نامزد تنوع طلب

1390/04/25
 

23 سال داشتم و براي ادامه تحصيل به دانشگاه علمي كاربردي در شهر قزوين رفتم و اونجا بود كه بادختري به اسم پردیس (مستعار) آشنا شدم .كه بعد ها متوجه شدم نامزد داره.خيلي دختر راحتي بود و خوش خنده و سر هر موضوعي از ته دل مي خنديد . با پسرا خيلي گرم ميگرفت و خيلي بهشون نزديك ميشد.طوري كه براي خيلي ها جاي سوال داشت مگه اين نامزد نداره پس چرا اين طوري با پسرها راحته.جواب اين سوال ها خيلي طول نكشيد،يك روز نامزدش رو آورد به دانشگاه و به دوستاش معرفي كرد بله همه جواب سوالشون رو گرفتند.جريان اين بود نامزد پردیس خانوم قيافه جالبي نداشت با اون صورتي كه در حين كم سالي پير به نظر ميرسيد و دندونايي كه با فاصله از هم قرار داشت و موهايي كه بلند كرده بود تا بتونه كچلي سرش رو مخفي كنه با خنده هاي زشتش و … خب اين دختر كه زيبا بود حق داشت براي نياز انسانيش با پسرهاي خوش تيپ و خوشگل دانشگاه بچرخه.

از قديم گفتند كه چيزه خوب هميشه نصيب شغال ميشه

كم كم تو دانشگاه زمزمه هايي به گوش ميرسيد كه پردیس بين ساعتهايي كه دانشگاه نيست با بچه هاي دانشگاه ميره بيرون . آخه ميدونيد برنامه درسي طوري بود كه صبح يك كلاس داشتيم و بعد از ظهر كلاس ديگه داشتيم بعضي دانشجو ها اين فاصله رو خونه نميرفتند و دانشگاه ميموندند.خب پردیس هم از اين بهونه استفاده كرده بود و خونه نميرفت و با بچه ها بود.تا اين كه از مهرداد دوست صميميم شنيدم كه پردیس ديروز با يكي از بچه ها رفته خونشون و حتي لخت شده و براش رقصيده من باورم نشد گفتم اون نامزد داره و از اين حرفا.

