جوراب نامادری (۲)

1402/05/02

...قسمت قبل

#جوراب_نامادری

درود بر شما
تاکید میکنم اگر با داستان حال نمیکنین نخونید البته حق دارین نظر بدین دوستان من نگاه میکنم نظرات شمارو

خب بریم ادامه داستان
فردا صبح شد ؛ خدارو شکر خبری از دخترش نبود اما خودش بلند شد یهو دیدم به طرف من اومد که تازه دراز کشیده بودم رو تختم اومد صدام کرد ترسیدم گفتم کار بگه بهم؛
یه لحظه بشین رو زمین باهات کار دارم
خودش نشست روبروم روی تخت ؛
فقط دوست داشت رو من مسلط باشه و ادای ادمای مهربونو دراره ؛
عزیزم من بابت دیشب متاسفم دخترم حقی نداشت با تو این رفتارارو بکنه دیدم گفت؛ بلند شو؛ بلند شدم بغلم کرد ؛ حتی اشاره ای به این همه تحقیر خودش نکرد؛ عزیز دلم سرمو بوسید؛ از این به بعد بیشتر حرف مامانی رو گوش میدی ها؛ چشم بانو ؛ واقعا دوست داری به من میگی بانو اذیت نمیشی؟ نه بانو من کوچیک شما هم خدمتگذار شما ؛ اینو که گفتم یه پوزخندی زد؛ خب ببین من دیگه دارم میرم اومدم باهات حساب میکنم این هفته رو ؛ چشم بانو صبحانه آمادست؛ رفت سمت میز نشست داشت چایی میخورد ؛ تو صبحونه خوردی دیگه؟ اره بانو خوردم ؛ در حالی که دلم ضعف کرده بود جرات نداشتم کنارش صبحونه بخورم ابهت خاصی داشت آدم جرات نمیکرد؛
بعد گفت ببین من داره دیرم میشه تا من دارم صبحانه میخورم برو مانتو جورابامو آماده کن ؛ چشم؛
رفتم سمت باز کمد ؛ در رو باز کردم دیدم خانم دیگه حتی جوراباشو درست نذاشت همش گوله شده این طرف اون طرف اتاقش بود و حتی جورابای دخترش تو اتاقشم همین بود یهو دیدم گفت ؛ اتاقم اشغال باشه اشغالت میکنم؛ با لحن شوخی گفت؛
سریع اتاقشو تمیز کردم جورابارو برداشتم ولی همش چند بار پوشیده بود همش خاکی بود ؛ یک مشکی اداری کفه دار که تقریبا دیدم از همش تمیز تره براش اوردم با مانتویی که خیلی دوست داره ؛ خب چی شد ببینم
این جورابا چرا اینطورین؟
یکم خاکی شدن بانو همشون کثیفن هیچکدوم نشسته بودین؟
اره دیگه وظیفه من نیست ،تمیز کردن همش وظیفه توئه ؛ هر روز میخوام برم سرکار یه جوراب تمیز یه مانتو اتو کرده به من میدی فهمیدی؛ بله بانو
