کمک مادرانه

1402/07/09

سلام به همه اینی که دارم براتون تعریف میکنم یه خاطر است
من توی تیر ماه با یه موتوری تصادف کردم و دست راستم شکست و دست چپم هم مو برداشت بود برای همین همه کارام رو با کمکم اینو اون انجام می‌دادم تو این ایام هم برای حموم آخر هفته ها که پدرم خونه بود اون منو حموم می‌برد و بقیه روز ها مامانم منو حموم می‌برد یک ماهی گذشت مامانم اون اوایل با لباس میومد حموم و منو می شست ولی کم کم تو این یه ماه لباس پوشیدنش تو حموم عوض میشد مثلا چند بار اول با لباس کامل بود بعد موقع شستن لباس هاش خیس میشد کلافه میشد دفعه های بعد با سوتین و شورتک میومد منم همش با شورت بودم اوایل خیلی خجالت میکشیدم ولی رفته رفته یخ داستان آب شد یه بار که رفتیم حموم گیر داد که بیا برات تیغ بزنم منم هی نه می‌آوردم که نه نیاز نیست ولی چون تو طول روز مامانم منو دست شویی می‌برد میدید که پشمام داره بلند میشه برای همین گیر داده بود که بیا برات بزنم منم اینقدر مقاومت‌ کردم که آخر گفت باشه همینجوری پشمالو بمون اون روز که داشت منو میشست با هر بار لمس دستش به کیرم درصد حشریتم میرف بالاتر عجیب بود واقعا تا قبلش چند بار حشری شده بودم ولی خودمو کنترل میکردم ولی اون روز خیلیییی عجیب بود شستن من که تموم شد به مامانم گفتم میشه زیر بغلم رو تیغ بزنی چون خوشم نمیاد موی زیر بغلم بلند باشه اونم گفت باشه و زد ولی دوباره گفت بیا برات پشمای دور چوچولتو بزنم البته یه چیزی بگم مامان من تو خونه هیچ وقت دودول یا کیر نمیگه همیشه به شوخی میگه چوچول یا بوبول برای همین به من اینو گفت منم چون خیلیی عجیب اون حشری شده بودم و غیر قابل کنترل شده بود گفتم این یه تیری تو تاریکی شاید شد شاید مامان منم مثل خیلییی داستان های تصویری مادر فرزندی حوس کیر کنه بخواد یه حالی به ما بده
شورتمو از پام درآورد و شروع کرد به کف مالیدن با صابون اول از زیر تخمام شروع کرد و همین طوری اومد بالا وقتی میخواست زیر کیرم رو بزنه کیرم یه خورده از حالت معمول بزرگتر شد نفسم بند اومد گفتم الان یه چیزی میگه یا چیزی میشه گذشت شروع کرد پشمای دور کیر رو زدن که دیگه کیرم کاملا شق شده بود فقط داشتم لحظه شماری میکردم که دعوام کنه یا کتکم بزنه
ولی با این حال چیزی نمی‌گفتنم دیدم دیگه چیزی نمیگه شل کردم و داشتم لذت می‌بردم وقتی که تیغ زدن تموم بخاطر اینکه دستش هی به کیرم میخورد پیش آبم اومده بود و عین سگ حشری بودم وقتی خواست کیرم رو بشوره چون نشسته بودم با یه سبد کوچیک هی آب می‌ریخت که موهای اضافی بره دیگه کار جایی تموم شد که دستشو حلقه کرد روی کیرم و شروع کرد پایین بالا کردن که مو های زائد دورش بره و از اون برهم با سبد آب می‌ریخت پایین دو سه دفعه این کار کرد ولی بار چهارم یا پنجم دقیق یادم نیست اون لحظه اینقدر حشری بودم که اصن یادم نبود این مامانم منه یا یه جنده که داره برام جق میزنه که دیگه آبم اومد اون لحظه اصن تو حال خودم نبودم که دیدم مامان داره دست هاشو با یه حالت چندش آوری نگاه میکنه وقتی به حال خودم اومدم بهم گفت این چیه امین منم کلی عذر خواهی ببخشید اینا بعدشم مامانم با من کلی درباره این موضوع حرف زد اولش خیلیییی عصبانی بود ولی بعدش آروم شد و قرار شد این یه راز بین خودمون بمونه و گفت هر وقت این حالت اومد سراغت به من بگو تا کمکت کنم مهارش کنی نه اینکه دست به همین کاری بزنی و خودتو نابود کنی
پایان امیدوارم از خاطره که تعریف کردم لذت برده باشین
ممنون که خوندین ♥️

نوشته: امین


👍 12
👎 43
148901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

950645
2023-10-01 23:45:04 +0330 +0330

داداش کمیک زیاد نگاه نکن

3 ❤️

950681
2023-10-02 01:17:40 +0330 +0330

منم چقد دلم میخواد مامانمو تو حموم بکنم

2 ❤️

950710
2023-10-02 03:20:48 +0330 +0330

با سبد آب میریخت؟ سبد اصولا مگه سوراخ سوراخ نیست پس چجوری باسبد آب میریخت

4 ❤️

950720
2023-10-02 05:22:31 +0330 +0330

خوب بعدش چه شد؟

1 ❤️

950721
2023-10-02 05:23:14 +0330 +0330

مهم بعدش بود که ننوشتی

1 ❤️

950732
2023-10-02 06:41:49 +0330 +0330

نتیجه بز فرض کردن مخاطب

2 ❤️

950744
2023-10-02 08:30:10 +0330 +0330

شما با سبد اب میریزید چطوری پرش میکنید

0 ❤️

950745
2023-10-02 08:32:59 +0330 +0330

سبدش سوراخ نداشته

0 ❤️

950763
2023-10-02 10:47:18 +0330 +0330

دایی می دونی چیِ تویه دوجنسه هستی به خاطرهمین هم چوچول داشتی هم کیر ، گفتیم مدرسه هابازبشه حداقل کودکان ازاین سایت جدامیشن ولی زهی خیال باطل

1 ❤️

950793
2023-10-02 15:49:49 +0330 +0330

شبیه داستان علی کونی و مامانش بود

0 ❤️

950802
2023-10-02 16:49:09 +0330 +0330

باش تا صبح دولتت بدمد

0 ❤️

950805
2023-10-02 17:28:05 +0330 +0330

خودتو نابود نکن امین…!!!

0 ❤️

950919
2023-10-03 10:08:06 +0330 +0330

چرا کمک نمی گیری خوب 😁

1 ❤️

950920
2023-10-03 10:13:06 +0330 +0330

دقیقا همین ماجرا برا من پیش اومد ولی با موزر موهای دور کیرمو زد.تو حمام هم با شلوارک سوتین میومد

1 ❤️

950934
2023-10-03 11:44:49 +0330 +0330

با سبد اب میریخت😂

0 ❤️

950936
2023-10-03 12:01:57 +0330 +0330

نخوندم فقط اومدم فحش بدم برم.
بچه کونی مادر حرمت داره نه لذت کیر تو مغز کثیف و جقیت😐

0 ❤️

950979
2023-10-03 17:06:57 +0330 +0330

کیر تو مغزت دار دعوات میکنی بعد میگه بیا برات جق بزنم

0 ❤️

950994
2023-10-03 21:26:19 +0330 +0330

دیوث مگه انشا نوشته که اخرش میگی پایان؟

0 ❤️

950997
2023-10-03 21:41:04 +0330 +0330

اصل داستان این بود ، مادرش سبد تو تشت آب میبرد و وقتی می‌خواست برسه نزدیک کیر پسرش تا پشمای آقا رو بشوره آبی نمونده بود توش بعد رو کرد به پسرش و گفت ، هر وقت سبد آب تو خودش نگه داشت و به مقصد رسید منم میتونم جای پارتنر تو رو پر کنم ، حالا خودتو جم و جور کن و خیالاتی نشو پسرم ، حالا از اون موقع پسر توهم میزنه و تو تخیل خودش دوست داره مامانش واسش جلق بزنه ، ساک بزنه اونم با سینه هاش ور بره ، خوبی پسر این که تو تصور و خیال هم حرمت مادر پسری رو حفظ کرده فعلا به جلق بسنده کرده.

0 ❤️

951043
2023-10-04 01:54:20 +0330 +0330

دستت شکسته بود چند روزی نتونسته بودی بجقی از فشارش توهم مادرت و زدی .بگایم همچین مادری را که چنین فرزندی رو پس انداخت.یه کنده می رید بهتر بود خب

0 ❤️

952085
2023-10-10 13:32:33 +0330 +0330

هر موقع یه لگنک یا کاسه یا هرچی غیراز سبد برای آب ریختن پیدا کردی بقیشو بنویس

0 ❤️

952255
2023-10-11 21:51:49 +0330 +0330

قرار شد این راز بین خودتون بمونه 😂 الان که کل شهوانی فهمیدن چقدر راز داری تو پسر😂🤣

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها