وقتی واردهنرستان شدم دوستای زیادی داشتم بامحمدآشنانبودم ودوست یکی ازدوستام بودولی پسرفوق العاده ساکت ومودبی بود هرچی بیشترمیگذشت بیشتر با هم آشناشدیم تا کلاس سوم که بیشتر با هم رفیق شدیم ومن میرفتم خونشون چون خونشون دوطبقه و یه طبقش دست محمد البته بادوستای دیگم میرفتیم تاجایی که برا امتحانات من بودم ومحمد وعلیرضا،گذشت تادانشگاه منو محمد یه جاقبول شدیم ولی علیرضاکه دوست صمیمی من بودیه جا دیگه قبول شد و این شد آغازرفت وآمد من ومحمد. اینم بگم رو من خیلی تعصب داشت نه که دعواکنه ولی طوری ازمن براخانوادش گفته بودکه حتی فامیلای دورشم برامن احترام قائل بودن بگذریم از این حرفا
تویکی ازشباکه خونشون بودم حسابی شهوتی شده بودم یادسکس بادوست دخترام افتاده بودم اینم بگم که خوشگلم ودوست دختر زیاد دارم،گفتم که خیلی کم رو ومودب بود ولی من بدجورشهوتی شده بودم وکم کم دستما زدم به کیرش دیدم بدش نیومد و کم کم گذاشتم دستمارو کیرش ودست اونم گذاشتم روکیرخودم نمیدونستم چیکارمیکنم آخه منواون واین کارا!!!کم کم دستما بردم تو شرتش وشروع کردم کیرکوچیک و قلمیشا مالیدن اونم کیرکلفت منا میمالید که بعد همش میگفت چیکارکردی اینقدرکلفت شده،خلاصه لباسامونادرآوردیم ولخت لخت شدیم خوابیدم روش وکیرشاگذاشتم لاپام اون میخواست لب بگیره ولی من متنفربودم ونمیذاشتم بعدمن روشکم خوابیدم وگفتم کونمابمال اونم میمالیدو واقعأ حال میکرد چون کونم بی نظیر بعدکمکم جرات پیداکردودستشابردنزدیک سوراخ کونم یکم خیسش کردم با انگشت دستشا کرد تو کونم و باهاش بازی میکردبعد اومد روم و کیر کوچیکشا کرد لاکونم ولی من دلم میخواست بره توش ببینم چه حسی داره که یهو کردتو کونم اولش خیلی سوخت خودماجمع کردم اونم ترسیدبعدچنددقیقه آروم آروم شروع کردبه تلمبه زدن وزودآبش اومدوریخت روکمرم بعداون خوابیدومن بهسختی کیرماتوکونش جاکردم خیلی دردش اومدولی تحمل کردومن آبماریختم توکونش که زیادم خوشش نیمداونشب گذشت ومن عذاب وجدان گرفتم وگفتم نبایداینکارامیکردیم ولی تامیومدیم پیش هم دوباره شهوتی میشدیم وشروع به سکس میکردیم طوری که همه مراحلا انجام میدادیم چه ازساک زدن چه کردن توهرحالتی تایکی دوسال گذشت وزیادسکس کردیم منم کونم شده بودسایزکیرش ولی اون تحمل کیرمنا نداشت منم تصمیم گرفتم زیادنکنمش وبعضی وقتها آخه خودم معتادکیرش شده بودم ودوست داشتم بهش کون بدم الان بعدپنج شش سال ازدوستیمون هرچندوقت یه بارمیایم پیش هم ومن حسابی بهش کون میدم توهمه حالتی منامیکنه وکلی هم حال میکنه عاشق کیرشم الان که مینویسم هوس کیرشاکردم وفرداشب حتمأمیرم بهش کون میدم اونم بیشترساک میزنه وعاشق خوردن کیروخایه هامه وبعضی وقتها هم میکنمش ولی اون مثه من خیلی کونی نشده آخه هرچی آب داره همش خالی میکنه توکونم منم کای حال میکنم قرارشده حالاحالاها بهش کون بدم چون واقعأ لذت میبرم ازکون دادن به فقط محمد نه کس دیگه
نوشته: علی
بازم گی اخه کس کش اگه تو تا الان دختر کرده بودی که فکر گی کردن از پونصد کیلومتری مغزت رد نمی شد جلقوی بدبخت
كير اسب آبي تو كونت بدبخت . آخه كسي كه مريض جنس نباشه به فكر لذات بردن از همجنسشه . كير خر لنگ تو داستان پسر هوشيار تو كونت
بازم منتقدین ریدن به یه نویسنده کس مشنگ دیگه
یعنی ببین داستان چی بوده که نه امامزاده و نه آمیرزا حتی نظر خوب یا بد هم ندادن
واقعاً خدا صبر بده به دبیرهای املا و انشای اصفهان:
کیرشا گرفتم دسدما سرشا خوردما کونما دادم بالا که سرشا بوکوند تو یه هو…
ریدما!
مطمئنی کیرش کوچیک بود؟مطمئنی قبلا با دخترا سکس داشتی ؟نمیدونم والا
سلام
از دوستانی که گرایش به همجنس ندارن لطفا نخونید و اظهار نظر نکنید چون نظرتون برای خودتون مهمه برای ما قابل احترامه و به عبارتی مهم نیستین .D:
داستان خوبی بود لذذذذذت بردم همیشه خوش باشی
چون قبول داری ک کونی هستی فحشت نمیدم اوبکس کیرم تو کون دوس دخترات بچه قشنگ هر هر اخه کیری نمیدونی تعریف از خودمایه گه خوریه خاک برسرکسکش کونیت کنن ببخشید نتونستم فحشت ندم کیرم تو خانواده محترمت و اقوامت کله کیری کس مغز
واقعا مزخرف بود حالم بهم خورد بقول دوستان الحق که کیر اسب ابی تو کونت
منا ، دستما ،گرفتما، كيرشا، كردما، توا ؛ كونتا؛
اقا با لهجا ننويسيدا ديگا_ اها