عشقم خر شده بود

1394/03/09

خــــــــب سلوم خدمت همه…اقایون…داداشام…ابجی هام…خواهران…جقی ها…جنده ها…عاشقا…کلا همه دیـــــــــــگه
خــــــب من اسمم دریاست یه دختر شرررررر و شیطووووووون و تخس و البته مغروووور
غرورم رو فقط جلو یکی یکممممم شکستم اونم یه دیوونه ایه به اسم راستین البته بگمممم اون از من خیلــــــــــــــــــی مغرور تره هاااااااا ولی خب با من خوبه خدایی بچم ولی فقط کافیه یکی کنارمون باشه مغرووووووووور میشه در حد چی ولی وقتی تنهاییم کلی قربون صدقم میره این اقا راستین ما کلا یهوییه…یهویی عاشق پیشه میشه…یهویی میخواد جرت بده…یهویی وحشی و خشن میخواد…یهویی جوری بهت محبت میکنه که دلت میخواد بمیـــــــــــری خلاصه من هم که دلم از سنگ نیست…یهویی دیدم عاشقش شدممم ولی خب بهش نمیگم دوست دارم و عاشقتم و فلان و فلان ( خو پروو میشه اخه ) راستین وقتی 7 سالش بود باباش میذاره و میره با معشوقش ولی خدایی مامانش خیلی مهربونه…من نمیدونم اون بابای کونیش چجوری دلش اومد این بچه رو بذاره و بره؟؟؟ اخه خیــــــلی نــــــــــازه بچممممممم ( اهم اهم…حالا شماهم چیزی بهش نگین ک پروو نشه ) اخه کدوم الاغی دلش میاد یه پسر با موها پرکلاغی مشکی با چشمای نوک مدادی با پوست سبزه رو به سفید رو بذاره و بره؟؟؟؟ خب برعکس این جیگر من یه قیافه خیلی معمولی دارم من چشم و ابرو مشکی ام و جوجه در مقابل راستین…خو قدم 158 بیشتر نیست ( چ کنم ک کوتوله موندم؟؟) ولی راستین 195 قدشه بیشرف…صبحا به جا صبحونه نون و نردبون میخوره ولی تنها عضو خوب بدنم موهامممممه…موهام که تا کونم میرسه و با اینکه مشکیه ولی توش رگه های طلایی هم داره تازه پاییناش بعضی وقتا وقتی نور بخوره حنایی هم میشه کلا عجیب غریبه…حالا بماند ک همه میگن رنگ کردی خــــب اینم بگم که مامان و بابام و مامان راستین میدونن که ما باهم دوستیم مامانم راضی نمیشد ولی وقتی دید راستین پسر گلیه قبول کرد ( زاارت چه نوشابه ای هم باز میکنم حالا ایــــش) عه درضمن بنده الان 19 سالمه و راستین 23 سالشه از 14 سالگی هم باهاش دوس بودم ولی اولین سکس کاملمون تو 18 سالگی بنده بود من به شدت داغم و اگه به من بود تو همون 14 سالگی 5 تا ازش بچه میاوردم ولی راستین با اینکه داغه ولی ادم خودداری هست خب دیگه اینقدر حاشیه نمیرم میرم سر اصل مطلب اولین سکس من با درد شروع شد چون اقا راستین وحشی شده بود خب تازه تولد 17 سالگیم پر شده بود ک تصمیم گرفتم برم موهامو کوتاه کنم اخه خیلی بلند شده بودو دیگه واقعا رو مخ بود به راستین هم نگفتم چون میدونستم خیلیییییییییییی رو موهام حسااااااااااااااسه برای همین گفتم میرم کوتاه میکنم بعدش خودش میبینه دیگه هم چیزی نمیتونه بگه دیگه اقا با این فکر احمقانه پامو گذاشتم تو ارایشگاه حالا مدل مویی که میخواستم بزنم چی بوووووود؟؟؟؟!!! تصمیم گرفتم که موهامو حالت دیزل بزنم ولی میدونستم که راستین سگ میشه و از این جلف بازی ها متنفررررررره…برای هم تصمیم گرفتم ک یه ور موهامو تا بالا گوشم بزنم و اون ورشو یکم پایین تر از گوشم حالا شما فکر کنین موهایی که تا رون پام بود رو دارم اینجوریش میکنم اقا تو ارایشگاه نشسته بودم تا نوبتم شه که شانس تخماتیک ما راستین زنگ زد جوابشو دادم من : سلوم عجیجمممم _ علیک سلام خانومی _ تازه بیدار شدی راستین؟؟؟؟؟!!! _ اوهوم _ میدونی ساعت چنده؟ _ نه _ ساعت 1 و نیمه اقااااا بلنددددددشووووووووو _ واقعا؟؟؟؟ نیمتونم بلند شم دریاااااااا _ وای وای اقا خرسه دیشب چیکار میکردی مگه؟؟؟ _ اگه بگم تا ساعت 3 صبح جق میزدم چیکار میکنی؟؟؟ خندیدم و گفتم از بس خررررری راستین : تو ک نبودی بمالمت ابم بیاد خب _ راااااااستین نگو اینارو یهو دیدی مامان شنیددددد _ بشنوه خب میگم زنمی… رفتم یه چی بگم که این ارایشگره خیر ندیده بلند داد زد دریاااااااا خانوم نمیاین شمااااا؟؟؟ وقتتون شداااااااااا حالا انگار من کرم که داره داد میزنه راستین گفت : کجایی دریا؟ نوبت چیت شد؟ _ امممم چیزه…راستین…من بعدا بهت میزنگم خو؟؟ _ نخیرررررر…میگم کجایی؟؟؟؟ _ امممم خب اومدم…ارایشگاه چنان دادی زد که گفتم الان گوشیم میسوزه _ ارایـــــــــــــــــــــــــشگاااااااااه؟؟؟؟ ارایشگاه چیکار میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ _ امممم چیزه اومدممم…اومدم…من…اومدم با دوستم…یعنی میخواد موهاشو کوتاه کنه بعد گفت منم باهاش برم _ پس چرا ارایشگره به تو گفت نوبتت شده؟؟ _ عه شنیدی؟؟؟ _ اول اینکه کر نیستم جیغ اون زنیکه رو نشنوم بعدشم جواب منو بددددده _ خب چ میدونم حتما فکر کرده من میخوام موهامو کوتاه کنم _ خب باشه…ساعت چند کاره دوستت تموم میشه؟؟؟ وااااای الان میگه میخوام بیام دنبالت…خدایا گوه خوردم گوه خوردم _ امممم چیزه نمیدونم شاید 2 ساعت دیگه _ ادرس رو اس کن 2 ساعت دیگه اونجام قطع کرد خب به درک من که یه ساعته کارم تمومه رفتم نشستم و ارایشگره شروع کرد کوتاه کردن موهام از یه ساعت نیم ساعتش گذشته بود…هنوز وقت داشتم…تلفن ارایشگاه شروع کرد زنگ خوردن…ارایشگره منو ول کرد چسبید به تلفن…همچین گفت سلاااااااااامممممم زینب جون که فاتحه خودمو خوندم…این تلفنش الان تا 4 ساعت دیگه هم تموم نمیشه…چ گوهی بخورم من؟؟؟ خلاااااصه این زنیکه جنده تا یک ساعت و نیم داشت میحرفید همش هم غیبـــــــــــــت همش میگفت : اه اه دیدی ملیکا رو؟؟ قیافش عین قورباغه شده بود…رااستی خبر داری فاطی طلاق گرفته؟؟ ااااه شوهرررر النازو دیدی؟؟؟ خلاصه کار موی ما تموم شد …تازه نیم ساعت هم از اون موقه ک گفتم راستین بیاد گذشته گوشیمو گرفتم دیدم یه میس کال دارم از راستین بعد اس داد…هروقت کارت تموم شد بیا بیرون دم درم واااااای خدا کنه رفته بااااشه…شالمو دور سرمممم به صورت حجابی بستم…حجاب بهم میومد ولی خب تاحالا حجاب نگرفتم…تیپم معمولیه…ن مثل این جنده هام ن مثل این حجابی هااا ااااه این مزخرف هاااا چیه تو فکر میکنی؟؟؟ من این راستین رو چجوری بپیچونم؟؟؟ اینجوری شالمو بستم نمیبینه دیگه…اره بابا از چی میترسی با اعتماد به نفس قدم به بیرون گذاشتم که با قیافه متعجب راستین روبه رو شدم رفتم در ماشینو باز کردم و گفتم سلامممممم عزیزم با همون دهن بازش گفت : علیک دهنشو با دستم بستم و لبشو بوسیدم و گفتم مغس نره توش؟؟ ( درضمن غلط املایی نیست من به مگس میگم مغس) خندید و گفت تو از کی حجابی شدی؟؟ _ از الان به بعد راستین : در بیار اون شالتو… _ چرا؟؟؟ _ میخوام بدونم اون موی درازو چیکار کردی که اینجوری تونستی شالتو ببیندی و اصلا هم پشت سرت رد کش نباشه و صاف و تخته چشام چهارتا شد…فکر اینجاشو دیگه نکرده بودمممممم راستین با عصبانیت گوشیشو در اورد و زنگ زد خونمون و به بابام گفت اومده دنبال من و داره میبره رستوران پیش خودم گفتم اخ جون الان به ما پیتزا میده ولی دیدم داره میره طرف خونه…وای یا بسم الله…میدونم خر شه جلو مامانش هم منو میگیره به باد کتک اروم گفتم : راستین؟؟؟ چیزی نگفت _ راستین؟؟ میگمم… _ خفه شو دریاااا…توعه خر نمیدونی من رو موهات حساسم عوضی؟؟؟ هاااا؟؟؟ چیزی نمیگفتم بغض کرده بودم در حد چـــــــــــــــی گفتم : حداقل جلو مامانت باهام اینجوری رفتار نکن تو ماشین داداتو بزن _ هه فکر کردی فقط با داد حل میشه؟؟؟ ادمت میکنم…واسا…مامان هم خونه نیس خودتو اماده کن دیگه اشکم ریخت رو گونم…وای این منو میکشه امروز…همش داشتم به خودم فش میدادم ولی غرورم نمیذاشت ازش معذرت خواهی کنم رسیدیم خونه منو تقریبا گرفت و برد داخل خونه ( خونشون ویلاییه پس پله و اسانسور نداره ) منو پرت کرد رو زمین و تی شرتشو در اورد همینجوری هم میگفت : چیه؟؟ فکر کردی میرم موهامو میزنم بعد اونم هیچی نمیگه دیگه؟؟ اره؟؟؟بعدشم کلی ناز میکنم و راستین خر هم میگه چقدر ناز شدی عزیزم و تمووووووووم؟؟؟ ارررررره؟؟ باتوامممممم اینارو میگفت و مانتو منم از تنم به زور در میاورد تقریبا لختم کرده بود فقط شورت پام بود و شالی که حجابی بسته بودم اینقدر گریه کردم که صدام در نمی اومد…گفتم الان میخواد پردمو بزنه… شالو از سرم کشید…دیگه وقتی دید خیلی کووتاه کردم وحشی تر شد و منو برد تو اتاقش و پرتم کرد رو تخت…هعی یادش بخیر چقدر رو این تخت دیوونه بازی در میاوردیم…چقدر سلفی گرفتیم اینجا…چقدر یواشکی کسمو مالیده و منم خودمو زدم به خواب…چقدر اروم وقتی فکر میکرد من خوابم باهام درد و دل میکرد و بهم میگفت دوسم دارررره عرررررر دریا بمیررررررررری الهی این راستین خره که رووووووته اونوق تو داری با خودت این کسشعرا رو میگی؟؟؟ راستین روم دراز کشیده بود و داشت محکم سینمو گاز میزد…مردیکه جسد انگار داره پاستیل کشی میخوره از اون ور هم کسمو با تموم قدرتش تو مشتش گرفته بود و فشار میدادددد منم که دیگه خیلی احساس درد کردم گفتم _ راااااااااستین؟ بســــــــــه …بابا بلنددددددد میشه دوباررررره…ولم کن رواااااااااانی اخه این چه موضوع مسخره ایه ک تو براش سگ شددددی؟؟؟؟ ولممممممممممم کننننننننننن اینارو میگفتم و جیغ میزدم دیدم نه داره بدتر میکنه…ولی من بمیرم هم التماس اینو نمیکنم…پروو میششششه بلندم کرد خودش نشست جای من و من هم نشوند جلو خودش سرمو گرفته بود و فشار میداد سمت کیرش…کیر که نیست…کیرررررررره خرررررررره اخه 29 سانت کیر ادمیزاد حساب میشه؟؟؟؟؟؟؟ تازه کلفت هم هست به زور کیرو گرفت کرد تو دهنمممم…وحشی شددده بود خداااااااااا کیرو تو دهنم فشار میداد…اب دهنم جمع شده بود و از اطراف کیرش میریخت پایین کیرش تا حلقم تو بود پس جیغم هم تو دهنم خفه میشددد فقط عق میزدمممم کیرشو از دهنم در اورد منم که از بس عق زده بودم اشکام جاری شده بود…اومدم یه نفس بکشم که یهو همون چهارتا لاخه مورو گرفت دستش و محکم کشید تو صورتم نگاه کرد…اون چشمای مهربونش دیگه نبود…الان فقط دوتا چشم وحشی میدیدممم گفت : خیلی پرویی…یعنی معذرت هم نمیخوای نه؟؟ چیزی نگفتم بیشتر کشید موهامو و داد زد نــــــــــــــــــــــــــــــه؟؟؟ بازم هیچی نگفتم گفت : بااااشه ولی بدون خودت خواستی تو دلم گفتم چیو؟؟؟ مگه از این بدتر هم میشه؟؟؟ بعد چند دقیقه فهمیدم این تازه قسمت خوبش بوددددددددددد راستین منو به زور برگردوند فهمیدم میخواد کونم بذاره…یا خداااا کونم تنگگگگگگگگه کیر اونم بزرگ وحشی هم که شده بدتررررر رحم هم که نداره شروع کردم به التماس : راااااااستین گوه خوردم ولم کنننننن…تورو خداااااااااا…راستیننننننن ولم کن تورو خدااااااا ولم کنننننن گوه خوردم دیگه هرچی بگی گوش میدممممم…آآآآآآآی آآآآی…اروممم نامرررددد آآآآی…پدرسگگگگگگ حداقل چرب میکردی خشک خشک؟؟…آآآآآآآآآآه…راستیییییییییییین ولممممممممم کنننننننننن…ببخشیییییییییییید…غلط کردمممممم اشکام میریخت و جیغ میزدمممم…یه مایعی داغ رو کونم حس کردم به زور دستمو بردم عقب که ببینم چه بلایی سرم اومد وااای خدا کل کیرش تو کونم بود داشتم جون میدادم…چشام سیاهیی میررررفت…دستمو زدم به اون مایع اوردم جلو دیدم قرمزه وای خدااا خون بودد…داشت از کونم خون میومد راستین هم چشاشو بسته بود و تند تند تلمبه میزد…هیچ لذتی نداشت فقط درد بود و درد نمیدونم راستین چه حسی داشت ولی من حتی خیس هم نشده بودممممم اینقدر تو کونم تلمبه زد و من جیغ زدم که ابش اومد…کشید بیرون…تا کیرشو کشید بیرون من افتادم رو تخت و رو شکم دراز کشیدم صدای در اتاق اومد…از اتاق رفت بیرون تا تونستم گریه کردم و به همه فش میدادم…بیچاره ارایشگره و اون زینب …عقب و جلو مادر و پدرشونو باهم یکی کردم دادم راستین فجیع تر از من بگاشون بعد نیم ساعت دوباره صدای در اتاق اومد…تخت تکون خورد فکر کنم نشست رو تخت یه چیزی خورد به سوراخ کونم…از درد خودمو کشیدم عقب صدای راستین بلند شد : بذار خونشو پاک کنم _ خفه شو اشغال _ خیلی خب باشه من اشغال ولی بذار پاک کنم بعد خلاصه خونو با هزار تا درد پاک کرد و یکم دستشو با روغن حیوانی چرب کرد شروع کرد ماساژ دادن سوراخ کونم بعد اینکه کارش تموم شد اومد کنارم دراز کشید…خیلی وقت بود چشامو بسته بودم…باز فکر کرد خوابم شروع کرد به حرف زدن…همینجوری که حرف میزد موهای کوتاهمو هم ناز میکرد : نازگلم معذرت میخوام…اعصابم خورد شد نتونستم خودمو کنترل کنم…الهی راستین بمیره از کونت خون اومد…تو که میدونی من خر شم هیچی حالیم نیس…دریامممم…دریای من…منه خر چیکار کردم اخه؟؟ بوسم میکرد و میگفت دیگه تکرار نمیکنم با میگفت به خدا جبران میکنم منم که دیدم الان اشکش در میاد باز تنگی نفس میگیره ( اخه آسم داره ) چشامو باز کردم و گفتم : اینقدر خودتو اذیت نکن بیخیال…منو گرفت تو بغلش و منو به خودش فشار میداد اخلاقش همین بود…اول کلی باهات جنگ میکرد و داد و بیداد و کلی تهمت و فحش و فلان و فلان ولی به دو دقیقه ای نمیکشید که میومد و نازم میکرد و معذرت میخواست صدای در خونه اومد فکر کنم مامانش اومد چون زود رفت از سالن لباسامو اورد و تنم کرد البته از مانتو ک چیزی نمونده بود…خودش هم لباسشو پوشید…باز مامانش اومد و شد یه مرد بداخلاق و عبوس از اون سکس به بعد…خیلی ازش میترسیدم حتی نمیذاشتم دستمو بگیره کلا افسرده شده بودم در حد چی ولی خب خودم خوب شدم این سکسم هیچ لذتی نداشت و فکر نکنم کسی باهاش بتونه جلق بزنه…چون نه اه و ناله ای داشت نه چیزی… ولی اینارو گفتم که بتونین شناختی از من و راستین پیدا کنین فش هم خواستین بدین…این داستان واقعی بود…البته میدونم سخته باور کنین این همه جنگ و جدال گاییده شدن من فقط سر کوتاه کردن یه مو بود ولی خب راستین اینجوریه…غیر قابل پیش بینی اگه خواستین بگین تا داستان های بعدیم هم بذارممم فعلا بای بای منتظر فحش های گرمتون هستممممممممم