محکم اومد جلو با دستش زد تو سرم خاااک تو سرت این چیه چرا خاک گرفته جورابامو خب این جورابارو زود باش تمیز کن همین الان باید برم بشین ؛ نشستم چهار زانو جلوش بیا من وقت شستنشو ندارم خودت با زبونت قشنگ اون خاکشو میگیری؛
چشم ؛ بیا ؛ منم جلوش قشنگ عین جارو برقی مکیدم ؛ از صدای مکیدنم خندش میگرفت ؛ افرین 😂😂
خوبه ببینم؛ فکر کنم تمیز شد ؛ پام کن زود؛
پاش کردم جورابو بعد ؛ افرین عزیزم کفشمم که برق انداختی خوبه؛ و رفت ؛
از طمع خاکی که ناشتا خورده بودم رو کفشو جورابش حالم داشت بد میشد رفتم سریع دستشویی دهنمو شستم ؛
منتظر موندم دوباره تا بیاد ؛ چند روز بعد اومد نمیدونم کجا رفته بود ولی اومد تو من خواب بودم دیدم برق اتاقمو روشن کرد جوراب بشو بدون هیچ حرفی دراورد گوله کرد محکم پرت کرد طرف من بعد بدون هیچ حرفی رفت ؛ رفت اتاقش گفت ؛ بدو آب میوه ام چی شد؟ خیلی خستم ؛
من نمیدونم چه قدر مهمونی میرفت دیدم خواهرش زنگ زد اب میوه رو براش اوردم البته قبلش با جورابش حسابی کردم تو دهنم تا تمیز شه دیگه عادت کرده بودم لذت میبردم
دیدم داره صحبت میکنه؛ بعد اینکه صحبتش تموم شد اومد پیش من ؛ خب بدو بیا اینجا ؛ صدام کرد و ما رفتیم تو حال دیدم به حسابم طبق توافق ریخت اما برای خدمات اضافیم که براش کار کردم پولی نریخت ؛ خوب همون پولی که توافق کرده بودیمو ریختم ؛ ببین خودت گفتی خدمت کردن به من دوست داری پس این خدمات اضافت که لباسامو میشوری جورابامو کفشامو تمیز میکنی اصلا برام مهم نیست؛ خانم میتونم اینجا بمونم خواهش میکنم افتادم به پاهاش از هرکدوم از روی پاش یه بوسه زدم ؛ خب میتونی بمونی ولی باید با له له بیشتر خدمت کنی باید جونت در بیاد واسه من؛ چشم بانو؛
خوبه از کف پام شروع کن بلیس که دکتر گفته برای جلوگیری از ترک پاهام توصیه کرده
منم اول پاشنه پاشو کردم تو دهنم حسابی مکیدم اونم خیلی ریلکس خوابی روی مبل ؛ پاهاش اورد قسمت بالای مبل یه بشکن زد گفت شروع کن
برای جلوگیری از ترکیدن کف پام خوبه لیسش بزنی من از پاشنه شروع کردم یکی یکی انگشتاشو لیس زدم شست پاشو کردم تو دهنمو عقب جلو میکردم
ایی خیلی شور بود بعد از انگشتاش تا پاشنه پاش بوسیدم

