سلام
سکس زیادی با زنم داشتم ولی این خیلی مهمه که هم از کون هم از کص جرش دادم چون خیلی از کون دادن بدش میاد.
الانم که دست به کونش میزنم خیلی حساسه.
اسم نمیارم چون دوس ندارم بگم.
من ۳۶ سالمه و خانمم هم ۳۶ سالشه. من و زنم سه سالی هست ازدواج کردیم و یه پسر ۲ ساله داریم و این داستان مربوط به سال ۱۴۰۰ بهمن ماه میشه. الان که مینویسم امروز ۸ فروردین ۱۴۰۱ هست.
هر دو لاغر هستیم و خانمم سینه هاش کوچیک شدن، ولی یه خاطر شیر که به پسرم‌میده از ۷۵ فکر کنم کوچیکتر باشه.
شغل من مهندس کامپیوتر و طراح سایت و سئو کارم و به خاطر شرایط کاری از شهرستان به مرکز استان مهاجرت کردم و تا الان تحت فشار مالی هستم. زنم همیشه باهام سکس داره ولی اون شب بهم گفت اگه میخوای از کون بهت بدم شرطمو قبول کنی که هم کار و هم خونرو به شهرستان ببری و دوباره زندگی کنیم. قبول کردم.
شب شد پسرم رو خوابوندیم و من عادت دارم اول دستمو میبرم تو شرت زنم با کص و کون زنم ور میرم و همزمان سینه و گردنشو میخورم. اون شب گفتم بزار اول گردنشو بخورم و حسابی حشریش کنم تا نفهمه که کونو قراره جر بدم.
۳ بار از کون کرده بودمش ولی اون شب فرق داشت چون خودش راضی بود.
حسابی گردنشو خوردم و لباسشو در آوردم که برم سینشو بخورم یه حرکت جدید زدم. با نوک زبونم سر سینشو لیس زدم و با اون یکی دستمم نوک اون سینشو هی تکون دادم.
خانمم از این حرکت خوشش اومد و سر منو که با نوک سینش بازی میکردم فشار داد یعنی اینکه حشری شدم حسابی از خجالتم در بیار و حشری شدم و منم تا میتونستم سینشو خوردم و وسط این همه حشری شدنمون شلوار و شورتشو با هم کشیدم پایین و اب از کصش راه افتاده بود که گفت بکن توش منم از خدا خواسته کردم توش خیلی کص زنم تنگه کیف میکنم. در حسبن کردن کصش بودم که گفتم بخواب رو سینه هام.
کیرمو از پشت کردم تو کصش که خیلی بهش حال میداد. سینه هاش سفت شده بودن. چند تا تلمبه زدم گفتم بلند شو تکیه بده به دیوار تا کصتو جر بدم سرشو به دیوار چسبوند و من از از پشت کردم تو کصش و در حال حلل کردن بودم که نزدیک بود ابم بیاد من نمیگم بهش و یهو خالی می ریزم تو کصش تا بجهدار بشه ولی بهم میگه برو قرص بخر تا بازدار نشم. آبمو با فشار ریختم تو کصش.(قابل توجه اونایی که میگن آتیش گرفتم، کون خودتون اتیش گرفته. والا زن من نمیگه آتیش گرفتم).
حالا نوبت کونش بود اول اکراه داشت ولی بهش گفتم دمر بخواب تا حسابی از خجالت درش بیارم. با روغن بچه خودم با سوراخ کونش ور رفتم و خیلی از انگشت کردن متنفره ولی اون شب بهش گفتم بزار انگشتت کنم. قبول کرد و تا ته انگشتمو کردم تو کونش.
با سوراخ کونش ور رفتم گفت زودی تمومش کن. انگشتمو در اوردم و کیرمو دمسوراخش گذاشتم یواش یواش کردم تو کونش اول فکر کردم نرفته درش اوردم و دوباره تو حالت دمرو که هوابیده بود گفتم لمبر کونتو باز کن تا کیرمو قشنگ بکنم تو کونت.(قابل توجه اونایی که میگن سکس از کون، بوی تافنی بعد سکس راه میفته که حالمو بهم زد. بعد اون دلم برای زنم سوخته که چرا من از کون کردمش چون تا دو هفته دل درد داشت و غذا درست نمیخورد‌.)
سر کیرمو حل دادم تو کونش و خوابیدم روش. انگشتمم در سوراخ کونش میکردم تا ببینم رفته تو کونش که تا ته رفته بود.
یواش یواش عقب جلو میکردم تا دردش ول بشه و کیرم تو کونش جا باز کنه. بوی تافنی اتاق رو برداشته بود که حالم واقعا بهم میخورد. الان که برای شما مینویسم واقعا دلم برای زنم میسوزه که چرا از کون کردمش.
به قدری دردش اومده بود که میگفت زودتر تمومش کن ولی من کمرم چون خالی شده بود تو سکسی که از کص کردمش دیگه دیر میومد.
به قدری عقب جلو کردم که خیلی اذیت شد و منم ارضا شدم و روی کمر زنم خوابیدم و چند تا بوسش کردم و گفتم مرسی عزیزم که به فکرم هستی.
بلند شدیم از روی همدیگه زنم رفت تو توالت تا آبمو از کونش دربیاره منم رفتم حمام دوش گرفتم و زنمم اومد حموم دوش گرفت و اومدیم بیرون از حمام.
جلو بخاری وایسادم تا خشک بشم و برم قرص اوزژانسی یرای زنم بخرم‌‌ تا یاردار نشه. تو این فکر بودم که چرا از کون کردمش زنم بهم گفت عزیزم برو قرص بخر بیار برام. تند لباسمو پوشیدم و قرص خریدم و اومدم.
من داستان نمیگم ولی اگه دوس دارید تا داستان آشنایی و سکسهای زنمو و خودمو بگم موافق بودید یهم بگید تا داستان آشنایی و سکسهای خودمو زنمو بنویسم.
از لحاظ اقتصادی واقعا تحت فشارم ولی زنم خم به ابرو نیاورده و الان هم بیکارم.

نوشته: گمنام ۱