سلام به همگی
اسم من آرمین هست و ۱۸ سالمه،قدم ۱۷۳ و وزنم حدود ۶۵ کیلو و یه چهره ی خوب و پوست سفید دارم.اسم خواهرزادم ندا هست که یه سال از من بزرگتره،قدش رو دقیق نمیدونم ولی یه سر و گردن از من کوچیکتره و بهش میخوره ۵۵…۵۷ کیلو باشه، یه چهره ی زیبا و باسن نسبتا بزرگ و سینه های گرد و خوش فرمی داره.
اینم بگم که ندا جلوی من راحته و وقتی میرم خونه ی خواهرم معمولا با شلوارک و تاپ میبینمش.
این خاطره ای که میخوام براتون تعریف کنم مال تابستون همین امساله.
یه روز صبح از خواب بیدار شدم دیدم مامان بابام دارن از خونه میرن بیرون چون قرار بود برن دکتر(اینم بگم که ما توی شهرستان زندگی میکنیم و مامان بابام قرار بود برن مرکز استان برای نوبت دکتری که داشتن) ازشون خداحافظی کردم و طبق معمول نشستم پای کامپیوتر و مشغول گیم شدم که یهو زنگ خونه رو زدن منم رفتم درو باز کردم که دیدم خواهرزادم نداست. رفتم دوباره نشستم پای سیستم و مشغول شدم. وقتی اومد تو گفت مامان بابات کجان؟ منم بهش گفتم که رفتن دکتر.بعدش بهم گفت یه چندتا فایل برات فرستادم میخوام واسم پرینت بگیری منم بهش گفتم الان نمی تونم و وسط گیمم گفت از گیم بیا بیرون
منم گفتم الان جاهای حساس گیمه و دو اسکواد بیشتر نیستن زود تموم میشه بعدش نشست کنارم و شروع کرد به کرم ریختن همش دستمو تکون میداد،صندلی مو عقب میکشید هدفونم رو از گوشم بیرون میکشید آخرش منم اعصابم خورد شد و گیم رو باختم خیلی اعصابم خورد شده بود (گیمرا درک می کنن چی میگم) منم بهش گفتم حالا که اینجور شد برات پرینت نمیگیرم و دوباره گیم رو استارت زدم بعدش اونم کم نیاورد رفت پی سی رو از برق کشید منم دیگه واقعا اعصابم خورد شده بود گفتم برات پرینت نمیگیرم بعدش نشستم پای گوشی بعد اونم همش اذیت می کرد و میگفت تا برام پرینت نگیری منم اذیتت می کنم منم یهو از دهنم بیرون پرید و گفتم میام میکنمت صدا بدی ها!! اونم شروع کرد به خندیدن منم تازه فهمیدم چه گوهی خوردم فقط اون لحظه میخواستم زمین دهن وا کنه و برم توش و بسته بشه بعدش با خنده گفت میخوای منو بکنی؟! منم با خجالت هیچی نگفتم اونم فقط میخندید بعدش گفت چرا خجالت میکشی حالا؟ بعدش دوباره میخندید منم ازش عذر خواهی کردم و گفتم از دهنم پرید بعد یه نگاه به سر تا پاش انداختم و تازه متوجه اندامش تو اون لباس شدم بعدش یهو شق کردم و داشتم می مردم اونم متوجه شد و گفت از شلوارت معلومه!
منم از خجالت بلند شدم که از اتاق برم بیرون که جلوم وایساد و کیرمو گرفت و با لحن آرومی گفت هنوز برام پرینت رو نگرفتی کجا میخوای بری؟! منم ناخودآگاه دستم رو گذاشتم رو کونش و به خودم فشارش دادم بعد بغلش کردم و شروع کردیم به لب گرفتن یه مدت از هم لب گرفتیم بعد ندا جلوم زانو زدو شلوارو شرتم رو کشید پایین وقتی کیرم رو دید گفت وایی چقدر بزرگه! منم گفتم قابل شما رو نداره اونم شروع کرد به ساک زدن یجوری ساک میزد که من فکر می کردم الان جونم از کیرم میزنه بیرون حس کردم که آبم میخواد بیاد بلندش کردم و شروع کردم به لب گرفتن و خوردن گردنش همزمان که داشتم لب میگرفتم و گردنش رو میخوردم سینه هاشو از روی لباس می مالیدم اونم فقط آه و اوه میکرد
بعدش منو پس زد و خودش رو کامل لخت کرد بعدش به من گفت تی شرتت رو هم در بیار منم تیشرتمو دراوردم و خوابوندمش روی تخت بعدش رفتم سراغ سینه هاش یکیشونو میخوردم و اون یکی رو هم با دستم می مالیدم ندا هم فقط آخ و اوخ می کرد و میگفت برو سراغ کصم منم رفتم سراغ کصش
کصش خیس خیس بود اول یه بوس کوچیک از کصش کردم بعد زبونمو از پایین تا بالای کصش میکشیدم و زبونمو تا جایی که میرفت تو میدادم داخل و چوچولشو میخوردم کم کم آه و ناله هاش بلند تر شده بود و به جیغ تبدیل شده بود همش می گفت آرمیننن تننددد تررررر بخوووور داررممم میااام منم تندتر میخوردم که یهو دیدم پاهاش داره میلزه و با یه جیغ بلند ارضا شد و همه ی آبش پاشید روی تخت و صورتم بعد دیدم بی حال افتاده رو تخت منم بلند شدم که برم توی دستشویی جق بزنم که دستمو گرفت و گفت من هنوز تو رو ارضا نکردم بعدش منو خوابوند روی تخت و واسم ساک میزدو کص و کونشو بهم می مالوند منم حس کردم که داره آبم میاد بهش گفتم که دارم میام اونم کیرمو تا جایی که میتونست می کرد تو دهنش و واسم ساک میزد اینقدر ساک زد که آبم با فشار پاشید تو دهنش اونم همشو قورت داد اون لحظه لذتی داشت که هیچ وقت توی زندگیم تجربشو نداشتم
بعدش هردوتامون بی حال روی هم دیگه دراز کشیدیم حدود یک ربع بعد خودمونو جمع و جور کردیم،بعدش من یه نگاه به ساعت انداختم که دیدم سکسمون همش یک ساعت و نیم طول کشیده بعدش رفتیم حموم
اونجا هم یخورده باهم ور رفتیم و من تو حموم از کون کردمش و بابت کرم ریختناش ازش انتقام گرفتم بعد بهم گفت که همه ی عقدتو سرم خالی کردی بعد دوتامون شروع کردیم به خندیدن😂 بعد از حموم رفتیم بیرون و خودمونو خشک کردیم منم رفتم براش پرینتی که میخواست رو گرفتم و رفتم بهش دادم بعدش از هم تشکر کردیم و با یه لب از هم خداحافظی کردیم…

چند بار دیگه هم باهم سکس داشتیم که اگر دوست داشتید براتون تعریف میکنم.

نوشته: آرمین