مهرداد گفت بهت ثابت ميكنم كه دخترا رو نميشناسي.دو روز بعد زنگ زد و گفت ساعت 2 خونه ما باش من با پردیس ميام .مهرداد چون از تهران اومده بود براي دانشگاه قزوين خونه مجردي داشت . طبق قرار رفتم خونه مهرداد و منتظر موندم در همين حين تلويزيون رو روشن كردم و يكي از كانال هاي ماهواره اي رو تماشا ميكردم كه زنگ در به صدا در اومد رفتم در رو باز كردم مهرداد با پردیس اومدند بالا ،به مهرداد گفتم كه مگه كليد نداري كه زنگ زدي گفت ترسيدم لباس تنت نباشه گفتم زنگ بزنم .من و مهرداد خيلي شوخي داريم.بعد از كلي تعارف و احوالپرسي پردیس اومد داخل و رو كاناپه نشست. كه مهرداد گفت من يكي دو ساعت جايي كار دارم بايد برم خيلي واجبه.گفتم مهمون دعوت كردي و خودت ميري؟گفت مهمون چيه صاحب خونست كه پردیس زد زير خنده از اون خنده هاي شيطوني،مهرداد رفت و من موندم و پردیس.اون روز هوا خيلي گرم بود و چون از صبح سر كلاس بوديم پردیس گفت راستي ميتونم دوش بگيرم اينقدر هوا گرم بود كلي بدنم عرق كرده از خودم بدم مياد.گفتم بفرما حموم.نميدونم چرا نميتونستم قبول كنم كه پردیس اين جوري كه مهرداد ميگه نيست اصلا نميتونستم بهش احساسي داشته باشم چون ميدونستم نامزد داره، رفته بود حموم و منم داشتم تلويزيون تماشا ميكردم كه يهو ديدم صداي آواز مياد ،به سرم زد از سوراخ كليد در نگاهي بندازم ببينم چي ميكنه با كلي زحمت و ترس به داخل حموم نگاه كردم ولي چيزه زيادي معلوم نبود بي خيال شدم ولي يك چيزي مثل خوره افتاد به جونم كه بايد ببينم مهرداد راست ميگخ يا سر كارم.رفتم و از آشپز خونه صندلي برداشتم و گذاشتم زير پام از بالاي در كه شيشه بود كاما و به صورت واضح داخل حموم رو ديدم ولي يخورده بخار روي شيشه نشسته بود.چيزي رو كه ميديدم تصورش براي كسي كه پردیس رو تو اون مانتو و لباس ديده بود مهال بود.چه اندامي داشت ران هاش كلفت و كونش گوشتي و سينه هاي بزرگي داشت مونده بودم اين سينه هاي بزرگ و چه طوري زير مانتو مخفي ميكرد و سفيدي بدنشم كه هر چي بگم كم گفتم روي برف رو كم كرده بود . بخاطر اين كه شورت و سوتينش خيش نشه كامل لخت شده بود من كيرم داشت منفجر ميشد داشت شلوارم رو پاره ميكرد خدا بگم چيكارت نكنه مهرداد اين چي بود آوردي تو خونه اصلا يادم رفت اين نامزد داره و گناه داره ،كامل داشت بدنش رو مي شست حتي لاي كوسش رو من داشتم ديوونه ميشدم نميتونستم واقعا خودم رو كنترل كنم بايد بوديد و ميفهميديد چي ميگم .ديدم شير آب رو بست زود از صندلي اومدم پايين و صندلي رو گذاشتم تو آشپز خونه. رفتم جلوي تلويزيون نشستم.كه ديدم زنگ حموم رو داره ميزنه داد زدم چيه كه گفت حوله ميخوام اينجا حوله نيست.رفتم جولوي در حموم كه ديدم سرش رو از لاي در آورده بيرون و ميخنده و ميگه حوله بدو حوله رو بيار ميگم اينجا خونه مهرداده حوله رو از كجا پيدا كنم. از روي عمد رفتم تو اتاق خواب و يك مدت ديگه اومدم بهش گفتم پيدا نكردم گفت اينم شد حرف تنم رو چطوري خشك كنم منم شوخي كردم گفتم بيا خودم خشكش ميكنم و رفتم رو كاناپه نشستم و تو فكر اون لحظه اي كه تو حموم ديدم بودم گفت چي شدي كجا رفتي ؟ گفتم جلوي تلويزيون نشستم چيه.گفت من چي كنم رفتم جلوي حموم ديگه حال خودم رو نميدونستم دست زدم به صورتش گفتم اين كه خشك شده دست زدم به دستش كه در رو گرفته بود گفتم اين كه خشك شده در رو يخورده فشار دادم و بيشتر باز شد اونم مقاومتي نكرد گردنش رو هم دست زدم گفتم اذيت ميكني بدنت خشكه كه گفت تنم خيسه كه من در رو كامل باز كردم اون يك دستش رو جلوي كوسش گرفت و يكي رو هم جلوي پـستـــوناش ،يهو خندم گرفت گفت مرگ به چي ميخندي گفتم پردیسه تو دانشگاه رو ببين و پردیسه تو حموم رو چقدر جيگر شدي .بدش نيومد و عشوه اومد گفتم بيا بريم بشين رو كاناپه تلويزيون ببين خشك ميشي.زدم يك كانال *** .خودمم كنارش نشستم اونم سوتين و شورتش رو پوشيد اومد نشست جلوي تلويزيون باورم نميشد پردیس با اين وضعيت جلوي من نشسته.چند دقيقه كه از تماشاي تلويزيون گذشت زير چشمي نگاه كردم ديدم داره من رو نگاه ميكنه گفتم خشك نشدي گفت نه گفتم ميخواي خشكت كنم؟