فانتزی های سکسی با زن کون گنده ام

1402/04/19

توجه : این یک داستان واقعی نیست و تمامی اتفاقات و اشخاص آن خیالی است
من علی هستم ۳۶ ساله و همسرم ندا ۳۳ ساله و ساکن تهران هستیم من قدم حدودا ۱۸۰ با وزن ۹۰ چون نزدیک یه ۲۰ ساله هفته ای ۶ روز ورزش میکنم بدن خیلی رو فرمی دارم جوری که مهمترین شناسه ام اندام کات شده و شکم شش تیکه ام هست و اما از ندا بگم قدش حدود ۱۷۵ با وزن حدودی ۸۰ تا ۸۵ کیلو ولی اصلا چاق نیست در واقع شکم داره یه کم ولی خوب همونم خیلی سکسیه به طور کلی بیشتر وزنش تو پایین تنه اش رفته جوری که رون ها و کون خیلی گنده ای داره و هرچی بپوشه این کون وامونده اش میزنه بیرون و میاد تو چشم سینه هاش هم ۸۵ ۹۰ هست خیلی سفت نیست مثل این عملی ها ولی خوب به ضمانت هرکس ببینه کیرش سیخ میشه یعنی آویزون و بد فرم نیست
اما اصل ماجرا
از اونجایی که بعد از چند سال رابطه همه زن و شوهر ها سکسشون عادی میشه و دیگه اون حرارت قبل نداره ما هم به همین مشکل دچار شدیم جوری که دیگه بدون رویا پردازی و فانتزی من ارضا نمی‌شدم ولی خوب همه اش در حد فانتزی بود چون میدونین فانتزی تا وقتی فانتزی باشه لذت بخشه و به محض اینکه تبدیل به واقعیت بشه دیگه اون حرارت خودش از دست میده واسه همین ما هم فقط در حد حرف نگه اش داشتیم ولی تو این زمینه همه مدلش امتحان کردیم از حرف های بی غیرتی و محارم و فانتزی سکس با خواهرش و سکس جلوی باباش و… همه چیو امتحان کردیم که بعد یه مدت دیگه اینا هم خیلی مثل قبل لذت بخش نبود که یک شب موقع سکس اتفاقی افتاد که کلا رویه زندگیمون عوض شد
اون شب همینجوری که ندا داشت واسم میخورد و ساک میزد رفت سراغ تخمام شروع کرد لیسیدن زیر تخمام خیلی داشت حال میداد که یکدفعه آروم یه زبون به سوراخ کونم کشید خیلی حس جدید و عجیب و لذت بخشی بود که من تا حالا تجربه نکرده بودم و به خاطر لذتش نتونستم خودمو کنترل کنم و یه دفعه یه آه از ته دل کشیدم ندا که متوجه شد من خیلی حال کردم شروع کرد به لیسیدن سوراخ کونم که بعداً فهمیدم بهش میگن rimjob
ندا:جووووون دوست داری سوراخ کونتو زبون میزنم؟
من: آره خیلی حال میده یه حس جدیده تا حالا تجربه نکردم
+جووووون خوشت اومده یه زن گوشتی کونتو لیس میزنه؟
-وااای آره خیلی حال میده
+جووون دوست داری انگشتت کنم
-اره یواش انگشتم کن
+جووووون قربون شوهر کونیم بشم دوست داره زنش انگشتش کنه دوست داری کیر مصنوعی بگیرم بکنمت؟
-اره ندا توروخدا آبمو بیار دارم میمیرم از حشر
+جووووون دوست داری شورت و سوتین های منو بپوشی کون بدی؟دوست داری با لباس زیرهای زنت بری زیر کیر بقیه ؟
-اره عشقم دوست دارم شورت تو رو بپوشم کون بدم
+قربون شوهر کونی بی غیرتم بشم دوست داره با لباس زیر های زنش کون بده دوست داری به کی کون بدی؟
-به خواهرت مونا
+جووون دوست داری مونا با اون کون و سینه های گندش دیلدو ببنده بیاد کونت بزاره؟دوست داری زیر خواهر زنت آه و ناله کنی؟
-وااای آره ندا می‌خوام
+جووون مونا اگه بدونه دوست داری بیاد کونت بزاره با سر میاد تا حالا چند بار از کونت جلو روی من تعریف کرده دوست داری وقتی دیلدو از پشت کرده تو کونت اون سینه های گنده اش بچسبه به کمرت؟سینه های سایز ۹۵ بماله به کمرت؟دوست داری با اون لبهای پروتزی گنده اش از پشت گردنتو لیس بزنه؟
-وااای ندا کیرم تو کس خواهرت که اینقدر کسه خواهرت جلو بابات میکنم که بفهمه صاحب شما کیه
+جووون ما همه جنده های تو هستیم مابه دنیا اومدیم که به کیر تو خدمت کنیم
با حرفهای ندا و انگشتش توی کونم و مالیدن کیرم آبم با تمام فشار پاشید بیرون جوری که خیلی وقت بود اینجوری ارضا نشده بودم خلاصه بعد اون شب هر از گاهی من شورت و سوتین ندا رو میپوشیدم و اون هم با مالیدن کونم و حرفهای سکسیش آبم از بیخ خایه هام می کشید بیرون