نوشته:‌ دریا


👍 1
👎 0
43435 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

463831
2015-05-30 04:57:29 +0430 +0430
NA

دوتاتون کسخلین ، جاکش فک کردی خیلی بامزه ای!؟ شهوانی فقط این داستانای دنباله دارش خوبه

0 ❤️

463832
2015-05-30 05:00:34 +0430 +0430

sex2016 فرمود:
خود خر میبودی دیگران را خر حساب نکن.
کس کش چونی اینطوری که تو گفتی از کونم خون میاد انگار داشتن کونتو با اره برقی داشت پاره میکردن

0 ❤️

463833
2015-05-30 05:01:30 +0430 +0430

کسخل خودتی اشغال داره دروغ میگه داستانو از یک جای دیگه کپی کرده

0 ❤️

463836
2015-05-30 05:34:22 +0430 +0430
NA

یکی این کارو با من میکرد جرش میدادم حالا تو میگی بیخیال :-
چقدر هم که لوسی اه :-P

0 ❤️

463837
2015-05-30 06:22:40 +0430 +0430
NA

از همون اولش شر بود
نخوندمش
خاک تو سرت که چرت نویسی و وقت دوستانو بگیری

0 ❤️

463840
2015-05-30 08:52:28 +0430 +0430

یه دختر دهه هفتادی لوس و بی ریخت و کولوته با قیافه ی کیری هستی که دوست داری یه دوست پسر قد بلند داشته باشی که همه چیش اوکی باشه و تو رو واسه خودت بخواد و نارتو بکشه.کیر هم از نزدیک ندیدی ینی سگ تو رو نمیگاد که اگه گاییده بود نمی گفتی کیرش 29 سانته.
خانوادت هم از سطح پایینای پیزوری هستن ولی تو تخیلاتت دوس داری اوپن مایند باشن.
در کل ریدی با این طرز فکر و فانتزی و تخیلاتت.

2 ❤️

463841
2015-05-30 09:39:24 +0430 +0430
NA

خـب کـــــیـرم تـو کـونـت
چـون
نـمیدونـــــم پسـرے یـ‌ا دختـر

0 ❤️

463844
2015-05-30 13:35:58 +0430 +0430
NA

احسون هات خدمت خواهرمون عارضه که:
همشیره شرمنده خلق و خوی ورزشی و جقیتم اما تا قد و وزن خوندم فقط.
عزت زیاد

1 ❤️

463845
2015-05-30 13:57:17 +0430 +0430
NA

کیرم تو بنیان خانوادتون .جنده

0 ❤️

463846
2015-05-30 16:35:35 +0430 +0430
NA

احسان هات به گرین فرمود:
بعدا متوجه میشی که بقیه فرمایشاتمم لایک کنی :-D

0 ❤️

463847
2015-05-30 21:13:29 +0430 +0430

حالا اگه پاپیچ بشیم و بخوایم ته تویه این شازده 195 سانتی با 29 سانت هیبته دم و دسگا رو در بیاریم…میبینی یه کونیه لی لی پوتیه که دهنش بویه جوراب میده…آخه لانتوری …اگه دودوله همه اونایی که زیرشون خوابیدی رو هم جمع کنی…اندازه عدد آووگادرو یا انگسترمه…شاید خیارایی که بخودت فرو کردی 195 متر هم بیشتر شه…برو یخورده بیسکوئیت دول نشان بخور حالت جا بیاد…راستین…حشف

