سلام دوستان.اگه دروغ نگم این خاطره برای 5 دقیقه پیش هستش.همین الان منشی دفترمون رفت بیرون منم خیس عرق نشستم پای لب تاب دارم تایپ میکنم خاطرمو. من اینجا پیش شوهر عمم کار میکنم.فردی پولدار.با دفتری بسیار شیک که هر کسی میاد داخلش 15 دقیقه محو تماشای اون میشه. منم اینجا اختیارات زیادی دارم.بطوری که کسی که میاد اینجا فکر میکنه من همه کاره هستم. پسری خوشتیپ 28 ساله و تقریبا وضع مالیمم بد نیست.خوشگلم.فن بیان خیلی قوی دارم. ی منشی اوردیم 29 ساله که بی نهایت زن خوشگل و خوشتیپ و با کلاس که من تا چند روز نمیدونستم اصلا این شوهر داره چه برسه به بچه. خونش تهران پارسه و ی پسر 6 ساله داره که کلاس دومه. خلاصه که من اصلا خودمونی نمیشمو زبون نمیریزم.اینم عاشق همین خصوصیت من شد. اولش که تنها شدیم اجازه گرفت برای سیگار کشیدن. بعد چند روز گفت بلاخره من ی روز با شما میرم سفره خونه. همون روزش دعوتش کردم رفتیم قلیون کشیدیم.
چند روز بعد موقعی که داشت میرفت خونه منم داشتم میرفتم با موتور بیرون که جلو در دفتر گفت منم تا مترو برسون. منم سوارش کردمو اتفاقی رفتیم دوباره سفره خونه. برگشتنی تا ی مسیری رسوندمش با موتور.از پشت بوسم میکرد.دست میکشید رو مو هام. فرداش تا رسید دفتر اومد اتاقم ی بوس از لپم کردو خندیدو رفت.چند روز لب بازی چند دقیقه ای میکردیم هر وقت موقعیتش پیش میومد تا امروز… امروز به همه گفتم زود برن.البته به اونم گفتم بره.اما داشت به دستاش کرم میزد. همه رفتن اون موند.میدونستم میاد اتاقم ی کمی لب بازی میکنیمو میره.همینطور هم شد.سر پا داشتیم لب بازی میکردیم که خیلی ام تمایل داشت سینه هاشو بخورم اما من قبول نمیکردم.تا اینکه راضی شدم بخورم.سینه هاش اویزون و شل اما خوشگل بود.خ.دش گفت که 75 هستش. بلاخره بچه شیر داده دیگه. خوردمو دست انداختم تو شورتش . دستم به کسش نمیخور شلوارش تنگ بود.اما بی نهایت حشری بود.شلوارشو تا نصف دادم پایین بلندش کردم گزاشتمش رو میز نشست.شلوار خودمم کمی دادم پایین .کسشو ی لحظه دیدم فقط.مو داشت.اما چوچولش زیاد معلوم نبود. یعنی کسش لاش بسته بود.کس خوشگلی داشت انصافا. هر کاری کردم نرفت توش.یعنی چون شلوار تا نصف تو پاش بود پاهاش باز نمیشد.خودش سریع پرید از روی میز پایین ی لنگه کفششو در اورد.ی پاچه شلوارشم در اورد دوباره نشست رو میز.بدون هیچ توجهی به کسش و بدون تف زدن به کیرم فشار دادم.اولش نمیرفت تو.ی خورده از ناله میکرد.کیرمو ندیده بود.کیرم خیلی کلفته.وقتی که رفت تو چشماش 4 تا شد. دست انداختم دور کمرش شروع کردم تلمبه زدن.همش میگفت داره میاد میگفتم نه.گفت افرین قوی باش. تا اینکه گفتم داره میاد بعد 7 8 دقیقه حس کردم ناراحت شد.یعنی ارضا نشده بود.کسش خیلی تنگ بود.انتظارمم همین بود.چون بارها بهم گفته بود که شوهرم خیلی سرده.میفهمیدم که سکس ندارن. سریع گفتم که میریزم توش.گفت باشه.دستگاه دارم. منم ابمو با فشار پاشیدم توش. ی اااه از ته دل کشید غش کرد رو میز.منم خیلی اروم به تلمبه زدنم داشتم ادامه میدادم. اما فهمیدم دیگه دلش نمیخاد.حالا یا ارضا شده بود یا ناراحت که چرا ارضا نشده و اب من زود اومده.پرید از رو میز پایین شلوارشو کرد تو پاش.