گفت از خدامه كه من يهو بغلش كردم اونم از خدا خواسته دستش رو باز كرد و بغلم كرد كه صورت هامون مقابل هم قرار گرفت و لبهامون تو هم گره خورد پردیس چنان لبي از من ميگرفت كه گفتم تا دو روز جاش كبود ميمونه و تابلو ميشه ، دست راستم رو بردم سمت پـستـــونش و ماليدمش خيلي سفت و برجسته بود گفت بزار سوتين رو در بيارم راحت تر باشي برگشت و من باز كردم بند سوتين رو، دو تا پـستـــون عين هلو كه نه عين هندونه افتاد بيرون تو دستام جا نمي شدند فكر كنم 5 دقيقه اي داشتم ميخوردمشون كه ديدم پردیس به سر و صدا افتاده و آخ و اوخش رفته بالا اومدم پايينتر و شكمش رو خوردم و با دستام سينه هاش رو ميماليدم گفت برو پايين ديوونه دارم ميميرم، اومدم پايين تر و از روي شورت كوسش رو ماليدم كه ديدم پردیس داره ميلرزه فهميدم ارضاء شده بعد خنديد و بهم چشمك زد و تشكر كرد. شورتش رو در آوردم و خودمم كامل لخت شدم و به صورت 69 شروع كرديم به خوردن كير و كوس هم واقعا تو كارش اوستا بود خيلي حرفه اي اين كار رو ميكرد. متوجه شدم داره ابم مياد بهش گفتم ديگه بسه اونم خنديد و گفت ترسيدي خيس كني.اولش كه بهتون گفتم كه خيلي دختر راحتيه اصلا جلوش فحش و اين چيزا بدي براش فرق نميكنه .فقط ميخنده، برشگردوندم و ميخواستم بزارم تو كوسش كه گفت هنوز دخترم و پرده دارم گفت از كون حال ميكنم منم از خدا خواسته قبول كردم چون كمتر پيدا ميشه زني كه بخواد از كون *** كنه ميگه هيكلم بهم ميريزه از اين كس شرا ، اين خودش داوطلب بود رفتم تو اتاق خواب مهرداد و كرمش رو برداشتم اوردم بيشترش رو زدم به كيرم و دو انگشت هم كامل دور سوراخ كون پردیس و با نگشت فرو كردم تو سوراخش تا چرب و ليز بشه بعد به حالت سگي وايستاد و من هم با اجازه كيرم رو گذاشتم در سوراخ كونش و آروم سرش رو بردم تو سوراخ كونش كه اخش رفت بالا نميدونيد اين آخي كه گفت چطوري جيگرم رو اتيش زد با يك فشار نصف بيشترش رفت داخل كونش كه ديدم ميخواد در بره كيرم رو در بياره كه با دست گرفتمش و چند دقيقه تو همون حالت روش موندم بعد آروم شروع كردم عقب جلو كردن چند بار عقب جلو كردم كه ديدم اخ و اوخش از روي حال كردن هست تا ته كيرم رو بردم تو كه با عشوه گفت اوووف پاره شده مثل اين فيلمهاي *** با سرعت بالا 80 كيلو متردر ساعت تلمبه ميزدم و پردیسم فقط آخ و اوخ ميكرد كه ديدم داد و بيدادش خيلي زياد شد و بعد لرزيد و بي حال دراز كشيد روي زمين ،گفتم ميخواي ادامه ندم؟گفت مگه ارضاء شدي گفتم نه ولي آخراشه ديگه كه گفت نه ادامه بده تا ارضاء بشي گفتم اين معرفتت من رو كشته.منم بعد از حدود يك دقيقه احساس كردم داره آبم مياد بهش گفتم گفت بريز تو كونم اينجا رو به گند نكش منم نامردي نكردم و هر چي آب داشتم ريختم اون تو گفت آتيشم زد خيلي داغ بود گفتم تابستونه دماش رفته بالا ديدم خنديد و ازم تشكر كرد و ازم يك لب گرفت گفت خيلي بهم حال دادي ممنونم واقعا احساس خوبي بهم دست داد منم گفتم قابلي نداشت ، خندم گرفت گفت چرا ميخندي گفتم آخه قرار بود خشكت كنم حالا خودمم بايد برم دوش بگيرم هر دومون خيس ميشيم اونم خنديد با هم پا شديم و رفتيم حموم ،تو حموم اينقدر با كيرم ور رفت و كونش رو به كيرم ماليد بازم كيرم بزرگ شد بهش گفتم اين بزرگ بشه بايد جوابش رو بديا پردیسم از خدا خواسته گفت جواب اون با من يك بارم تو حموم زير دوش اب سرد با هم حال اساسي كرديم و دوش گرفتيم اومديم بيرون و مونديم تا خشك بشيم تا لباس بپوشيم يك ربع بيشتر طول نكشيد تا خشك بشيم كل اين يك ربع رو تو بغل من مثل اين بچه هاي كوچولو لالا كرده بود بهش آروم گفتم چرا اين كار رو با نامزدت ميكني مگه دوستش نداري؟ گفت قبل از اين كه نامزدم باشه فاميلمونه و يك توليدي كت و شلوار تو تهران داره و تو قزوين هم يك مغازه توی تهران داره و بچه خوب و ساده اي هستش ولي از بس دوستام گفتند تو كجا اون كجا خيلي بهتر از اون ميتونه گيرت بياد يجورايي روي من تاثير داشت ازش بدم نمياد خيلي دستش دارم ولي ميگم خب من نبايد به پاي همين يكي بسوزم وقتي اين همه پسر هستند كه به من ابراز علاقه ميكنند ميتونم با اونا هم باشم.از اين حرفش خيلي بدم اومد به خودشم گفتم اين عينه نامرديه يا نامزديتون رو بهم بزن يا اين كارا رو در حقش نكن درسته زشته و روت نميشه باهاش تو جمع باشي درسته ظاهرش از سنش بيشتر نشون ميده ولي قبول كردي كه شريك زندگيت باشه اين چيزي كه ميگي بهونست . اونم فقط خنديد نميتونست ديگه مزه *** هاي مختلفي رو كه با پسرهاي مختلف داشته فراموش كنه.

