خواهر و زنداداش مطلقه‌م (۲)

1401/03/11

...قسمت قبل

ده روز مونده بود به قرارمون، چند روزش به همین منوال بود تا فرصت میشد سکس چت میکردیم و انواع اقسام عکس و فیلم ها رو برام میفرستاد منم ذخیره میکردم.
وقتی خیالم راحت شد که کلی ازش مدرک دارم شروع کردم بهونه های الکی گرفتن و رابطه‌مون رو کات کردم ،فقط واسه اینکه نرم سر قرار .

یک هفته ای گذشت دیگه خبری ازش نبود .تصمیم گرفتم که با اکانت اصلی خودم فالووش کنم و برم دایرکتش،همین کار رو هم کردم و شیما جواب داد و کلی احوال پرسی کردیم جویای حال خانواده بود مخصوصا بهجت ،بعد از چند روز چت کم کم خودمونی تر شدیم و منم به خاطر شناختی که ازش پیدا کرده بودم تو چت هایی که با پیج فیکم کرده بودیم، که میگفت اگه یک ماه سکس نکنم میمیرم ،همیشه کسم خیسه و دو روز یکبار خود ارضایی میکنم ،فهمیده بودم جنده ای شده واسه خودش ، اینا باعث شد جراتم زیاد بشه و بهش بگم شیما تو دو هفته پیش با پسری به نام سجاد دوست شدی؟
-چطور
+سجاد دوستمه
-نه فقط چند روز چت کردیم ،چطور مگه؟
+همون موقع که باهات دوست شده بود یک روز دیدمش و گفت با یه خانومی دوست شده و بینهایت خوش اندامو سکسیه چهره ی خیلی جذابی داره از لباش هر چی بگم کم گفتم و کلی حرفای دیگه که منم مشتاق شدم ببینم کیه این خانوم که دل دوست مارو برده و اصرار کردم عکسشو نشونم بده وقتی نشونم داد دیدم تویی ولی بهش نگفتم که قبلا زن داداش من بودی.
-خوب کاری کردی نگفتی ما هم فقط چت کردیم و دوست مجازی بودیم
+واسه دوستای مجازیت همیشه عکس میفرستی ؟
-عکس بدی نفرستادم یه عکس ساده بود
+عکسای دیگه هم بود ،نمیخوام ناراحتت کنم ولی اونارو هم نشونم داد .
چند دقیقه پیامی نیومد فهمیدم خجالت کشیده .
به خاطر همین بهش پیام دادم و شروع کردم چرب زبونی کردن،شیما نمیخواد ناراحت بشی من درکت میکنم تو یه زن مطلقه ای و ازادی هر کاری دوست داری بکنی به کسی هم مربوط نمیشه خیالت از بابت من راحت من به کسی حرفی نمیزنم
جواب داد تو رو خدا عکس ها رو بگو پاک کنه

بهش گفتم خیالت راحت و کلی حرف های دیگه که بهش اطمینان میداد عکس ها پاک میشه.
بعد از یک هفته چت و نقش حافظ اصرارش رو بازی کردن کلی بهم اعتماد پیدا کرده بود

