سکس ضربدری -۳

1389/07/25

قسمت قبل

سلام به همه شما كه نظرهاتون مايع دل گرمي من هستيد…و حال ادامه داستان .اون شب به پايان رسيد و من و سميرا اولين سكس ضربدري رو با آرمان و نگين تجربه كرديم بعد از اينكه زنم قرص ضد حاملگيش رو خورد همينجور لخت به داخل اتاق اومد و من و آرمان هم كنار هم نشسته بوديم و داشتيم اتفاقهاي شب رو مرور ميكرديم و ميخنديديم آرمان ميگفت من از اينكه زنم تو مهمونيها با چه لباسي بگرده ناراحت نميشم بلكه خودم هم پيشنهاد ميدم كه نگين سكسي ترين لباسهاشو بپوشه ولي خود نگين رعايت ميكنه منم چيزي نميگم البته دوستام چند باري كه من و نگين رو تو پارتي ها ديدند از زنم تعريف ميكنند و به من پيشنهاد سكس ضربدري رو دادند اما من كه به نگين گفتم نگين قبول نكرد حالا هم نميدونم چي شد كه قبول كرد با تو سكس داشته باشه من كه وقتي ديدم كنار در با نگين لخت ايستاده بودي انگار دنيا رو بهم داده بودن. گفتم آرمان من هم وقتي اون لحظه ديدم كه داري با اشتها كس زنم رو ميخوري خيلي حال كردم البته شما خواهر و برادريد اشكالي هم من نميبينم ولي سئوال نكردم كه قبلا هم با سميرا سكس داشته يا نه.

تو حال صحبت بوديم كه ديديم نگين از حمام اومده و تمامي لباسهاشو تن كرده اما ما سه نفر لخت بوديم كه آرمان گفت نگين چه كار كردي نگين كه شوكه شده بود و به دورو برش نگاه ميكرد ميگفت مگه چكار كردم كه آرمان گفت ما هر سه لختيم تو لباس پوشيدي يالا زود باش لباساتو در بيار ميخايم بشينيم دور هم نگه به سميرا بكن ياد بگير سميرا هم گفت چكارش دارين بزارين راحت باشه آرمان گفت نه اشكان بيا تا با هم نگين رو لخت كنيم و يه چشمك به من زد نگين تا خواست فرار كنه آرمان گرفتش و به من گفت زود باش دامن و شورتش رو در بيار و من تويه چشم به هم زدن دامن و شورتش رو با هم كشيدم پايين و خدش هم تاپ و سوتينش رو در آورد و آرمان گفت حالا شد و هر چهارتا خنديديم ديگه حسابي خوابمون ميومد و كنار هم خوابيديم سميرا وسط من و داداشش نگين هم سمت چپم خوابيد آرمان هم دستش رو گذاشت رو كس سميرا و خوابيد صبح كه از خواب بيدار شدم ديدم همه خوابند و تا بلند شدم نگين هم از خواب بيدار شد پشت سرش سميرا و آرمان هم از خواب بيدار شدند بعد از خوردن صبحانه آرمان و نگين از ما خداحافظي كردند و رفتند خونشون من هم لباسامو تن كردم و به گل فروش رفتم اون روز آرمان به من زنگ زد و گفت من نميتونم بيام و خسته هستم بعد از كار به خونه اومدم و همش تو فكر كارهاي ديشب و صحبتهاي آرمان بودم به خونه كه رسيدم ديدم هنوز سميرا لباس نپوشيده و داره لخت كار راه ميره و كاراشو ميكنه بهد از سلام و احوالپرسي به سميرا گفتم ديشب بهت خوش گذشت سميرا هم گفت تو ناراحت شدي گفتم نه اصلا و خنده اي كردم كه سميرا منو تو بغل گرفت و گفت اشكان خيلي دوست دارم كه ديشب سكسمو خراب نكردي خيلي بهم خوش گذشت و تا به هال اينقدر حال نكردم راستي تو چطور بهت خوب نگين حال داد گفتم آره نگين تو كس و كون بي همتا ست بهد يباره از دهنم پريد و گفتم دوست داري دوباره تجربه ضربدري داشته باشيم كه سميرا گفت اگه تو راضي باشي چرا كه نه بعد بغلش كردم و نهر رو خورديم و خوابيديم بعد از ظهر بود كه صداي زنگ در كوچه به صدا در اومد از تو آيفون كه نگاه كردم ديدم معمور برقه ميخاد كنتور برق رو بخونه كه بكباره فكري از تو زهنم گذشت به سميرا گفتم برو تو در رو باز كن گفت آخه من لباسام ناجوره راست ميگفت قفط يك دامن كوتاه تا زير شورت و يك تاپ توري بدون سوتين تنش بود گفتم اشكالي نداره ميخوام ببينم كه چجوري بهت نگاه ميكنه سميرا كه متوجه منظور من شده بود خنده اي كرد و گفت باشه ولي تو نيا و يواشكي نگاه كن ببين كه چكارمي كنم گفتم باشه و سميرا رفت و در رو باز كرد مامور برق بدون اينكه نگاه كنه اومد تو و داشت كنتر برق رو نگاه ميكرد كه سميرا گفت اين برج زياد مصرف داشتيم مرده كه تا حالا چيزي نديده بود تا برگشت و زنمو تو اون لباس ديد مات داشت پا ها و سينه هاي زنمو نگاه ميكرد كه گفت نه مصرفتون زياد نيست شما مواضب باشيد با اين لباسها سرما نخوريد كه سميرا گفت نه نترسي سرما هم بخورم شوهرم گرمم ميكنه و گفت مگه لباسام چشه مرده گفت نميخواستم جسارت كنم براي خودتون گفتم سميرا هم گفت تو كه همش داري با نگاهات جسارت ميكني مرده هم يه نگاه به دورو برش انداخت و دستش رو دراز كرد سمت سينه سميرا و سينه راست زنمو شروعه كرد به مالش دادن داشتم از شق درد ميمدم كه سميرا گفت همش سينه كه نميشهو دامنشو داد بالا اونوقت بود كه فهميدم سميرا شورت هم پاش نيست و مرد سرش رو آورد پايين و كس زنم روبروي صورتش بود سميرا هم بك پاشو بلند كرد گذاشت رو پله مامور برق هم انگار كس نديده ها شروع كرد به كس زنم رو خوردن چند ثانيه اي بيشتر نگذشته بود كه سميرا گفت الان شوهرم مياد برو بيرون مامور برق هم شماره موبايلش رو به سميرا دادو با كيري شق شده از خونه رفت بيرون تا در خونه بسته شد اومدم كنار سميرا و هر دو زديم زير خنده اون روز گذشت و به سميرا گفتم شمارشو نگه دار باهاش كار دارم سميرا هم گفت تو هم نميگفتي نگهش ميداشتم و دوباره خنديديم فردا عصر كه تو خونه داشتم روزنامه ميخوندم تلفت خونه زنگ خورد و گوشي رو برداشتم خواهر زنم بود كه گوشيرو به سميرا دادم بعد از تمام شدن تلفن سميرا گفت براي فردا نهار مارو دعوت كرده خونشون كه بازم برقي تو زهنم زده شد و دوباره طرز نشستن و بلند شدن خواهر زنم كه شورتشس رو كيديدم و شوهرش هم متوجه ميشد و چيزس نميگفت تو زهنم اومد كه گفتم شايد بشه كاري كرد…ادامه دارد …يادتون باشه از اينجاي داستان خيلي باحال ميشه نظر يادتون نره عكس بزاريد كه شبيه كس زنم باشه تا ادامشو براتون بزارم …مسابقه…هر كس كه عكسي بزاره كه مثل كس زنم باشه يا چهره و اندامش مثل زنم باشه عكس زنم از گردن به پايين رو براش ميزارم اين نظر خود سميرا بوده . و ميگه نطرها خيلي كمه

ادامه…


👍 1
👎 0
260783 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

268016
2010-10-17 11:23:43 +0330 +0330
NA

azizam fada koso kone zanet besham ye az darkhasti azash bezar az nama baste ba rayat masael amniati

5 ❤️

268017
2010-10-17 11:41:38 +0330 +0330
NA

benevis baghieh ash ra digeh koshti ma ro. kheili baahaaleh.