یه شب که خواهر خانومم با شوهرش اومده بودن خونه ما ندا خیلی مشروب خورد و حسابی مست شده بود منکه دیدم بقیه از ندا عقبن یه رول گل سمی پیچیدم و شروع کردیم کشیدن تا ما هم برسیم به ندا خلاصه گله رو زدیم و شدیم مست چت و کلا هممون تو یه عالم دیگه بودیم قبلاً هم از این کارا زیاد کرده بودیم و نهایتش یه شیطونی های کوچیکی کرده بودیم مثل مالوندن موقع رقصیدن و حرف های سکسی ولی هیچ وقت جلوتر نرفته بودیم واسه همین عادت داشتم به محض اینکه برسیم به اوج حالت ایفوریا یه کم جو سکسی بشه ولی میدونستم که اتفاق خاصی نمیوفته پس جو خیلی ملو بود ولی ایندفعه ندا خیلی خورده بود و گل هم که روش کشید دیگه عملا تو عالم دیگه ای بود همش حرف های سکسی میزد و دائم به بهونه های مختلف کیر منو میمالوند خلاصه یه ربع نیم ساعتی گذشت که ندا رفت تو اتاق خواب (ما خونمون دوبلکسه ۴ تا خواب طبقه بالاست هال و آشپزخونه و سرویس بهداشتی پایین) منو صدا کرد از پله ها رفتم بالا گفتم جانم عشقم؟
+علی میشه شرت منو بپوشی؟وقتی فکر میکنم جلو خواهرم و شوهرش شرت من پاته خیلی حشری میشم آب کسم راه میوفته نگاه کن
دیدم اوه اوه کسش خیس آب شده نمی‌دونم تاثیر گل و الکل بود یا هورمونهاش بود یا میکس همه اینا ولی ندا خیلی حشری شده بود منم که بدم نمیومد یه کم حال کنیم گفتم اوکی شرت مشکی ساتن توری ندا رو پوشیدم که اومدم شلوارک بپوشم ندا گفت بزار یه کم کونتو بخورم بعد برو منم که روی این کارش خیلی حساس بودم سریع پریدم روی تخت حالت داگی گفتم سریع بخور که پایین مهمون داریم ضایعست
ندا شرت زد بغل و شروع کردن زبون زدن و با دستش هم شروع کرد مالیدن کیرم خیلی حشری بود یه جوری با ولع میخورد که تا حالا ندیده بودم
+علی دوست داری الان مونا بیاد بالا اون به جای من واست بخوره؟دوست داری خواهر زن گوشتیت با زبونش به کونت حال بده؟دوست داری اون سینه های گندش بماله به سوراخ کونت؟میخوای با سینه هاش جرت بده؟
-جوووون ندا اینجوری نگو میریم پایین دیگه نمیتونم عادی بهش نگاه کنم می‌فهمه ناراحت میشه
+اوووه اون الان اینقدر پارست که اگه بکنیش هم فردا یادش نمیاد دوست داری امشب یکم شیطونی بکنیم؟
-داریم میکنیم دیگه
+نه منظورم جلو بچه هاست باور کن فردا هیچی یادمون نمی‌مونه
-چیکار کنیم مثلا؟
+بیا بریم پایین بهت بگم
خودمون مرتب کردیم و رفتیم پایین دیدم مونا و بهزاد (از این به بعد میگن بزی) در حالی که مونا روی پای بزی نشسته دارن لب میگیرن این کارا طبیعی بود بینمون و خیلی چیز عجیبی واسمون نبود ولی مسأله این بود که من ۲ دقیقه قبلش داشتم در مورد مونا خیال پردازی سکسی میکردم واسه همین خیلی حشری شده بودم جوری که واقعا دیگه نگاهم نمیتونستم کنترل کنم دائم چشمم تو کس و کون و سینه های گنده مونا بود جوری که چند باری هم بزی فهمید ولی خوب چون تا حالا هزار بار تو شرایط سکسی تر از این هم بودیم و تا حالا هم دیده بود من عملی هیچوقت حرکتی نمی‌زنم زیاد حساس نشده بود و اونم سعی می‌کرد با دید زدن ندا طلافی کنه از تیپ اون شب ندا و مونا بگم واسطون ندا یه دامن خیلی خیلی تنگ تا بالای زانو پوشیده بود جوری که کونش قلمبه زده بود بیرون و فرم رون های سکسیش از بغل کاملا مشخص بود یه تاپ مشکی حریر هم پوشیده بود که سفیدی تنش کاملا مشخص بود و چون سوتین هم نداشت اگه یه کم دقت میکردی حاله سینش هم مشخص بود البته این تیپ ها واسه ما عادی بود چون ما حتی با بیکینی هم زنای همدیگه رو دیده بودیم تو استخر باغمون مونا قدش حدودا ۱۷۸ باید باشه چون از ندا بلندتره وزنش حقیقتا نمی‌دونم فقط اینو بگم که هیکلش از ندا خیلی سکسی تره چون اون هم چند ساله حرفه ای ورزش می‌کنه واسه همین کمر خیلی باریکی داره در حالی که سینه هاش و کونش خیلی گنده ان مونا یه شلوارک سفید نازک فاق کوتاه پوشیده بود