نوشته: همایون


👍 0
👎 0
50240 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

290184
2011-07-16 10:59:01 +0430 +0430
NA

موضوعش غم داره برم بخونم ببینم قضیه چیه

1 ❤️

290185
2011-07-16 11:01:05 +0430 +0430
NA

بازگشت خودم رو تبریک و تهنیت عرض میکنم

0 ❤️

290186
2011-07-16 11:12:20 +0430 +0430
NA

خیانتی بود متاسفم به خودم زحمت ندادم تا ته بخونم

0 ❤️

290187
2011-07-16 12:11:06 +0430 +0430

رها بازم تو …
برم بخونم ببینم چی بید.

0 ❤️

290188
2011-07-16 12:13:18 +0430 +0430
NA

ما اینیم دیگه

0 ❤️

290189
2011-07-16 12:16:23 +0430 +0430
NA

کاره دختره رو ساخته بعد بهش میگه چرا خیانت میکنی به شوهرت!!!

0 ❤️

290190
2011-07-16 12:24:04 +0430 +0430
NA

Che tokhmi bud

0 ❤️

290191
2011-07-16 12:39:26 +0430 +0430
NA

الان میخونم
فعلأ اینو داشته باش
تف

0 ❤️

290192
2011-07-16 12:42:56 +0430 +0430
NA

*** <=== اينو سايت فيلتر كرده يا تو توى داستانت استفاده كردى؟!

اگه تو استفاده كردى متاسفم واست چون از هر واژه اى ستفاده كردى جز سكس

خيانت بود… :|

موفق باشى :)

0 ❤️

290193
2011-07-16 13:25:00 +0430 +0430
NA

/:) khak tu saret ke ba inke midunesti namzad dare kardish,abet ke umad taze yadet oftad dare khianat mikone?
sare namzade khodetam miad,ma nagoftim!!!