1 ❤️

463848
2015-05-30 21:34:26 +0430 +0430
NA

bad
لوووس مسخره

0 ❤️

463849
2015-05-30 22:30:12 +0430 +0430

دوستان عزیز در وصف این دوست خومون یه چهار بیتی فی البداهه گفتم باشد که مقبول بیافتد :
“چون کیر ز بند خود رها شد ،،،کون تو مثال سگ هوا شد_
یک ضربتِ کاریِ پر از درد،،، عقل تو مثال کون فدا شد_
از این قلمت چو کیرِ اسبی ،،، بر کون و کست چه محشرا شد_
آن عشق که گفت کیر خر بود ،،، چون تیر به کونِ تو روا شد”
pleasantry

2 ❤️

463850
2015-05-31 00:11:03 +0430 +0430
NA

چی دوروغ به این بزرگی من بیش از2 دهه کیردیدم ولی 29 که هیچ 25 به بالا ندیدم اونم به زور چندجور اسپره

0 ❤️

463851
2015-05-31 02:12:52 +0430 +0430
NA

کیر داداشم تو کس و کون مادرت.خیلی کس نوشتی خواهر جنده

0 ❤️

463852
2015-05-31 02:47:28 +0430 +0430
NA

هرکاری کرد ادا تنگارو دربیاره بیچاره نتونست!!!

0 ❤️

463853
2015-05-31 04:35:19 +0430 +0430
NA

خوجمله حالا این راستین 29 سانته اوجولاتم میخله برات؟
تو 19 سالته تو شهوانی چه غلطی میکنی بچه؟
دیگه این طرفا پیدات نشه که بیشتر از اینا بارت می کنن، اینجا هیشکی اعصاب مصاب نداره

0 ❤️

463854
2015-05-31 07:10:36 +0430 +0430
NA

دوست پسرت مشکل دگر آزاری و خود آزاری داره . دکتر روان شناس یادت نره.

0 ❤️

463856
2015-05-31 07:41:00 +0430 +0430
K.K

Kiram too negareshet

0 ❤️

463857
2015-05-31 08:13:13 +0430 +0430
NA

تا چشم نوک مدادی خوندم.
چشم نوک مدادی؟مداد قرمز بوده یا آبی؟
از نظرات دوستان متوجه شدم داستان چیه.

0 ❤️

463858
2015-05-31 09:47:49 +0430 +0430

نکشیمون صیقل خان bad

0 ❤️

463859
2015-05-31 19:25:23 +0430 +0430
NA

قال گوپکه:
احتمالا این راستین جونت از نژاد اسب عربی یا خر آفریقایی نیس؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

463860
2015-06-01 02:16:50 +0430 +0430
NA

ﺍﺯ ﻧﻮﺷﺘﻨﺖ ﻣﻌﻠﻮﻣﻪ ﺭﻭﺍﻧﻲ ﻫﺴﺘﻲ. ﺳﻚ ﺗﻮﺭﻭ نميكنه

0 ❤️

463861
2015-06-21 01:58:47 +0430 +0430

آخه کیر ندیده مغز پریودی، کیر … 29 سانت؟
کیر من 17 سانته، با لوبریکانت و وازلین و کرم و هزار بدبختی، نصفشو میکنم تو کون دوس دخترم، یه هفته نمیتونه را بره ، بعد تو کیر خر 29 سانتی رو کردی تو کونت، بعدشم گفتی بیخیال؟
اگه راست گفته بودی، الان باید از قبرستون داستان میفرستادی

0 ❤️

463862
2015-06-26 03:00:18 +0430 +0430

یه دکتر روانشناس برید بد نیست,هردوتون…اما داستان…خوب نبود,مرسی

0 ❤️

463863
2015-07-31 17:37:41 +0430 +0430
NA

آخ چه کونی داری چقدر تنگه کونت چقدر تنگه کست مگه به بابات نمیدی؟؟!!
آخه جنده آخه دیوثـ کیرم تو موهای حنایی و رگه طلاییت و موهای پر کلاغی اون کیر 29 سانتی تو کست!اوکی؟مفهوم شد؟
کیرم تو کست که 5 تا بچه نتونستی ازش بیاری
دیگه هم کس شعر فلسفی ننویس یه مشت کونی مقام میان کس میگن اه حالم بد شد از داستان خوندن=((

0 ❤️




آخرین بازدیدها