بهنام و مریم

1393/05/19

سلام دوستان من اسمم بهنامه و ساکن اهوازم امیدوارم از داستانم خوشتون بیاد اولین باره که مینویسم اگه خوشتون نیومد بزارید پای ناشی گریم ولی داستان کاملا واقعیه
زمستون سال 91یک روز خواهرم باهام تماس گرفت و گفت فردا واسه ناهار بیا خونمون منم گفتم باشه ساعت 10 صبح رسیدم خونشون رفتم داخل شوهرش نبود رفتم تو آشپزخونه کمکش کنم موقع کمک کردن یک لحظه کیرم با کون نازش برخورد کرد از اونجایی که خجالتی هستم سرخ شدم ولی خواهرم یه نگاه بهم کرد گفت اشکال نداره ولی حواستو بده خلاصه ساعت 2 شدو شوهرش از سرکار اومد ناهارو خوردیمو خوابیدیم بعد از ظهر ساعت پنج شوهرش دوباره رفت سر کار منم گفتم برم که گفت وایسا یه چایی بخور بعد برو ساعت 6.5شوهرش زنگ زد و گفت که باید بره خارج از شهر و تا فردا بعد از ظهر نمیام و گفت با بهنام برو خونه ی بابات خواهرم گفت باشه و قطع کرد بعد خواهرم گفت حوصله ندارم برم شب بمون همینجا میخوابیم و زنگ زد با خانوادم هماهنگ کرد گذشتو آماده درست کردن شام شدیم موقع کمک کردن بهش یه جرقه ای تو مغزم خورد یاد جریان ظهر افتادم کیرم بلند شد دروغ چرا ؟رفتم از عمد مالیدمش لای چاک کونش یهو برگشت گفت هووووووووووی هی این کیر نره غولتو نمال به کسو کون من بدبخت من یه لحظه جا خوردم چون تو عمرش از این حرفا نزده بود خلاصه شامو خوردیمو سریال 3در 4 رو دیدیمو رفتیم که بخوابیم جای منو پهن کرد جای خودشم زیر پام چراغا که خاموش شد من کیرمو در اوردمو شروع کردم جلق زدن وسطای کارم دیدم یکی از رو پتو کیرمو گرفت گفت چکار داری میکنی منم ریدم تو خودم گفتم الانه کونم پارست که گفت داداشم اینکارو نکن برو کس بکن منم هیچی نگفتم که یهو گفت ماشالله چقدرهم بزرگه با دست گرفتشو یک نگاه بهم کردو یه چشمک زدو کرد تو دهنش حس خجالتو حس لذتو حس ترسم با هم قاطی شده بودن بعد گفت خواستم بهت بگم بریم با هم رو تخت بخوابیمئ ترسیدم بهت بر بخوره اما الان بیا بریم رفتیم رو تختمو شروع کردیم لب گرفتن بعد لباسامو از تنم در اورد و گفت حالا تو لباسای منو در بیار بعد افتادم به جون سینه هاش نیم ساعت فقط سینه هاشو خورمو بعد گردنشو که چون ناشی بودم یکه کبودی درشت رو گردنش یادگاری موند بعد گوششو همینطور رفتم تا پایین تا ذبه کسش رسیدم لیس اولو که زدم چنان جیغی کشید که خایه هام جفت کردن بعد همینطور که میخردم یه چیزی نشونم داد گفت این چوچوله یا همون کریتوریس اینو بخور که منم خوردم باهر لیس من چنان جیغایی میکشید که به گوخوزی مینداختم بعد گفت حالا تو بخواب اول گردنمو بعد گوشمو خورد بعد رفت سراغ سینه هام بعد رفت پایینو کیرمو گذاشت تو دهنش انقدر خورد تا احساس کردم آبم داره میاد دیگه نشد بهش بگم همشو خالی کردم تو دهنش بیچاره حالش بهم خورد و همشو تف کرد بیرون گفت حالا یکم استراحت کن تا دوباره شروع کنیم نیم ساعت بعد دوباره شروع کردیم اینبار فقط یکم ساک زد تا شق بشه بعد خوابید و کیرم گرفت و فرستاد تو کسش شروع کردم تانبه زدن ولی چون ضعیف بودم گفت تو بخواب من میشینم اومد نشست روش داشتم تلمبه میزدم که نگاهم به سوراخ کونش بهش گفتم قبول نکرد منم یه سیلی بهش زدمو بلند شدم بهش گفتم به همه میگم تو منو اوردی تو این راه اونم ترسید و گفتد باشه پشتشو کرد رفتم پشتش خواستم تف بزنم گفت نه همینطور روغنو ژله و همه چی قبول نکرد منم نامردی نکردمو خشک خشک کردم توش چنان جیغی زد که الانکه دارم تعریف میکنم گوسم سوت میکشه بیچاره از پشتش خون اومد منم بیخیال شدمو کردم تو کسش همینطور که تلنبه میزدم حرفهای سکسی هم میزدم که یهو دیدم جیغ کشید و لرزید و شل شد منم تلمبه زدنمو تند تر کردم تا آبم اومد و همشو خالی کردم تو کسش من ترسیدم ولی خودش گفت قرص میخوره بعد از اون روز هزار بار دیگه همئ کردمش یکروز ازش خواستم اون خواهرمو با دختر خامو برام جور کنه که دمش گرم کرد در سری اینده جریان سکس اون خواهرمو و دختر خالمو براتون تعریف میکنم …بای

نوشته: بهنام


👍 0
👎 0
19481 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

430616
2014-08-10 08:12:07 +0430 +0430

madar jende adam kiresh vase khaharesh rast mishe???harum zadeh,kiram tu kose nanat ke to ye kos kesh pedaro be donya avord.

0 ❤️

430617
2014-08-10 09:33:10 +0430 +0430
NA

سوسمار خور لاشی … ریدم تو اون شرف نداشتت…

0 ❤️

430618
2014-08-10 12:42:24 +0430 +0430
NA

آخه مگه بیکاری آقا …

0 ❤️

430619
2014-08-10 14:42:05 +0430 +0430

این که محارم (سکس با خواهر) بود. چرا آخرش تو دسته دوست دختر قرار داشت؟

0 ❤️

430620
2014-08-10 17:27:26 +0430 +0430
NA

مادرکونیه متوهم حداقل توی توهمات خواهرتو نگا اینهمه کس هست بی ناموسه حرومزاده

0 ❤️

430621
2014-08-11 01:09:17 +0430 +0430

مرتیکه کس مغز

0 ❤️




آخرین بازدیدها