0 ❤️

290194
2011-07-16 13:56:43 +0430 +0430
NA

pardis onmad to natarsid ke ye kire khare dige onjast nakone kheftesh konan
ahmagh adam nabayad bardeye shahvat bashe age eteghadet ein bod ke ba dokhtari ke namzad ya shohar dare nabayad bashi chera bodi adamayii mesle to ke be eteghade khodeshonam payband nistand liyaghateshon eine ke ye jende gireshon biyofte ke be kole 70 milyon adame iran dade bashe

0 ❤️

290195
2011-07-16 14:41:43 +0430 +0430
NA

kheli kos sher bod

0 ❤️

290196
2011-07-16 15:12:28 +0430 +0430
NA

ميلاد جون خوش اومدي دادا انقد بچه مچه زير 18 با آيدياي کيري ميري ريخته تو سايت اسمتو ديدم خوشحال شدم.يکم فهش بده جيگرمون حال بياد‎ LÖÖL!‎

0 ❤️

290197
2011-07-16 15:52:55 +0430 +0430
NA

khiiiianaaat :D

0 ❤️

290198
2011-07-16 17:00:07 +0430 +0430
NA

خیانت ؟؟؟؟؟ چون ساینا جونم گفت ارزش خوندن نداره

0 ❤️

290199
2011-07-16 18:00:54 +0430 +0430
NA

avalan kose nane saina o sara ke enghad koslisie hamo mikonan
dovoman inja hame emam zade mishan ta mozo khianat mishe
hala hame kardana vali kos migan chera to kardi vase nemone hamin 2ta jendeyi ke goftam
sevoman kose ameye sexit ba in dastanet
va dar akhar nanaye jendeye saina o sara dar dast rese harki mikhad bege

0 ❤️

290201
2011-07-16 18:02:11 +0430 +0430
NA

اخه جقی
این همه کس و شعر گفتی که بگی کردیش
پس صحنه سکسیش کجاست
امد داد رفت
خوب که گایدیش بعد نصیحتش می کنی

0 ❤️

290203
2011-07-16 18:35:58 +0430 +0430
NA

sainaa, saaraa
inghadr khiyaanat khiyaanat goftino ino oono fohsh daadin ke amir khaan naghshe gaayidanetoono keshido be roo miz gozaashte!!!

0 ❤️

290204
2011-07-16 19:04:32 +0430 +0430
NA

با احترام به همه جز بعضیا که ارزش احترام رو ندارن. اینجا یه سایت سکسیه.اینجا یه سایت غیر مجازه.اینجا هر کی میاد واسه تامین نیاز جنسی میاد . امکان نداره کسی تو سایت بیاد و عکس و فیلم نبینه. اینجا محل سخنرانی و کس شر گفتن نیست.گی نمیخونم،خیانت نمیخونم… یعنی چی ؟یعنی من داشتم دنبال مطلب علمی میگشتم این سایتو پیدا کردم؟یعنی دوستم که کونی نیست این سایتو بهم معرفی کرد؟یعنی من عکس و فیلم میبینم و جق نمیزنم؟آخه این کارا چه معنی داره؟چرا واسه هم فیلم بازی میکنین؟قرار بود اینجا همه با هم صمیمی باشیم نه اینکه واسه خودنمایی همچین کارایی بکنیم.بسه بسه دیگه اینقدر واسه هم کلاس نزارین.همه موفق باشن.

0 ❤️

290205
2011-07-16 20:14:42 +0430 +0430
NA

milaad mojaaz
baahaat mowaafegham

0 ❤️

290206
2011-07-16 21:17:45 +0430 +0430
NA

میلاد جان اینجا بخش نظرات هست و نظر هر کسی هم محترم و به خودش مربوطه و به شما هیچ ربطی نداره که کی چی میزاره اینجا
موفق باشی

0 ❤️

290207
2011-07-16 22:06:38 +0430 +0430
NA

خیانت تخمی تخیلی بی مغز کله کیری جقی کفلمه ای
کار دستی ساز
تف تو کونت؛بعدشم هرکی میکنش بکنش

0 ❤️

290208
2011-07-17 03:00:12 +0430 +0430
NA

khartokhar جان اگه به برداشت تو از چیزیایی که بعضیا مینویسن به عنوان نظره و نه چیزای دیگه باشه بهتره اینطور فکر کنی ولی من که اینطور فکر نمیکنم.