دو سه روز گذشت کم کم سر بحث رو باز کردم تا بتونم باهاش سکس چت کنم که راه نداد، همه‌ش یک جوری بحث رو عوض میکرد حتی پیشنهاد صیغه شدن دادم که رد کرد و دلیلی هم که می اورد این بود که تو عموی بچه‌می نمیتونم باهات باشم و حرف سکس رو هم که اصلا نزن .تو این چند روز دیگه روم باز شده بود راحت تو چت کیر و کس میگفتم از اندامش سینه هاش و لباش حرف میزدم و اونم واکنش بدی نشون نمیداد و راحت برخورد میکرد ولی سکس چت نمیکرد.
پیش خودم گفتم اینجوری نمیشه باید با یک ترفند بکشونمش خونه، نقشه کشیدم که وقتی از اندامش تعریف میکنم بپرسم که باشگاه میری و بگم که یه مکمل پروتیین دارم و یه کراتین دارم و من به کارم نمیاد اگه میخوای بیارمش برات،که خوشبختانه نتیجه داد و برای پنجشنبه باهاش قرار گذاشتم که مکمل ها رو براش ببرم .
پنج شنبه سر ساعت ۳ رفتم به ادرسی که برام فرستاده بود
وقتی رسیدم ماشین رو خاموش کردم پنج دقیقه گذشت که دیدم از تو یه خونه ای اومد بیرون .
به چشم خریدار نگاهش کردم واقعا عالی بود قد کشیده ای داشت ،یک مانتوی جلو باز کوتاه پوشیده بود، زیرش یه تیشرت مشکی تنگ و یقه باز که خط سینه‌ و گردی و درشتی سینه هاش رو نشون میداد با یه شلوار جین فوق تنگ که تپلی کسش رو مشخص میکرد. هیچ وقت زن داداشم رو با همچین تیپی وقتی با ما زندگی میکرد ندیده بودم .
سوار ماشین شد دست دادیم و رو بوسی کردیم واقعا عطر تنش مستم کرد مثل جنده ها رفتار میکرد حرف زدنش مخصوصا خندیدنش .یک ساعت تو خیابونا چرخیدیم و از هر دری حرف زدیم و رسید به مکملا خیلی طبیعی زدم تو پیشونیم که یادم رفته بیارم .گفتم انقدر مشتاق بودم زود ببینمت سریع از خونه زدم بیرون و یادم رفته بیارم حالا اشکالی نداره بیا بریم دم خونه بدم بهت اولش مخالفت کرد که نه نمیشه مامان بابات اینا میبیننمون معلوم نیست چه فکری بکنن.
گفتم کسی خونه نیست اصلا سر کوچه نگه میدارم اگه میترسی ببیننت.قبول کرد و راه افتادم سمت خونه وقتی رسیدیم بهش گفتم اینجا خونه مونه(خونه جدیدمون بود که چند سالی بود اونجا زندگی میکردیم ) کسی هم نیست سکوت کرد چیزی نگفت رفتم بالا بهش زنگ زدم که بیا بالا ی سری کار هم دارم انجام بدم و مطمئنم میدونست که دارم دروغ میگم و هیچ کاری ندارم اما به خاطر مکمل ها اومد بالا شاید هم پیش خودش گفته بود مکملهارو میگیرم و اگه سکس خواست نه میگم و تموم میشه میریم .

دم در وایساده بودم تو راه پله که اومد با لبخند سرد وارد خونه شد نشست رومبل شربت اوردم گلویی تازه کرد و بعدش از اتاقم مکمل ها رو اوردم کلی ذوق کرد .
نشستم رو به روش روی مبل بهش گفتم نمیخوای مانتوت رو دراری ؟
چپ چپ نگام کرد بعد مانتوش رو دراورد .
اندامش واقعا میگم عالی بود سینه هاش میخواستن تاپش رو جر بدن و بپرن بیرون .شلوار جین تنگش قشنگی رون های گوشتیش رو چند برابر میکرد.
فهمید قفل شدم رو اندامش گفت هوی به چی نگاه میکنی بچه؟
همینطور که بلند شدم میرفتم سمتش ،گفتم هیچی محو پاهات بودم چقدر قشنگه .
کنارش نشستم گفتم میشه دست بزنم به ساق پات خیلی گرد و قشنگه .
گفت اشکالی نداره اما فقط ساق و لبخند زدم ،
از ساق پاش گرفتم اوردم گذاشتم روی پام و دستمو گذاشتم داخل رونش سر دادم تا نزدیک زیپ شلوارش شستمو رو کس قلمبه‌ش فشار دادم که پاشو سریع برداشت ،باخنده گفتم چرا برداشتی گفتم اونجا ممنوعه ها دوباره پاشو برداشتم گذاشتم رو پام گفتم چراااا ؟
در جوابم گفت وا خب ادم یه جوری میشه بعدشم قهقه زد.
فهمیدم نقطه ضعفش کسشه و دستم بهش بخوره وا میره .
دوباره دستمو کشیدم تا نزدیک کسش. دستمو پس زد، اومد پاش رو برداره سریع اون یکی دستم رو گذاشتم رو کسش فشار دادم اومد بلند بشه زودتر از اون پا شدم نشستم رو پاش تکیه شو کامل به مبل داد دوباره دستمو گذاشتم رو کسش .
پیشونیش عرق کرده بود هی میگفت گرممه لطفا از روپام بلند شو اما من صورتمو بیشتر نزدیکش کردم و میخواستم لبمو بزارم رو لبش که میخندید سرش رو اینور اونور میکرد که نزاره لبش رو ببوسم.
دیدم نمیزاره دستمو با زور وارد شلوارش کردم .
خودشو کشید جلو مچ دستمو گرفت منم از فرصت استفاده کردم لب گوشتیشو کردم تو دهنم وقتی دوباره رفت عقب که لبش رو جدا کنه دستمو کامل کردم تو شورتش سخت بود اما تمام کسشو تو مشتم گرفته بودم و میمالیدم .
با یه حالتی که مشخص بود شل شده گفت اوووف تمیز نیییست نکن .چیزی نمیگفتم فقط چشمم رو بسته بودم و کسش رو میمالیدم یه لحظه چشمم رو باز کردم دیدم چشم هاش رو بسته ،موهاش ریخته تو صورتش و سرش رو تکیه داده به مبل.
صورتمو بردم جلو همین که لبمو گذاشتم رو لبش محکم صورتمو با دو تا دستاش گرفت و باهام همراهی کرد جوری لب میداد که تو فیلم های پورن هم مثلش رو ندیده بود محکم لب بالا و پایین رو باهم میکرد تو دهنش و میک میزد و لبش رو از لبم جدا میکرد زبونشو میکرد تو دهنم میچرخوند جدا میشد دوباره کل لبامو با زبونش لیس میزد

