زن خطرناک

1390/05/23

باسلام خدمت همه . این داستان بنابه واقعیت نوشته شده است که عبرتی برای همه هات سکسان باشد. تابستان 89بود واسه سربازی عازم تهران شدم اونایی که سربازی رفتن میدونن روز اولش چقد ضدحاله خلاصه ما بلیط گرفتیم از اصفهان که راهی تهران بشیم. برا ساعت 11 شب بلیط داشتم . ساعت 10 ونیم رفتمو ترمینال کاوه تعریف نباشه ما بگی نگی خشگلو خوش اندام بودیم تو ترمینال یه باربی چشم مارو مجذوب خودش کرد ما رفتیم پیشش باهاش لاسیدیم گفتش شوهرم باهامه شمارتو بده فردا بهت میزنگم.گفتم میرم سربازی گوشی ندارم شمارشو بهم دادو رفتم.

ساعت 11شد سوار اتوبوس شدیم بریم تهران براخدمت به محضر مقدس علی تکدست . از قضا صندلی جلویی دوتا زن بودن که یکیش باربی ما بود . گذاشتیم ساعت 2بشه بعدش یواش دستمو به سر زنه زدم بیدارشد همه خواب بودن تو اتوبوس گفت چیه گفتم اجازس کمی عشقبازی کنیم گفتش نه اصلن نمیشه میفهمن آبرومون میره خلاصه باصدزور راضی شد ماازپشت دستمونو روسینه های نرمو شلش میکشیدم خیلی باحال بود اروم دستمو رو کونش میکشیدم پدرسگ از جنیفرم رد کرده بود استیلش عالی بود خلاصه ما کسشو هم مالش دادیمو یه نمه خیس شد. دیگه خوابیدیم تادم دمه های صبح رسیدیم تهران . مارفتیم پادگان و چندروزی الاف بودیم یه عصری مرخصی گرفتم برم شهر به زن زنگیدم گفت من سعادت آبادم خیلی فاصله داشت باهام گفتم میتونی بیای بیرون گفت نه فقط صبح تا ساعت 14 شوهرم نیست میتونی بیای؟ گفتم هفته بعدچشم میام چون مرخصی نمیدادن کس کشا.خلاصه کیرمونو صابون میزدیم برا هفته آینده روزها گذشت تاروز ما هم اومد. لازم به ذکره که بگم بابام تو اصفهان شرکت موادغذایی داره وضع مالیمون توپه جیبمون پربود ازاون پسرای آماده خوربودیم .

خلاصه ما زنگیدیم از کیوسک به زنه گفت بیا خونه ام. آدرسو داد ما رفتیم کس بکنیم خلاصه رفتیم تا تو واحد اپارتمانیه اومد منو برد توخونه شیطون یه شلوارک تنگو تاپ صورتی پوشیده بود ازم کمی پذیرایی کرد بعد شروع کردم به عشق بازی باسینه هاش که ورمیرفتم یهو یکی اومد دیدم شوهرشه دیدم زنش راحتوبی ترس بلندشد باهمراهی شوهرش منو زدن گفتن یا پول میدی یا جوری کونت میزارم که پاره شیو فیلمتو پخش میکنم ماهم افتادیم به التماسو گریه زاری فایده نداشت مثل اینکه کارشون اخاذی بود اونروز 275 هزارتومن توجیبم بود همشو ازم کش رفتن وبعد باکتک بیرونمون انداخت خلاصه اینم سکس ماشد تو تهران بعد اون به زن جنده هم اعتماد نمیکنم چند دفعه موقعیت برا کس کردن برام پیش اومد ولی توبه کردم دیگه نرم طرفش که کونمونو هم از دست میدیم از من نصیحت برا همه که به آسونی اعتماد نکنین چون …
منتظر داستانهای بعدی باشین

نوشته: دی جی سیاوش


👍 1
👎 1
56374 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

293596
2011-08-14 20:18:42 +0430 +0430
NA

دوباره تو نظر دادن اول شدم. ولي فكر كنم زياد جلق ميزني. اسم داستان خوبه ولي اصلش كيريه. نافم تو چشت

0 ❤️

293597
2011-08-14 20:44:31 +0430 +0430
NA

كير خر بره تو كون كسايي كه با زن متأهل دوس ميشن

0 ❤️

293598
2011-08-14 21:08:08 +0430 +0430
NA

تو که گفتی دیگه نمیری طرفش ،پس چه جوری بازم داستان داری؟

0 ❤️

293599
2011-08-14 22:03:56 +0430 +0430
NA

مرده هم باید ازت پول می گرفت هم کونتو میذاشت
خاک بر سرت کنن عوضی

0 ❤️

293600
2011-08-14 22:16:35 +0430 +0430
NA

بفرست برای مجلۀ خانواده. جای این مزخرفات اینجا نیست. ضمناً، به بابات بگو یک خط و گوشی برات بخره.
زنه گفت شوهرم همراهمه، ولی توی اتوبوس تنها بود و تنونستی دستمالیش کنی؟!!!

0 ❤️

293602
2011-08-15 00:32:06 +0430 +0430
NA

Foqolade kiri
Bache meymun hanuz nazar nadade

0 ❤️

293603
2011-08-15 00:54:17 +0430 +0430

=)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) :)) :)) :)) :)) :)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) :)) :)) :)) :)) :)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) مردم از خنده

0 ❤️

293604
2011-08-15 01:00:46 +0430 +0430
NA

:^o اه اه اه اعصابمو خرد کردی خیلی مزخرف بود نتونستم تا اینجا بیشتر بخونم گفتم اجازس کمی عشقبازی کنیم

0 ❤️

293605
2011-08-15 01:04:54 +0430 +0430
NA

داستانت به درد نمی خورد ولی خوشم اومد اول و آخرشو خوندم حق اونایی که تو فکر زن شوهردارن همینه در ضمن خوش به حالت شد بهت نمی گم میمون چون یه میمون الان منتظر نظر منه اون بالا :d

0 ❤️

293606
2011-08-15 02:10:15 +0430 +0430
NA

مزخرف بود…
ببينم توي اتوبوس شما شروع كردين به عشق بازي و كسي شما رو نديد…!!!؟ همه به خواب ابدي رفته بودن…!!!
بعد با سينه هاش بازي كردي…1!! بعدشم با كسش ور رفتي … ديدي خيس شده…!!! آخه كوني مگه تو شلوارشو توي اتوبوس پايين كشيده بودي كه بفهمي خيس شده…!!!؟؟؟؟ يا نكنه از روي شلوارش فهميدي خيس شده…!!! شايد هم خانم بخاطر تو شلوار تنش نكرده بوده…!!!؟؟؟؟؟ =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =))

0 ❤️

293607
2011-08-15 02:30:41 +0430 +0430
NA

خوب فکر کن؛ می‌دونم یه چیزهای دیگه‌ای هم یادت می‌آد! یه فشاری به مغزت بیار.

0 ❤️

293608
2011-08-15 02:41:05 +0430 +0430
NA

Meymun babate :lol:

0 ❤️

293609
2011-08-15 02:46:01 +0430 +0430
NA

سلامی گرم به همه ی دوستان.بعد از اون اصلاحیه ی آخر که من دادم دوستان زیادی ازم درخواست کردن که دوباره برگردم به سایت و اصلاحیه بدم.ولی هر درودی را بدرودی باشد!بالاخره روزی باید میرفتم.بهتر بود که زمانی میرفتم که یاد خوشی از من تو ذهنتون بمونه.ولی ظاهرا اصلاحیه آخر رو خراب کرده بودم و مورد پسند نبوده!اومدم تا یکی دیگه براتون بذارم تا تلافی اون آخری باشه.البته اصلاحیه که نمیشه گفت.متن داستان رو با کمی تغییر به حالت طنز در آوردم تا شاید بهونه ای باشه برا اومدن لبخند به گوشه لباتون.امیدوارم که همیشه شاد باشین.
سلامی مختصر از بهر دوستان//حکایت بشنو از پارسال تابستان
زدوران خوش سرباز آش خور//که شب را تا سحر دستش کند سُر!!!(جق میزنه:دی)
شبی از اصفهان راهی بگشتم//در آن شب هی پی سوژه بگشتم
که در یادم شوم او را هم آغوش//تفی در دست کنم کیرم کنم توش!(کنایه از جق زدن:دی)
که اندر سوژه های ناب و اعلا//رسیدم من به آن کُسّ تعالا
(کُسی دیدم ز غنچه نو شکفته//گل نرگس، اما نیم خفته
کُسی دیدم ندیده روی نوره//دهن پر آب کن مانند غوره
کُسی بشاش تر از روی مؤمن//منزه تر زخلق و خوی مؤمن)
خدارحمت کند این میرزا را//چه عالی کرده وصفِ کُسّ او را
زتوصیفات اجمالی بشم در//خلاصه میکنم حوری مرا بر
کمی دادم به بالا چشم و ابرو// مخش را پاک کردم همچو جارو
بدو گفتم شماره ده مرا پس//مرا درپادگانم نیست در دس!(دست)
سپس انگشت نمودم کون او را//اتوبوس گر نبود میکردم او را!!!:دی
که تا یک هفته بعد از آن، حتی//به یادش جق زدم، روزی،10 تا!
پس از آن هفته و جلق فراوان//شدم من راهی ویلای آنان
همی یادم نرفته زود بگویم//که دارد کارخونه 10 تا بابایم
که در جیب من سرباز آش خور//بباشد اسکناس و تراول پر
خلاصه میکنم بشنو حکایت//که پند جالبی دارد برایت
به کیر شقّ خود همچو سپیدار//زدم از شوق من، صابون گلنار(:دی.تبلیغات صابون هم کردم.کی با من حساب میکنه؟)
که مفتی میکنم من داف تهران//و از مفت کردنم باشم خرامان
که مفتی باشد حتی کوفت باشد//جز این را اصفهان مردم چه باشد؟
به درب خانه اش چون من زدم تق//بیامد بر در و از نو شدم شق
(گشادم دست، برآن، یار زیبا//چو ملّا بر پلو،مؤمن به حلوا
چو گل، افکندمش بر روی قالی//دویدم زی اسافل، از اعالی)
چه زیبا برشمرد این را ایرج//به مولا مانده ام از خنده من کج
در این وحله صدای پایش آمد//چو برگشتم بدیدم شویش آمد
دومتری در هوا یک متر در بر//سبیلش باد کیرم کرد پنچر
به دست او بدیدم من کمربند//ز رعب و وحشتم گشتم، شاش بند
همی در جای خود میخکوب گشتم//و ناگه تیر کشید سوراخ پشتم
که از کون او مرا همچین بگایید//که مرغ آسمان بر من بنالید
شدش درسی برایم تا به امروز//گران تر پس ز مفت نیستش هیچروز
که رفتم کس کنم کرد کون من او//خدا مرگم دهد پس پول من کو؟