0 ❤️

290209
2011-07-17 03:52:45 +0430 +0430
NA

amirkhan22 و میلاد / amirkhan22 ممنون دوست عزیز نظر لطفته من نظر حقیقیمو میگم هرچند خیلیا خوششون نمیاد سارای عزیزم هم همینطور / میلادمجاز خواستم جواب ندم دیدم جز تو خیلیای دیگه شاید تو ابهام بمونن پس بهت میگم من اصلا با گی و لز مخالف نیستم بالاخره هر کی یه احساسی داره اتفاقا اون اوایل که میومدم تو سایت دربه در دنبال داستانای گی بودم ولی الان نه نظرم عوض شده و دیگه نمیخونم و من نیومدم تو این سایت دنبال مطلب علمی بگردم ولی از داستان خیانت بدم میاد دیدم با خیانت چه خونه های ویروون شده اگه میخوای یه نمونشو که خودم داشتم زندگی یکی رو خراب میکردم برو تو داستانم (زندگی رها) بخون تا بفهمی تا اون یه نمونه کوچیک بود در ضمن من نظرمو میدم سعی کن تو و کسایی مثل تو اسم ساینا رو دیدین نخونده رد بشین تا اذیت نشین

0 ❤️

290210
2011-07-17 04:14:55 +0430 +0430
NA

آه ساینا خانم نگو که گریم گرفت… من که اسمی ازت نیاوردم…داستان زندگی رها رو هم چون میدونستم مال تو هست نخوندم و نظراتت رو هم تا جایی که بشه نمیخونم.در ضمن من منظورم فقط به تو نبود.تو ابهام هم نمیمونم که تو گی هستی یا لزبین… من تا حالا هیچ داستانی رو باور نکردم که فکر کنم ببینم خیانته یا چیز دیگه… همین دیگه.

0 ❤️

290212
2011-07-17 04:30:59 +0430 +0430
NA

آره جالب ترم میشه

0 ❤️

290213
2011-07-17 06:31:34 +0430 +0430
NA

از داستانهای که توش بوی خیانت میاد متنفرم و به قول ساینا جون وقت حروم نمیکنم بخونم ساینا جون فدایی داری

0 ❤️

290214
2011-07-17 07:01:46 +0430 +0430
NA

سلام
داستانو نخوندم,اومدم نظرا رو خوندم:دي
ميلاد جون خوش باز اومدي(همون خوش اومدي)
دعواس?
بيخيال بابا 4 تا داستان چرند ارزش اعصاب خردي رو نداره,حرص نخورين پسته بخورين :دي

0 ❤️

290215
2011-07-17 07:13:24 +0430 +0430
NA

رفع ابهام
حالا که پاپا داریم و وقت اعتراف هست:d
؛منم اعتراف میکنم تا از بار گناهانم کم بشه؛عامین یا امین یا آمین
[-o< [-o< [-o<
=)) =)) :))
منم از گی و لز زیاد بدم
:d میاد
:d
از خیانت هم مثل گی و لز و لیز نفرت دارم
X-( X-( X-( :p :p
گی و لز هم میگم یه احساسه :d
:d ولی قبول ندارم
:d(تو مایه های صداقت احمقی نژاد)

خیانت هم یه احساسه ولی من که بهش احترام نمیزارم
:p
هیچ خواهرشم میگام

:‎)‎) :)) (اگه خیانت محسوب نشه

اعتقادم به خیانت و لزو گی و … به اندازه اعتقادم به اقا هست که نائب بر حقه
=)) =)) =))
(با اعتقادات دینی کاری ندارم و به همشون احترام میزارم
:"> :-$ )
ساینا جون؛ فدایی داری
سارا جون؛فدایی داری

0 ❤️

290216
2011-07-17 07:36:00 +0430 +0430
NA

دخمل فدایی داریا

0 ❤️

290217
2011-07-17 07:46:46 +0430 +0430
NA

چرند نوشتی خیلی تخماتیک بود >:P

0 ❤️

290218
2011-07-17 08:33:52 +0430 +0430
NA

با تشکر از دخمل جون راستش فقط تو و نوید بودین که خوش آمد گفتین بازم ممنون.هواتونو دارم