دیدم محکم با پاشنه پاش زد تو کلم؛ خنگ کری گفتم فقط لیسش بزن ؛
میدونی چیه تو برام مثل فرچه دستشویی میمونی ارزشی نداری فقط برای تمیز کردن چیزی ازت کمک میگیرم ؛ ببین اینجا کف سرامیک کثیفه بدو برو تمیز یه لگد محکم به سرم زد واقعا نمی تونیتم نه نگم دیدم اشغال چسبیده همشو تمیز کردم با زبونم دیدم از جاش بلند شد سرمو مثل سگ گرفت گفت بیا ؛ رفتیم اتاقش ؛ خب ببین کجا کثیفه: اتاقش واقعا تمیز کرده بودم هیچی کثیفی نبود یهو دیدم به تف گنده وسط اتاقه با پاهاش اشاره کرد؛ بدوو افرین اینجا ؛ امدم تفشو کامل تمیز کردم رفتیم منو برد دم در گفتم بانو اینجا مارو میبینن؛ به جهنم بزار ببینت که چه قدر حقیری با دستمال توالت هیچ فرقی برام نداری رفت سمت کفش ابیش سرمو گرفته بو هی تکون میداد تا کفشش قشنگ تمیز شه پاشنه کفشو انداخت دهنم گفت بخور ؛ کفش مجلسی دخترشم اونجا بود سرم اورد داخل کفشش اونجاهم تمیز کردم و منو برد تو ؛ خب حالا که انقدر جوراب کفش دوست داری بیا اتاقم دیدم خودشو اماده کرد که بره مهمونی دستور داد تمام کفش و جورابشو بریزم پایین ؛ خب این رنگ پاهه رو پام کن؛ داشتم برمیداشتم یهو بت با پا زد تو کلم تمیزه دیگه اره؟ بله خانم تمیزه تمیزه؛ خب پام کن زودباش پاهاش قشنگ اورد رو صورتم منم اروم پاش کردم ، نشست رو تخت و نگام کرد منو از بالا کامل رو من تسلط داشت ، چند سانت با پاهاش فاصله داشتم قشنگ کف پاهاش معلوم بود جورابش یه طرح کفه دار رنگ پا بود اصلا غرورم براش مهم نبود ،با دستت پاهامو نگه دار فقط زل بزن هر وقت بهت اجازه دادم ببوسش ، پس هی کاری نم کنی تا وقتی که من بگم،چشم بانو اب دهنمو قورا دادم همون حالت صبر کردم ، یه چند دقیقه صبر کردم بوی عرق شیرینش تا انیجا می اومد گفت، حالا بوس کن شست پام پاشنه پا همه جاشو بوس کن همه جارو بوس کردم از پاشنش تا تک تک انگشتاش که لاک زده بود ، دیدم بلند شد برو زیر پاهام ، منم رفتم درا کشیدم سرم قشنگ رو نوک انگشتاش بود بوس میکردم نفس میکشیدم که بعد از چند دقیقه گفت بسه دیگه خوبه خوبه پاشو بریم ناهار رفتیم ناهار بخوریم دیدم ظرف غدامو غذا ریخته بعد تف کرده بعد زیر میز گذاشته بغل پاهاش منم رفتم هم تفشو خورد هم کل غذارو؛ خیلی خوشمزه بود بانو ؛ در عین حالی که غذا میخورد پاشو همون جوراب اورد بالا ؛ تشکر کن؛ ممنون خانم سه چهار تا پاشو بوس کردم کفشو ؛
داشت میرفت روی پاهاش افتادم رو انگشتای لاک زدش از جوراب رنگ پا خیلی جذاب بود ؛ از شست پاهاش بوسیدم و تا انگشت کوچیکش دیدم پاشو برد عقب اون یکی پاشو اورد اینم بوس کن ؛ اونم بوسه بارون کردم اخر اومد جلو سرمو بوس کرد گفت؛ آفرین پسر حقیر من مامانی داره میره مهمونی کلی خوش بگذرونه تو میمونی اینجا تنها چه قدر بد با خنده شیطانی میگفت؛ خوب من دیگه میرم ؛ کفش پاشنه بلند و پوشید از گفت؛ احمق نمیبینی کفشم واکس میخواد زود باش؛ واکسم که تموم شد با پاهاش حولم داد ؛ بسته خونه باید برق بزنه ها برو تمیزش کن داشت میرفت که پسر داد زد از این شرایط خسته شد وسایل خونه رو ضربه زد دادی کشید که تا سه تا خونه دیگه صداش میومد دیگه تحمل نداشت
خانم گفت؛ چه خبرته داری چه غلطی میکنی محکم کشیده زدش و داشت کشیده زد پسرک گریش گرفت به پاش افتاد ؛ صورتشو چسبوند به پاهاش با جوراب رنگ پا گفت؛ خانم خواهش میکنم دیگه تا این حد منو حقیر نکن من شمارو دوست دارم علاقه شدید به شما دارم و … خانم پاشو برد عقب و بلندش کرد؛ چرا گریه میکنی عین بچه ها بردش اتاق گفت ؛ فکر کردم خب دوست داری اینطوری باهات برخورد کنم ببخشین واقعا از خودم بی خود شدم ؛ نه بانو من معذرت میخوام ببخشین خلاصه کلی تعارف اینا که پسر گفت: من میخوام منو در حد پسرت دوست داشته باشی بغلت کنم و به من محبت کنی در کنارش حمالی هم برات میکنم جوراباتون و کفشاتون تمیز میکنم ؛ نه عزیزم گفتم ببخشد تقصیر منه واقعا ؛ منو بغل کرد از ته دل بوس کرد و گفت واقعا تحت فشارم شرایط خوبی ندارم بعضی وقتا عصبی میشم بهت زور میگم عذر میخوام؛ نه خانم من عاشق شما هم این چه حرفیه تا اینو گفت خانم اومد جلو یه لب ازش گرفت دوباره و قبل از اینکه بره پسرک گفت؛ صبر کنین دوست دارم اینجا رو صندلی بشینین من همه جاتون بوس کنم ؛ باشه فقط سریع رفت تو گوشیش پاشو انداخت رو پاش ؛