بدون توجه به کسش که پر از اب بود شورتشم کشید بالا و اماده شد.منو بغل کرد گفت وااای چیکار کردیم.خیلی رفتیم جلو.گفت غصه نخور خطا کردیم اما انسان جایزالخطاست. سریع از دفتر رفت بیرون. خیلی احساس گناه میکنم.بارها بهش گفتم من کارگرم.عاشق چی من شدی؟ولم کن. الان عذاب وجدان دارم. من خیلی از خدا میترسیدم.اما این لامصب ترس منو ریخت. گولم زد. فقط اینو میدونم که ول کنم نیستو بازم قراره سکس کنیم. یعنی هم عاشقم شده هم خیییلی شهوتی هستش. دوستان اگه شما جای من بودید به این رابطه ادامه میدادید؟ یا زیر ابشو میزدید تا اغز دفتر بره؟ با عذاب وجدانتون چیکار میکردید؟
نوشته: رضا
ببین عزیز من…ممکنه هر کسی خطا بکنه ولی جایز الخطا نیست…ولی اینو بدون که خدا خیلی بخشندس و مطمئن باش تو رو میبخشه…تو هم اگه واقعا دوست نداری باهاش ارتباط داشته باشی لازم نیست زیرابش رو بزنی…فقط زیاد باها ش گرم نگیر و باهاش خشک رفتار کن و اگر هم دیدی خودت بهش علاقه مند شدی به خود خدا توکل کن و به خودشون(۱۴ م ع ص و م ) متوسل شو…مطمئن باش موفق میشی و لذتی هم که از این توسل میبری صد برابر لذت جنسی هست… دوست من و عزیز دل من٬ اینجا جای عذاب نیست پس با اشتباهاتی که کردی ترست از خدا نریزد که هر عمل اشتباهی که میکنی بارت سنگین تر میشود…ولی خدا خیلی خیلی عاشق توبه کننده هاس و خیلی دوست داره…فقط یه کم با خدا راحت باش و یه کم به حرفاش گوش بده…دمت گرم داداش…خیلی دوست دارم
بابا جان قدیمی ها نون مفت زیاد خوردن ولی حرف مفت نزدن .از قدیم میگن زن شوهر دار کردن زندگی وجوانی تو به باد میده حالا اون دنیا وخدا که با تاکید میگه نزدیک نشوید به چنین گناه عظیمی بماندتا به وقتش .حتما باید زندگی وجوانی تون به گا بره تورا به خدا این یکی روازمایش نکنین چون داستان سنگ مفت گنجشگ مفت نیست خیلی گران تموم میشه تجربه تلخی خواهد بود .توبه کن ودوری کن ازش
این همه دختر اینهمه بیوه امارطلاق 46درصد حیف از خودتون جوانی تون نیست اون عذاب وجدان سرویس میکنه مغزتونو قسم به عزیز ترین تو زندگیتون به خدا دلم میسوزه چون اینده این کار رو دیدم دوتا از نزدیکترین دوستانم .حالا قسم میدم شمارو التماس میکنم نکنید واگر تابه حال کردید توبه کنید .ببخشید بچه ها
ی پسر 6 ساله داره که کلاس دومه…؟
چند سالگی رفته مدرسه…؟
با زن شوهر دار سکس نکن …ک تمام زندگیت ب نکبت کشیده میشه
دوست عزیز چیزی که می گم اصلا ربطی به دین و اسلام نداره بنظرم اونا کسشرن
یکسری قوانین وجدانی و انسانی هست که اونا باید رعایت بشه
سکس با زن شوهر دار موقعی مشکل نداره که هر دو راضی باشن (زنو شوهر)
بلاخره کارگر یا همه کاره؟؟
خوشحالی یا عذاب وجدان داری؟؟
من با زن شوهر دار البته داشت طلاق میگرفت که آشنا شدم رابطه داشتم اما همه چیزمو باختم خدا چنان تقاص ازم پس گرفت که بدترین سختیا رو کشیدم خدا از سر تقصیراتم بگذره توبه کردم خیلی وقته دیگه دنبال کسی نیوفتادم
از شمام میخوام از زن شوهردار فرار کنی بخدا قسم بد تقاص پس میدی
کسکش بچه 6 ساله چطوری کلاس دومه؟؟؟ مادرتوگاییدم بچه 7 سالگی تازه میره کلاس اول
کسخل ملجوق
آخه ملخ انقده جق زدی که مغزت از کیرت زده بیرون.
