شهوت بهتر است یا غیرت (۲)

1401/12/19

...قسمت قبل

سلام خوبید من نیما هستم و همسرم الناز خاطره اولمو رو گفتم بهتون این دفعه می‌خوام داستان بازگشت از اربیل رو براتون تعریف کنم بعداز اتفاق اون روز بین هاکان و الناز تقریبا یه چند روزی هم من هم الناز یه جورایی دپرس بودیم واقعا نمیدونستیم از اینکار لذت بردیم یا کار اشتباهی انجام دادیم چند روز بعد یه شب که منو الناز تو تختخواب مشغول عشق بازی بودیم دوباره یاد سکس الناز با هاکان افتادم و باز حس عجیب شهوتم چندبرابر شد به الی گفتم کاش هاکان اینجا بود الان میخواستم عکس العمل شو ببینم گفت نیما مگه قرار نشد دیگه حرفشم نزنیم گفتم الی آروم باش و به سکس اون شب خودت فکر کن بعد دستمو گذاشتم روی کس الی و آروم مالیدم دیدم چشاشو بست و آه کشید دیدم حس گرفته آروم کنار گوشش گفتم پایه ای دوباره بزنیم هیچی نگفت روش خوابیدم و سینه هاشو لیس میزدم و آروم بوس میکردم گذاشتم داغ داغ شد کیرمو گذاشتم دم سوراخ کسش آروم فرو کردم و تو همون حالت دوباره بهش گفتم پایه باش یه سکس سه نفر بکنیم دیدم صدای نفساش بلند شد و گفت اگه تو بخوای و خودتم باشی من حرفی ندارم با خودم گفتم عجب زن زرنکیه میخواد سکس کنه منتم سر من میزاره گفتم باشه پس برنامشو میزارم بعد سکس رفتیم حموم تو حموم گفت نیما تو واقعا راست میگی میخوای دوباره این کارو کنیم گفتم آره گفت مطمئنی گفتم کاملا گفت نیما پس این دفعه با یه حال کنیم که توام حالشو ببری یهو گپ کردم گفتم الی مگه تو لز هستی گفت نه ولی دلم میخواد توام حال کنی گفتم حالا بزار یه بار دیگه با یه مرد باشه یه بارم من زن میکنم گفت باشه حالا چه جوری میخوای ردیف کنی گفتم فردا از شرکت مرخصی میگیرم میریم شمال اونجا اکی میکنیم گفت مگه کسی می‌شناسی گفتم نه ولی پیدا میکنیم فردا مرخصی گرفتم و عصر راهی شمال شدیم تو جاده همش راجب اینکه چه جوری اینکارو بکنیم حرف می‌زدیم وسطای راه کنار یه کلبه که چایی و قلیون این چیزا داشت توقف کردیم یه استراحت بکنیم پیاده شدمو رفتم داخل کلبه دیدم یه پسر حدودا بیست ساله با یه بدن ردیف ورزشکاری اونجا نشسته که صاحب اون کلبه هست یه لحظه با خودم گفتم این پسره اکه الی بکنه چه خالی میده هم خوشگله هم خوش هیکل زود برگشتم سمت ماشین به الی گفتم فک کنم طرف پیدا کردم گفت چه طوری گفتم تو فعلا پیاده نشو هر وقت گفتم بیا قبلشم مانتو اینا رو دربیار همون جوری با پیرهن شلوار بیا اکی گفت مطمئنی آدم قابل اعتمادی هست گفتم صبر کن معلوم میشه رفتم داخل و گفتم ببخشید میشه یه قلیون دوسیب آلبالو برا ما آماده کنی گفت بله بفرمایید بشینید تا آماده کنم گفتم اکی به الی اشاره کردم بیا اومد داخل کلبه یهو پسره همین جوری چند لحظه هنگ کرد وقتی الی رو دید الی یه شلوار جین تنگ کوتاه با یه پیرهن چسب که سینه هاش ازش زده بود و سفیدی سینه و کردن کاملا معلوم بود و از اون ورم یه شلوار تنگ که کاملا باسن خوش فرم رو نشون میداد الی سلام کرد پسره که بعدا فهمیدم اسمش پیام هست جواب داد به الی گفتم خوبه گفت بد نیس قلیون آورد و گفتم سرویس بیار گفت چی میخوای گفتم چی داری گفت اهل مشروب هستی گفتم داری بیار فقط اینجا چه جوری بخوریم گفت نگران نباش نهایت درو می‌بندم ولی باید پولشو اول بدی خندم گرفت از سادگی این آقا پیام گفتم باشه پول قلیون و تنقلات و مشروب رو بهش دادم رفت بیرون مغازش نمیدونم از کجا ولی یه شیشه شراب آورد گذاشت رو میز بعد رفت سمت در درو مغازه رو