زیرش هم شرت نداشت چون هر از چند گاهی شلوارکش از پشت لیز میخورد و میومد پایین جوری که تقریبا یه وجب از تخت کمرش و چند انگشت از چاک کونش دیده میشد یه تاپ سفید نازک کوتاه هم پوشیده بود که چون سوتین نداشت نوک سینش و اگه کمی دقت میکردی حاله سینش هم از زیر تاپش مشخص بود خلاصه مونا اینقدر مست و چت بود دیگه حواسش به لباسش اصلا نبود بعد چند دقیقه جوری شده بود تاپش تا زیر سینه های گندش اومده بود بالا و شلوارکش هم اینقدر از پشت اومده بود پایین که یه وجب از چاک کونش دیده میشد البته بزی هروقت میدید خودش لباس زنش درست میکرد اما نمی‌دونم چه جوری بود که بعد چند دقیقه باز به همین حالت در میومد
بزی که خیلی نسبت به ما ۳ تا جنبش پایین بود و از طرفی صبح هم باید می‌رفت شرکت سر کار از ما خداحافظی کرد و رفت بالا تو اتاق خواب مهمان دراز کشید که یه کم مستی از سرش بپره بتونه رانندگی کنه تا برن خونه من موندم و ندا و مونا هر ۳ تاییمون هم هایه های. مونا لامپ ها که خاموش شد گفت وای بچه ها منم خیلی سرم سنگینه ولی حوصله ندارم از پله ها برم بالا همینجا یه چرت میزنم بزی بیدار شد بریم خونه خلاصه مونا رفت رو کاناپه تخت شو دراز کشید و پشت به ما خوابید تاپش که کاملا با خورده بود رفته بود بالا شلوارکش هم سر خورده بود اومده بود پایین جوری که تخت کمرش و یه وجب از چاک کون گندش تو دید بود ندا که دید مونا خوابیده آروم سمت من و کیرم گرفت و شروع کرد خوردن لبام
+ندا نکن مونا می‌فهمه زشته اگه سکس میخوای بریم بالا تو اتاق خواب
-نه بابا اینو الان بکنی هم نمی‌فهمه مست خوابه بعدش دوست دارم کنار خواهرم دراز بکشم جرم بدی حشریم می‌کنه
+جووون جنده حشری منی تو
-جنده این خواهر کون گندمه که نصف کونش انداخته بیرون جلو تو حشری میشی کون خواهرمو دید میزنی؟
+آره خداییش بد جور کیرم راست کرده
-میخوای شلوارکش بکشم پایین تر؟
+نه بابا می‌فهمه ناراحت میشه
-میگم اینو الان بکنی هم حالیش نمیشه
ندا آروم رفت پشت مونا شلوارکش آروم تا زیر کونش کشید پایین کنه کیرم دیگه داشت میترکید به ندا گفتم بیاد واسم ساک بزنه یه کم که خورد گفت حالت داگی شو جوری که صورت دقیقا جلوی کون لخت مونا قرار گرفت ندا هم از پشت شروع کرد لیسیدن کونم وای من رو ابرا بودم ندا گفت تو هم کس مونا رو بخور اگه میخوای می‌دونم عاشق کس لیسی هستی من آروم سرمو بردم نزدیک کس مونا وای خیلی بوی خوبی میداد بوی بادی لوشنش بود آروم یه زبون زدن به لای قاچ کونش که یه لحظه تکون خورد کونش قشنگ قمبل کرد سمت من و پای راستش یه کم برد جلو اینجوری قشنگ کسش تو دید من بود ولی باز هم برای خوردنش باید با دست لپهای کونش باز میکردم تا به کسش دسترسی داشته باشم منم آروم با دست لپ کونش دادم بالا با زبون افتادم به جون کسش
ندا:دوست داری عشقم؟کیف میده در حالی که سوراخ کونت لیس میزنم تو هم کس خواهرمو میخوری؟
+وای عالیه ندا خیلی حال میده
ندا از پشت بلند شد اومد دقیقا جایی که من بودم و به من گفت از پشت بکنم تو کوسش تو همین حال هم شروع کرد خوردن کس مونا والای من دیگه تو ابرا بودم در حالی که داشتم تو کس زن کون گنده ام تلمبه میزدم زنم داشت کون خواهر زنم که لخت جلوی من به بغل دراز کشیده بود و قمبل کرده بود میخورد شاید ۱ دقیقه هم نشد که آب من اومد همشو ریختم رو کون خواهر زنم خیلی دوست داشتم یه حالی هم با کس مونا بکنم ولی با خودم گفتم اگه ندا اوکی بود حتما خودش پیشنهاد میداد منم دیگه چیزی نگفتم
خلاصه زنم کون خواهرش با دستمال تمیز کرد و شلوارش هم کشید بالا و ما رفتیم اتاق خودمون خوابیدیم مونا و بزی هم شب پیش ما موندن صبح که بزی رفت سر کار مونا رو زیر نظر گرفتم متوجه چیز خاصی از رفتارش نشدم حالا یا نفهمیده بود یا خودشو زده بود به نفهمیدن دیگه اینو من متوجه نشدم
ممنون

