اسم من نیماست ۳۰ سالمه قد متوسط و لاغر اندام و اما با التی تقریبا بزرگ
با امید توی باشگاه بیلیارد اشنا شده بودم و بیشتر اوقات تماس می گرفتیم و باهم می رفتیم باشگاه و باهم بازی می کردیم.امید ۲۷ سالش بود متاهل بود و تقریبا دستش به دهنش می رسید بعد از گذشت چند ماه خود امید منت دعوت کرد که یه شب شام برم خونشون و من هم قبول کردم قبلا عکس خودشو خانومش رو که اسمش مژگان هست رو توی تلگرام دیده بودم و کلی به دلم صابون زدم که قراره یه کوص خوب رو دید بزنم.بالاخره اون شب فرا رسید ک من کلی به خودم رسیدم و ادرس و گرفتم رفتم منزل امید.یه خونه ی ویلایی دوبلکس بود وقتی وارد شدم با امید سلام و احوال پرسی کردیم و من رفتم داخل و نشستم دو دقیقه بعد مژگان زن امید از طبقه بالا اومد پایین یه پیرهن چهار خونه ی قرمز پوشیده بود که دکمه های بالاشباز بود و اگه یه کم دولا میشد خط و سینه هاش مشخص میشد یه شلوار تنگ سفید پاش کرده بود که کوس باد کرده و خطش کاملا مشخص بود حال و احوال کردیم و نشستیم من یه کم استرس گرفته بودم اما یواش یواش بهتر شد حالم. امید جوجه گرفته بود واس شام واس همین توی حیاط جوجه رو باهم کباب کردیم و امید یه خورده عرق اورد و سه تایی چندتا پیک زدیم توی همین مدت هم من حسابی مژگانو دید میزدم. یه نیم ساعتی از خوردن شام و عرقمون گذشته بود که امید منو کشید کنارو گفت میخام امشب سه نفری باهم باشیم تو مشکلی نداری من که میدونستم چی میگه اول خودمو زدم به اون راهو بعد قبول کردم.امید هم رفت به مژگان یه چی گفت و مژگان رفت طبقه بالا امید یه ترامادول صد خودش خورد و یکی هم داد به من و شروع کرد به علاقه های مژگان حرف زدن که وقت سکس چی دوس داره چی دوس نداره وسط حرف ها مژگان امیدو صدا کرد و امید هم رفت بالا بیست دقیقه بعد امید منو صدا کرد و باهم رفتیم داخل اتاق خواب مژگان پشت به من با یه شورت صورتی دراز کشیده بود و مشخص بود از حموم اومده امید رفت روبروش دراز کشید و به من اشاره کرد که پشت مژگان دراز بکشم منم همینکارو کردم و شروع کردم با دست باسن تقریبا بزرگ مژگانو نوازش کردن امید هم از روبرو داشت چوچول مژگانو میمالید و ازش لب می گرفت.من مژگانو رو به بالا کردم و سینه های بزرگشو انداختم تو دهنم امید هم اون سینشو میخورد و کوس مژگانو میمالید منم دس میکشیدم رو پاهای مژگان امید شروع کرد به لخت شدن و به من هم اشاره کرد لخت که لخت بشم دوتایی لخت مادر زاد شدیم مژگان لبه ی تخت نشست و دوتا کیرا رو با دو دست گرفت و نوبتی داشت ساک میزد من انگار تو اسمونا بودم بعد امید به من اشاره کرد که مژگانو بکنم پاهای مژگانو امید داد بالا یه ژل به کوس مژگان زد من کیرمو با همون ژل خیس کردم و اروم کردم تو کوصش مژگان یه جوووون بلند گفت شروع کردم تلمبه زدن امید هم رفت بالاسر مژگان و کیرشو کرد تو دهن مژگان؛مژگان با تموم وجود ساک میزد بعد امید مژگان و از من گرفت و به شکم خوابوندش و از پشت گذاشت تو کوسش من رفتم جلو صورت مژگان اما کیرمو ساک نزد فقط با دستش گرفت و بازی میداد امیر کشید بیرون و من خوابیدم رو مژگان و از پشت گذاشتم تو کوسش و شروع کردم تلمبه زدن امید هم از مژگان لب می گرفت و سینه هاشو میمالید من بعد از ده دقیقه تلمبه زدن ارضا شدم و ابو ریختم رو کمر مژگان امید دستمال اورد و پاکش کرد من بی حال افتادم امید دوباره رفت روی مژگان و شروع کرد تلمبه زدن مژگان با کیر خواب من ور میرفت که ارضا شد امید هم همزمان ارضا شد و ریخت رو کمر مژگان؛ مژگان رفت سمت حموم امید هم از من تشکر کرد و از من خواست لباس بپوشم برم من هم همینکارو کردم ادامه دارد…