0 ❤️

290219
2011-07-17 08:49:06 +0430 +0430
NA

***؟؟؟؟
روى مبل 69؟؟!!!فنچ نشدين؟!
سطح داستان خيلي پايين بودخوشم نيومددرضمن موضوعتم بد بود ،روموضوعات ديگه كاركن وواسه نوشتن يه كم بيشترحوصله به خرج بده
راستي ساراجونم چطور اينباراز تكيه كلامت كه تونظرات استفاده مي كردي ديگه خبرى نيست؟ منظورم ميمونه ;-) :-)

0 ❤️

290221
2011-07-17 12:55:25 +0430 +0430
NA

salam kasi nemikhad ma ro tahvil begire man taze ozve shodam khatere sexi ziyad daram pm bedin ta baraton bezaram dastane khiyanat khili vahshantnake :<

0 ❤️

290222
2011-07-17 13:55:40 +0430 +0430
NA

توپولیش؛
اگه خیانت نیست؛
اگه گی نیست؛
اگه لز یا لیز نیست؛
اگه رویا نیست؛
اگه ارزو نیست؛
اگه خواب نیست؛
اگه با دختر همسایه نیست؛
اگه با محارم نیست؛
اصلأ اگه سکس نیست؛باشه بذار
:d :d
و چون دو ساعت خواهش کردی گفتما

0 ❤️

290223
2011-07-17 15:20:42 +0430 +0430
NA

خوش اومدی میلاد مجاز

0 ❤️

290225
2011-07-17 18:43:35 +0430 +0430
NA

قربانت سوروش جان

0 ❤️

290226
2011-07-17 22:38:52 +0430 +0430
NA

نمیدونم چرا به نظرم بعضی ها فقط محظ پاچه خواری نظرمیدن بابا دیگه آخه پاچه خواری هم حدی داره بس کنید دیگه

0 ❤️

290228
2011-07-18 10:55:55 +0430 +0430
NA

خوب نبود ابم نیومد

0 ❤️

290229
2011-07-18 14:17:37 +0430 +0430
NA

با این استدلال که چون خیانت بود، نخوندم، فیلم «چشم‌های کاملاً بسته» را هم نباید دید که در آن نیکول کیدمن به تام کروز خیانت می‌کند. داستان و چارچوب آن را باید نقد کرد نه این‌که . . . ولش کن.

0 ❤️

290230
2011-07-19 00:00:33 +0430 +0430
NA

نظر جدید
خیانت فقط این نیست که بگی چون فلان اسب بافلان اولاغ
خوابید خیانته؛درسته خیانت
ولی به افکار واقعیت هم که دوست نداری کسی به خواهر و مادرت تجاوز کنه و بیای اینجا و به به چه چه کنی
باز خیانت کردی
ولی اگه از اون دسته ادمایی هستید که دوست دارید ناموستون هرشب بغل یکی تا صبح بیدار باشه ،خیانت نکردی
‏(فکر نکنم همچین موجود افسانه ایی به دنیا اومده باشه

0 ❤️

290231
2011-07-19 00:07:56 +0430 +0430
NA

نظر جدیدترتر
هرکس بیا کس تفت بده_
کس شعره زیادی بگه_
به ساینا و سارا و دخمل و …
چرت بگه/تیکه بندازه خودم شخصأ (سانسورد)میگام
حالا فکر کنید پاچه خوارم_اویزونم
هرجور دوست دارید پیش خودتون گوه خوری کنید

0 ❤️

290232
2011-07-20 07:32:54 +0430 +0430
NA

=)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) :T

0 ❤️

290233
2011-07-21 04:29:52 +0430 +0430
NA

اي بابا!
داداش لاور اعصاب خودتو خراب نكن
ميلاد هم داداش منه و مثل شما هواي آجيشو داره,مثل شما هم اجازه نميده كسي به من توهين كنه :)
ميلاد جان سارا سوييت بهترين دوست منه داداشي,گفتم كه من هواشو دارم!
خب تو هم هواي منو داري ديگه,پس بايد هواي ساراي منم داشته باشيا :)
من داستان نميخونم,واسه همينم نميدونم كي پاي داستانا به سارا چي ميگه,آجي سارامو ميسپارم دست تو داداشي,نذاري كسي اذيتش كنه ها :)

0 ❤️

290234
2011-07-23 12:14:27 +0430 +0430
NA

روچشم اجی

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها