احمد شوهر زنم شد (۳)

1403/01/12

...قسمت قبل

سلام بر دوستان حشری
بعد از تعریف کردن زنم از بی غیرتی احمد اون دیگه یه بی‌غیرت کامل شده بود روی زنم و مسابقه بی غیرتی بین من و ۲تا دوست پسر زنم شروع شده بود.زنم دیگه بدتر از جنده ها لباس میپوشید.


من وقتی می‌دیدم تو خیابون چطور زنما دستمالی میکنن حال میکردم.زنمم سوءاستفاده از موقعیت میکرد و همه جوره جنده شده بود.یه روز زودتر از معمول رفتم خونه که دیدم یه ماشین غریب داخل پارکینگه.وقتی رسیدم جلوی واحد یه کفش مردونه دیدم .زنگ واحد را که زدم زنم دیر درا باز کرد و تابلو بود آرایشش ریخته بهم و هول کرده.رفتم داخل دیدم یه جوون بیست ساله داره با ماهواره ور می‌ره که منا دید سلام داد.زنم رفت داخل اتاق و منم پشتش رفتم گفتم کیه گفت نصاب ماهواره ولی میدونستم دوست پسرشا که پسره بلند گفت خانم من باید برم پشت بوم و از واحد رفت بیرون.گفتم ماهواره مشکلی نداشت که.جواب داد گفت میدونم پسره آمده بود خونه دوستم نصب ازش خوشم آمد میخوام باش دوست بشم توهم همکاری کن که امروز باهاش حساب دوستی باز کنم که یکی زدم در کونش و گفتم ای جنده و رفتم پشت بوم که دیدم پسره داشت با تلفن حرف میزد و می‌گفت داشتم زنه را میکردم که وسط کار شوهر کوص کشش آمد حالا مثلا نصاب ماهواره.یکم سروصدا کردم و رفتم سمت پسره دیدم داره با دیش ور می‌ره گفتم که الکی دست کاریش نکن میریزیش بهم فهیمه همه چیزا گفت نمیخواد دیگه نقش بازی کنی بیا بریم پیش زیدت و سکستا بکن.رنگش پرید و ترسید منم برای اینکه ارومش کنم گفتم من و زنم باهم راحتیم.اومد سمتم و گفت سلام اسمم علیه.سوار آسانسور که شدیم گفتم رفتیم داخل هرکاری گفتم بکن تا سریع باهات راحت بشه تا ادامه سکستون را برید.گفتم چند وقته باهم هستید که گفت نزدیک دو ماهه ولی اولین سکسمون امروز بود.بهش گفتم ولی فهیم چیز دیگه ای گفت که حرفشا عوض کرد و گفت سکس داشتیم اولین باره آمدید داخل.رسیدیم دم واحد زنگ زدم فهیمه درا واکرد که با دیدنش در آن واحد کیر من و علی راست شد.یه دامن بافت سرهچ کوتاه که کل کون بیرون بود.رفتیم داخل روبه فهیمه گفتم کاش به جای ماساژور از خدا پول میخواستی.زنم گفت چطور
مگه.گفتم علی ماساژور حرفی بلده.پاشو روغن بیار تا ماساژ بده
روغن آورد و به کمر جلو علی خوابید و تاپ را در آورد.سوتین نبسته بود دوتا سینه سایز ۸۵ گذاشت جلو احمد .احمد هنگ کرده بود گفتم برو جلو روغن بزن و ماساژ بده.روغنا ریخت و یه محض اینکه دستش خورد به سینه صداش بلند شد.چنان آه وناله میکرد.به احمد گفتم لباسات داره روغنی میشه لباسلتا دربیار‌اونم از خدا خواسته سریع شلوار و تیشرت را درآورد بعد ماساژ سینه زنم رو شکم خوابی و کون خوشگلش را داد بالا.علی شروع کرد کون زنما ماساژ بده صدای زنم دیگه شده بود مثل زمان سکس.به علی گفتم شرتت داره روغنی میشه درش بیار که گفت طوری نیست می برم می‌شورم.گفتم خونه را روغنی میکنی در بیار
وقتی درآورد کیرش شق شق بود گنده و کلفت.نشست روی پای زنم و شروع کرد ماساژ بهش گفتم برو بالا شونه ها را ماساژ بده.وقتی رفت بالا کیرش دقیقا جلوی کوس زنم بود.بعد چندبار ماساژ وقتی می‌خوابید تا کتف و گردن ماساژ بده کیرشا میکرد تو کوص زنم.دو دقیقه این کارا کرد که دیگه ماساژ نمی‌داد و فقط تلمبه میزد بهترین لذت دیدن سکس زن آدمه با مرد دیگه.احمد به فهیم گفت حالا نوبت کوتاه .زنم کونشا داد بالا و علی یواش یواش کرد تو کون.داشت آبم میومد از دیدن این سکس.

نوشته: رضا


👍 13
👎 19
43901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

977648
2024-03-31 23:34:33 +0330 +0330

این چه مزخرفی بود؟! یه بار داستان رو مرور کن. علی و احمد قاطی کردی

0 ❤️

977649
2024-03-31 23:36:17 +0330 +0330

من باور میکنم مثل تو و زنت دیدم

0 ❤️

977650
2024-03-31 23:43:29 +0330 +0330

شیشه نکشید قبل نوشتن

0 ❤️

977654
2024-03-31 23:51:35 +0330 +0330

من نمی‌گم بکنی نکنی یا خوب یا بد ، زندگی خودت و زنت ولی زندگی خفت باری هست ، پسر خوب لااقل با زنت کاسبی کن تو که گوشت میدی دست گربه حداقل یه چیزی بهت برسه ، جلق خشک و خالی که خوب نیست ، هم عشق و حال واست هم درآمد داری تا وقتی سنش رفت بالا و هزارتا مرض گرفت لااقل بتونی درمانش کنی .

0 ❤️

977661
2024-04-01 00:06:13 +0330 +0330

قرمساق مگه مجبوری دروغ بنویسی علیه از اسانسور پیاده شد شد احمد 😂😂😂حتما مامانت افتخار میکنه مگه شیر پسری دارم 😂😂😂👍👍👍

1 ❤️

977727
2024-04-01 06:55:29 +0330 +0330

بذارید خانوماتون دوس پسر بگیرن
ولی نذارین جنده بشن
با همه سکس کنن
مریضی زیاد شده احتیاط واجبه

0 ❤️

977730
2024-04-01 08:28:42 +0330 +0330

کصکش ساقیت کی بوده که علی و احمد رو با هم اشتباه کردی! تو کونی از کیرشونم تشخیص ندادی کی احمده کی علی !

0 ❤️

977752
2024-04-01 12:08:23 +0330 +0330

بیارش منم بکنمش جیغ بزنه زیر کیرم کونش هم نمیزنم فقط کوص

0 ❤️

977809
2024-04-02 00:38:21 +0330 +0330

😁😁😁😁😁

0 ❤️

977847
2024-04-02 04:08:14 +0330 +0330

چرت و پرت بودنش جای خود. حداقل یه بار این چرندیاتت رو بخون تا غلطهاش رو ویرایش کنی. نگارشش هم که بدتر از متن افتضاحش.

0 ❤️

977874
2024-04-02 09:08:37 +0330 +0330

رفته رفته داستانت داره بدتر میشه.
اصلا قاطی کردی معلوم نشد احمد کی اومد

0 ❤️

977929
2024-04-02 17:00:55 +0330 +0330

کاش یه باز داستان رو میخوندی و ویرایش میکردی

0 ❤️