چشم هاش رو بسته بود و نفس نفس میزد و لب هام رو میخورد.منم دستمو رو کسش میچرخوندم بی نهایت حشری شده بود .
دستمو از تو شورتش دراوردم ،لبمو از لبش جدا کردم،از رو پاش بلند شدم جلوش زانو زدم دستامو انداختم دور کمر شلوارش باسنشو بلند کرد و شلوار جین تنگشو از پاش دراوردم

تو این فاصله که من مشغول دراوردن شلوارش بودم اونم تاپش رو دراورده بود تکیه شو داده بود به مبل و چشماش رو بسته بود

وسط پاهاش نشسته بودم، باورم نمی شد که تا چند ثانیه دیگه کس زن داداشمو میبینم. با دستم اروم کنار شورتشو گرفتم زدم کنار، تا چشمم به کس تپلش افتاد شهوتم صد برابر شد ،سرم رو بردم نزدیک کسش بوی خوبی میداد ،همین که زبونمو گذاشتم رو چوچولش اووووف بلندی گفت خودشو داد عقب ،دوباره کارمو تکرار کردم با این تفاوت که ایندفعه با دستام کمرشو محکم گرفتم که وقتی زبونمو رو کسش گذاشتم خودشو نکشه عقب و کسش رو از زبونم جدا نکنه .

اینبار زبونمو گذاشتم پایین کسش کردم داخل واژن دراوردم کشیدم تا بالا شیما شدید رو مبل به خودش میپیچید منم با دستام کمرشو محکم گرفته بودم و به کارم ادامه میدادم تا اینکه اومد جلو دستاشو دو طرف صورتمو گرفت کشید سمت خودش ی تف کرد رو لبم و دوباره شروع کرد لبامو خوردن .
با این کارش که معلوم بود دیوانه وار حشری شده به اوج رسیدم. نفس زنان لباش رو محکم میک میزدم و سینه هاشو میمالیدم .

بعد از چند دقیقه لب گرفتن و مالیدن سینه هاش ،نشستم کنارش رو مبل سریع از جاش بلند شد موهاش رو جمع کرد و دم اسبی بست نشست وسط پام ،دهن‌شو باز کرد یک لحظه کیرمو تا ته کرد تو دهنش و دهنش رو بست، لبای خوشگل و گوشتیش رو محکم رو کیرم فشار میداد و میک میزد و تا سر کیرم می اومد و دوباره تکرار میکرد.
فوق العاده حرفه ای این کار رو انجام میداد .
چشم هام رو بسته بودم و تو حس حال خودم بودم که پاهام رو داد بالا و شروع کرد سوراخ کونمو لیس زدن تا سر تخمم .
فهمید که دوست داشتم و دارم با اینکارش دیوونه میشم زبونشو بیشتر روی سوراخ کونم می چرخوند و میکرد تو کونم واقعا بهترین تجربه ی زندگیم بود،انگشتشو میکرد داخل سوراخم و دوباره لیس میزد تا اینکه بلند شد شورتشو جلوم دراورد پرت کرد کنار بعد پشتش رو کرد بهم گفت که سوتینش رو براش باز کنم ،کون گرد و قلمبه و گوشتیش فقط نیم متر با صورتم فاصله داشت .

