟؟به حق چیزای ندیده و نشنیده

1 ❤️

921553
2023-04-02 22:33:42 +0330 +0330

این حدیث از کدوم شهر بود، اگه میشه جواب بده

0 ❤️

921594
2023-04-03 01:28:52 +0330 +0330

معلومه ادم کیری و سمجی هستی
تف به ادم های سمج

1 ❤️