بوی خوش یک پسر (۳)

1401/12/14

...قسمت قبل

قبل از شروع قسمت سوم، تشکر می کنم از خواننده ها برای بازخورد مثبتی که دادن. ولی یه گلایه دارم از بعضی دوستان که گفته بودن لطفا کشش نده و برو سر اصل مطلب. من نمیدونم واقعا اصل مطلب چیه. اگه منظورتون اینه که یه راست برم سر صحنه ی سکس هاردکور، باید بگم متاسفم. این شاید برای شما اصل کار باشه ولی برای من نه. من گی هستم. برای من لحظه های بودن با علیرضا لذتبخش بود و هنوز خاطراتش توی ذهنم مثل روز اول زنده و تازه مونده. من پورن استار نیستم و اون هم نبود. اگه کسی به دیدن پورن ۵ دقیقه ای علاقه داره، سایت های زیادی هستن که رایگانه. پس چرا خودتون رو با خوندن خسته می کنید. بگذریم. در ضمن ممنون میشم از ادمین اگه لطفا این داستان رو در اولویت انتشار بذاره با توجه به امتیاز خوب قسمتای قبلی.

قسمت سوم
وابستگی من و علیرضا روز به روز بیشتر میشد. ما به روی هم نمیاوردیم که اسم رابطه مون چیه ولی خوب میدونستیم که یه چیزی فراتر از یه دوستی معمولی و همکلاس بودنه. بی بهانه دوستش داشتم و خودم رو در موقعیت محافظت از اون میدونستم. هواشو از هر نظر داشتم. خب من زمان دانشجوییم یه کارهایی میکردم و یه کم درآمد هم داشتم و اگه حس میکردم علیرضا نیاز مالی داره بی چشم‌ داشت کمکش میکردم‌. هرچند که اون هم قدردان بود و معمولا در اولین زمان ممکن بهم پس میداد. اونایی که دانشجو بودن میدونن که زندگی دانشجویی چه طوریه. یه روز پولدار یه روز بی پول… ذات زندگی طبیعی یه آدم جوون و غیرمستقل همینه. و همیشه از این جهت خوشحال بودم که شاید کار کردن من برای علیرضا یا الگو باشه و اون هم تشویق بشه که بتونه کم کم مستقل بشه از نظر مالی. وقتی میدیدم کنجکاوی میکنه و از من در مورد کارم سوال میکنه به وجد میومدم و مثل یه برادر بزرگتر راهنماییش میکردم.
خب من دانشجوی ممتاز نبودم ولی سعی میکردم تا جایی که بتونم اگه علیرضا توی درساش مشکلی داشته باشه کمکش کنم یا حداقل اگه کسی رو میشناسم که بتونه کمک کنه بهش معرفی کنم.
پیچیدگی رابطه ی من و علیرضا فکرم رو مشغول کرده بود. من قبل از اون احساس عاشقی رو تجربه کرده بودم. قبل از اون سکس رو بارها تجربه کرده بودم. من قبل از علیرضا دوستای معمولی هم داشتم و تک و توک هم دوستای صمیمی که بتونم باهاشون راحت باشم و حرف دلمو بزنم. و نمیدونستم و کاملا گیج بودم در مورد علیرضا. از طرفی مثل یه عاشق دوستش داشتم و وجودش برام آرامش بود. از طرف دیگه برام پر از جذابیت جنسی بود و منو داغ میکرد وقتی باهاش خلوت میکردم. نمیدونستم من و اون چه نسبتی با هم داریم. من از این که به این رابطه یه اسم بدم می ترسیدم. توی دنیای آدمای غیرهمجنسگرا، اگه من و اون همجنس نبودیم شاید میتونستیم نامزد بشیم و بعد شاید ازدواج کنیم. کسی چه میدونه…‌.
بگذریم. همیشه وقتی به این موضوع فکر میکنم یه کم غمگین میشم ولی سعی میکنم زود ازش دور بشم. زندگی کوتاه تر از اونه که بخوای به این چیزا فکر کنی.
خلاصه این که من و علیرضا طی یک توافق نانوشته و به زبون آورده نشده، نامزد هم بودیم. هیچ وقت هیچی به زبون نیاوردیم ولی میدونستیم. با هم هماهنگ میکردیم و هر جا که فرصتی پیش میومد با هم خلوت میکردیم. آخرهفته ها اگه خوابگاهشون خالی میشد من میرفتم اونجا و شب میموندم. یا با هم میرفتیم پیک نیک. علیرضا عاشق طبیعت بود. و هیچوقت روزای تعطیل نمیرفتیم چون معمولا روزای تعطیل جاهای تفریحی شلوغ میشد و ما نمیتونستیم راحت باشیم. با هم سفرای کم خرج به جاهای نزدیک میرفتیم و من با این که میدونستم اون درآمد نداره ولی برای این که به غرورش برنخوره میگفتیم دونگی حساب می کنیم ولی یواشکی حواسم بهش بود.