0 ❤️

293610
2011-08-15 03:24:31 +0430 +0430
NA

rude.man
عالی بود مرسی =d>

0 ❤️

293611
2011-08-15 03:29:47 +0430 +0430
NA

=D> =D> =)) =)) rude.man عالی بود

0 ❤️

293612
2011-08-15 05:05:26 +0430 +0430
NA

آخه کس کش . چه جوری تو اتوبوس تونستی کیشو بمالی . تازه شوهرش کدوم گوری بود . بعدش اگه اون قدر پولداری که گفتی چه طور با اتوبوس رفتی . چطور تنها رفتی یه پدری مادری چیزی

0 ❤️

293613
2011-08-15 05:54:08 +0430 +0430
NA

dameshoon garm
ta to bashi to shahre gharib koonde bazi dar nayari
baba inja tehrane shahre khodetoon nist ke ha rkari doost dari bokoni
havaset be koonet bashe be bad nadish

0 ❤️

293614
2011-08-15 07:40:56 +0430 +0430
NA

omidvaram in bala sare tamume fradi ke ru zane shohardar rast mikonan biad.
rud.man sheret kheili ali bud dadash

0 ❤️

293615
2011-08-15 07:56:56 +0430 +0430
NA

rude man mersiiiiiiiiiiiiiiiiii ;) ;) ;)

0 ❤️

293617
2011-08-15 09:32:28 +0430 +0430
NA

اخه کون گلابی چرا کس شعر مینوسی ملت فحش بارت کنن ننویس آقا ننویس ببینم
چهار پایه آوردی کنارش گذاشتی که هم کسشو مالوندی و سینشو هم کونشو
ننویس آقاااااااا ننویس

0 ❤️

293618
2011-08-15 11:32:47 +0430 +0430
NA

ما همه منتظر داستان بعدیتیم.یادت نره =))
جسور عالیه اصلاحیت :X

0 ❤️

293619
2011-08-15 14:03:14 +0430 +0430
NA

rude-manعالی بود
حیف تو نیست با این استعدادت این چرندیاتو به نظم در میاری؟؟

0 ❤️

293620
2011-08-15 14:10:42 +0430 +0430
NA

بچه ها بچه ها…
خاک تو سر هممون.
فکرکنم خیلی زمان میبره تا ما هم…
من نمیگم داستان این شخص خوب بود و ازش دفاع نمیکنم ولی فکرکنم وقتش رسیده که یکم راجع به فحش دادن تجدید نظر کنیم اگه خوشمون نمیاد نظر ندیم و بریم دنبال داستان مورد علاقمون نظرتون چیه؟

0 ❤️

293621
2011-08-15 17:20:00 +0430 +0430
NA

:W خب شکلشون روکه می دونستی گیر رشون می آوردی!

0 ❤️

293622
2011-08-15 18:03:45 +0430 +0430
NA

کیر اسب عربی تا ته تو کون جر خوردت… آخه کس خر مگه ما مسخرتیم میای یه مشت اراجیف مینویسی واسمون… اینا رو برو واسه بچه هات تعریف کن که یه روز مثل خودت کونشون نزارن… کیر تو جد و آبادت

0 ❤️

293623
2011-08-16 03:35:58 +0430 +0430
NA

sara sweet,dadash lover,bahar joon,mandy,saze shekaste,paradisestar,hamid mahalat bax,xxxxmanxxxx
از همتون ممنونم
و خیلی خوشحال از اینکه به دلتون نشسته ;)

0 ❤️

293624
2011-08-16 13:07:32 +0430 +0430
NA

حقته اگه من بودم کونتو پاره میکردم

0 ❤️

293625
2011-08-16 19:53:33 +0430 +0430
NA

dadsh khoda rahm kard man jaye to nabodam chon bipolam bayad konaro midadm

0 ❤️

293626
2011-11-29 03:42:41 +0330 +0330
NA

از rude.manبرای سروده اش ممنون
داستانرا بسیار زیبا جمع کردید

0 ❤️




آخرین بازدیدها