سوتینشو باز کردم ،وقتی داشت بند سوتینش رو در میاورد یک گاز از کونش گرفتم اخی از رو شهوت گفت و خم شد دستاش رو روی میز جلوی مبل گذاشت .
سوراخ کون کوچیکش از لای قاچ کونش کمی پیدا بود، نتونستم جلوی خودمو بگیرم با دستم لپای کونشو گرفتم باز کردم کس تپلش و سوراخ کون کوچیکش افتاد بیرون ،طاقت نیاوردم ،زبونمو گذاشتم روی کسش و تا بالای سوراخ کونش کشیدم.چندبار زبونمو به همین ترتیب رو کس و کونش کشیدم .
اومدم عقب تکیه‌مو دادم به مبل با دستام کمرشو گرفتم کشیدمش سمت خودم .
فهمید که دیگه باید کیرمو داخل کسش حس کنه .
عقب عقب اومد بین پاهام اروم کیرم رو گذاشت دم کسش،
وقتی سر کیرم رو داخل کسش حس کرد ،اخ طولانی گفت و اروم اروم اومد پایین و کامل نشست رو کیرم و تا ته کیرم تو کسش بود که ایندفعه وااااای بلندی گفت ،شروع کرد رو کیرم بالا پایین کردن

دو دقیقه شایدم بیشتر که رو کیرم بالا پایین میشد و نفس نفس میزد .کسش حسابی اب انداخته بود که بلند شدم سرپا ،بغلش کردم دوباره مشغول لب گرفتن شدیم تو همین فاصله یک پاشو گذاشت رو مبل و با دستش کیرمو گذاشت رو چاک کسش با یه هل اروم کیرمو جا کردم تو کسش شروع کردم تلمبه زدن و لب گرفتن و سینه هاشو خوردن .
تو سکس فوق العاده حرفه ای بود ،کارهایی که انجام میداد رقص کمر هایی که روی کیرم میکرد یا وقتی سرپا تو کسش میکردم نگاه های شهوتی که بهم میکرد و خودشو میداد جلو و محکم به کیرم ضربه میزد تماما مشخص بود که اینکاره‌س.ده دقیقه ای بود که سکس میکردیم واقعا عرق هردومون درومده بود .
شیما گفت خسته شدم ی کم استراحت کنیم ،همینطوری که سرپا بود رفت عقب نشست رو مبل ی دستمال از رو میز برداشت اب کسشو تمیز کرد ،

نگاهی همراه با لبخند بهم کرد و گفت اخرش کار خودتو کردی توله ،یه ذره بچه بودی ها حالا …ادامه نداد و خندید گفت کیفمو میدی ؟همینطوری لخت رفتم تا دم در که کیفش اونجا بود کیفشو برداشتم وقتی میرفتم سمتش نگاهش رو کیرم بود که تو هوا تکون میخورد .رفتم کنارش رو کاناپه نشستم کیفش رو بهش دادم از تو کیفش یه نخ سیگار دراورد روشن کرد چرخید دراز کشید و پاهاش رو انداخت رو پاهای من و مشغول سیگار کشیدن شد ،منم با دستام رون و ساق پاهاش رو میمالیدم خیلی دوست داشت از اخیش گفتن هاش مشخص بود .
وقتی سیگارش تموم شد دستشو دراز کرد و تو زیر سیگاری خاموشش کرد و پاهاش رو از رو پاهام برداشت چرخید و کونشو سمتم قمبل کرد دستاهاشم گذاشت رو دسته ی مبل یعنی شروغ کن