شاید برای اون خواننده هایی که گی نیستن این چیزی که میخوام بگم نامفهوم باشه. حتا توی بعضی نظرات هم اینو گفته بودن. کسی که گی نیس، رابطه ی دو تا پسر یا دو تا مرد رو مثل رابطه ی زن و مرد میبینه و فکر میکنه یه نفر باید نر باشه یه نفر ماده یا یکی مثبت یکی منفی. و وقتی نتونه این مرزهای مشخص رو توی یه رابطه ببینه، کاملا گیج میشه و میزنه زیر میز. در صورتی که توی یه رابطه ی گی این مرز چندان هم شفاف و پررنگ نیست. من و علیرضا اصلا حس برتر بودن نسبت به همدیگه نداشتیم. همون قدر که من میتونستم به عنوان یه عضو فعال باشم توی رابطه ی سکس، اون هم میتونست. درسته که اون سنش یه خرده کمتر بود و درسته که جثه اش سبکتر بود و نشونه های کلیشه ای مرد بودن مثل پشم و بازوی کلفت و اینا توی اندامش زیاد آشکار نبود، ولی برای من همونقدر سکسی بود که من برای اون بودم. بذار برای اونایی که دوزاریشون یه کم کجه شفاف تر بگم. من همون قدر که از سوار شدن پشت علیرضا لذت میبردم، از این که زیرش بخوابم هم لذت میبردم. همون قدر که از لیسیدن و خوردن کیر نازش لذت میبردم از تلمبه زدن توی حلقش هم لذت میبردم. ایتم بگم البته همه ی رابطه های گی این شکلی نیس و شاید یکی ترجیح بده بیشتر فعال باشه و یکی دوس داشته باشه کمتر فعال باشه و کار رو به طرف مقابلش بسپاره. ولی خب ما تقریبا هردو مثل هم بودیم. خب راستش رو بخوام بگم من شاید یه خرده تمایلم به منفعل یا بات بودن بیشتر بود. دوس داشتم اون منو در اختیار بگیره و روی من سوار شه.
حقیقتش کیر خیلی قوی و صافی هم داشت و من از این که خودمو در اختیارش بذارم بی نهایت لذت میبردم. یه آخر هفته توی اواخر زمستون رفته بودم پیشش توی خوابگاه. وقت خواب طبق معمول روی زمین خوابیدیم کنار هم. میدونستیم که قراره سکس کنیم ولی مثل فیلمای پورن نبود که یه باره شروع کنیم. طبق معمول من شروع میکردم به کرم ریختن. در مورد همه چی حرف میزدیم و من هی روی سینه ی نازشو دست میکشیدم. اون سمت راستم دراز کشیده بود و من به پهلو بودم. کم کم حرفامون تموم میشد. همین طور که سینه شو ناز میکردم لپشو که طرف من بود بوسیدم. و بعد گردنش رو که حالا کاملا نبض مشخصی داشت. بدون این که حرفی بزنم یه کم بلند شدم و تیشترتشو از تنش درآوردم و مال خودمم در آوردم. علیرضا دیگه مثل روز اول نبود. حالا که رومون به همدیگه باز شده بود خودش هم یه کم فعال شده بود. تا من بخوام به خودم بیام دیدم مثل دو تا کرم توی هم وول میخوریم. همه جای تنشو میبوسیدم و بو می کردم. این همون بوی خوشی بود که من بار اول حسش کردم؛ بوی خوش یک پسر.
اون شب انگار داغ تر از قبل شده بود. خودش ابتکار عمل رو به دست گرفته بود و منم از این که خودمو در اختیارش بذارم لذت میبردم. منو کاملا لختم کرد و لباسای خودشو در آورد. حالا من روی شکم دراز کشیده بودم و اون سوارم بود و کل تنش رو چسپونده بود به من.