سلام‌. این داستان واقعی نیست

من رضام و 27 سالمه. 5 سال پیش با مینو ازدواج کردم. مینو دختر یکی از فامیل های نسبتا دور سمت مادرمه. دقیق تر بگم، دخترِ پسر عمه اش. مینو دختر خوشگلیه و یک سال از من کوچیک تره. بدن آنچنان گوشتی ای نداره. سینه های متوسط داره، کون متوسط و خوش فرمی داره و کمر باریک و پوست سفیدش از نکات مثبت اندامش محسوب میشن‌. چهره اش عالیه و لبخند هاش واقعا دلچسبن. وقتی بچه بودم چند باری دیده بودمش و بازی هم کرده بودیم. البته نه دو تایی مون تنها. بچه های فامیلمون زیاد بودن و کم پیش میومد دو تایی تنها بازی میکنیم با کسی؛ عادت نداشتیم؛ بگذریم‌.
مینو خیلی خوشرو بود و با همه گرم میگرفت. با پسرا هم خیلی راحت بازی میکرد؛ بر عکسِ بقیه دخترا که با پسرا بازی میکردن ولی یجورایی گارد داشتن. مینو دست پسرا رو خیلی راحت میگرفت. و خیلی راحت بگو بخند میکرد. مثلا تو بازی عمو زنجیر باف هیچ مشکلی نداشت اگه بین دو تا پسر قرار میگرفت؛ برعکس بقیه دخترای همبازی‌مون. طولی نکشید که با مینو صمیمی شدم. و وقتی که مادرم توی 22 سالگیِ من گفت که میریم خاستگاری مینو، خیلی خوشحال شدم. مینو رو گرفتم و زندگی خیلی خوبی با هم داشتیم. هر روز که میگذشت توی سکس بهتر میشدیم. عاشق هم بودیم و زندگی خیلی خوبی داشتیم. یه شب که از سر کار برگشتیم (جفتمون شاغلیم و با هم برمیگردیم ینی من میرم دنبالش) عادتش دو روزی بود تموم شده بود ولی بخاطر مشغله مون سکس نداشتیم تو این دو روز. رسیدیم خونه و رفت اتاقمون تا لباس عوض کنه. همونجا رو تختمون موند تا استراحت کنه و با گوشیش ور میرفت. منم رفتم تو حال تا TV ببینم‌. بعد بیست سی دیقه، چون یه هفته سکس نداشتیم و خیلی تشنه هم بودیم، رفتم پیشش. تو گوشی بود. گوشی رو گذاشت کنار. سریع رفتم سمتش و شروع کردم به بوسیدنش‌. اونم همراهیم کرد و عاشقانه از هم لب میگرفتیم. بغلش کردم. هردومونو لخت کردم و در حالیکه کصش رو میمالیدم، ازش لب میگرفتم. بعد رفتم سراغ سینه هاش. سینه هاش متوسط بودن ولی من سینه هاشو دوست داشتم. مگه چقد از زنا سینه های بی نقص دارن؟ اصلا خود ما مگه بی نقصیم؟ کیرمون بی نقصه؟ بگذریم. سینه های نازشو با ولع لیس میزدم و کصشو میمالیدم

• سریعتر برو سراغ اصل کاری. چقد طولش میدی!

در حالیکه دراز کشیده بود، از جلو آروم کردم تو کصش و شروع کردم تلنبه زدن. کص اونم میمالیدم تا لذت ببره و یه بار هم ارضا شد. بعد 8 دیقه، حس کردم آبم داره‌ میاد. تاخیری نزده بودم. گفتم داره میاد. در آوردم ریختم رو شکمش. فعلا برا بچه برنامه نداشتیم. با یه دستمال آبمو پاک کردم و گفت که میره حموم. گاهی با هم میرفتیم حموم گاهی هم نه. رو تخت ولو شدم و دراز کشیدم. بعد دو سه دیقه، سرم رو بی هدف چرخوندم و نگاهم تصادفا به گوشی مینو افتاد. رو میز کوچیک کنار تخت بود. صفحه اش آبی پر رنگ بود. سایت xnxx؟ یه لحظه از ذهنم گذشت. با بی میلی ورش داشتم. یهو خشکم زد. چشمام گشاد شد. واقعا xnxx بود. یه فیلم pause شده بود. کنجکاو شدم ببینم چیه. یه فیلم عادی بود. یه مرد خوش هیکل، که کیر خوبی هم داشت، یه خانم خوش هیکل رو میکرد. بیش از حد خوش هیکل بود خانمه‌. سینه های به شدت گنده و یه کون خوش فرم. یه خالکوبی که در واقع یه نوشته بود، از کمرش تا کونش کشیده شده بود. از اون زنایی که تو واقعیت عمرا اگه گیرمون بیان. حرفه ای ها میدونن راجب کی صحبت میکنم. بانوی اعظم، خانم yinileon. البته مطمئنا زنم مینو به خاطر اندام yinileon این فیلم رو نمیدید. کیر مرد کمی از من بزرگتر بود و ضخامتش هم بیشتر از من بود. کیر من 13.5 سانته (محض اطلائتون این سایز اصلا کوچیک حساب نمیشه و بیشتر مردها تو این محدوده ان. کاملا نرماله. به سایز کیرتون سخت نگرید مگه اینکه زیر 10 سانت باشه) و مال اون احتمالا 17 سانت بود. البته مطمئن نیستم. عدد دقیقش هم مهم نیست. چیزی که مهمه، حس بدیه که اون لحظه در من به وجود اومد. مینوی من که فقط هم برا من بود، داشت از بدن و کیر این مرد احتمالا لذت میبرد. چشم زنم افتاده بود به کیر یه مرد دیگه و این به شدت آزارم میداد. منتظر اومدنش شدم.
+مینو. میشه بگی این چیه؟