که همون کلبه جنگلی بود بست خودشم رفت پشت دخل نشست و مشغول موبایل بازی شد یه چشمک به الی زدم گفتم خوبه شروع کنیم گفت اکه تو امید هستی من حرفی ندارم به پسره گفتم داداش میشه ساقی بشی لطفا گفت آره اومد کنار ما نشست پیک اول ریخت ولی برا خودش نریخت گفتم خودتم بخور گفت نه من باید حواسم به شما مغازه باشه شما بخورید تو این حین همش نگاهش به سینه های الی بود پیک دوم خوردیم من الی رو بغل کردم کشیدم سمت خودم تو آغوش پسره کیرش داشت منفجر میشد با یه حالتی تو چشماش داشت التماس میکرد منم می‌خوام بعد شروع کردم به بوس کردن الی جوری تنظیم کردم که الی رو بغل من حالت کج باشه و باسن کاملا طرف پیام بود تو لب گرفتن دیدم پیام داره باسن الی دید میزنه منم مخصوصا پیرهن الی رو یه کم دادم بالا که بدنشم معلوم بشه به پسره گفتم کجا رو نگاه می‌کنی با خنده گفت هیجا به خدا اگه مزاحمم من برم اونور شما خودت گفتی بیا پیش ما گفتم نه مزاحم نیستی دستتو بده من گفت چرا گفتم دستتو بده من داد گرفتم دستشو کشید سمت خودمون گذاشتم رو باسن الی گفتم بمال یه چند ثانیه نگاه کرد گفتم چیو نگاه می‌کنی بمالش گفت چشم شروع کرد باسن الی مالیدن بعد به الی گفتم یواش که پسر نشنوه برو حالشو ببر هولش دادم تو بغل پیام الی شروع کرد لب گرفتن و منم رفتم عقب تر پیام مثل یه آدم تشنه الی رو بغل کرده بود لباشو میخورد بعد الی خوابید رو تخت سنتی لبایشو داد بالا تا سینه هاشو کاملا بیوفته بیرون با خودم فکر میکردم چه جنده ای داشتم تا الان کاملا حرفه ای پیام کشید رو خودش شروع به عشق و حال کردن منم داشتم اینور لذت می‌بردم پیام لبایشو درآورد بدن عالی اون الی رو حشری تر کرد همدیگرو بغل کرده بودن تو هم میلولیدن بعد پیام شلوارشو درآورد وای خدا چه کبری بزرگ شق که رگاش زده بود بیرون تو همون حال شلوار الی رو هم کشید پایین تا من بگم چیکار می‌کنی کرد تو کوس الی و شروع به تلمبه زدن کرد میخواستم بگم نکن زوده دیدم الی چنان حالی داره می‌کنه چشاشو بسته دیگه حرفی نزدم منم کیرمو درآوردم و شروع به جغ زدن کردم من ابم اومد پیام همچنان با قدرت الی میکرد بعد حدود یه ربع کیرشو کشید بیرون الی رو بلند کرد گفت حالت چهار دست و پا بشین گفتم منظورت داکی هست گفت من این کلمه هارو بلد نیستم گفتم معلومه تازه کاری و تا حالا زیاد سکس نداشتی گفت باور کن این اولین سکس من قبلاً یه دوست دختر داشتم ولی بهم نمی‌داد گفتم الی از کون نمی‌ده که یهو الی نذاشت حرف من تموم شه پاشد و داگی نشست پیام کیرشو آروم گذاشت دم سوراخ کون الی یواش یواش کرد توش الی داد میزد و حال میکرد صدا زد نیما بیا رفتم جلو گفت کیرتو بده گذاشتم دم دهنش حالا هم پیام از کون میکرد منم گذاشته بودم تو دهنش یه چند دقیقه کرد نیما یه آه عمیق کشید فهمیدم ارضا شد و تمام آبش رو تو کون الناز خالی کرد همونجا رو تخت افتاد النازم کنارش خوابید پشتشو به من کردن پیام بقل کرد و سوره به لب بازی کردن یه کم گذشت پیام بلند شد نشست گفت داداش دمت گرم چه حالی کردم منم از سادگی این بچه خندم گرفت پا شدیم لباس پوشیدیم و خداحافظی کردیم منو الی رفتیم سمت شمال و تو ماشین به الی گفتم تو هیچ وقت از کون بهم نمی‌دادی چی شد اینار به این پسر دادی گفت نیما ناراحت نشیا ولی کیر پیام خیلی خوب بود و دلم میخواست تجربه کنم با اینکه خیلی درد داشت ولی تو همون حالت کاملا ارضا شدم ببخشید طولانی شد ما رفتیم سفر و اونجا هم کلی خوش گذشت مواظب خودتون باشید

نوشته: حامد


👍 28
👎 11
45601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

918233
2023-03-10 01:58:11 +0330 +0330

برای تو باید گفت سواد بهتره پدرسگ جقی یبار خودت بخون چی نوشتی اخه اوسکل کوس مشنگ تو رو به چه داستان ریدم تو نگارشت که وسط نوشتن انقدر زدی لرزش دستات و تاری چشمات نذاشته بفهمی چی نوشتی

0 ❤️

918236
2023-03-10 01:59:06 +0330 +0330

انگار محصولات ایران خودرو رو تعریف می‌کنه بدنه پژو ۴۰۵ و موتور پیکان و گیربکس هم پژو ۲۰۶!!!
داداش کوس رو که الی میداد و کیر هم که مال پیام بود آخر سر هم نیما ارضا شد و آب هم نیما داد😉😉😉😉
جون مادرت یا میخوای خالی ببندی درست ببند یا اون بالا بنویس طنز

0 ❤️

918240
2023-03-10 02:13:55 +0330 +0330

درضمن ادم به نویسنده ای احترام میذاره که برای خوانندش احترام بذاره و حداقل ویرایش کنه و کنترل کنه که چرت و پرت تحویلش نده وقتی تو گوسفند برای خواننده هات ارزش قائل نیستی خواننده ام حق داره برینه تو دهنت تا جفنگیات تحویل ندی ته حامیت میشه یه کونی که فقط اومده بزنه همین پس دوباره میگم کوسکش دیگه ننویس

0 ❤️

918287
2023-03-10 09:36:38 +0330 +0330

ما مواظب خودمون هستیم تو مواظب خودت باش 😂 😂 😂 😂 و بعدشم 👎 👎 👎 👎 👎 👎 👎 👎 👎 👎 👎 👎 👎 👎 👎 👎 👎

0 ❤️

918309
2023-03-10 13:05:27 +0330 +0330

خوش باشی

1 ❤️

918311
2023-03-10 13:16:33 +0330 +0330

کس نگو بابا

0 ❤️

918315
2023-03-10 13:56:02 +0330 +0330

بیا ماهم حال کنیم دیگه سلطان

0 ❤️

918363
2023-03-10 21:03:37 +0330 +0330

به حق چیزای ندیده ؟!
آخه کصخول تو خودت که تا حالا نکردی کص و کون زن چرا میای داستان بی غیرتی می‌نویسی ؟!
اول بگم پسری که بار اولش هست ، اونم بدون آمادگی دوتا تلمبه نزده آبش میاد ، تازه هم خوب از کص کرد بعد از کون ؟!
دوم زنی که کون بده نیست و بدش میاد و کیر طرفم بزرگ هست بدون آماده سازی یواش گذاشت در کونش و کرد اونم حال کرد و ارضا شد ؟!
بسوزه پدر فیلم پورن و پسر جلقی .
آخه دیوث تو که تا حالا کون زن نکردی و خبر نداری وقتی یه خر کیر واسه بار اول قرار پلمپ کون باز کنه دهنش سرویس و اون جنده تا عادت کنه به کیر کونش پاره ، اونم طرف بار اول ، خرکیر ، بدون تف و روان‌کننده و گشاد کردن ، خشکه گذاشت درش یواش کرد تو ؟!؟! آخه مجلوق وقتی تو فیلم پورن طرف می‌کشه از کصش بیرون و یواش یواش میکنه کونش توی ابله نیا تعریف نکن و تخیل نباف و زن آیندتم جنده نکن .

1 ❤️

918366
2023-03-10 21:40:03 +0330 +0330

ادامه

0 ❤️