همین طور که پشت گردنمو می مکید و بوس میکرد پایین تنه شو روی من حرکت میداد تا کیرش قشنگ بین لمبرای من بازی کنه. کیرش مثل همیشه شق و صاف و به سفتی یه تیکه چوب بود. خدیا داشتم دیوونه میشدم از لذت. بدون این که وقت تلف کنه رفت پایین و لمبرای منو از هم باز کرد. همین طور من برگشته بودم و با التماس نگاش میکردم. التماسی توی چشام بود که میگفتم هرچه زودتر تا تهش فرو کن توی من و مثل یه اسب تلمبه بزن. دست خودم نبود. نقطه ی حساس من باسنمه. وقتی بهش دست میزد و تحریکش میکرد دیگه دیوونه میشدم. من مثل مار به خودم میپیچیدم و اون مثل یه معدنچی جدی با زبونش لای کونمو کاوش میکرد. لای کونمو لیس میزد و زبونشو توش میکرد. گر گرفته بودم و آبم راه افتاده بود. به نگاهم التماسش میکردم و با دستم خودم کمکش میکردم که لاشو بیشتر باز کنه. و اونم انگار اشتهای زیادی داشت و سیر نمیشد. لیس زدنشو بیشتر کرد و حالا من کونمو از زمین بلند کرده بودم و تا کاملا دسترسی داشته باشه به همه جاش‌. و بعد رفت روی بیضه هام. وای خدایا همون اولین لیسش کافی بود که دیوونه بشم. حالا خودم با انگشتام داشتم تو کونم میکردم و اون رفته بود زیرم و بیضه هامو لیس میزد و با یه دستش هم کیرمو گرفته بود و تو دستش تلمبه میزد. وقتی متوجه من و انگشت کردن خودم شد فهمید که دیگه تحمل ندارم. وزنشو انداخت رو بدنم و منو خوابومد رو زمین و پاهامو باز کرد. خب ما نه کاندوم داشتیم و نه چیزی که برای لیز کردنش استفاده کنیم ولی گمونم این قدر لیسش زده بود که دیگه چیزی هم لازم نبود. با این حال سرشو نزدیکش برد و با آب دهنش بیشتر خیسش کرد و بدون این که بخواد انگشتم کنه کیرشو یه باره گذاشت پشتم و یه باره فرو کرد. خب من قبل از اون هم سکس آنال داشتم ولی خب چون مدت ها از آخرین سکسم میگذشت یه جورایی تنگ شده بودم. علیرضا میدونست دارم درد میکشم ولی ولم نکرد. همون حالت توی کونم نگهش داشت و همزمان داشت زیر گوشم بوسای ریز میکاشت. میدونستم اذیتم نمیکنه. تا وقتی که مطمئن نشد کونم ریلکس نشده هیچ تکونی نخورد و بعد دوباره بیشتر با آب دهنش لیزش کرد و بازم افتاد روی من. من عاشق این پوزیشنم که بیفته روی من و کاملا کنترلم کنه. کیر من اون زیر ملافه رو خیس خیس کرده بود ولی زیاد جایی برای بازی نداشت. من با تکون دادن کونم بهش حالی کردم که دوس دارم منو محکمتر بگاد و اون هم زود فهمید چی میخوام. شروع کرد خیلی آروم توی من تلمبه میزد و وقتی میکرد تو کونم محکم تا تهش میکرد و به کونم ضربه میزد. کم کم ریتمشو تندتر کرد و منم زیرش داشتم لذت میبردم. آخه کیرش نسبتا بزرگ بود و خیلی قشنگ میتونست پروستاتمو تحریک کنه. دلم نمیخواست به این زودی تمومش کنیم. اون حالا قشنگ داشت روی نقطه حساس من ضربه میزد و با هر بار ضربه زدن احساس میکردم داره آبم میاد. یه حالت عجیبیه برای اونایی که تجربه کردن میدونن وقتی یه کیر بزرگ بره روی پروستاتت و مرتب ضربه بزنه مثل وقتیه که خودت داری کیرتو تحریک میکنی با این تفاوت که لذتش خیلی بیشتره و مدت زمان لذتش هم بیشتر ادامه داره. نمیدونم چه قدر طول کشید تا کاملا توی کونم ارضا شد و وزنشو انداخت روی من. من قبل از اون ارضا شده بودم و نایی برای تکون خوردن نداشتم. سرمو خم کردم و همدیگه رو بوسیدیم. من هنوز دوست نداشتم دستمو بیارم بالا. دستامو زیر سینه ام جمع کرده بودم و خودمو کاملا در اختیارش گذاشته بودم. و اون بود که روی من سوار شده بود و با اون کیر قوی و خوشگلش کونمو گاییده بود.
هردومون خسته و سیر از لذت بودیم و حالا کنار هم بی حال و خوشحال افتاده بودیم. من همچنان رو شکم بودم و اون داشت با دستاش پشتم و روی باسنمو نوازش میکرد. توی چشمای هم زل زده بودیم ولی هیچ حرفی بین ما رد و بدل نمیشد. بدن های ما داشتن با هم حرف میزدن. نوازش هایی که از صد تا کلمه گویاتره و نگاه هایی که از صدسال حرف زدن بهتر و صادقتره. من میدونستم هدیه ای بهتر از این پسر از دنیا نمیخوام…