بلند شدم گفتم با دستت کونتو باز کن ی تف انداختم رو دستم مالیدم رو سوراخ کونش ،فهمید از کون میخوام بکنم سرش رو برگردوند گفت
عقب نه ها اصلا فکرشم نکن.
تو سکس چت هایی که با پیج فیکم باهاش کرده بودم ،گفته بود که هفت هشت باری از کون داده ،به خاطر همین بیخیال نشدم و بدون اینکه جوابش رو بدم یواش سر کیرمو گذاشتم دم سوراخ کونش اروم سر کیرمو کردم تو کونش، دستشو که باهاش قاچ کونشو باز کرده بود ول کرد دسته مبلو گرفت و مدام میگفت یواش مردم بکش بیرون .
اما من گوشم بدهکار نبود و یواش یواش کیرمو تا ته کردم تو کونش شروع کردم کمر زدن
وقتی سرعت تلمبه هام بیشتر شد شیما نفس نفس زنان با اخ و وای میگفت دلم درد گرفت تو رو خدا درش بیار
همین ها بیشتر تحریکم میکرد که محکم تر تو کونش ضربه بزنم به این فکر میکردم که این زنی که جلوم قمبل کرده و سوراخ کون تنگشو دارم میکنم و از درد داره التماس میکنه که در بیارم کون زنداداشمه یک لحظه همه ی این فکر ها منو بینهایت دگرگون کرد و شهوتم صد برابر شد ،رفتم جلو دستمو بردم سینه هاشو گرفتم تو مشتم ده پونرده تا تلمبه محکم زدم و اخ بلندی گفتم و تمام اب کیرمو تو کونش خالی کردم .
شیما نفس نفس میزد که کیرمو از تو کونش کشیدم بیرون از رو میز دستمال بهش دادم کس خیسشو تو همون حالت خشک کرد، بلند شد چپ چپ نگاهم کرد یه توله سگ بهم گفت و بعدش گفت دستشویی کجاست ؟با دستم بهش نشون دادم بلند شد رفت سمت دستشویی ،وقتی لخت راه میرفت کونش بالا پایین میشد و مثل ژله میلرزید.داخل دستشویی شد در رو هم نبست و انگار میخواست اب کیرمو از تو کونش تخلیه کنه و چند بار صدای گوزیدنش هم اومد ،خنده ام گرفته بود وقتی اومد بیرون دید دارم میخندم گفت خیلی بیشوری با خنده البته . اومد کنارم تا اومد بشینه دستمو گذاشتم زیر کونش،چیزی نگفت خم شد سوتینشو برداره دستم کمی ازاد شد شروع کردم کسشو انگشت کردن ،سوتینشو برداشت دوباره به حالت اول برگشت و انگشت من بی حرکت تو کسش مونده بود ،خندید گفت بد نگذره ؟همینطوری که سوتینشو تن میکرد خودشم اروم اروم بالا پایین میکرد تا اینکه بلند شد و شورت و شلوارشم پوشید منم لباس هام رو پوشیدم مکمل ها رو بهش دادم رفتیم که برسونمش .
تو راه کلی از بهجت خواهرم پرسید و از خاطرهایی که باهم داشتن میگفت اما یهو وسط خاطراتی که داشت تعریف میکرد یه حرفی از دهنش پرید که نتونست هیچ جوره جمعش کنه

ادامه...

نوشته: Bibi


👍 74
👎 5
220901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

877056
2022-06-01 02:08:15 +0430 +0430

جون ب زنداییت…!

0 ❤️

877084
2022-06-01 03:53:55 +0430 +0430

ولی از یک موضوع خوشم نیومد اونم اینکه چرا زنی که زن داداشت بوده رو قبلا و حالا طلاق گرفته باید سکس کنی ؟ برادرت از این بچه داره این کار خیلی کار کثیفی هست کردی

0 ❤️

877085
2022-06-01 04:09:41 +0430 +0430

لایک فقط به خاطر شربت

0 ❤️

877126
2022-06-01 12:36:10 +0430 +0430

اگه میگفتی وقتی عکس تو رو تو گوشی دوستم دیدم و بهش گفتم این فامیلمونه و اشنا نزددیکمه دلیلی میشد برای قطع یههویی ارتباط دوستت از نظر زنداداشت که میفهمید علتش پس ااین بوده ولی کلا خیلی از جاهای داستتانت غیر قابل باوور و بی منطق بود که از نظر من جز دااستتانهای تخیلی محسوب باید کرد نه واقعی

0 ❤️

877164
2022-06-01 17:38:49 +0430 +0430

تا اینجاش عالی اومدی بقیشم سریع بزار

0 ❤️

877184
2022-06-01 21:36:12 +0430 +0430

از اردبیل برا ضرب کسی هست پیام بده

0 ❤️

877192
2022-06-02 00:00:17 +0430 +0430

قشنگترین داستان سکسی بود که خونده بودم

0 ❤️

877308
2022-06-02 11:53:26 +0430 +0430

منتظر ادامه استم

0 ❤️

877316
2022-06-02 12:44:27 +0430 +0430

بیغیرتی بهترین حس دنیاست به شرطی که توش تحقیر و بی آبرو شدن نباشه

0 ❤️

877359
2022-06-02 22:27:17 +0430 +0430

چرا همش اسرار با اصرار اشتباه میشه؟؟؟

0 ❤️

877483
2022-06-03 14:54:35 +0430 +0430

خوب بود منتظریم بقیشو بشنویم…

0 ❤️

879432
2022-06-14 12:05:55 +0430 +0430

خواهر زن و زن داداش یک چیز دیگه ست مخصوصا اگر ورزشکار و خوش فرم باشه

0 ❤️