نوشته: نیما
دوست عزیز قطعا ترکیب ترامادول و مشروبات الکی باعث اختلال و اور دوز میشه
کسیکه ترا بندازه بالا ب هیییچ وجه نمیتونه لب به مشروب خودشم از نوع عرق سگی بزنه حتی ب زورم بخوره ده دقه بعد تگری میزنه کیر میکشه ب خودشو هیکلش یکی این یکیم از اونجایی ک یه بار گفتی امید یه بار گفتی امیر فهمیدم واقعی نیست و فانتزیی ک دوس داشتیو نوشتی
خدا توبه بندگان را هر چقدر هم که گناهکار باشند قبول می کنه و می بخشه
ولی این بار خدا نمی خواد از شر این گوزوها مارا خلاص کنه و این باید تا اخر عمرمون به گردمان اویزان باشد
توبه توبه توبه توبه توبه توبه … (dash) (dash) (dash)
از اول داستان امید مژگان گفتی فقد وسط این دو کلمه چن خط داستان نوشتی بعدشم داداچ ترا با الکل اور دوز میکنه یعنی کونت خروپوف میکنه اکه با هم مصرف کنی اینارو حالا دفعه ی بعد ک خاستی بیای شهوانی گوشیتو بکن تو کونت جقتو بزن بخاب لازم نکرده داستان بنویسی
اقا یه سوال در خط ۴۱ جق نامه موجود ، لطفا توضیح بدهید که چگونه امید که رفته بود بالا پیش زنش تورو صدا زد و تو دوباره با هم رفتید بالا ، نکنه امید ۲تا بوده یکیش پیش تو بوده خخخ
گردن زرافه توو کونت جقیلوس فرزند ناصر بیناموس
خوش به حال این زوج خوشبخت !!کاش یکی پیدا بشه بیاد با هم از مهمونیا بذاریم !البته من وخانمم باید از طرف خوشمون بیاد !!
خاک توسر خروست کنن عرق خوردی ترامادول خوردی بعد ده دقیقه تلمبه زدی؟؟
با آلت بزرگت با امید دوستت تو باشگاه بیلیارد بازی میکردی؟
حتما با کیرت میزدی به توپا میوفتاد تو سولاخ؟بعد میدادی دست امید اونم میزد زیر توپا ولی نمیرفت تو سولاخ؟؟
واسه همین چون تو بردی اونم زنشو داد بتو که با هم بیلیارد بازی کنین
100 بار گفتم کیر اسباب بازی نیست باهاش هرکاری بکنی…توپ بیلیارد سنگینه یه دفعه برگشت میکنه میخوره زیر خایه هات نتیجش میشه هذیانگویی به علت خایه درد
فکرشونمیکردی دوستان اینجوری مچ گیری کنن؟
جدن ایول دارن دوستان. راستی تااونجاکه این قرص شماره داره 5 و 10 و20 و40 هستش 100 روازکجااوردی
کمتر بزن… خدا شفا بده… هر روز تعداد این جلقی ها بیشتر میشه…
آیا کسی دلیلش میدونه؟
والو طرف زن میگیره خانواده زنه زمان عقد و قبل از عروسی نمیزارن دختره با پسره تو خونه تنها بشن و … من موندم اینا چجوری زنشون رو راحت میدن تو بکنی؟؟؟؟
جالبیش اینه دعوتش کرده خونشون اونم خیلی رسمی یهو گفته بیا زن منو بکن خدایااااا حالا فهمیدم چرا اینورا زیاد زلزله میاددد
مورد دوم هم گفتن دوستان دیگه ترامادول با عرق رو به سگ بدی سقط میکنه تو چجوری سنکوپ نکردی خدا میدونه
من کاری ندارم داستان کسشعر و دروغ بود یا راست اما بعضیها الکی نظر میدن خوردن ترامادول و عرق سگی کنار هم روی هم تاثیر منفی و ازار دهنده و اور دوز نداره و بدن با بدن فرق داره من خودم بارها کنار هم استفاده کردم و هیچیم نشده پس این نشد ملاک که بگید طرف دروغ میگه اما در کل بنظر منم از اونجای که طرف یهو بیاد بگه امشب میخواهیم سه تای باشیم زیاد با عقل جور در نمیاد
کاری ب راست و دروغش ندارم ولی ترکیب عرق و ترا در صورتی ک اول الکل مصرف بشه و بعد افیون. مشکلی پیش نمیاره و در اصتلاح طرف مس چت (مسجد) میشه
اما اگه اول افیون و بعد الکل. بگا میره
ادامه دارد؟:/
امشب دیوونه نشم خیلیه