3 ❤️

268018
2010-10-17 12:13:37 +0330 +0330
NA

کس زنت این شکلیه (l) ؟؟؟؟

4 ❤️

268019
2010-10-17 15:08:58 +0330 +0330

bego kose zanet che shekliye??

5 ❤️

268020
2010-10-17 15:10:09 +0330 +0330

Recovered_JPEG Digital Camera_149.jpgsalam manam sexe zarbdario dos daram rerigh in akse kose zane mane bebin beham shabi hastan ya na =P~ <

4 ❤️

268021
2010-10-17 16:35:58 +0330 +0330
NA

من زن ندارم آخه 16 سالمه
ولی فک میکنم مثل زن دائی من باشه
ممور برق هم نشدیم

2 ❤️

268022
2010-10-17 18:41:23 +0330 +0330
NA

Recovered_JPEG_240.jpgسلام،زبونم تو كسش،كيرم تو كونش،يه خيارم تو دهنش.
Recovered_JPEG_222.jpg
فكر كنم شبيه باشن،نه؟

4 ❤️

268023
2010-10-18 05:12:54 +0330 +0330
NA

vay ke che ghadr dust daram zaneto joloye khodet lokht konam
kos sho enghadr bokhoramm ke abesh rah biofte
badesh hamchin ye kir 18 santi kolofto bezaram tush o ta sobh 20 bar abesho biaram

3 ❤️

268024
2010-10-18 05:19:09 +0330 +0330
NA
32.jpg

خودشه؟

3 ❤️

268025
2010-10-18 05:21:57 +0330 +0330
NA
a  (1).jpg

يا اين يكي ديگه خودشه

3 ❤️

268026
2010-10-18 09:37:17 +0330 +0330
NA

ببین به زن من شبیه نیست؟؟

اینم عکس زنمه حال میکننین باهاش سکس کنین؟
واسه سکس ضربدری از تهران روزشماری میکنم.

IMAG0175_0.jpg
3 ❤️

268027
2010-10-19 03:29:59 +0330 +0330
NA

جووووووووووووووووووووووون بكنمش
اينجريم ميكنيمش

123
6 ❤️

268028
2010-10-19 03:31:48 +0330 +0330
NA
01 (196).jpg

خوبه

5 ❤️

268030
2011-06-26 13:54:24 +0430 +0430
NA

خیلی عالیه وای که زنها بیشتر همین جوری دوست دارند

0 ❤️

268031
2011-11-07 13:09:35 +0330 +0330
NA

عاشق ضربدریم.

0 ❤️

268034
2014-06-26 04:38:06 +0430 +0430

سلام اگه خواستي ما هم دوست داريم از خودتون بيشتر بگيد از مشخصات خودت و زنت برام خصوصي بذار

0 ❤️

268037
2014-12-04 09:11:01 +0330 +0330
NA

سلام من هم دوست دارم ولی همسرم راضی نمیشه می تونین راهنمایی کنين

0 ❤️

268038
2014-12-21 15:30:29 +0330 +0330
NA

سلام سکس ضربدری هستیم ما .پیام خصوصی

0 ❤️

268039
2015-02-26 06:38:59 +0330 +0330
NA

زیبا بود منتظر ادامش هستم

0 ❤️

268040
2015-04-14 12:00:38 +0430 +0430

اگه خواستيد بيشتر باهم اشنا شيم فداتون در مورد رفت و امد و سكس ضربدري

0 ❤️

268041
2015-04-30 13:34:11 +0430 +0430

سلام اگه کسی واسه mfm بود خبرم کنه
متاهلم ولی زنم زاضی نیس.واسه همین گفتم mfm
از اردبیلم

0 ❤️

268042
2015-04-30 13:49:47 +0430 +0430
NA

mishe mfm anjam bedim ?

0 ❤️

268045
2015-07-31 00:06:24 +0430 +0430
medium_IMAG1423.jpg
0 ❤️

942319
2023-08-14 19:53:28 +0330 +0330

خوب نوشتی

0 ❤️




آخرین بازدیدها