ادامه...

توضیح: لطفا برای سکس آنال از کاندوم و ژل لوبریکانت مناسب استفاده کنید تا خطر انتقال عفونت ها و بیماری های جنسی رو به حداقل برسونید. توی قسمت بعدی سعی میکنم یه خاطره لذتبخش دیگه از یکی از گردشامون رو بنویسم.
هرگونه شباهت نام اشخاص و وقایع و مکان های این داستان با موارد واقعی کاملا تصادفیه.

نوشته: محمد


👍 21
👎 3
12901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

917645
2023-03-05 01:37:59 +0330 +0330
m4m

خیلی خیلی خوب مینویسید. ممنون از شما. منتظر قسمت های بعدی هستیم.

0 ❤️

917654
2023-03-05 02:43:30 +0330 +0330

لطفا زودتر بنویس اصل داستان یادمون میره

0 ❤️

917706
2023-03-05 16:29:24 +0330 +0330

عالی بود

0 ❤️

917722
2023-03-05 23:38:12 +0330 +0330

عالی

0 ❤️

917826
2023-03-06 18:55:50 +0330 +0330

بااینکه زیباواحساسی نوشتی.اماطبق گفته خودتون،این داستان میتونه فقط دوسداران خاص خودش رو داشته باشه وبرای همه مناسب نیست.وقطعا خیلیاهم نمیپسندن ودرک نمیکنن.وبنده هم همینطور نتونستم باخوندنش همراه حس وحالت بشم وبفهممت.ولی خسته نباشی.زیبامینویسی وامیدوارم روزی غیراز موضوع گی موضوعات دیگری هم ازت بخونم.

0 ❤️

918030
2023-03-08 10:58:14 +0330 +0330

بهترین و کاملترین تعریف از گی را این عزیز ارائه داد کسانی که اوبی کونی و بچه باز را همه را یکی میدونن جالبه بدونید تو اینستا من استوری از بدنم البته بدون فیس و عکس هم زیاد گذاشتم به دو دلیل دوتا همشهری او مدن ولی. فیک بودن بقيه هم فقط واسه سکس میخوای اینها رو از این جهت گفتم که توی پی وی میذا ن فاعل دقیقا به گفته نویسنده این خاطره گی پوز نداره و هردو به قول حرفه اي ها ورث یا همون دوطرفه هستند

0 ❤️

918136
2023-03-09 06:41:37 +0330 +0330

من نتونستم توی دوتا داستان قبلی نظرمو بنویسم چون دوست داشتم زود برم داستان بعدیتو بخونم
عالی بود
علیرضا و تو یه رابط جدا ناپذیری شدین
ولی یه سوال الان رابطمون چجوریه

0 ❤️