• ای فضول! گوشی من دست تو چیکار میکنه؟

• اتفاقی دیدم. بعدشم این مهم نیست. این چیه که نگاه میکردی؟

• بعدا بهت میگم. فعلا باید بری حموم. بیا ببرم بشورمت

میدونستم میخواد خرم کنه.

• از این خبرا نیست. باید بگی این چیه.

حوله شو با یه حرکت انداخت زمین تا لخت مادرزاد بشه. پشت به من شد. کشو رو باز کرد تا لباساشو بر داره‌. کون بزرگی نداره. ولی کون متوسطش با کمر باریکش هارمونی خوبی برقرار میکنه. با خودم گفتم بذار الان خرم کنه، ولی بعدا به حسابش میرسم. رفتم سمتش و دستمو کشیدم رو کونش. دست از ور رفتن با لباساش تو کشو برداشت و راست وایستاد. در گوشش گفتم : بیا بریم

یه لبخند زد و رفتیم حموم. همه جای بدنمو شست و یه ساک خوب هم برام زد. بعد حموم دوباره موضوع رو پیش کشیدم

• ای بابا فیلم سوپره دیگه. حالا مگه چیشده؟

• تو داشتی از کیر مرده لذت میبردی. فک کردی نمیدونم؟

• چطور میتونی اینو بگی؟ من به کسی جز تو فک نمیکنم. فیلمه دیگه، واقعی که نیست. بعدشم خودت فیلم سوپر نمی بینی؟

رفتم تو فکر. منم میدیدم گاهی. در حدی که پورن استارِ زن توی فیلم رو شناختم و فهمیدم یینی لئونه. از اندام زنهای توی فیلم لذت میبردم. خداییش از انصاف خارجه که من اینکارو کنم و بعدش بیام به زنم خرده بگیرم

• راستش … منم میبینم

• خب دیگه. برای تو مجازه برا من نه؟ بعدشم چه طرز حرف زدنه؟ ینی چی از کیر مرده لذت بردی؟ من زنتم!

بعد زد زیر گریه

از لحنم خجالت کشیدم

• ببخشید
  دستمو بردم سمت صورتش تا نوازشش کنم. دستمو پس زد.
  روی تخت بودیم و پشتش به من بود

+ببخشید دیگه، اصن بیا گاهی قبل سکس فیلم ببینیم

برگشت

-جدی؟ چن وقتیه راستش میخواستم بهت بگم

• آره بابا تجربه جالبیه. بیا امتحان کنیم

فرداش تلوزیون LCD که تو انباری داشتیمو آوردم تو اتاقمون. فقط یه پریز برق کافی بود و آنتن نیازی نبود. فیلما رو با فلش میدیدیم. مینو فیلم انتخاب میکرد و سلیقه اش هم انصافا عالی بود. توی فیلم ها بازیگر مرد معمولا اندام ورزیده و آلت بزرگی داشت. حداقل بزرگتر از من. اعصابم خورد میشد. میدیدم که از کیر و اندام مرده لذت میبره. البته بازیگر های زن هم معمولا لعبتی بودن واسه خودشون. اندام های بی نقص و مهارتِ بالا توی دادن‌. یه چیزِ دو طرفه بود؛ و جفتمون لذت میبردیم. سعی میکردم این خشم و حسادت رو توی وجودم کمتر کنم و لذت ببرم. موقع دیدن فیلم همدیگه رو میمالیدیم. جدیدا موقع سکس که بعد از دیدن فیلم انجام میدادیم، خیلی وقتا محمکم تو بغلم نگهش میداشتم. شاید چون میخواستم بگم فقط مال منه نه هیچکس دیگه. که این زن فقط به من تعلق داره

همه چیز خوب بود تا این که اون فیلم کذایی رو پلی کردیم …

ادامه دارد …

ممنون که تا اینجا خوندید. لطفا انقد نگید برچسب ضبدری زدی ولی چرا ضبدری نداشت. داستان دنباله داره صبور باشید ضبدری هم داریم

نوشته: رضا جاوید