شهوت تو حلقم (طنز)

1391/01/06

سلام به کیروکس دوستان
دیروز تصمیم گرفتم برای اولین بار یه داستان از خودم بسازم همینجا بگم که این داستان حاصل مخ جلقی و خرابه خودمه وهیچ ادعایی مبنی بر واقعی بودنش ندارم
هوشنگ:زر نزن برو سراغ داستان
بله چشم
من عادت دارم مسافرتاموتنهایی برم ومعمولا عادت ندارم با خونواده باشم یه روز صب هوس کردم برم مشهد یه بلیط گرفتمو رفتم راه آهن(هوشنگ :کسشرمیگه حرفاشوباور نکنین)ازاونجایی که معمولا 2تا قطار مختلف واسه رفتم ازشهرمون به مشهدوجود داره منه کس مخ اشتباهی سواراون یکی قطارشدم(مامورین راه آهن شهرما کسخولن وبلیطارو چک نمیکنن) رفتم وباکلی سختی کوپمو پیداکردم نشسته بودم وخودمو باکتابای صادف هدایت مشغول کرده بودمو ژست یک انسان باشعورو گرفته بودم(هوشنگ:شعورش اندازه خایه های چسبیده بمنم نیست)که 3تا دختر خوشگل وناز اومدن تو کوپه از قضا این مکان واسه اونا بود ومن با عرق شرم ازاونجا خارج شدم رفتم که پیاده بشم ولی قطار حرکت کردمنم آواره راهرو واگن بودم بلاخره از شهرما تا مشهد 6ساعت راه بود هم من هم هوشنگ خسته میشدیم رییس قطار که بلیطارو چک کرد و رفت بنده خدا هرچی گشت جا واسم پیدانکرد بعدازحدود2ساعت خودمو به پرویی زدمو درکوپه دخترارو زدم وازشون خواستم اجازه بدن من اونجا بشینم اونام با کلی منت اجازه دادن .آقا جاتون خالی رفتم نشستمویکم خجالت میکشیدم این عوضی ها هم فهمیده بودن اذیتم میکردن 2تاشون بچه مثبت بودن و ازبودن من اونجا راضی نبودن ولی یکیشون دختر آروم وخوبی بود وبااصراراون منو راه دادن کنارم نشسته بودوآماره منو درمیاورد وقت ناهار که شد این 2تا رفتن ناهاربخورن منو هوشنگو این دخترزیبا (اسمش آزی بود)تنها بودیم لب تاپشو درآورده بودو داشت یچیزی نگاه میکرد وحواسش بمن نبود منم رفتم دسشوییوبرگشتم که یدفعه جا خوردم وخشکم زد دختره چشماشو بسته بود و هنزفری تو گوشش بود وسینهاشو افتاده بودن بیرون و داشت میمالیدشون(هوشنگ:ازاین جا ببعدشو نخونین میخواد کسشربگه به جان خایهام)با ترس یکم نزدیک شدمو دستمو گذاشتم رو سینش که یدفعه مثه کانگورو از جاش پریدو ناخداگاه یکی محکم زد تو گوشم آخ اگ بدونین چه دردی داشت یه چند دقیقه ای سکوت بود که خودش اومد نزدیک ومعذرت خواست ومنم که بدجور جوانمردم دوباره دستمو گذاشتم رو سینهاش یه نگاهیم کردو گفت بابا خیلی رو داریا دستتو بردار (باشوخی)منم برنداشتمو پریدم روش ازاونجایی که این خانوم بدجور آمپرچسبونده بود و منم تو کار پایین آوردن آمپر شروع کردم به مالیدن اوایلش همکاری نمیکرد ولی من خودم به عنوان یک نهاد خودجوش که کمک کردن به مردمو دوست دارم لباشومیخوردمولیس میزدم خیلی قلقلکی بود چنگ میزدم توموهاشو گردنشو میک میزدم حسابی داشت حال میکردو خود شهم همکاری میکرد لباسشودراوردمو سینهاشو یه فشار دادم فک کنم سایزش70بود بایه سر قهوه ای روشن با زبونم افتادم بجونه سینهاش(هوشنگ: بجان مادرم کسشرمیگه سگ هم به این پا نمیده چه برسه به یه دختره ناز)کلی لیس زدمو مالیدمو به هم فشارشون میدادمو دماغمو از لاش رد میکردم کلی خوشش میومد دستمو یواش یواش رسوندم به شرتش خودش شلوارشودرآوردنزاشت شرتشو دربیارم بجاش منو لخت کردو کیرمو گازگازی کرد(هوشنگ:ازاینجا ببعدش مربوط به منه خیلی باحاله)چندبار به شوخی گاز گرفت ولی بعدش شروع کرد به ساک زدن وای اگ بدونین چه دهن داغی داشت چیزی نمونده بود که آبم بیاد خایهامو لیس میزدو بالباش میکشیدشون تو یه دنیای دیگه بودم و اصا توجهی نداشتم که هرلحظه ممکنه دوستاش برگردن پرتش کردم اونورو سرمو گذاشتم رو شورتش بادندون کشیدمش پایینوبه تلافیه کارش از لبای کسش یه گازکوچیک گرفتم یه کس بی مو سفید داشت ک اگ دقت میکردی با یه رنگ صورتی ترکیب شده بودو شاه کس بود خودش گف جلوم بازه (ک بعدا فهمیدم خودش باز کرده جلوشو البته اتفاقی نه از عمد) زبونمو تو کسش میکردمو میچرخوندم همزمان چوچولشو میمیالیدم یه صدای آهی ازش شنیدم که تحریکم کرد وبا ولع بیشترخوردم حسابی که خیس شد یه تف به کیرم زدمو بش گفتم خم بشه اولش یواش یواش فروکردم ازاونجایی که قبلا کسش کیر نخورده بود خیلی تنگ بود یه کوچولو بیشتر فشار دادم که یه جیغ کوچولویی زد یکم فرو کردم توش ومنتظربودم جا باز منه داشتم پیش خودم تصور میکردم که بعدش چیکارکنموچه جوری بیشتر حال کنم که یهو در کوپه باز شده 2جفت چشمه اندازه هندونه زل زدن به ما من که کیرم به خواب زمستونی رفت اومدن تو و درو بستن کلی خجالت کشیدم از طرفی شهوت تو حلقم گیرکرده بودوحاضربودم حداقل یه مورچه ماده رو بکنم ولی حیف که اونم نبود فقط اجازه دادن لباسامو بپوشمو با تیپا پرتم کردن بیرون و من موندمو یه شهوت تو حلقم و دگه فرصت نشد حتی شماره بش بدم
هوشنگ:بچه ها تاجایی که بلدین فش بدین به این آشغال