نوشته: علی بابا


👍 18
👎 8
50301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

937044
2023-07-10 23:53:23 +0330 +0330

قلم فوق‌العاده. باز هم بنویس.

1 ❤️

937088
2023-07-11 03:08:04 +0330 +0330

جالب بود ادامه بده

0 ❤️

937107
2023-07-11 07:05:52 +0330 +0330

کجاش قلمش فوق العاده بود ؟ فقط میتونم بگم تخیلات خوبی داری ولی گیرا و هیجان انگیز به اون صورتی که حال ادم را بهتر بکنه نبود اگر میخواهی ادامه شو بنویسی سعی کن بهتر صحنه های سکسی را توضیح بدی . یه چیزی که رو مخم رفته این بود که ندا از همتون بیشتر خورده بود و کشیده بود ولی هنوز عقلش سرجاش بود راستش من گل نکشیدم ولی دیگه مشروف و عرق سگی و از این پیزا خوردم حتی توی فامیل دیدم که وقتی یکی خیلی بیشتر از ظرفیتش میخوره دیگه حتی روی پاهاش هم نمیتونه وایسه بعد چطور بود که ندا هوشیار بود؟ اینا یه نکات ریزی بود که باید بهش دقت کنی . میدونم اولش نوشتی داستانت واقعی نیست ولی اگر به اینا بیشتر دقت کنی باز هم خواننده میتونه همزاد پنداری کنه یعنی وقتی همه چیز توی داستانت جفت و جور باشه ناخوداگاه ادم میتونه به خودش بقولونه که واقعی هست .

0 ❤️

937109
2023-07-11 07:07:48 +0330 +0330

بابت غلط املائی عذر میخوام

0 ❤️