تو که بلد نیستی واسه چی مینویسی؟؟؟
تو باید بری انشاء تعطیلات تابستان مامانت کجا میدادم بنویسی جالق الجقیسه
اه پس زن شوهر دار کردی! نوش جونت! ولی من امتیازی رو می دم که حقت
ﺍﻭﻥ ﻋﺎﺷﻘﺖ ﻧﺸﺪﻩ ﻋﺰﻳﺰﻡ ﺩﻭﺳﺘﺪﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻳﻜﻲ ﻛﺲ ﺑﺪﻩ. ﺣﺎﻟﺎ ﻳﺎ ﻛﻤﺒﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ . ﻳﺎ ﻋﻘﺪﻩ ﺍﻳﻪ . ﻳﺎ ﺟﻨﺪﺱ. ﺗﻮ ﻫﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﻜﻨﺶ ﺗﺎ ﺳﻴﺮ ﺑﺸﻲ . ﺑﻌﺪ ﺑﺮﻭ ﺳﺮﺍﻍ ﻳﻜﻲ ﺩﻳﻜﻪ . ﻓﻘﻄ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻛﻪ ﻟﻪ ﺗﻮ ﻛﺲ ﻧﺪﻩ ﻣﻴﺮﻩ ﺑﻪ ﻳﻜﻲ ﺩﻳﻜﻪ ﻣﻴﺪﻩ.
عزیز صابونتا عوض کن ,جلققو ,گفتی خوشگلی من طالب کونتم
شوهردار چوب خوری داره تو همین دنیا همسایه ما شوهر دار وسقیر وکبیر رحم نمیکرد پاهاش قطع شده باموتور تصادف کرده من به چشم دیدم یا معتاد میشه کسی شوهر دار بکنه یا کلی نابود میشه
diablo diablo اخه کله کيرى ميشىنى تراوشات کيرى مغزت را واسه ديگران به نمايش مىزارى که چى بشه برو جق ت را بزن خدا راضى تر است
“شوهردار چوب خوری داره تو همین دنیا همسایه ما شوهر دار وسقیر وکبیر رحم نمیکرد پاهاش قطع شده باموتور تصادف کرده من به چشم دیدم یا معتاد میشه کسی شوهر دار بکنه یا کلی نابود میشه”
در رابطه با این حرف باید بگم که: متاسفانه افرادی که در این جهان در حق دیگران ظلم می کنند مه تنها به جزاشون نمی رسن بلکه احتمالا زندگی بهتری رو از ما دارن (از قدیم گفتن آدم خوب زود می میره)
آفرین هنر کردیییییی…جاییزه هم میخوای؟؟ مرتیکه ی الدنگ
هر کی میومد تو دفتر 15 دقیقه مات میموند… تو هم زمان سنج شرکت بودی … بعد یه کارگر ساده بودی که همه کاره شرکت بودی و بچه اون حانه هم 6 سالش بوده و کلاس دوم دبستان بوده… تو هم خدا ترس بودی و احساس شادی میکردی و گناه …
کس نگو … جقولی …
کس نگو…کیر نگو
پولدار موتوری…همینطوری با هم لب بازی می کردین برای تنوع؟؟؟؟؟؟
اون میگفت سینه هامو بخور تو میگفتی نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟بیا برو تا کونتو مثه سیب قاچ نکردم
دیگه ننویس حال ندارم فوشت بدم
واااالاااااا… آخه واااالااااااا biggrin بی شوووور نفم خر… نویسنده رو میگم. داستاناش کوسشره وااااالاااا. حالا خودت ی بار ب ما بده شاید داستانتو با-ور (کردیم)
حال بکن و به کس شعر مردم هم توجهی نکن. همه این بچه جقی ها که میان اینجا نصیحت میکنن و فحش میدن اگه کس مادربزرگ خودشونم لخت ببینن بهش رحم نمیکنن.
جالبه کارگر همه کاره بچه 6ساله کلاس دوم منشی پولدار تهران پارسی برو گوتو بخور همون کونت را بده و جلقت را بزن بهتره از این کس شعرا که عذاب وجدان نگیری لاشی
کونی جقی
نمیدونستی شوهر داره چه برسه به بچه
بعدش چند بار بهت گفته بود شوهرش سرده
بچه شش ساله کلاس دوم
داداش 6 ساله هنوز مدرسه نمیره
7 سالگی میرن مدرسه
دقت کن
بابا کله کیری زن شوهر دار کونت اون دنیا پارست از چهار قسمت بد بخت…
اون چاقال باید با شوهرش حد اقل ور میرفت ک باهاش حال کنه …بی فیرتی ام حدی داره …