بچه ها میدونم به دلیل گیر کردن شهوت تو گلوتون دوس دارین خفم کنین
نظراتونو با کیری راست کرده پذیراییم (منوهوشنگ)
برای دفعه اول چطوربود؟

نوشته: محمد


👍 0
👎 1
26420 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

314647
2012-03-26 08:58:49 +0430 +0430
NA

:bigsmile: :bigsmile: :bigsmile: :bigsmile: :bigsmile: :bigsmile: :bigsmile:
خوب بود

0 ❤️

314648
2012-03-26 08:59:37 +0430 +0430
NA

من هيچي بهت نميگم چون ازش نداري.

0 ❤️

314650
2012-03-26 09:06:51 +0430 +0430

ایول باحال بود :))

0 ❤️

314651
2012-03-26 10:12:11 +0430 +0430
NA

دیگه آخر کس شعر بود(شلنگ:کیر تو این داستانت کس مخ دیگه ننویس)بعضی جاهارو با ناشی گری پیچوندی.مخ پریود.
خوب شد خودت گفتی تراوشات اون مخ پریودته وگر نه…

0 ❤️

314652
2012-03-26 10:13:21 +0430 +0430

شانس آوردی از مطالب طنز خوشم میاد
حالا چه با سکس چه بی سکس
از پارازیت های وسط داستان مزخرفتم خوشم حداقل یه کوچولو شجاعت داشتی
اما از اونجایی که خودت درخواست فحش کردی و منم یه کوچولو دل رحمم و عادت ندارم کسی که با التماس یه چیزیو ازم میخواد البته نه هرچیزی رو از در خونه ام برونم یه کوچولو بهت فحش میدم تا حال کنی
آی کشتی تایتانیک با مسافراش
کیر خر با خایه هاش
معبد چین با زایراش
دیوار چین با آجراش
سد کرج با آهناش
1000 تا پیچ با مهره هاش
همش تو اون دهنت دهن سرویس
از شوخی گذشته من از داستانت خوشم اومد هرچند کوتاه بود ولی یه کوچولو نمک داشت

0 ❤️

314653
2012-03-26 10:57:13 +0430 +0430
NA

حداقل حـُسنش این بود که کوتاه بود… این یه توصیه ست به دوستان دست بقلم: اگه مخواین کس و شرررر بنویسین حداقل کوتاهش کنین!

0 ❤️

314655
2012-03-26 12:13:50 +0430 +0430
NA

میگم جدیدا فیلم سوپر صوتی اومده که میگی هندزفری گذاشته و سینه هاشو میماله؟؟؟؟؟

0 ❤️

314656
2012-03-26 12:17:13 +0430 +0430
NA

عزیزم ببخشیدا شما صدای آه آه اون بدبختی که داره میره توکون یاکسشو از کجا پس میشنوی؟؟؟

0 ❤️

314661
2012-03-26 12:39:11 +0430 +0430
NA

اگه داستانو بخونی(که نخوندی) گفته: “دختره چشماشو بسته بود” و هنزفری تو گوشش بود وسینهاشو افتاده بودن بیرون و داشت میمالیدشون
توجه می نموییییی!!!

0 ❤️

314662
2012-03-26 13:00:07 +0430 +0430
NA

مرسى.واسه تنوع بدنبود!

0 ❤️

314663
2012-03-26 13:29:30 +0430 +0430
NA

ببخشید عزیزه دلم نویسنده این داسستان تخمی تخیلی خودمم
من رفتم دسشویی برگشتم دیدم چشاش بستس داره خودشو میماله خب شهوتی شده بود دگ بدبخت چشاشوبسته بود داشت تو رویاش با یکی حال میکرد باید همه چیزو ریز به ریز بگم؟؟تو جق میزنی چشاتو نمیبندی و با رویای کردن دخترخالت یا دخترهمسایتون یا …حال نمیکنی؟بسوزه پدر تجربه(باخودم بودم که تو رو از جواب دادن معاف کنم)

0 ❤️

314664
2012-03-26 13:40:48 +0430 +0430
NA

قربونه تو

0 ❤️

314665
2012-03-26 14:26:28 +0430 +0430
NA

زری بود در وادی صحبت

0 ❤️

314666
2012-03-26 14:36:59 +0430 +0430
NA

چه کس شعری گفتیییییییییییییییییییییییییی :X

0 ❤️

314667
2012-03-26 14:38:11 +0430 +0430

بر و بچه های کامنت گذار
راستش خیلی دوس دارم عکستونم ببینم
هر کی دوست داشت پیام شخصی بده
حالا یا با ایمیل عکس هم دیگه رو میبینم یا ام ام اس
خوشحال میشم اگه قبول کنید
مخلص همه ی بچه های بامرام
پژمان

0 ❤️

314668
2012-03-26 17:43:09 +0430 +0430
NA

این چی بود دیگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چقدر مسخره بود. اصلا خوشم نیومد .اگه برای دفعه های بعد میخوای بنویسی ، یه چیز خوب بنویس خواهشا

0 ❤️

314669
2012-03-26 19:08:25 +0430 +0430
NA

کیرم تو نوشتت. ولی دلم نمیاد فحش ندم
مغز پریود کونی

0 ❤️

314670
2012-03-27 02:43:55 +0430 +0430
NA

واقعا بابت نظرای دلگرم کننده عاشقانه وزیبا از تک تک شما سپاسگذارم و هوشنگم توتون
نویسنده
قول میدم دفعه بعدی جبران کنم

0 ❤️

314671
2012-03-27 02:51:00 +0430 +0430
NA

من خودمم بخودم فش دادم داداش شما راحت باش

0 ❤️

314672
2012-03-27 02:52:10 +0430 +0430
NA

چش عسل جان میخوای بیا منو دار بزن؟تعارف نکنیا

0 ❤️

314673
2012-03-27 05:41:54 +0430 +0430
NA

خنده دار نبود که نبود

0 ❤️

314675
2012-03-29 00:36:24 +0430 +0430
NA

اه برای اولین بار داستانی با داستان نویسی جدید و باحال دیدم اخه چرا همه میکنین مگه داستان فقط کردنه…!!!سکس که فقط کردن نیس اینو کردم و اونو کردم ول کنین بابا خودم باید بنویسم ظاهرا…

0 ❤️

314676
2012-04-01 11:38:31 +0430 +0430
NA

به قول خودت کس شعر بود…اما جالب بود

0 ❤️

314677
2012-04-07 01:32:34 +0430 +0430

تخمی بود. حال نکردم.

0 ❤️




آخرین بازدیدها