اول از سرش شروع کردم بوس کردن بعد صورتشو یکی این ور یکی اون ور بوس کردن اصلا حواسش به من نلود داشت گوشیشو میدید یهو دستاشو اورد بالا ؛ بدون هیچ حرفی پشت دستشو ده ها بار بوس کردم و زیر انگشتای دستش چرکاشو تمیز کردم با دهنم اون یکی دستشم اورد اونم تمیز کردم بدون هیچ حرفی داشت با گوشیش ور میرفت بعد از پنج دقیقه زل زدن به پاهاش گفتم اجازه هست ؛ دوتا پاهاشو همزمان اورد بالا منم گرفتم رو دستم فقط نگاه کردم اسیر زیبایی پاش شده بودم ؛ پاهامو خیلی دوست داری نه؟ بله عاشقشم ؛ نامادریم مثل سابق بد اخلاق نبود ولی در عین حال اجازه میداد خیلی راحت نوکرش باشم پاهاشو تماشا کنم ؛ باورتون نمیشه تا ۵ دقیقه کامل زل زده بودم به پاهاش اونم هی نیشخند میزد ولی قول داده بود اذیتم نکن
همینطوری پاهاش رو دستم بود خستگی برام معنا نداشت زل زده بودم به طرح کف پاش که گل گلی بود به مشکی پارازین کفه دار پارچه سکسی جورابش داشت مچی جذاب هی انگشتاشم از قصد تکون میداد می دونست مست پاهاشم؛ هویی عزیزم داری چیکار میکنی ؛ یهو از مستی در اومدم گفتم بله بانو؛ گفت پاهمو همینطوری گرفتی دستت !؟؛ اب دهنمو قورت دادم قلبم داشت تن تن میزد سرمو نزدیک پاهاش کردم تا پنج دقیقه دماغم چسبیده بود به جورابش بو میکردم یهو به خودم اومدم که دیدم بوی شیرین عرقش لای پاهاش بود دماغم یهو از پاشنه پاش شروع کردم بوسیدن فکر کنم ۵۰ بار بوسیدم پاشنشو نوبت رسید به انگشتاش خیلی اروم از شست پا تا انگشت کوچیکه رو بوسیدم خیلی اروم بعد گفت دیگه کافیه عزیزم نمیخوام تورو توی این شرایط ببینم بعدم گریه کنی دوباره تمومش کن بعد بوسم کرد و رفت بدون اینکه بگه چی کار کن چی کار نکن خودم کارامو میدونستم کفشاشو و برای دخترشو تمیز کردم کامل نه با دهنم با دستمال و همه جورابارو شستم دوباره گذاشتم تو جا جورابی بهتون بگم حدود ۱۵ تا ۲۰ تا جوراب بود خانم ادم جوراب پوشی بود؛
یادمه حتی یه بار با جوراب خوابیده بود ؛ خلاصه باز اومد خونه سلام کردم بهش دست دادم بهش وسایلشو گرفتم و دیدم داره به جوراباش اشاره میکنه رفت خوابید رو تخت داشت با دوستاش حرف میزد خوش و بش میکرد البته دخترشو متوجه شدم به یه سفر طولانی رفته یه جورایی اردو ۳ ۴ روزه ؛
دیدم داره با تلفن صحبت میکنه رفتم سمت پاهاش گفتم ؛ خانم چی کار کنم؛ گفت جورابم پاهام کثیفن با خنده گفت تمیزشون کن؛ رفتم تو کارش اول حسابی بوش کردم صورتمو نزدیک کف پاهاش کردم گه روی تخت خوابیده بود پاهاش از تخت زده بود بیرون ؛ هر جایم خاک داشت مکیدم و تموم شد جورابشو دراوردم انداختم تو ماشین تمیز کنه بعد به کفشاشم اشاره کرد رقتم کفشاش از بص تمیزش کرده بودم کامل برق میزد جفتش کردم گذاشتم جلوی در ؛ بعد رفتم قشنگ عرقای پاشو تمیز کردم لیسیدم انقدر لیسیدم ؛ بسه دیگه عزیزم برو چاییمو بیار ؛ رفتیم تو حال داشت تلویزیون نگاه میکرد منم این مستا جذب چهره زیباش شده بودم چایی خوردنشو از نزدیک نگاه میکردم دقیقا رو مبل نشسته بود منم رو زمین بعد دیدم خرما رو خورد منو داشت نگاه میکرد گفت بیا جلو گفتم بله ؛ دهنتو باز کن؛ دیدم تفش با هسته خرماشو انداخت تو دهنم منم حالم بد شد داستم دادو بیداد میکردم دیگه رام کردن منو بلد بود با پاهاش ارو جلوی دهنمو گرف گفت شیشش افرین شبه همسایه ها بیدار میشن برو دهنتو بشور بعد بیا اومدم دیدم از رو پاهاش شیرینی ریخته تو دهنم میکنه منم که ضعفم پا بودو لذت میبردم خلاصه باز منو محکم گرفت سمت خودشو باهام لب گرف خوابوند منو زمین منم حسرم زده بود بالا لختش کردمو حسابی با کیرم نوازشش کردم سینه هاشو میخوردم هی ازش لب میگرفتم که پایان

البته ادامه دارد


👍 3
👎 8
44201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

939137
2023-07-24 01:31:36 +0330 +0330

اخرشو ریدی

0 ❤️

939138
2023-07-24 01:40:42 +0330 +0330

کسشر چی بود نوشتی وجدانا 😐

1 ❤️

939151
2023-07-24 02:05:34 +0330 +0330

نیم متر طناب کارت رو راه میندازه حال بهم زن

1 ❤️

939172
2023-07-24 04:55:18 +0330 +0330

اینم قدر زحمات برده خان ، نخونده دیس .

0 ❤️

939262
2023-07-24 17:40:46 +0330 +0330

کسشر

0 ❤️